اثرات قصه گویی و داستان سرایی بر سلامت مغز چیست؟
مدت هاست که هنر داستان نویسی در بسیاری از فرهنگ ها یک مهارت قابل احترام و یک سنت مهم است. در طول تاریخ ، بزرگان جامعه و داستان های آنها گنجینه ای از دانش ، تاریخ و خرد جامعه تلقی می شده است. اعضای قدیمی یک جامعه تشویق می شدند که داستان های خود را با نسل های جوان در میان بگذارند و سنت شفاهی را زنده نگه دارند. اثرات قصه گویی و داستان سرایی بر سلامت مغز هدف ما در این نوشته است.
امروزه محققان علوم پزشکی و علوم اجتماعی به چیزی بیش از اهمیت قصه گویی به عنوان وسیله ای برای آموزش و سرگرمی، بلکه سلامت شناختی نیز علاقه مند هستند. برای اطلاع از این موضوع می توانید به مرکز مشاوره همکده مراجعه نمایید. این مرکز اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره در ایران ارائه دهنده مشاوره حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی می باشد.
اثرات قصه گویی و داستان سرایی بر سلامت مغز
مطالعاتی انجام شده است که توانایی روایت داستان های جذاب را به عنوان موضوعی بررسی کرده اند که ممکن است برخی از مزایای بقا را در تکامل انسان فراهم کند. برخی دیگر نیز بوده اند که به تأثیرات روانشناختی و درمانی قصه گویی پرداخته اند. با این حال، شاید جالب ترین مورد در دنیای تحقیقات طول عمر، افزایش روزافزون افراد مبتلا به زوال عقل است که از مشارکت در داستان سرایی مبتنی بر گروه یا درمان خاطره گویی که در درمان سایر نگرانی های بهداشت روان مانند افسردگی نیز استفاده می شود، بهره مند می شوند.
مطالعات در مورد استفاده از درمان خاطرات در افرادی که از زوال عقل یا آلزایمر رنج می برند، تأثیر این درمان بر عملکرد شناختی و کیفیت زندگی از جمله شادی و خلق و خوی را بررسی کرده است. به نظر می رسد هر دو تحت تأثیر استفاده شخصی از افراد و داستان سرایی زندگی نامه هستند.
نحوه استفاده از قصه گویی برای سلامت مغز
در حالی که هنوز تحقیقات لازم برای درک کامل چگونگی استفاده از روش یادآوری خاطره برای بهره مندی از جمعیت سالخورده وجود دارد، داده های فعلی نشان می دهد که مزایای متعددی برای داستان سرایی از بهبود حافظه تا خلق و خوی بهتر و روابط بین فردی بهتر وجود دارد. متأسفانه امروز بیش از حد معمول ما فقط تلفن را برمی داریم تا با کسی صحبت کنیم بدون اینکه به حرف هایمان فکر کنیم. سعی کنید با قصه گفتن به مغز خود تمرین دهید و روابط خود را تقویت کنید. مغز شما از ورزش روزمره خلاقیت بهره مند می شود و این یک روش عالی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات با مردم جهان است.
نکاتی درباره خاطره گویی و داستان سرایی
در اینجا چند نکته از مزایای قصه گویی برای تناسب اندام، روابط بهتر و پیری سالم مغز آورده شده است:
هیجان زده شدن
قصه گویی یک اجرا است و برای روایت یک داستان خوب به انرژی و اشتیاق احتیاج دارید. احساساتی شوید، حتی اگر احمقانه به نظر برسد. اجازه دهید هیجان زده شدن مغز شما را باز کند و روحیه تان را تقویت نماید. با قصه گویی و شنیدن داستان های حذاب می توانید هیجان های بسیاری را در زندگی داشته باشید.
لبخند یکی از اثرات قصه گویی و داستان سرایی بر سلامت مغز
گاهی می توانید با لبخند زدن شخصی را بشنوید. وقتی شخصی با لبخندی بر لب قصه می گوید، لحن های ظریف صدا تغییر می کند. اگر لبخند بزنید، کلمات مختلف تری را انتخاب می کنید. به یاد داشته باشید، داستان سرایی نیز سرگرمی است. پس باید سرگرم کننده باشد. علاوه بر آن لبخند زدن باعث می شود ذهن شما راحت تر داستان را حس نموده. در نقطه مقابل روحیه اشخاص شنونده را هم بهبود می بخشد.
تمرین
هر روز صبح یک داستان انتخاب کنید که داستان شما در آن روز باشد. وقتی کسی تماس می گیرد یا می آید، شما با داستان خود آماده خواهید بود. آنقدر از گفتن آن هیجان زده شوید که انرژی خود را در تمامم کائنات پخش کنید. در این حالت است که شنونده شما مشتاق دیدار با شما و شنیدن داستان های شما خواهد بود.
کوتاه بودن داستان ها
داستان ها می توانند ادامه داشته باشند. داستان های کوتاه و با حجم کم خود را حفظ کنید. یک داستان خوب لازم نیست حتما طولانی باشد.
از جزئیات زیادی استفاده کنید.
در طول روز خود یا هنگام به یاد آوردن رویدادی از گذشته توجه کنید. جزئیاتی مانند لباسی که مردم می پوشند، نحوه حرکت آن ها و احساسات را در آن قرار دهید. نگویید ، “او ظاهراً ناراحت بود” بگویید “او آتشی از چشمانش بیرون می زد.” با جزئیات و توضیحات چیزها را زنده کنید. سعی کنید از تفسیر های جذاب یا متفاوت برای ارائه اشخاص یا محیط های پیرامون استفاده نمایید. این کار باعث می شود تا ذهن شما برای فعالیت های مختلف دیگر باز تر و پویا تر بشود.
