سندرم آسپرگر و اوتیسم دو اختلال طیف اوتیسم (ASD) هستند که ویژگیهای مشترکی دارند، اما تفاوتهای مهمی نیز بین آنها وجود دارد. سندرم آسپرگر اکنون بخشی از طیف اوتیسم در نظر گرفته می شود. اما بسیاری از افرادی که این تشخیص را دارند هنوز هم خود را آسپی می بینند. از سال 1994 تا 2013 از سندرم آسپرگر (معروف به اختلال آسپرگر یا به سادگی آسپرگر) به عنوان یک تشخیص استفاده شد. چه چیزی در سال 2013 تغییر کرد؟ نسخه فعلی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) منتشر شد و طبق DSM-5، سندرم آسپرگر دیگر یک تشخیص مستقل نیست. در عوض، آسپرگر اکنون بخشی از اختلال طیف اوتیسم (ASD) در نظر گرفته می شود. در ادامه این نوشته از وب سایت مرکز مشاوره همکده ما به بررسی تفاوت سندرم آسپرگر و اوتیسم می پردازیم. مرکز مشاوره همکده ارائه دهنده خدمات حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی می باشد.
سندرم آسپرگر چیست؟
سندرم آسپرگر اولین بار توسط هانس آسپرگر متخصص اطفال وینی در دهه 1940 توصیف شد. او متوجه شد که برخی از کودکان رفتارهایی شبیه به اوتیسم دارند، اما سطح هوش و رشد زبانی متوسطی دارند. هنگامی که DSM-4 سندرم آسپرگر را اضافه کرد، این بیماری را با یک استثنای کلیدی مشابه اوتیسم توصیف کرد: افراد مبتلا به آسپرگر در زمینه های ارتباطی و زبان تاخیری نداشتند. معیار DSM-4 منبع معتبر برای اختلال آسپرگر بیان می کند که فرد دارای موارد زیر خواهد بود:
- به رشد زبان عصبی نزدیک تر است
- هوش متوسط
- تفاوت های قابل توجه در تعاملات اجتماعی
- رفتارهای تکراری
- رویکرد متمرکز و قوی به علایق یا فعالیت های خاص
سندرم آسپرگر معمولا به عنوان نوعی اوتیسم “با عملکرد بالا” دیده می شود. اوتیسم با عملکرد بالا معمولاً به این معنی است که مهارتهای زبانی و رشد یک فرد بر اساس استانداردهای عصبی «طبیعی» در نظر گرفته میشود. هنگامی که DSM-5 در سال 2013 منتشر شد، سندرم آسپرگر به اختلال طیف اوتیسم تبدیل شد. رفتار و الگوهای ارتباطی خاص مرتبط با اوتیسم با عملکرد بالا یا آسپرگر معمولاً به عنوان “نیاز به حمایت” طبقه بندی می شوند. این یعنی افراد با تشخیص آسپرگر ممکن است به اندازه سایر افراد اوتیستیک در زندگی روزمره به حمایت نیاز نداشته باشد. با این توصیفات می خواهیم بدانیم که تفاوت سندرم آسپرگر و اوتیسم چیست؟
اختلال طیف اوتیسم چیست؟
ایده پشت ASD این است که اوتیسم یک طیف – یا طیفی – از الگوهای ارتباطی و رفتاری مداوم است. نیازهای حمایتی نیز در طیفی برای افراد اوتیستیک وجود دارد. در حالی که برخی از افراد به حمایت روزانه قابل توجهی نیاز دارند، برخی دیگر نیاز کمتری دارند. در سال 2013، چهار تشخیص مختلف در اختلال طیف اوتیسم ترکیب شد. این شرایط عبارت بودند از:
- اوتیسم
- اختلال آسپرگر
- اختلال فروپاشی دوران کودکی (CDD)
- اختلال رشد فراگیر که به طور دیگری مشخص نشده است (PDD-NOS)
تشخیص ASD به این معنی است که رفتار و مهارت های ارتباطی فرد با الگوهای خاصی مطابقت دارد. و طبق DSM-5، آنها باید تا 2 سالگی نشانه هایی از این الگوها را نشان دهند. معیارهای تشخیص اوتیسم عبارتند از:
- مشکل در شروع، پیوستن یا شرکت در مکالمه
- تفاوت در ارتباطات غیرکلامی (مانند تماس چشمی یا حالات چهره)
- تفاوتهای پردازش حسی (ممکن است به لمس، صدا یا نور به روشهای متفاوت از افراد غیر اوتیستیک واکنش نشان دهند)
- ترجیح دادن به کارهای روزمره (ممکن است عادات خاصی داشته باشد یا یک روش مشخص برای انجام وظایف خاص داشته باشد)
- متمرکز، علاقه شدید به موضوعات یا فعالیت های خاص
- تحریک یا حرکات تکراری (مانند پلک زدن مکرر یا ضربه زدن با انگشت)
- مشکل در سازگاری یا درک زمینه در روابط، به ویژه در زمینه های عصبی
علائم اختلال طیف اوتیسم شامل تفاوت در الگوهای ارتباطی و رفتاری است. اما همه افراد اوتیستیک به یک شکل رفتار یا ارتباط برقرار نمی کنند. تفاوتهایی که با اوتیسم به وجود میآیند میتوانند هم مزایا و هم چالشهای منحصربهفردی را به همراه داشته باشند.
