اثرات طولانی مدت تنبیه بدنی روی کودک
تربیت کودک بخشی لازم برای والدین است. با وجودی که تنبیه فیزیکی یا جسمی در بیشتر نقاط ممنوع است اما بازهم دیده میشود. تنبیه کردن کودک به او نشان میدهد که زدن افراد دیگر حق اوست، خصوصاً زدن افراد کوچکتر یا زدن فرد ضعیف توسط افراد قویتر. کودک یاد میگیرد وقتی شما مشکلی دارید آن را با یک ضربهی فیزیکی خوب حل میکنید. کودکی که رفتارش با تنبیه فیزیکی کنترل میشود این نوع رفتار را در روابط دیگر خود با خواهر و برادرش و در آینده با همسر و فرزندان دنبال میکند. اما تنبیه فیزیکی میتواند چه اثراتی داشته باشد؟ اثرات طولانی مدت تنبیه بدنی روی کودک بیان شده است.
خشونت در کودک
تنبیه فیزیکی مدلسازی خشونت برای کودک است. این رفتار باعث عصبانیت بیشتر کودک خواهد شد، حتی اگر در ابتدا به نظر برسد رفتار اشتباه را کنار گذاشته است. کودکان همیشه نمیتوانند تفاوت میان خشونت فیزیکی علیه کاری غیر قابل قبول مانند زدن یا هل دادن را با خشونت فیزیکی که برای تنبیه است تشخیص دهند. تنبیه بدنی میتواند باعث زیاد شدن خشونت کودک در مدرسه شود.
خشونت فیزیکی
احتمال قلدری و پرخاشگری در کودکی که در سنین بلوغ تنبیه بدنی می شود سه برابر بیشتر از کودکان دیگر است. در تحقیقی انجام شده به این نتیجه رسیده اند که 7 درصد از کودکانی که تنبیه نشده اند در آینده دچار خشونت خواهند شد، درحالی که 24 درصد از کودکانی که تنبیه می شوند این مشکل را دارند. تنبیه به کودک یاد می دهد که آسیب زدن به دیگران مشکلی ندارد و می تواند با زدن مشکلات خود را حل کند. این کودکان طرز فکر خود را تا بزرگسالی داشته و این باعث می شود همسر یا کودکان خود را بزنند. البته باید در نظر داشت بیشتر افراد، چه تنبیه فیزیکی شده باشند یا نه، از تنبیه فیزیکی برای کودکان خود استفاده نمی کنند.
اثرات طولانی مدت تنبیه بدنی روی کودک – رشد شناختی ناکامل
تنبیه فیزیکی روی رشد شناختی کودک اثرگذار است. در سال 1998 تحقیقی روی رشد شناختی کودک و مادران آنها انجام شده است. نتایج نشان دادهاند کودکانی که تنبیه فیزیکی میشدند در مقایسه با سن خود رشد شناختی قابل قبولی ندارند. زدن حتی میتواند آی کیوی کودک را کاهش دهد. تنبیه بدنی مادهی خاکستری مغز کودک را کاهش میدهد، این ماده مهم است زیرا روی توانایی یادگیری اثر دارد.
اختلال در رشد عاطفی
کودکانی که تنبیه فیزیکی می شوند شاید رشد عاطفی درستی نداشته باشند. کودکانی که تحت خشونت فیزیکی یا کلامی قرار گرفته اند به احتمال بیشتری اختلالات روانی نشان خواهند داد. تنبیه فیزیکی که به نوعی سوءاستفاده از کودک شناخته می شود می تواند باعث اعتماد به نفس کم، آسیب به مغز، اختلالات توجه و خشونت ذاتی شود. همچنین شاید باعث ایجاد مهارت های اجتماعی ضعیف در کودک شده و عاملی برای اضطراب و افسردگی در بزرگسالی باشد.
تنبیه بدنی رفتار را درست نخواهد کرد.
بارها شنیدهایم که والدین میگویند ” هرچه بیشتر کتک میخورد رفتارش بدتر میشود” علت این است که زدن رفتار کودک را بدتر خواهد کرد، نه بهتر. پایههای رشد رفتار مطلوب را به یاد بیاورید: کودکی که حس کند فرد درستی است کار درست انجام میدهد. تنبیه این قانون را رد میکند. کودکی که تنبیه میشود حس میکند آدم درستی نیست و آن را در رفتار خود نشان میدهد. هرچه این رفتارهای بد بیشتر شود او بیشتر تنبیه شده و احساس بدتری خواهد داشت. این چرخه ادامه دارد. ما میخواهیم کودک بداند اشتباه میکند و احساس پشیمانی داشته باشد اما باید به یاد داشته باشید او نیز انسان است و ارزش و شخصیت دارد.
اثرات طولانی مدت تنبیه بدنی روی کودک – تنبیه بدنی والدین را بیارزش میکند.
