نشانه های طلاق عاطفی
خانواده مهمترین نهاد موجود در جامعه است که حفظ روابط موجود در آن و همچنین سلامت آن بسیار حائز اهمیت است، متاسفانه عوامل زیادی وجود دارد که یک رابطه زناشویی را به مسیری رو به زوال می‌برد، یکی از مهمترین مشکلات و معضلات در روابط زناشویی سرد شدن زوجین در روابط عاطفی خود است که به معنای وجود یک تهدید و هشداری در زندگی آنها خواهد بود و با عنوان طلاق عاطفی شناخته می‌شود. در ادامه اطلاعات کاملی در خصوص نشانه های طلاق عاطفی به شما ارائه خواهیم کرد.
طلاق عاطفی چیست؟
طلاق عاطفی یا طلاق خاموش به ضعیف شدن و سردی رابطه‌ی زن و شوهر، روابط جسمی، عاطفی و گفتاری آنها بر می‌گردد، زمانی که زوجین در کنار هم زندگی می‌کنند اما رابطه آنها خالی از توجه و احساس به یکدیگر است، در واقع جذابیت و اطمینان آنها به یکدیگر بسیار کم شده و و هیچ ارتباطی به غیر از ارتباطات ضروری بین زوجین وجود ندارد، لذتی از لحظات باهم بودن نبرده و نسبت به هم بیگانه می‌شوند، در این شرایط شاید در انجام وظایف خود کوتاهی نکنند و وظایفی که زن و مرد بر عهده دارند را انجام داده ولی شور و حرارتی که در خانه و در روابط زناشویی باید وجود داشته باشد در این خانواده پیدا نمی‌شود.
نشانه های طلاق عاطفی
- گذاشتن زمان زیاد برای فرزندان و بی توجهی به روابط زناشویی
- شور و هیجان در زندگی آنها به طور چشمگیری کاهش پیدا می‌کند.
- وابستگی‌ها و جذابیت زوجین در رابطه با یکدیگر کاهش پیدا می‌کند.
- به جای پرداختن به مسائل پیش رو ، مشکلات گذشته را بیان می‌کنند.
- زوجین وجود مشکل را قبول نمی‌کنند و یا در وضعیت سکوت می‌مانند.
- اشتباهات و رازهای بین زوجین به بیرون از محیط خانواده راه پیدا می‌کند.
- مدت زمانی که زوجین برای بودن در کنار هم می‌گذارند بسیار کمتر از قبل می‌شود.
- زمان خود را به جای گذراندن برای یکدیگر، صرف دیدن سریالها و برنامه‌های تلویزیون می‌کنند.
- اشتباهات یکدیگر را به رخ هم کشیده، مسائل کوچک را بزرگ‌تر جلوه داده و یکدیگر را مکرر سرزنش می‌کنند.
- سرگرمی‌ها و تفریحات خارج از روابط زناشویی افزایش پیدا کرده و زوجین زمان بیشتری را برای مسائل بیرون از خانواده می‌گذارند و حتی تلاش می‌کنند به هر بهانه‌ای خانه را ترک کنند.
- اعتماد بین زوجین نسبت به یکدیگر برای حل مشکلات از بین رفته و موجب ناامیدی آنها در حل مسائل بین خود خواهد شد و در نتیجه موجب ادامه اختلافات و کشمکش آنها می‌شود.
- استفاده نکردن از راهبردهای حل مسئله توسط زوجین، زمانی که زوجین یاد نگرفتند چگونه مشکلات خود و تفاوت‌هایشان را بدون اینکه به رابطه خود صدمه‌ای بزنند، حل کنند و در نهایت به جایی رسیده که از هرگونه جر و بحث و صحبت در مورد اختلافاتشان خودداری می‌کنند.
- روابط جنسی، جسمی و کلامی در بین زوجین کمتر می‌شود، رابطه جنسی ارتباط عاطفی و علاقه طرفین را تقویت می‌کند و نداشتن رابطه جنسی، هشداری است که طلاق عاطفی در رابطه زوجین در حال پیشرفت است، و همین امر ممکن است موجب کاهش روابط عاطفی و وفاداری در آنها شود که خود میتواند باعث ایجاد روابط فرازناشویی شود.
عوامل تاثیر گذار در بروز نشانه های طلاق عاطفی
خسیس بودن همسر
خسیس بودن در شرایطی میتواند در روابط زناشویی مشکلاتی ایجاد کند، در صورتی که مرد یا زن هردو این خصوصیت را داشته باشند مشکل روانی جدی بوجود نمی‌آید ولی زمانی که مرد و یا زن خسیس باشند در این صورت از نظر روانی و همچنین از نظر رفاهی نیز برای دو طرف شرایط سختی بوجود خواهد آمد.
