چرا به خودم خیلی سخت می گیرم؟

در دنیایی که زندگی می کنیم همه مردم با رفتارهای مختلفی وجود دارند. برای مثال برخی از آدم ها هستند که وقتی با آن ها صحبت می کنید لذت می برید یا برخی دیگر هستند که آنقدر خجالتی هستند که در هنگام صحبت با آن ها اذیت خواهید شد. این که رفتار افراد یکسان نیست چیز طبیعی است. شما نمی توانید همه مردم را راضی نگه دارید. در واقع آن اشخاصی که قصد دارند با بذخورهای خودشان مردم را راضی نگه دارند دیگر به زندگی خود اهمیت نمی دهند. مثل برخی از افراد یا شاید اطرافیان ما که دائم به دنبال راهی هستند که از نفر دیگری جلو بزنند. در این مقاله همکده می خواهیم بدانیم که چرا به خودم خیلی سخت می گیرم؟

اگر آدم دنبال پیشرفت باشد خوب است اما به شرطی که بتواند روز به روز خودش را پیشرفته تر کند یا به نوعی از خودش جلو بزند. این که بخواهیم به خودمان سخت بگیریم در زمینه های مثل خرید ماشین گرام قیمت برای پیروزی از یک نفر دیگر باعث می شود آرامشی در زندگی نداشته باشیم. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با این که چرا به خودم خیلی سخت می گیرم؟ صحبت کنیم.

عزت نفس پایین و سخت گیری به خودمان

بعضی از افراد به طور طبیعی به خود سخت می گیرند. آن ها ممکن است از عزت نفس پایینی برخوردار باشند یا در محیطی رشد کنند که انتقادات در آن رخ دهد و ستایش به ندرت شنیده می شود. در مواقع دیگر موارد روانشناختی وجود دارد که منجر به سخت گیری شخص نسبت به خود می شود و یا اختلالی باعث کمبود اعتماد به نفس می شود.

تشخیص این که چرا به خود سخت می گیرید گاهی اوقات می تواند از طریق خودکاوی پیدا شود

تشخیص این که چرا به خود سخت می گیرید گاهی اوقات می تواند از طریق خودکاوی پیدا شود و بار دیگر مراجعه به یک درمانگر دلیل این امر را به شما کمک می کند تا ریشه عدم اعتماد به نفس خود را پیدا کنید.

دلایل روانشناختی این که چرا به خودم خیلی سخت می گیرم؟

دلایل روانشناسی اجتماعی وجود دارد که چرا برخی از مردم ممکن است بیش از دیگران نسبت به خود سخت بگیرند. عزت نفس پایین، که دلیل اصلی آن است، همیشه دلیل سخت گیری نسبت به خود نیست.

احساسات در افراد سخت گیر

افرادی که به خود سخت می گیرند ریشه ای در تأثیر احساسات گرفته شده دارند که نباید این مسئله را با نیاز به محبت اشتباه گرفت. این افراد دریافتند که هر احساسی، حتی غم و اندوه می تواند یک تجربه دلپذیر باشد. از طرف مقابل، همین افراد معمولاً احساس اضطراب می کنند، حتی در هنگام وقایع روزمره این مورد بدتر هم می شود.

بی نظمی هایی که می تواند منجر به سخت گیری در مورد خودتان شود

اختلالات خوردن غالباً ممکن است منجر به سخت گیری شخص در خود شود. وقتی افراد دچار اختلالات خوردن هستند، همیشه با بدن و تصویر خود دست و پنجه نرم می کنند یا به عبارتی درگیر هستند. آن ها می خواهند به آن چه احساس می كنند بدن كامل تری است، دست یابند و اغلب نتیجه آن آسیب های شدید است.

اختلالات خوردن در زمینه این مطلب که چرا به خودم خیلی سخت می گیرم؟

کسانی که دچار اختلالات خوردن هستند، برایشان چالش برانگیز است که چیز خوبی در مورد خود پیدا می کنند. آن ها هر روز با ظاهر و احساس خوبی که نسبت به خود دارند مبارزه می کنند.

اختلال تفکر

اختلال تفکر بیش از حد یکی دیگر از علل سخت گیری مردم نسبت به خود است. افراد مبتلا به اختلال تفکر بیش از حد، یا اختلال اضطراب، بیش از حد به ترس و فشارهای روانی خود فکر می کنند. آن ها تقریباً در مورد هر جنبه از زندگی خود نگران هستند و برای حرکت به جلو مشکل دارند.

اختلال اضطراب فراگیر

اختلال اضطراب فراگیر مانند اختلال تفکر بیش از حد است. با این حال، فرد تمایل دارد که با افکار و احساساتی همراه باشد که باعث آسیب به خود شود. در حالی که خودآزاری می تواند جسمی باشد، می تواند سو استفاده کلامی و عاطفی به خود هم باشد. اختلال خود آسیب دیدگی کاملاً مربوط به بیرون کشیدن احساسات و تفکرات منفی بر روی خود است. خودآزاری ممکن است شامل موارد زیر باشد:

• خودتان را می زنید
• سر خود را به دیوارها یا سطوح بکوبید
• خودتان را می سوزانید
• کندن پوست در قسمت های مختلف بدن

افراد در تنهایی به خود آسیب می رسانند

اکثر افرادی که در آسیب دیدگی شخصی شرکت می کنند به ندرت به صورت گروهی عمل می کنند. آن ها به تنهایی و در خلوت خود آسیب می بینند. افراد دارای خودآزاری  نمی خواهند کسی بداند که به خودشان آسیب می رساند. این روش به عنوان یک تسکین دهنده فشار روانی یا هنگامی که دنیا بیش از حد سنگین می شود استفاده می شود.