احساسات کانال
فقط به واقعیت ها پایبند نباشید. آن ها معمولاً بسیار کسل کننده هستند. احساساتی را که احساس می کنید بگویید. در مورد اینکه چرا چنین احساسی داشتید و چه خاطراتی را به شما بازگرداند صحبت کنید. احساسات همیشه سوژه های جالبی هستند.
توسعه بخشی یکی از اثرات قصه گویی و داستان سرایی بر سلامت مغز
همه می توانند به شخصیت های داستان شما تبدیل شوند. بیاموزید که عجیب و غریب های خارق العاده همه را مشاهده و قدردانی کنید. با توصیف این افراد، به آنچه فکر می کردند بیشتر پی می برید و می توانید حتی ذهنیت آن ها را راحت تر تحلیل کنید.
فکر نکنید جالب نیست.
هر چیزی اگر بخوبی گفته شود می تواند جالب باشد. نگران نباشید که اخیراً هیچ درام بزرگی برای شما اتفاق نیفتاده است. داستان سرایی بیشتر در مورد چگونگی گفتن چیزی است تا آنچه می گویید.
داستان ها چگونه راه ما را بهبود می بخشند؟
روزگاری مرد جوانی بود که در موزه کار می کرد. هر روز مرد جوان یادگارهای گران بهای اطراف خود را مشاهده می کرد و از خود می پرسید که اینها چه هستند، از کجا آمده اند و برای چه کسانی ساخته شده اند. همانطور که شگفت انگیز بودند، هنوز تعداد کمی از یادگاری ها و به قدری مرموز وجود داشتند که تنها کاری که او می توانست انجام دهد این بود که با جذابیت نگاه کند. آن ها صفحات سنگی با قدمت هزاران سال و از هزاران مایل دورتر بودند. بر روی آن ها نشانه های عجیب و قدیمی وجود داشت که هیچ کس نمی توانست آن ها را درک کند. برای کشف رمز و راز این مرد تصمیم گرفت سخت کار کند و زبان های قدیمی را مطالعه کند که مربوط به گذشته بود و شاید هیچ کس نمی توانست آن ها را به خوبی پی گیری کند.
سرانجام بیش از دو دهه پس از ورود به موزه ها مرد جوان موفق به شکست رمز های مختلف شد و آنچه او فاش کرد، قدیمی ترین داستان ضبط شده در جهان است. مرد جوانی که رمز و رمز این لوح ها را رمزگشایی کرد ، یک باستان شناس انگلیسی به نام جورج اسمیت بود و داستانی که او کشف کرد حماسه گیلگمش بود. یک شعر باستانی بین النهرین که حدوداً در حدود 2100 سال قبل از میلاد سروده شده است. حماسه گیلگمش علیرغم تاریخ و مکان پیدایش، بسیاری از عناصر و مضامین مشابه را در داستان هایی که امروزه خوانندگان از آن لذت می برند ، به نمایش می گذارد. یک قهرمان در یک سفر دشوار که در آن عشق و اغوا وجود دارد، برخوردهای عجیب از آدم های عجیب تر ، موانع غیرممکن برای غلبه بر موانع ، و یک قوس نجات دهنده شخصیت نهایی.
داستان ها، چگونه به ما در درک جهان کمک می کنند؟
اثرات قصه گویی و داستان سرایی بر سلامت مغز در بخش های زیادی دیده می شود.
داستان ها نه تنها ما را به گذشته متصل می کنند و اعتقادات جهانی را بیان می کنند ، بلکه می توانند به ما کمک کنند درک بهتری از جهان و کسانی که جهان را با آنها به اشتراک می گذاریم توسعه دهیم. این بخشی از دلیلی است که مغز شما عاشق داستان هاست. با حدود صد میلیارد نورون و تقریباً یک کوادریلیون ارتباط بین نورون ها ، مغز شما یک ارگانیسم فوق العاده پیچیده است – در واقع ، بسیار پیچیده است و با چیزهای شگفت انگیز هم مرز است. با این حال هنوز ابزاری به دنبال الگو است که به دنبال تنظیم هرج و مرج جهان به نوعی نظم قابل تشخیص است. داستان ها قدرتمندترین و معنی دارترین روش ما برای انجام این کار است.
از کنار تخت گرفته تا آتش، ما به طور منظم از داستان ها برای انتقال تجربیات خود و ارتباط با اطرافیان استفاده می کنیم. ما از آنها برای توضیح وقایع، بررسی ارزش های خود و کاوش در مفاهیم معنی و هدف استفاده می کنیم. داستان ها زمینه مشترک کاملی برای تأمل را ارائه می دهند. آنچه این ارزش مشترک را ارزشمندتر می کند این است که نگاهی اجمالی به زندگی دیگران و شرایط روزمره می دهد. در حقیقت تخمین زده می شود که حدود 65 درصد از کل تعاملات انسانی به شکل داستان سرایی اجتماعی است. جایی که داستان وجود دارد، توانایی بیشتری برای همدلی و کشف وجود دارد. همانطور که راتلج گفت: “وقتی به داستان ها گوش می دهید و آن ها را می فهمید، دقیقاً همان الگوی مغزی را تجربه می کنید که شخصی که داستان را تعریف می کند.”