تست های افسردگی

اگر برنامه دارید در رابطه با افسردگی با پزشکی ملاقات داشته باشید در اینجا اطلاعاتی در مورد انواع تست هایی اورده ایم که ممکن است پزشک به شما پیشنهاد دهد. در ابتدا به یاد داشته باشید هر تستی یک تست افسردگی نیست. برخی تست ها برای تشخیص افسردگی بالینی استفاده نمی شوند اما می توانند برخی مشکلات پزشکی دیگری را تشخیص دهند که می توانند باعث ایجاد علائمی مشابه شوند.

در اغلب موارد پزشک برای شما یک تست فیزیکی انجام داده و می خواهد برخی تست های آزمایشگاهی انجام شود تا اطمینان یابید علائم افسردگی شما مرتبط با شرایطی مانند بیماری های تیروئید، کمبود ویتامین D یا دیگر مشکلات در سلامت باشد. اگر علائم شما مرتبط با دیگر مشکلات جدی باشند درمان بیماری نیز می تواند به کاهش افسردگی کمک کند.

تشخیص افسردگی و تست های فیزیکی

بازهم هدف از تست فیزیکی اغلب تشخیص علل دیگر سلامت است که منجر به افسردگی شده اند. در زمان انجام آزمایش های فیزیکی پزشک شاید در ابتدا روی سیستم های عصبی و غدد درون ریز تمرکز داشته باشد. پزشک می خواهد سعی کند هر مشکل و نگرانی بزرگ که می توانند باعث بروز علائم افسردگی بالینی شوند را تشخیص دهد. برای مثال کم کاری تیروئید که بر اثر عدم فعالیت غده ی تیروئید ایجاد می شود متداول ترین مشکلی است که با علائم افسردگی همراه می شود. دیگر مشکلات در غدد درون ریز که همراه با افسردگی می باشند عبارتند از پرکاری تیروئید  که بر اثر فعالیت زیاد غده ی تیروئید ایجاد می شود و بیماری سندروم کوشینگ، اختلالی در غدد آدرنال.

بسیاری از بیماری ها در سیستم عصبی مرکز و جراحات آن می توانند باعث افسردگی شوند. برای مثال افسردگی می تواند همراه با هریک از شرایط زیر باشد:

• تومورهای سیستم عصبی مرکزی
• تومورهای سر
• بیماری ام اس
• سکته ی مغزی
• سفلیس
• سرطان های متفاوت (پانکراس، پروستات، سینه)

داروهای کورتیکواستروئید مانند پردنیزون، که افراد برای بیماری هایی مانند آرتروز یا آسم استفاده می کنند، نیز می توانند با افسردگی همراه باشند. داروهای دیگر، از جمله استروئیدهای غیرقانونی و آمفتامین ها همه داروهای اشتهاآوری هستند که نیاز به نسخه ندارند و عوارض جانبی آن ها می تواند افسردگی باشد.

تشخیص افسردگی و تست های آزمایشگاهی

پزشک شما می تواند با پرسیدن سوالاتی خاص و انجام تست های فیزیکی احتمال افسردگی در شما را تشخیص دهد. با این وجود ممکن است برای تشخیص های دیگر نیاز به انجام تست های ازمایشگاهی داشته باشد. شاید او برای شما ازمایش خون تجویز کند تا بیماری های مختلفی که می توانند باعث بروز علائم افسردگی شوند را تشخیص دهد. او از آزمایش های خون برای چیزهایی مانند کم خونی یا تیروئید یا احتمال وجود هورمون ها نیز استفاده می کند و گاه سطح چیزهایی مانند کلسیم یا ویتامین D را بررسی خواهد کرد.

تشخیص افسردگی و دیگر روش های آزمایشی

پزشک ممکن است تست های استاندارد دیگر را به عنوان بخشی از تست اولیه ی شما بگنجاند. در میان ان ها شاید آزمایش های خونی باشد که الکترولیت ها، عملکرد کبد، بررسی های سم شناسی و عملکرد کلیه را ارزیابی می کنند. از آنجایی که کبد و کلیه ها مسئول حذف داروهای افسردگی هستند، مشکل در کارکرد این دو عضو می تواند باعث شود داروها در بدن جمع شوند.