چگونه می توانم از این که چرا به خودم خیلی سخت می گیرم جلوگیری کنم؟

وقتی در یک حالت عاطفی فزاینده هستید احساسات به راحتی باعث گیج شدن شما می شوند. به عنوان مثال، هیجان و ترس می تواند شبیه یکدیگر باشد و بسیار شبیه به هم بر روی شما عمل کند. بسته به نحوه برخورد شما با احساسات، می تواند یک تجربه مثبت یا منفی باشد. این تفکر فردی شما است که احساسات را تعریف می کند و تعیین می کند که آیا اوضاع را خوب یا ضعیف می کند.

نظر علم و جامعه شناسی درباره این زمینه

علم و جامعه شناسی به ما می گویند که جنسیت، قومیت و وضعیت اقتصادی-مالی فرد در نحوه مدیریت احساسات ما نقش دارد اما به ما در پذیرش آن ها کمک می کند. کسانی که وضعیت و احساسات خود را تشخیص می دهند کمتر به عوامل استرس زای منفی پاسخ می دهند. از طرف دیگر، افرادی که لزوماً موقعیت خود را قبول ندارند، اجازه می دهند احساسات خود را تسخیر کنند و در نهایت اعتماد به نفس بیش از آن چه باید در واقعیت داشته باشند را دارند.

چالش در افزادی که شرایط شخصی خود را از جایگاه فعلی خود در جهان جدا کنند

افرادی که به سختی می توانند شرایط شخصی خود را از جایگاه فعلی خود در جهان جدا کنند، یافتن نکات مثبت آن ها را به چالش می کشد. کسانی که می توانند بیشتر از زندگی خود در حال لذت ببرند شرایط بهتری دارند تا افرادی که هر لحظه به دنبال یک اتفاق یا چالش برای شادی و لذت بردن هستند.

اولین قدم برای راحت تر شدن

اولین قدم برای راحت تر شدن خودتان این است که یک موقعیت منفی را جست و جو کنید و یک ویژگی مثبت در آن پیدا کنید. بله، شما باید هر از گاهی خودتان را نقد کنید، اما اگر این کار به روشی سازنده نباشد، راه اشتباهی است. خودانتقادی را نباید با اقدامات تحقیرآمیز اشتباه گرفت. ضروری است که زیاد خودتان را خورد نکنید یا اصطلاحا کتک نزنید. اگر این کار را انجام دهید  می توانید شرایط بهتری داشته باشید. در واقع با این کار نکات منفی خود را هم از بین خواهید برد. در این جا چند نمونه مشخص آورده شده است که چگونه این قدر از خود انتقاد نکنید.

از اشتباهات گذشته خود انتقاد نکنید

هرکسی اشتباه می کند؛ نحوه برخورد ما با آن ها مهم است. ساکن شدن روی اشتباهی که مرتکب شدید، مشکلی را برطرف نمی کند. این فقط اوضاع را بدتر می کند زیرا حال الان شما را بد یا افسرده می کند. علاوه بر این، کار بعدی شما هم آسیب خواهد دید. وقتی احساس اشتباهات گذشته را دارید، نمی توانید تمام تلاش خود را برای انجام وظایف فعلی خود انجام دهید. شما باید إحساس کنید و درک کنید که همه اشتباه می کنند و سعی کنید در مواردی که نمی توانید خودتان را کنترل کنید بیشتر تمرکز نکنید. این اتفاق افتاد و تمام شد. با این روش می توان از این که رچرا به خودم خیلی سخت می گیرم جلوگیری کرد؟

تمرکز خود را بر روی آن چه هنوز انجام نداده اید متوقف کنید

این ها افرادی اند که همیشه نگران این هستند که “چه اتفاقی می افتد” و  برای چگونگی به انجام رساندن وظیفه ای که به آن ها داده شده است مفید نیستند. حضور در لحظه، یا هوشیاری، مهارت مهمی برای داشتن خوشبختی است. خودتان را مجازات نکنید که نتوانستید لیست کارهای خود، لیست پروژه های آینده یا لیست بودجه خود را به پایان برسانید.

روی زمان حال تمرکز کنید

روی آن چه در حال حاضر انجام می دهید تمرکز کنید و آن را در حد توانایی خود انجام دهید. به یاد داشته باشید که چیزهایی را که به پایان می رسانید یا موفقیت های خود را جشن بگیرید و سپس به کار بعدی خود بپردازید.

شما هرگز ایده های خود را به اندازه کافی پشتیبانی نمی کنید و آن ها را به خاطر دیگران رد می کنید

هر جمله ای که با این عبارت شروع شود، “من می دانم که این ایده خوبی نیست  و شما احتمالاً از آن استفاده نخواهید کرد، اما اگر سعی کنیم موفق می شویم یا نه؟” هدر رفتن نفس است. هنگامی که ایده ای را ارائه می دهید، شروع آن اگر  با لحنی منفی به دیگران باشد باعث می شود که فکر نکنید ارزش آن را داشته باشید که آن را در نظر بگیرید. در عوض، صاحب نظرات و ایده های خود باشید. شما بهترین مدافع خود هستید. هرگز به دیگران نگویید که ایده ای حتی قبل از شنیدن ایده ای مناسب نیست.