رفتارهایی که زوال شناختی را آشکار می کنند

زوال شناختی نوعی از رفتار ها است که در بین اطرافیان خود ممکن است ببینید اما متوجه نشوید. همیشه ما احساس می کنیم هر رفتاری باید نشانه های بیرونی داشته باشد. به عبارت دیگر فرد حتما باید یک علامت از خود نشان دهد تا ما بفهمیم دچار رفتاری نادرست است. زوال شناختی در واقع می تواند مشکلاتی در بین اعضای خانواده ایجاد کند. کودکان به طور کلی حساسیت های خاصی دارند که والدین باید به شدت بر روی این حساسیت ها تمرکز داشته باشند. تربیت فرزندان نقش مهمی در آینده آن ها دارد. در دنیای روان شناسی تعاریف متفاوتی وجود دارد. برخی از این تعاریف ممکن است باعث ایجاد روش های درمانی برای افراد دارای بیمار روانی شود. برای همین امر روان شناسان می گویند که خانواده ها باید بر روی هم مدیریت داشته باشند.

اما این مدیریت نباید به گونه ای باشد که به اعضای خانواده آسیب برساند. در دنیایی که زندگی می کنیم اختلالات روانی بسیاری وجود دارند. برخی از این اختلالات را ممکن است بشانسید. برخی هم برای شما تازگی دارند. یکی از مواردی که قبلا درباره آن صحبت کردیم خانواده ناکارآمد است. ما درباره شناخت ویژگی های این نوع خانواده بررسی‌هایی انجام دادیم. امروز اما در ارتباط با شناخت چالش های شناختی در کودکان محروم صحبت خواهیم کرد. البته در پایان نحوه مدیریت این مشکلات را برای شما خواهیم گفت. در ادامه می خواهیم ببینیم که رفتارهایی که زوال شناختی را آشکار می کنند، چگونه است؟

شادی و خوشبختی و زوال شناختی

در مقاله های قبل در ارتباط با این که شادی و خوشبختی چه تاثیری بر ذهنیت افراد دارد صحبت کردیم ما گفتیم که شادی و خوشبختی می تواند بر ذهنیت و جسم افراد تاثیرات بسیار زیادی داشته باشد. شادی واکنشی در بدن است که باعث ایجاد هورمون های خوب در بدن خواهد شد. در ادامه می خواهیم بدانیم که چالش های شناختی در کودکان محروم چگونه است. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با رفتارهایی که زوال شناختی را آشکار می کنند، صحبت کنیم.

زوال شناختی – الگوهای منفی یا غیرمنطقی

این الگوهای فکری منفی می توانند در کاهش انگیزه، کاهش عزت نفس، و کمک به مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی و مصرف مواد نقش داشته باشند. درمان شناختی رفتاری (CBT) رویکردی است که به افراد کمک می‌کند این تحریف‌های شناختی را بشناسند و آن‌ها را با افکار مفیدتر و واقعی‌تر جایگزین کنند.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

این مقاله انواع مختلف زوال شناختی را مورد بحث قرار می‌دهد. از جمله تعریف آن‌ها، نحوه عملکرد آن ها، و ارائه مثال‌های فرضی برای نشان دادن این که چگونه این نوع تفکر بر رفتار تأثیر می‌گذارد.

تکفر همه یا هیچ و زوال شناختی

تفکر همه یا هیچ به عنوان تفکر سیاه و سفید یا تفکر قطبی نیز شناخته می شود. این نوع تفکر شامل دیدن چیزها به صورت مطلق است: موقعیت ها همیشه سیاه یا سفید، همه چیز یا هیچ، خوب یا بد، موفقیت یا شکست هستند. تفکر همه یا هیچ با برخی از شرایط سلامت روان، از جمله اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) و اختلال شخصیت مرزی (BPD) مرتبط است.

مثالی در ارتباط با این زمینه

به عنوان مثال، شخصی در مدرسه احساس شکست می کند. هر بار که مرتکب اشتباهی می شود، به جای این که خطا را بپذیرد و سعی کند از آن عبور کند، تسلیم می شود و تصور می کند که هرگز نمی تواند به خوبی کار کند. مشکل این نوع تفکر این است که به هیچ جایی اجازه نمی دهد که چیزی بین دو افراط را تصدیق کند.

مثال دوم برای زوال شناختی

به عنوان مثال، به جای پایبندی به یک برنامه غذایی سالم، ممکن است هر بار که از برنامه خود منحرف می شوید، احساس عصبانیت کنید و خود را شکست خورده خطاب کنید.

رفتارهایی که زوال شناختی را آشکار می کنند

آیا شما یا کسی که دوستش دارید با زوال شناختی دست و پنجه نرم می کند؟ همانطور که شما بزرگتر می شوید، از دست دادن عملکرد مغز یک نگرانی مهم است. می توانید کارهایی برای جلوگیری یا کند کردن پیشرفت یک مشکل شناختی انجام دهید، مانند ترک سیگار، افزایش فعالیت بدنی و انجام بازی های مغزی چالش برانگیز. متأسفانه، هیچ درمان یا راهی برای متوقف کردن زوال شناختی وجود ندارد، و زوال عقل اغلب به عنوان “خداحافظی طولانی” نامیده می شود. زیرا یک فرد ممکن است سال ها از این مشکل رنج ببرد. چگونه متوجه می شوید که آیا مشکلات حافظه مرتبط با استرس بیش از حد دارید یا اینکه مغز شما مشکلات مربوط به زوال عقل را تجربه می کند؟

نشانه های زوال شناختی

زوال شناختی برای شما و همچنین خانواده و دوستانتان ترسناک و بیش از حد نگران کننده است. خوشبختانه، برخی از علائم مشخصه نشان می دهد که مشکلی وجود دارد، و شما می توانید برای کاهش سرعت پیشرفت مداخله کنید. در این‌جا رایج ترین علائمی وجود دارد که نشان می دهد چیزی در مغز درست نیست و باید برطرف شود.