تست های دیگر گاه شامل این ها خواهند شد:

• تست الکتروکاردیوگرام یا نوار قلب برای تشخیص مشکلات قلبی
• الکتروانسفالوگرافی یا نوار مغز برای ثبت فعالیت الکتریکی مغز
• سی تی اسکن یا ام آر آی مغزی برای تشخیص بیماری های جدی مانند تومورهای مغزی

تست های تصویری افسردگی

پس از صحبت کردن در مورد وضعیت خلقی شما و نحوه ی اثرگذاری آن روی زندگی روزانه، پزشک شاید سوالاتی را بپرسد که برای بررسی افسردگی اختصاص داده شده اند. حتما باید به یاد داشته باشید که لیست سوالات و فهرستی که پزشک برای شما تهیه می کند تنها یک بخش از روال پزشکی تشخیص افسردگی هستند. این تست ها می توانند به پزشک دیدگاه و ذهنیت بهتری نسبت به وضعیت روحی شما دهند. پزشک از این تست ها استفاده می کند تا بتواند تشخیصی با قطعیت بهتر و بیشتر داشته باشد.

یک مثال از تست ها تصویری یک پرسش نامه ی دو بخشی است که می توانند به مقدار زیادی احتمال افسردگی در فرد را تشخیص دهند. وقتی این تست را انجام می دهید باید به این دو سوال جواب دهید:

• در طول ماه گذشته آیا از احساساتی مانند بی حوصلگی، افسردگی یا ناامیدی رنج برده اید؟
• در طول ماه قبل آیا به خاطر از دست دادن علاقه و لذت برای انجام کارها اذیت شده اید؟

پاسخ شما به این دو سوال مشخص می کند پزشک باید در مرحله ی بعدی چه کاری را انجام دهد. او از شما سوالات بیشتری خواهد کرد تا بتوانند به او در تایید تشخیص افسردگی کمک کنند و یا اگر پاسخ های شما نشان می دادند که دچار افسردگی نیستید او ممکن است بار دیگر علائم را مروری کند تا بتواند علت نهفته در ان ها را بشناسد. تحقیقات نشان داده اند این دو سوال، خصوصا زمانی که در تست های دیگر به عنوان بخشی از روند تشخیص استفاده شوند، ابزارهای بسیار موثری برای تشخیص اغلب موارد افسردگی می باشند.

پزشک ممکن است از دیگر ابزارهای ارزیابی افسردگی نیز برای بررسی حضور و شدت علائم بیماری استفاده کند. برخی مثال ها عبارتند از:

• پرسش نامه ی سلامت بیمار یا PHQ-9، نه  مورد برای تشخیص تصویری و ابزارهایی بر اساس شاخص های تشخیص فعلی برای افسردگی

• BDI : یک پرسش نامه با بیست و یک سوال انتخابی از گزارش های فردی که می توانند شدت علائم و احساسات افسردگی را ارزیابی نمایند
• روش ارزیابی شخصی افسردگی زانگ، یک مصاحبه ی کوتاه که سطح افسردگی را ارزیابی می کند، از افسردگی عادی گرفته تا افسردگی های شدید
• مرکز تحقیقات اپیدمیولوژیک برای افسردگی یا CESD: ابزاری که به بیمار اجازه می ده بتواند احساسات، رفتارها و دیدگاه خود در هفته ی قبل را یک ارزیابی داشته باشد.
• ارزیابی هامیلتون برای افسردگی که با نام ارزیابی HDRS شناخته می شود، یک پرسش نامه ی چند گزینه ای که پزشک ممکن است برای بررسی شدت بیماری فرد افسرده استفاده کند.

زمانی که تست را انجام داده یا با شما مصاحبه صورت گرفت، شاید احساس کنید برای دادن پاسخ های صادقانه به سوالات یا جملاتی که گفته می شوند زیاد احساس راحتی ندارید. شخصی که در حال انجام تست است از شما سوالاتی در مورد حالات افسردگی و وضعیت روحی، افسردگی و وضعیت شناختی و احساسات فیزیکی همراه با افسردگی خواهد کرد، مانند مشکلات خواب، نداشتن انرژی و مشکلات جنسی. سعی کنید در پاسخ ها در زمان ارزیابی علائم در خود صادق باشید. پرسش نامه ها و ابزارهای ارزیابی می تواند به متخصصان سلامت روان در داشتن تشخیص درست کمک کنند اما سطح پاسخ ها در پرسش نامه نمی توانند جایگزینی برای تشخیص بالینی توسط پزشک و صحبت با او باشند.زمانی که پزشک شما بتواند تشخیص صحیحی برای بیماری تان داشته باشد قادر است درمان موثری را برای شما تجویز کند.

