خلاقیت چیست؟

خلاقیت یکی از آن صفاتی است که به نظر می رسد مردم درک درونی از آن دارند ، اما اگر در واقع از آن ها بخواهید آن را تعریف کنند، نمی توانند این کار را بکنند. تهیه لیستی از افراد خلاق و نتایج خلاقیت آسان است ، اما دشوار است دید خاصی نسبت به خلاقیت داشته باشیم. هر چه بیشتر پیش می رویم، خلاقیت یک پدیده فوق العاده ظریف است. احتمالا همه ما نام خلاقیت را شنیده ایم اما این که خلاقیت چیست و چگونه بر زندگی ما تاثیر دارد بحثی خاص و متفاوت می باشد. 

تعریف خلاقیت و نوآوری

 اگر ایده هایی دارید اما به آنها عمل نمی کنید ، خیال پرداز هستید اما خلاق نیستید. creativity یک نیروی ترکیبی است: این توانایی ماست که به منابع” درونی ” خود مانند دانش ، بینش ، اطلاعات ، الهام و تمام قطعات موجود در ذهن ما که در طول سال ها فقط با حضور و زنده بودن جمع کرده ایم ، استفاده کنیم. در نهاتی بیدار با جهان و ترکیب آن ها به روش های فوق العاده جدید خلاقیت را شکل دهیم. ” – ماریا پوپووا.

“خلاقیت فرآیند ایجاد چیزی جدید است. خلاقیت نیازمند شور و تعهد است. آنچه را که قبلا پنهان شده بود به آگاهی ما می آورد و به زندگی جدید اشاره دارد. خلاقیت تجربه یکی از هوشیاری های سطح بالا تر است: وجد. ” – رولو می ، شجاعت ایجاد

نوآوری چیست؟

نوآوری عبارت است از اجرای یک محصول ، خدمات یا فرآیند جدید یا به طور قابل توجهی بهبود یافته که برای کسب و کار ، دولت یا جامعه ارزش ایجاد می کند. برخی از افراد می گویند خلاقیت هیچ ارتباطی با نوآوری ندارد. نوآوری یک رشته است ، به این معنی که خلاقیت چنین نیست. اما این گونه نیست. خلاقیت یک رشته و بخشی حیاتی از معادله نوآوری است. بدون خلاقیت هیچ نوآوری وجود ندارد. معیار اصلی در creativity  و نوآوری ارزش آفرینی است.

تجزیه مفهوم خلاقیت

creativity در واقع توانایی فراتر رفتن از روش های سنتی، تفکری و توسعه ایده ها و روش های جدید است. پس اجازه دهید خلاقیت را تجزیه کنیم تا بتوانیم جزئیات دقیق آن را مورد بررسی قرار دهیم.

• خلاقیت یک توانایی است.
• creativity مهارتی است که مختص هر فرد می باشد. برای برخی افراو به طور طبیعی وجود دارد. اما در واقع خلاقیت چیزی است که اگر هر فردی برای آن وقت و تلاش بگذارد می تواند ان را بهبود بخشد.
• خلاقیت فراتر از شیوه های سنتی تفکر یا عمل است.
• creativity به معنای بالاتر و فراتر رفتن است. محدودیت های موجود را تشخیص می داد ک سعی در بهبود آن دارد.
• خلاقیت چیز های اصلی و جدیدی را توسعه می داد.

خلاقیت فراتر از تصور ما است.

یکی از اصلی ترین نکاتی که در ارتباط با نوآوری وجود دارد، این است که خلاقیت، فراتر از تصور ما می باشد. این مسئله در ارتباط با توسعه است. با این حال عمیق تر شدن در مفاوم creativity اهمیت بیشتری دارد.

محبوبیت خلاقیت در طول زمان

در بسیاری از فرهنگ های باستان ، ایده ها یا پیشرفت هایی که می توانستیم به خلاقیت فرد نسبت دهیم ، “اکتشاف” تلقی می شود. حتی کار های هنری به جای خلاقیت از طبیعت به عنوان تقلید از طبیعت تلقی می شد. در جهان مسیحی قرون وسطی ، ایده های خلاق به عنوان الهام الهی قرار می گرفتند. آیا کاری عالی انجام داده اید؟! این کار قطعا از جانب خدا به شمد الهام شده است.  با طلوع روشنگری ، ما شروع به تغییر تدریجی به سمت مسئولیت فردی کردیم ، اما حتی در آن زمان تمرکز بر روی تخیل و هوش بود. هر دو قطعاً بخشی از تعریف مدرن creativity هستند ، اما کاملاً یکسان نیستند. جایی که واقعاً شروع به ظهور ایده خلاقیت مدرن می کنیم مربوط به دهه 1920 است.

نکته قابل توجه

با تولد روانشناسی در اواخر قرن نوزدهم ، الگو های دنیای غرب با تمرکز بیشتر بر روی فرد و توانایی ها و شخصیت های منحصر به فرد ما تغییر جهت دادند. خلاقیت به عنوان یک توانایی یا یک ویژگی شخصیتی ، پس از کتاب هنر اندیشه گراهام والاس برای اولین بار محبوبیت پیدا کرد. والاس در این کار مدلی را برای نحوه برخورد انسان با مشکلات و تفکر خلاق ارائه می دهد.  بدین ترتیب ، ایده مدرن creativity متولد شد. از آن زمان ، روانشناسان و محققان در سایر رشته ها فقط به توسعه ایده به آنچه امروز می فهمیم ادامه دادند.

نکته قابل توجه

بنابراین آیا این بدان معنی است که تا دهه 1930 هیچ کس خلاق نبوده است؟ نه ، بدیهی است که انسان ها از مدت ها قبل توانایی تفکر خارج از چارچوب و ایجاد ایده های جدید را داشته اند. آنچه تمرکز فعلی بر خلاقیت نشان می دهد این است که در حال حاضر کیفیت مطلوبی در فرهنگ ما وجود دارد. تمرکز بر روی آن به عنوان یک ویژگی پسندیده احتمالاً می تواند با توسعه سریع ایده ها و فن آوری های جدید در قرن گذشته مرتبط باشد.

خلاقیت الگوی تفکر است.

بر طبق بررسی ها ما می دانیم که نوآوری توانایی است که به مردم امکان می دهد ایده های جدیدی را توسعه دهند. اما هنوز هم کمی مبهم و غیرقابل لمس احساس می شود. همه مهارت ها از مغز ما نشأت می گیرند: چه جسمی (یادگیری انجام پرس سینه) و چه ذهنی (یادگیری حل معادله جبری). همه این موارد مربوط به نورون ها در قسمت راست مغز شما است که بارها و بارها پیشروی می کند تا زمانی که شما خلاقیتی را انجام می دهید ریشه دوانده می شود.

خلاقیت ، مهارت فراتر رفتن از طرز تفکر سنتی و ارائه ایده های جدید است. اما این ایده های جدید از کجا آمده است؟. نیمکره چپ در مقابل نیمکره راست مغز را فراموش کنید. همه چیز در مورد شبکه ها است. مانند افسانه ها “ما فقط از 10٪ از مغز خود استفاده می کنیم” ، نیمکره چپ مغز = خلاقیا در مقابل نیمکره راست مغز = تحلیلی کاملاً یک  علم است.

بازی های مغز

بله ، قسمت هایی از مغز ما وجود دارد که عملکرد های خاصی دارند ، اما ارتباطات بین این مناطق و شبکه های مغزی است که خلاقیت ایجاد می کنند و باعث ایجاد شناخت می شوند. به عنوان مثال ، اگر می خواهید از بالای چوبی که در یک مسیر افتاده است بالا بروید ، احتمالاً شبکه ای درگیر می کنید که قسمت های مغز شما را که تصاویر بصری را پردازش می کنند و هماهنگی حرکتی را کنترل می کنند ، پیوند می دهد.