علائم اوتیسم در بزرگسالان
در حالی که اختلال طیف اوتیسم اغلب در دوران کودکی تشخیص داده می شود، برخی از نماد های اوتیسم ممکن است تا بزرگسالی تشخیص داده نشوند. بزرگسالان اوتیستیک که دارای عملکرد بالا هستند یا تفاوتهای ارتباطی و رفتاری کمتری دارند، ممکن است علائمی مانند موارد زیر را داشته باشند:
- اضطراب در موقعیت های جدید یا بدون ساختار
- مشکل در رمزگشایی آنچه در مکالمات منطقی است
- زبان بدن یا حرکات دست سفت یا اغراق آمیز
- تمایل به دوست یابی اما عدم درک چگونگی انجام آن
بزرگسالان اوتیسم ممکن است رفتارهای تکراری خود را در اطراف افراد دیگر استتار کنند. سرکوب این رفتارها، که می تواند آرامش بخش باشد، ممکن است برای برخی افراد منجر به فرسودگی اوتیسم شود. در کل علائم اوتیسم به دو دسته اصلی تقسیم می شود. این موارد عبارتند از:
- الگوهای ارتباطی و تعامل اجتماعی
- الگوهای رفتار و علایق
از آنجایی که اوتیسم یک اختلال عصبی رشدی است، اولین علائم معمولا در اوایل کودکی ظاهر می شوند. با این حال، برخی از افراد اوتیستیک تا بزرگسالی تشخیص داده نمی شوند، به خصوص اگر عادت کرده باشند تفاوت های خود را پنهان کنند.
مقایسه ویژگیهای اوتیسم و سندرم آسپرگر
برای درک بهتر تفاوتها، جدول زیر ویژگیهای کلیدی این دو اختلال را مقایسه میکند:
معیار |
سندرم آسپرگر |
اوتیسم |
---|---|---|
مهارتهای اجتماعی |
مشکل در تعاملات اجتماعی اما تمایل به ارتباط |
انزوای اجتماعی شدیدتر |
توانایی زبانی |
مهارت زبانی خوب، گاهی بیش از حد رسمی |
تأخیر یا فقدان مهارتهای زبانی |
سن تشخیص |
معمولاً در کودکی یا بزرگسالی |
اغلب در سنین پایینتر (2-3 سالگی) |
رفتارهای تکراری |
رفتارهای تکراری محدودتر |
رفتارهای تکراری برجستهتر |
هوش و مهارتها |
هوش متوسط یا بالاتر، مهارتهای خاص |
تنوع گسترده در سطح هوش و تواناییها |
تفاوت اوتیسم خفیف با آسپرگر چیست؟
اوتیسم خفیف و سندرم آسپرگر گاهی به اشتباه یکی در نظر گرفته میشوند، اما تفاوتهای ظریفی دارند. اوتیسم خفیف ممکن است شامل تأخیرهای زبانی در کودکی باشد، در حالی که افراد با آسپرگر معمولاً تأخیر زبانی ندارند و حتی ممکن است گفتار پیشرفتهای داشته باشند. همچنین، افراد با آسپرگر اغلب در یک زمینه خاص (مانند ریاضیات یا موسیقی) مهارتهای استثنایی نشان میدهند، در حالی که این ویژگی در اوتیسم خفیف کمتر دیده میشود.
مثال: سارا، دختری با سندرم آسپرگر، در ۱۲ سالگی تشخیص داده شد. او در ریاضیات استعداد فوقالعادهای داشت اما در برقراری ارتباط با همکلاسیهایش مشکل داشت. در مقابل، محمد با اوتیسم خفیف تا ۴ سالگی صحبت نمیکرد، اما با درمانهای گفتاردرمانی پیشرفت قابلتوجهی کرد.
الگوهای ارتباطی
افراد اوتیستیک ممکن است الگوهای ارتباطی متفاوتی از خود نشان دهند. این الگوها ممکن است شامل ارتباط کلامی یا گفتاری و ارتباط غیرکلامی مانند حالات چهره و زبان بدن باشد. این علائم اوتیسم مرتبط با ارتباط بر موارد زیر تأثیر می گذارد:
- مهارت های اجتماعی و تعامل
- ارتباط غیر کلامی
- روابط و ارتباط اجتماعی
مهارت های اجتماعی و تعامل
برای برخی از افراد اوتیستیک رمزگشایی حرکات دست در طول مکالمه و اشکال گفتاری دشوار است. با این حال، این تفاوت های ارتباطی می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت ظاهر شود. برای افراد اوتیستیک که به سطوح بالاتری از حمایت نیاز دارند، شروع یا پاسخ دادن به تعامل اجتماعی دشوارتر است.