از دست دادن حافظه

به نظر می رسد اکثر افرادی که از شرایطی مانند زوال شناختی رنج می برند در گذشته گیر کرده اند. آن‌ها ممکن است بتوانند در ابتدا ملاقات با همسرشان، تولد فرزندانشان و دیگر لحظات مهم را به یاد بیاورند. به نظر می رسد این حافظه کوتاه مدت است که بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرد. در نهایت، هر دو حافظه کوتاه مدت و بلند مدت با پیشرفت بیماری تقریباً از بین می روند. از دست دادن حافظه در مقیاس کوچک تقریباً همیشه اولین علامت مشکل زوال عقل است.

مشکل در توسعه ایده ها و دنبال کردن برنامه ها

بسیاری از افراد مبتلا به زوال عقل لیست هایی را برای خود تهیه می کنند تا به آن‌ها در دستیابی به اهداف خود کمک کنند. آن‌ها نمی توانند چیزها را به خاطر بسپارند، و دنبال کردن یک لیست می تواند یک چالش باشد. می توانید یادداشت های  را برای یادآوری کارهای ساده ای که باید انجام دهند، در اختیار آن ها قرار دهید.  با این حال، این ترفند کوچک فقط در ابتدا مفید است. فردی که از زوال شناختی رنج می برد در نهایت استفاده از سرویس بهداشتی و سایر عملکردهای اصلی را فراموش می کند.

چالش برای تکمیل وظایف روزانه

انجام کارهای روزانه ممکن است یک مانع مهم در هر روز باشد. آن‌ها ممکن است ده بار به حمام بروند اما باز هم فراموش کنند که دوش بگیرند. آن‌ها می دانند که باید به آن‌جا بروند، اما دلیل آن را به خاطر نمی آورند. هنگامی که آن‌ها زیر دوش می روند، ممکن است فراموش کنند که باید موهای خود را بشویند و سایر رفتارهای معمولی حمام کردن را انجام دهند. نیاز به کمک آن ها در خانه آشکار می شود. وقتی شخصی به زوال شناختی   رسید نباید او را تنها گذاشت.

سردرگمی

سردرگمی با زوال شناختی رایج است. شما نباید با این شخص بحث کنید زیرا این فقط اوضاع را بدتر می کند. آن‌ها ممکن است انواع نام ها و تاریخ ها را با هم مخلوط کرده باشند. اما بهتر است به آن‌ها اجازه دهید باور کنند که چه چیزی آن‌ها را خوشحال می کند و برای کمبود حافظه به دنبال کمک باشید. سردرگمی برای شخص و شما بسیار ترسناک است. بنابراین، اگر ترفندهایی را برای خنثی کردن وضعیت و هدایت آن‌ها به چیز دیگری یاد بگیرید، بهتر است.

عدم هماهنگی بصری

با ادامه مشکلات مغز، توانایی تفسیر محرک های بصری مشکل ساز می شود. زمانی که نیاز به هماهنگی بینایی باشد، فردی که دچار زوال شناختی  است ممکن است محرک های دیداری مقابل خود را پردازش نکند. انتظار می رود که این شخص علاقه خود را به چیزهایی که زمانی دوست داشته است، مانند بافندگی، رانندگی یا خیاطی از دست بدهد. هر چیزی که نیاز به مهارت های دقیق داشته باشد که در آن بینایی درگیر باشد، به طور فزاینده ای دشوار خواهد شد.

مشکلات صحبت و بیان کلمات یا تکمیل افکار

صحبت در موارد پیشرفته تر که مسائل شناختی وجود دارد به یک مسئله تبدیل می شود. آن‌ها قدرت بیان کلمات را از دست می دهند، توانایی حفظ رشته فکری خود را برای تکمیل یک جمله از دست می دهند، و اغلب داستان های مشابهی را بارها و بارها بیان می کنند. به گفته موسسه علوم اعصاب، بخشی از مغز که گفتار را کنترل می کند یا لوب پیشانی چپ در آن ها غیر فعال است.

مشکل در نوشتار

طبق گفته کلینیک Mayfield، نیمکره چپ مغز چیزی است که توانایی نوشتار را کنترل می کند. همانطور که سلول های مغز در این منطقه آسیب می بینند، کارهای ساده ای مانند نوشتن نام آن‌ها غیرممکن می شود. آن‌ها ممکن است همیشه گرامر و علائم نگارشی عالی داشته باشند، اما اکنون نمی توانند چیزی بنویسند.

گم کردن یا جا انداختن اشیا

یکی از اولین نشانه های زوال شناختی، جا انداختن مداوم اشیا است. ممکن است کنترل تلویزیون برای هفته ها گم شده باشد و بیرون در گاراژ پیدا شود. انواع قرار دادن وسایل عجیب و غریب در مکان های نامناسب کاملاً عادی می شود.

عدم قضاوت

توانایی فرد برای تصمیم گیری با بدتر شدن وضعیت از بین می رود.

منابع
وبسایت powerofpositivity

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا