خانواده اصلی در برابر خانواده بیولوژیکی
همه ما در یک خانواده اصلی و خاص خودمان بزرگ شده ایم. شاید یکی از مکان هایی که ما حق انتخاب در آن نداشتیم همین خانواده است. خیلی از افراد را ممکن است دیده باشید که از خانواده خود ناراضی باشند. خانواده مهم ترین عضو جامعه مدرن است. در جوامع مدرن و امروزی خانواده نقش بسیار مهمی در تربیت و رشد فرزند دارد. متاسفانه در زمان های گذشته اهمیت نقش خانواده در تربیت فرزندان مشخص نبود.
اما امروزه به لطف پیشرفت علم و روان شناسی اهمیت خانواده به مراتب بیشتر شده است. در دنیایی که زندگی می کنیم مشکلات زیادی در اطرافمان هستند. اگر ما بخواهیم با ایجاد هر مشکل احساس شکست کنیم نمی توانیم به زندگی ادامه دهیم. این جا است که معنای مراقبت و امنیت برای ما مشخص می شود. حتی اهمیت این عضو از جامعه در شرایط حساس بیشتر معلوم می شود. در ادامه می خواهیم ببینیم که خانواده اصلی در برابر خانواده بیولوژیکی چگونه است؟
زندگی باید به گونه ای باشد که به افراد آرامش بدهد نه این که آرامش را از افراد بگیرد. در مقاله های قبل در ارتباط با این که شادی و خوشبختی چه تاثیری بر ذهنیت افراد دارد صحبت کردیم ما گفتیم که شادی و خوشبختی می تواند بر ذهنیت و جسم افراد تاثیرات بسیار زیادی داشته باشد. شادی انواع مختلفی دارد. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با خانواده اصلی در برابر خانواده بیولوژیکی صحبت کنیم.
آسیب ها و پیروزی های دوران کودکی می تواند می تواند چه تاثیراتی داشته باشد؟
آسیب ها و پیروزی های دوران کودکی می تواند بر سلامت، روابط و عزت نفس شما در بزرگسالی تأثیر بگذارد. با این حال، دوران کودکی بسیار بیشتر از تجربیات شما است. به عنوان مثال، خانواده اصلی شما بر عوامل تعیین کننده سالم یا ناسالم بودن دوران کودکی شما تأثیر می گذارد. بنابراین این اصطلاح دقیقاً به چه معناست و چرا مهم است؟ اگر چه، در نگاه اول، منشا شما ممکن است خانواده بیولوژیکی شما باشد. اما بیشتر از والدین یا خواهر و برادرهای بیولوژیکی شما درک می کنید که خانواده اصلی مهم تر هست. در عوض، اصطلاح “خانواده مبدأ” دامنه وسیع تری را شامل می شود. این شامل خانواده ای است که در بیشتر سال های تکوینی خود در آن پذیرفته شده اید یا بیولوژیک هستید.
مثالی در ارتباط با این زمینه
به عنوان مثال، پدربزرگ و مادربزرگ شما سرپرستان قانونی شما بوده و از زمان کودکی شما بوده اند. پدربزرگ و مادربزرگ شما بخشی از خانواده اصلی شما محسوب می شوند. اگر از کودکی در خانواده ای از کشوری دیگر به فرزندی پذیرفته شده اید. یا برای زندگی با آن ها نقل مکان کرده اید، خانواده جدید شما تحت این شرایط واجد شرایط خواهند بود. این اصطلاح به جای تعریف بیولوژیکی، به دنبال شناسایی افراد نزدیک به شما در دوران رشد و پیشرفت شما است.
چرا خانواده اصلی مهم است؟
خانواده اصلی اهمیت دارد زیرا نقش مهمی در نحوه تربیت شما دارد. خاستگاه شما معمولاً دارای اعتقادات مذهبی، فلسفی و اخلاقی خاصی است. و از طریق این خاستگاه ها شما پرورش می یابید، نظم می دهید، تشویق می شوید و حتی تعریف می شوید. نحوه پرورش شما می تواند چندین نسل گذشته را شامل شود یا فقط یک یا دو نسل را پوشش دهد. شناسایی و ارزیابی منشاء شما می تواند بینش زیادی در مورد عادات، سیستم اعتقادی و نحوه تفکر یا نگاه شما به خود داشته باشد. این در واقع بر جهان بینی، روابط و سلامت روانی شما تأثیر بگذارد. علاوه بر این، منشا شما مربوط به خانواده شما بسیار بیشتر از یک بازگشت ساده به دوران کودکی شما است. این اساس نحوه عملکرد شما در بزرگسالی و نحوه انتخاب زندگی شما را تشکیل می دهد.
خانواده اصلی و جهان بینی
این منشأ جهان بینی را در درجه اول از طریق نحوه تربیت شما شکل می دهد. کودکان به احتمال زیاد با والدین، خواهر و برادر و سایر افراد نزدیک خود موافقت می کنند. زیرا مثال های ارائه شده توسط این افراد سازنده ترین نمونه هایی است که به کودک ارائه می شود. در واقع، کودکان برای شکل گیری نظرات و ایده ها در مورد جهان پیرامون خود به شخصیت های معتبر و نزدیک ترین افراد به آن ها مراجعه می کنند. این ها نمونه هایی است که اغلب در خانواده اصلی حمل می شود.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
این بدان معنا نیست که همه کودکان از سیستم اعتقادی دقیق والدین خود استفاده می کنند. همان طور که برخی مطالعات می توانند گواهی دهند. بسیاری از کودکان ایدئولوژی های دینی، سیاسی و فلسفی والدین و پدربزرگ و مادربزرگ خود را رها می کنند. با این حال، این بدان معناست که جهان بینی آن ها به احتمال زیاد (حداقل تا حدی) با همان خواستگاه والدین و پدربزرگ و مادربزرگشان نمایان می شود. حتی اگر نتیجه یا نظر دقیق آن ها یکسان نباشد. به عنوان مثال، کسی که در خانواده ای از جناح چپ و انجیلی رشد کرده است، ممکن است از عقاید مذهبی یا موضع سیاسی یکسانی برخوردار نباشد. اما به احتمال زیاد به نوعی از دین یا معنویت و سیاست مترقی اعتقاد دارد. این ها تفاوت های خاصی است که در خانواده اصلی وجود دارد.