عصبانیت زوجین
همسران عصبانی می‌توانند زندگی را برای یکدیگر سخت کنند، عصبانیت‌ها، حساسیت‌های بی مورد، توهین و بی احترامی، این صفات می‌توانند مشکلی جدی در یک رابطه ایجاد کنند این رفتارها علی رغم اینکه شخص مقابل را ناراحت می‌کند به خود فرد نیز آسیب می‌رساند، در این مواقع باید زوجین کنترل بیشتری بر روی خود داشته و آرامش خود را حفظ کنند و حتی شخص مقابل نیز به آرام کردن همسر عصبانی کمک کند تا با بیان ناراحتی‌های خود آرام شود.
دورویی در روابط زوجین
زن و مردی با دو شخصیت مختلف در صورتی که در روابط خود با ظاهر نمایی و ریا رفتار کنند نخواهند توانست زندگی ایده آلی داشته باشند، زیرا در زندگی اگر صداقت و صمیمیت وجود نداشته باشد اعتماد به یکدیگر از بین خواهد رفت و اضطراب و مشکلات روانی رابطه آنها را در تسلط خود در خواهد آورد.
دروغگویی در روابط زناشویی
زمانی که فردی به خاطر مصلحت و نفع خود سخنی خلاف واقعیت بگوید و یا به تحریف یک واقعیت بپردازد، حتی اگر هدف بدی هم نداشته باشد اما این دورغ‌گویی اعتماد بین آنها را سست کرده و پایه‌ی خانواده را متزلزل می‌کند.
پنهان کاری در روابط زناشویی
پنهان کاری همانطور که از نام آن پیداست به معنی انجام اعمالی که هر یک از زوجین انجام می‌دهند بدون اطلاع همسر و مخفی کردن این اعمال است خواه خوب باشند و یا بد، این نوع رفتارهای حتی اگر به سود خانواده هم باشد، میتواند اعتماد مابین زوجین را از بین ببرد.
پرخاشگری و خشونت همسر
زمانی که شوهر از همسر خود بصورت مداوم انتقاد می‌کند و یا پی در پی به همسر خود غر می‌زند، زن غذای مورد علاقه شوهر خود را نمی‌پزد و یا می‌سوزاند، تمام این رفتارها میتواند به عنوان یک رفتار پرخاشگرانه شناخته شود، همچنین عکس‌العمل‌های و برخورد تند و شدید از طرف زوجین میزان تحمل زن و مرد را کاهش داده و یقیناً زندگی در این شرایط برای هر دوی آنها سخت تر خواهد شد، در خانواده‌ایی که این چنین رفتارهایی رواج پیدا کند میتواند شرایط تربیتی برای فرزندان ایجاد کند که مناسب او نیست.
لجاجت
لج کردن زوجین در روابط خود، ادامه یافتن و بالا گرفتن این رفتار که برخی اوقات حتی میتواند به شکستن وسایل در خانه بیانجامد و وجود آن به صورت افراطی ممکن است به بروز مشکلات جدی‌تری در زندگی آنها تبدیل شود.
خود بزرگ بینی و تحقیر همسر
یکی دیگر از عواملی که میتواند روابط زوجین را رو به تاریکی و نابودی ببرد، در مورد افرادی است که با تحقیر شریک خود و به رخ کشیدن برتری‌های خود سعی در بزرگ نشان دادن خود کند، این افراد با این کار شروع به نابودی زندگی خود می‌کنند.
دلایل زندگی در کنار همسر با نشانه های طلاق عاطفی
احتمالا برای شما این سوال مطرح شود که چرا بعد از طلاق عاطفی هنوز زوجین در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند؟ مطمئنا دلایلی برای این عمل زوجین و تحمل این شرایط سخت وجود دارد. ما چند دلیل برای این تصمیم را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
نگاه منفی جامعه به طلاق
دید بسیاری از افراد جامعه نسبت به طلاق منفی است و در عرف، از زوجین توقع دارند تا حد امکان از این عمل خودداری کنند و به گونه‌ای راه سازگاری را ادامه دهند و این موضوع میتواند زن و مرد را به این نوع زندگی سوق دهد که در کنار یکدیگر بدون عشق و اصلاح روابط خود زندگی کرده تا منجر به طلاق و خوردن برچسب طلاق به آنها نشود.
فرزندان
وجود فرزند در زندگی، در بسیاری از خانواده‌ها موجب می‌شود که با وجود طلاق عاطفی، زوجین در کنار یکدیگر زندگی کنند، یکی از دلایل آنها تصوراتشان از به وجود آمدن مشکلات روانی در فرزند با جدا شدن آنها است، دلیل دیگر میتواند دیدگاه منفی نسبت به فرزندان طلاق باشد که ممکن است در آینده، مخصوصاً در زمان ازدواج برای آنها تاثیر منفی داشته باشد.