اگر مشکل شما افسردگی تشخیص داده شد چه؟

افسردگی قابل درمان است. در ادامه، تشخیص افسردگی می تواند شروعی برای مسیر یک زندگی سالم تر بدون احساس ناامیدی، افسردگی و بی ارزشی باشد.

زمانی که پزشک شما افسردگی را در شما تشخیص داد نیاز است از برنامه های درمانی برای بهتر شدن استفاده کنید. باید داروها را همانطور که تجویز شده اند مصرف کنید. همچنین اگر پزشکتان به شما پیشنهاد داده باشد نیاز است تغییراتی را در سبک زندگی و کار خود ایجاد نمایید. میلیون ها فرد هستند که مبتلا به افسردگی بوده و از احساس خود رنج می برند یرا درمان های حرفه ای مناسب که با تخشیص پزشک یا روان درمان همراه باشند را دریافت نکرده اند.

یک نمونه از تست های افسردگی

من کارها را کند انجام می دهم.

• اصلا
• خیلی کم
• گاهی اوقات
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

آینده ی من ناامیدانه به نظر می رسد.

• اصلا
• کمی
• گاهی
• تقریبا
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

برای من تمرکز کردن در زمان خواندن چیزی سخت است.

• اصلا
• خیلی کم
• گاهی اوقات
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

لذت و تفریح از زندگی من رفته است.

• اصلا
• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

من برای تصمیم گیری مشکلات زیادی دارم.

• اصلا
• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

من علاقه ام به بخش هایی در زندگی که قبلا برای من مهم بوده اند را از دست داده ام.

• اصلا
• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

من احساس ناراحتی، بی حوصلگی و غم دارم.

• اصلا
• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

من مرتبا مضطرب بوده و مدام در حال اضطراب هستم.

• اصلا
• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

من احساس خستگی دارم.

• اصلا
• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

انجام کارهای ساده برای من نیاز به انرژی خیلی زیادی دارد.

• اصلا
• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

من حس می کنم فرد گناه کاری هستم که سزاوار تنبیه شدن است.

• اصلا
• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

من حس می کنم یک بازنده هستم.

• اصلا
• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

من حسی به زندگی ندارم، بیشتر شبیه به مرده ها هستم تا یک فرد زنده

• اصلا
• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

وضعیت خواب من مختل شده است، خیلی زیاد می خوایم، خیلی کم یا خواب کامل و پشت همی ندارم.

• اصلا
• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

زمانی را صرف فکر کردن در این مورد می کنم که چطور باید خودم را بکشم.

• اصلا
• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

حس می کنم در شریط بدی گیر کرده و چاره ای ندارم اصلا

• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

من احساس ناراحتی دارم حتی زمانی که اتفاقات خوبی برایم می افتد.

• اصلا
• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

بدون تلاش و داشتن رژیم غذایی، وزن زیاد کم یا اضافه کرده ام.

• اصلا
• کمی
• گاهی
• متوسط
• تقریبا زیاد
• خیلی زیاد

دیدار با روان درمان در مورد افسردگی

روان شناسان افرادی آموزش دیده و متخصص در زمینه ی سلامت روان هستند که در کمک به بیماران میتلا به افسردگی و بهبود ان ها تجربه دارند. راه های متفاوتی هستند که روان درمانی برای کمک به بهبود افراد از افسردگی استفاده می کند، خصوصا افسردگی های خفیف تا متوسط. روان درمانی می تواند به افراد مبتلا کمک کند تا:

• اهدافی واقع گرایانه برای آینده ی خود داشته باشید.
• مهارت هایی برای کنار امدن با علائم و مشکلات داشته و بخش های بعدی افسردگی را شناخته یا از آن پیشگیری نمایید.
• روال های فکری مخرب یا رفتارهای غیرموثری که می توانند منجر به احساس ناامیدی و درماندگی شوند را تشخیص دهید.
• اتفاقاتی در زندگی خود که مرتبط با افسردگی هستند را شناخته و کمک می کنند راه هایی برای تغییر، پذیرش یا تطابق با آن شرایط پیدا کنید.