نکته قابل توجه

اگر در حال توضیح دادن برای یکی از دوستان خود در مورد چگونگی بالا رفتن از بالای ایندیوار برای  ورود به سیستم هستید ، قسمت هایی از مغز خود را که زبان را کنترل می کنند اضافه کنید. هنگامی که نوبت به creativity می رسد ، دانشمندان علوم مغز و اعصاب سه شبکه بزرگ مغز (و به درستی نامگذاری شده) را شناسایی کرده اند که مهم هستند:

• پیچک سمی است! و شما فقط خود را از مشکلاتی مانند خارش وحشتناک نجات دادید.) هرچه این شبکه ها در مغز شما فعال تر باشند و هرچه بیشتر با هم کار کنند ، creativity بیشتری نیز دارید .
• بنابراین برمی گردیم به سوال اصلی ما: خلاقیت چیست؟ خلاقیت مهارتی است که به شما امکان می دهد از دنیای اطراف خود درک کنید ، این مشاهدات را به مخازن دانش موجود خود متصل کنید و کاربردهای جدید دانش خود را در جهان تصور کنید.

آیا ارتباط خاصی بین خلاقیت و هوش وجود دارد؟

هدف از این مطالعات بررسی ارتباط مثبت بین خلاقیت و هوش است. با این حال هنوز نتایج دقیقی موجود نیست. بنابراین اگر همه چیز در مورد شبکه های خاص مغز است ، آیا این بدان معنی است که افراد خلاق باهوش ترند؟ ای کاش پاسخی آسان برای بله یا خیر برای شما می گرفتم ، اما مطالعه creativity  هنوز هن یک چیز کاملاً جدید است و تحقیقات هنوز در این مورد کاملاً حل نشده است. در سال 1999 ، محققان استرنبرگ و اوهارا چارچوبی از پنج رابطه ممکن بین خلاقیت و هوش ارائه دادند:

• خلاقیت نوعی هوش است
• هوش نوعی خلاقیت است

مطالعاتی وجود دارد که شواهدی را به نفع هر یک از این دیدگاه ها ارائه می دهد ، اما تاکنون هیچ یک در نتیجه گیری قاطع نبوده است. بنابراین اساساً هیچ چیزی نشان نمی دهد که شما باهوش تر هستید یا نوآوری بیشتری دارید. اما هیچ چیزی نشان نمی دهد که همبستگی وجود نداشته باشد.

آیا کودکان خلاق تر از بزرگسالان هستند؟

اگر در مورد خلاقیت در Google جستجو کنید ، خیلی سریع به مقاله ای برخورد خواهید کرد که در آن یک تحقیق توسط پروفسور جورج لند ذکر شده است که به نظر می رسد نشان می دهد کودکان با گذشت زمان خلاقیت کمتری دارند. اصل مطلب چیسا؟! لند با ناسا همکاری کرد تا یک آزمایش creativity ایجاد کند که به آن ها کمک کند مهندسان و دانشمندان نوآور را برای برنامه فضایی انتخاب کنند. در سال 1968 ، او و همکارش بث جارمن آزمایش مشابهی را بر روی 1600 کودک انجام دادند و دریافتند که 98٪ کودکان پنج ساله ظاهرا نوابغ خلاق بودند.  در ادامه می دانیم همه ما به تدریج با افزایش سن خلاقیت کمتری پیدا می کنیم ، تا اینکه فقط 2٪ از ما بزرگسالان واجد شرایط نوابغ خلاق هستیم.

آیا می توان خلاقیت را یاد گرفت؟!

پاسخ کوتاه به این سوال، بله است. یک مطالعه توسط جورج لند نشان می دهد که ما به طور طبیعی خلاق هستیم و هر چه بزرگ تر می شویم، یاد می گیریم خلاق نباشیم. خلاقیت مهارتی است که می تواند توسعه یابد و فرایندی است که می تواند مدیریت شود. این گزینه با بنیاد دانش، یادگیری یک رشته  و تسلط بر یک طرز تفکر آغاز می شود.

می توانید خلاقیت را با آزمایش، کاوش، پرسش از فرضیات، استفاده از تخیل و تلفیق اطلاعات بیاموزید. یادگیری خلاقیت مانند یادگیرز یک ورزش است. نیاز به تمرین دارد تا عضلات مناسب و یک محیط حمایتی را شکوفا کنید. مطالعاتی بر روی DNA افراد مبتکر کشف کرده است که: توانایی شما در ایجاد ایده های نوآورانه صرفا عملکرد ذهنی نیست، بلکه عملکرد پنج رفتار کلیدی است که مغز شما را برای کشف بهینه می کند