وقتی والدین با زدن کودک را کنترل کرده و او را اغلب تنبیه بدنی میکنند کودک احساس میکند ارزشی ندارد زیرا در مورد روشی که ادب میشود احساس خوبی نمی کند. این کودکان اغلب با ناامیدی فریاد میزنند زیرا نمیدانند چه کار دیگری باید بکنند. اما بعد از آنکه میبینند این کار فایدهای نداشته است احساس ضعف بیشتری خواهند کرد. بهعنوان مادری که کودک خود را تنبیه میکند شاید به این نتیجه برسید که ” من در این جنگ برنده شدم اما در کل باختم. کودکم حالا از من میترسد و من احساس میکنم چیز باارزشی را از دست دادهام.”
همچنین زدن نقش شما به عنوان والدین را بیارزش خواهد کرد. اینکه برای کودک خود یک شخصیت بااعتبار و توانا باشید یعنی شما قابلاعتماد و احترام هستید نه اینکه از شما بترسند. ادامه یافتن این اعتبار نمیتواند بر پایهی ترس باشد. والدین یا مراقبان دیگری که مرتبا از زدن برای کنترل کودک استفاده میکنند وارد یک شرایط باخت – باخت خواهند شد. نه تنها احترام کودک از بین می رود بلکه والدین نیز احترام خود را از دست خواهند داد، زیرا ذهنیت کودک آنها زدن است و جایگزینهای کمی برای آن دارند.
زیاد شدن عصبانیت در کودک و والدین
اغلب کودکان به شکل ناعادلانهای تنبیه میشوند. آنها مقابل تنبیه بدنی بیشتر از روشهای تأدیبی دیگر سرکشی میکنند. کودکان منطق فکری بزرگسالان را ندارند اما بهطور ذاتی احساس بیعدالتی خواهند کرد با وجودی که استانداردهای آنها مانند والدین نیست. این مانع از اثر داشتن تنبیه به شکلی که شما میخواهید شده و شاید تبدیل به خشونت در کودک شود. بعضی اوقات احساس بیعدالتی بسیار سریع تبدیل به حس حقارت خواهد شد. وقتی تنبیه کودک را تحقیرمی کند او بیشتر سرکشی خواهد کرد. شاید تنبیه بدنی باعث شود کودک از تکرار رفتار بد خود بترسد اما به احتمال بیشتر ترس کودک از فرد تنبیهکننده خواهد بود نه تکرار آن کار.
بر اساس تجربه و تحقیقات زیادی روی افرادی که از تنبیه بدنی استفاده میکنند، کودکانی که رفتارشان با تنبیه بدنی کنترل شده است شاید در ظاهر آرامتر باشند اما خشم درون آنها میجوشد. آنها حس میکنند شخصیتشان وحشی شده و میخواهند خودشان را از دنیایی که برای آنها ناعادلانه بوده است جدا کنند. این کودکان اعتماد کردن را سخت دانسته و نسبت به جهانی که با آنها خوب نبوده است بیعاطفه میشوند.
والدینی که حس خود بعد از تنبیه را بررسی میکنند اغلب متوجه میشوند این کار برای رها کردن خشمشان است. این آزادسازی نادرست عصبانیت اغلب اعتیادآور است و به شکل حلقهای از تأدیب ناموثر ادامه خواهد داشت. بهترین راه برای پیشگیری از تنبیه بدنی نادرست این است که این دو باور را به خود الهام کنید: ما کودکانمان را نمیزنیم و با روشهای دیگر تنبیه میکنیم. از آنجایی که تصمیم گرفتهاید زدن گزینهی شما نباشد باید به دنبال جایگزینهای بهتری بگردید.
اثرات طولانی مدت تنبیه بدنی روی کودک – تنبیه بدنی خاطرات بدی را برمیگرداند.
خاطرات کودک از تنبیه شدن میتواند دیگر احساسات لذت بخش در طول رشد او را از بین ببرد. انسان اغلب بیشتر از خاطرات شاد آنهایی که ناخوشایند هستند را به یاد میآورد: ” من در خانهی خوبی بزرگ شدم اما اغلب تنبیه بدنی میشدم. من به وضوح آن صحنهها را به یاد میآورم. بعد از هر اشتباهی پدربزرگم من را به اتاقم میفرستاد و میگفت تنبیه خواهم شد. به یاد دارم از پنجره به بیرون نگاه میکردم و مراقب بودم او کی از باغ عبور کرده و شاخهی بیدی از درخت آورده و به اتاقم میآید و با آن شاخه به پشتم میزند.
این شاخهی بید به نظر ابزار تنبیهی مناسبی بود زیرا اثرات روانی و فیزیکی برجای میگذاشت. با وجودی که در خانهای دوستداشتنی بزرگ شدم صحنههای شاد زیادی را با جزئیات صحنههای تنبیه به یاد نمیآورم. همیشه فکر میکنم یکی از اهداف والدین پر کردن ذهن کودک با هزاران صحنهی خوب است. عجیب است چطور خاطرات آن تنبیههای بدنی میتواند همهی آن خاطرات خوب را از بین ببرد”.