ادامه یافتن تمایلات در خانواده
حتی اگر تمایلات دقیق خانواده شما در بزرگسالی ادامه پیدا نکند، جهان بینی خانواده شما همچنان بر باورهای شما تأثیر می گذارد. شما ممکن است به همان منشاء خانوادگی خود اعتقاد نداشته باشید. اما ممکن است احساس گناه، خجالت یا شرمندگی داشته باشید زیرا متفاوت از دیگران باورهایی دارید. به این ترتیب، این خاستگاه نقش مهمی در تدوین ایده ها، دیدگاه ها و نظرات شما دارد.
خانواده اصلی و روابط در افراد مختلف
خانواده اصلی شما نیز بر نحوه تعامل شما با دیگران و ایجاد روابط تأثیر می گذارد. نحوه برخورد والدین شما (یا پدربزرگ و مادربزرگ، یا سایر شخصیت های والدین) مهم است. برخورد والدین با یکدیگر و شما در توسعه ایده های خود در مورد روابط، ازدواج، مشارکت و خانواده نقش اساسی دارید. به عنوان مثال، فرض کنید چهره های والدین شما نسبت به یکدیگر بی احساس یا سرد هستند. به احتمال زیاد به دنبال روابط مشابه هستید یا احساس می کنید که این نوع درمان قابل قبول است. ممکن است والدین شما رابطه ای عاشقانه و غنی داشته باشند. در این صورت احتمالاً به دنبال پویایی های مشابه هستید. اگر فقط یک عضو از والدین را در اختیار داشتید، ممکن است در روابط احساس ناراحتی یا عدم اطمینان کنید. چرا که الگویی برای ظاهر روابط معمولی نداشتید.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
جنبه های مختلف روابط نیز به شدت تحت تأثیر منشاء شما در ارتباط با خانواده اصلی شما است. دلبستگی، ارتباط، اعتماد و امنیت همگی در نحوه مشاهده این موارد در دوران کودکی دخیل هستند. والدینی که ارتباطات ضعیفی دارند موفقیت کمتری دارند.
آن ها مهارتها (چه در بین خودشان، چه در مورد شما و خواهر و برادرانی که ممکن است داشته باشید) را نادیده می گیرند. کودکان را با مهارتهای ارتباطی ضعیف تربیت کنید، و غیره. اگر چه بسیاری از این مسائل قابل اصلاح هستند. اما این امر از طریق یادگیری آگاهانه و عمدی عادات و گرایش ها انجام می شود. در واقع معمولاً به عنوان یک الگوی رشد ارگانیک اتفاق نمی افتد.
خانواده اصلی و سلامت روانی در افراد
سلامت روان نیز تحت تأثیر این منشا است. هرچند تعریف این ارتباطات دشوارتر است. از آن جا که بسیاری از شرایط و اختلالات سلامت روان شامل اجزای ژنتیکی است. ممکن است در مورد سلامت روان مسائل پیچیده ای وجود داشته باشد. اگر چه بسیاری از مطالعات نشان می دهند که اکثر مسائل مربوط به سلامت روان دارای نوعی مولفه ژنتیکی هستند. اما این مولفه های ژنتیکی می توانند با تأثیر عمیق این منشا تشدید شوند. به عنوان مثال، والدینی که با اختلال افسردگی تشخیص داده شده اند، احتمالاً دارای فرزند مبتلا به اختلالات افسردگی هستند. شاید این امر تا حدی به دلیل عوامل ژنتیکی باشد. گاهی اوقات هم تا حدی به دلیل رفتارهای اشتباه در افراد و مکانیسم های مقابله است.
این نیز می تواند در مورد اختلالات اعتیاد و وابستگی صادق باشد. با این حال، کودکانی که والدین آن ها با مصرف بیش از حد مواد دست و پنجه نرم می کنند مشکلات زیادی دارند. این ممکن است از نظر ژنتیکی تمایل بیشتری به اعتیاد داشته باشند. آن ها همچنین ممکن است شاهد مواردی باشند. این که والدین خود در زمان استرس به مصرف بیش از حد مواد روی آورده. و حتی از آن به عنوان معیار خود درمانی استفاده می کنند.
آیا خانواده اصلی هرگز تاثیری نداشته است؟
اگر چه بسیاری از موقعیت ها از تحت تأثیر قرار نگرفتن فرزندان خانواده های اصلی آن ها است. تحقیقات به طور مداوم تأثیر قوی و عمیقی را که خانواده اصلی بر رشد، رفتارها و ایده های کودکان دارد بررسی می کند. همچنین تاثیرات را از دوران جوانی تا بزرگسالی نشان می دهد. خوشبختانه، اگر پویایی های ناسالم بخشی از منشاء شما هستند، این بدان معنا نیست که شما باید از آن راه ها پیروی کنید.