از دست دادن حضانت فرزندان و زندگی در کنار آنها یکی دیگر از دلایل عدم طلاق و زندگی در شرایط طلاق عاطفی است.
مسائل مالی
یکی دیگر از دلایل زنان برای زندگی در کنار همسر خود با وجود طلاق عاطفی، مشکلات مالی است که ممکن است بعد از طلاق حقوقی بوجود بیاید، زن ممکن است پشتوانه مالی نداشته و به همین دلیل خود را مجبور به زندگی در کنار همسر خود ببیند و البته برای مرد نیز ممکن است پرداخت مهریه دلیلی باشد که خود را مجبور به زندگی با همسر خود کند.
نداشتن حامی
برخی از افراد مخصوصاً زنان به دلیل احتمال از دست دادن حمایت خانواده و اطرافیان زندگی در شرایط طلاق عاطفی را به طلاق و جدایی ترجیح می‌دهند.
روش های جلوگیری از نشانه های طلاق عاطفی
مشکلات شما خود به خود حل نخواهد شد. اگر به روابط خود بی اهمیت باشید و برای حل مشکل خود اقدامی نکنید. این مشکلات قدرت گرفته و شما را به جدایی عاطفی نزدیک‌تر خواهد کرد. برای کنترل بهتر این مسائل و جلوگیری از بروز طلاق عاطفی موارد زیر می‌توانند به شما در این زمینه کمک کنند.
توجه به نیازها و انتظارات زوجین
بی توجهی به نیازهای یکدیگر و توقعات هم یکی از مهمترین عواملی است که شما را به طلاق عاطفی نزدیک می‌کند. برای جلوگیری از طلاق عاطفی نیازها و انتظارات همسر خود را شناخته و تلاش زیادی را برای برآورده کردن آنها داشته باشید و مطمئن باشید با این کار بسیاری از مشکلاتتان حل خواهد شد. البته برخی اوقات فرد در تفکر خود، نیازهای همسر خود را شناخته و آنها را برآورده کرده است، ولی در واقع تصور او اشتباه است.
توقعات زنان و مردان میتواند بسیار متفاوت باشد. نیازهای مردان بیشتر مربوط به روابط عاطفی که شامل احترام گذاشتن به او، حفظ غرور در خانواده، حمایت و تحسین او است. در مقابل زنان نیاز به دریافت محبت، صحبت کردن و تعهد در رابطه دارند. بنابراین یکی از مهمترین وظایف زوجین صحبت کردن و شناختن نیازها طرف مقابل و برآورده کردن آنها است.
پذیرش همسر به جای تغییر دادن
به جای اینکه تلاش کنید تا همسر خود را با توجه به ایده‌آل‌های ذهن خود و خواسته خود تغییر دهید. شخصیت او را بپذیرید. احتمالا بعضی وقت‌ها شما باید ایده‌آل‌های خود را پایین آورده و نگاه واقع بینانه تری داشته باشید.
از طعنه زدن و سرزنش کردن یکدیگر خودداری کنید.
سرزنش کردن همسر، نتیجه‌ای جز گرفتن حالت تدافعی در مقابل شما ندارد. زمانی که شما می‌خواهید احساس خود را درباره قطع ارتباط عاطفی خود با او بگویید. توجه کنید او را مقصر این وضعیت خطاب نکنید. او را متهم نکنید. این سرزنش کردن موجب می‌شود همسر شما در مقابل شما موضع گرفته و همین امر مانع از گفتگو و صحبت موثر شما با او شود.
صحبت موثر داشته باشید.
شما باید احساس خود به همسرتان انتقال دهید. به او حس خود را از فاصله‌ای که در روابط عاطفی شما بوجود آمده بگویید. بپرسید چه کاری برای بهبود رابطه‌تان می‌توانید انجام دهید. اطمینان دهید برای تقویت رابطه ی خود حاضرید کمک کنید و به این وسیله شما می توانید راه ارتباطی را باز کرده تا او نیز مشکلات خود را به راحتی با شما در میان بگذارد.
برای همسر خود وقت کافی بگذارد.
شما یکی از مهمترین کارهایی که باید برای داشتن روابط عاطفی مثبت در زندگی زناشویی انجام دهید گذاشتن زمان کافی برای همسر خود است،
رابطه جنسی را جدی بگیرید.
برقراری رابطه جنسی زمانی که رابطه عاطفی ضعیفی یا همسر خود دارید دشوار است اما بدون شک بسیار مفید خواهد بود.
درمان فوری افسردگی بدون دارو!
ارتباط تلفنی با برترین روانشناسان افسردگی
مشاوره روانشناسی با تعرفه دولتی