ارتباط غیرکلامی
تفاوت سندرم آسپرگر و اوتیسم در جزئیات بسیاری است. ارتباط غیرکلامی نحوه ارتباط افراد بدون کلام با یکدیگر است. برخی از افراد اوتیستیک به گونه ای متفاوت از افراد غیر اوتیستیک درگیر ارتباطات غیرکلامی هستند. افراد اوتیستیک ممکن است در موارد زیر مشکل داشته باشند:
- ارتباط چشمی
- رمزگشایی حالات صورت یا حرکات دست
- بیان افکار و احساسات
- مطابقت با حالات چهره رفتارهای افراد دیگر
روابط و ارتباطات اجتماعی
فرد اوتیسم برای برقراری ارتباط عاطفی با افراد دیگر، به ویژه افراد غیر اوتیستیک، ممکن است دارای مشکل باشد. دشواری در تنظیم گفتار و رفتار برای مطابقت با حال و هوای یک مکالمه ممکن است شروع یا حفظ یک رابطه را برای برخی از افراد اوتیستیک دشوارتر کند. در کودکان اوتیستیک، این ممکن است مانند شرکت نکردن در بازی هایی باشد که شامل تخیل است. کودکان اوتیستیک نیز ممکن است عدم علاقه به دوست یابی نشان دهند، اگرچه این مورد برای همه افراد اوتیستیک صدق نمی کند.
الگوهای رفتاری و تفاوت سندرم آسپرگر و اوتیسم
سایر علائم اوتیسم شامل تفاوت های رفتاری است. این تفاوت ها معمولاً شامل رفتارهای محدود و تکراری می شود. این علائم ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- رفتارهای کلیشه ای (الگوهای رفتاری تکراری): رفتارهای کلیشه ای رفتارهایی هستند که بارها و بارها تکرار می شوند اما به نظر می رسد هدف مشخصی ندارند.
- روال های سفت و سخت و بیزاری از تغییر: اگر اوتیستیک هستید، ممکن است به شدت در مورد برخی روالها، عادات یا قوانین روزانه احساس کنید.
- “محدود” یا تمرکز قوی و خاص: افراد اوتیستیک ممکن است تمرکز شدید یا علاقه “کمی” به موضوعات یا شرایط خاص داشته باشند.
- تفاوت در واکنش به محیط: حساسیت بیش از حد یا کم به محرک های محیط یکی دیگر از علائم رفتاری رایج اوتیسم است.
تفاوت بین آسپرگر و اوتیسم چیست؟
یکی از بزرگترین تفاوت های بین این دو این است که سندرم آسپرگر دیگر یک تشخیص مستقل و به روز نیست. تفاوت عمده دیگر این است که افراد مبتلا به سندرم آسپرگر دارای عملکرد بالا هستند، به این معنی که:
- در ارتباط و زبان تاخیر ندارند
- شانس بیشتری برای عدم تشخیص در دوران کودکی دارند
- ممکن است نیاز به حمایت روزانه کمتری داشته باشد
- ممکن است پوشاندن یا پنهان کردن برخی از الگوهای رفتاری برایشان آسان تر باشد
و در حالی که کودکان اوتیستیک ممکن است تشخیص خود را در دو سال اول زندگی خود دریافت کنند، برخی از تحقیقات منبع معتبر نشان میدهند که تشخیصهای آسپرگر به طور متوسط در حدود ۱۱ سالگی اتفاق افتاده است. این خود یکی از انواع تفاوت سندرم آسپرگر و اوتیسم است. برخی از افراد اوتیستیک “با عملکرد بالا” ممکن است تا بزرگسالی تشخیص داده نشوند. افراد مبتلا به آسپرگر نیز ممکن است فرسودگی اوتیسمی را تجربه کنند. این یک احساس خستگی شدید است که می تواند زمانی اتفاق بیفتد که یک فرد اوتیستیک زمان زیادی را صرف پنهان کردن یا مخفی کردن برخی رفتارها یا تمایلات اجتماعی می کند.
فرسودگی اوتیسمی می تواند مدیریت احساسات یا انجام کارهای روزانه را سخت تر کند. به عنوان مثال، یک فرد اوتیستیک که معمولاً به صورت کلامی (با کلمات) ارتباط برقرار می کند، ممکن است در طول زمان فرسودگی از این طریق ارتباط برقرار کند.
آیا سندرم آسپرگر در بزرگسالی قابل درمان است؟
سندرم آسپرگر درمان قطعی ندارد، اما با روشهای مدیریت علائم میتوان کیفیت زندگی را بهبود بخشید. برخی از این روشها عبارتند از:
-
رفتار درمانی شناختی (CBT): کمک به مدیریت اضطراب و بهبود مهارتهای اجتماعی.
-
آموزش مهارتهای اجتماعی: یادگیری نحوه تعامل با دیگران از طریق تمرین.
-
حمایت روانشناختی: مشاوره برای کنار آمدن با چالشهای روزمره.
مثال: علی، مردی ۳۵ ساله با آسپرگر، با کمک CBT یاد گرفت چگونه در جلسات کاری احساسات خود را کنترل کند. او میگوید: «قبلاً نمیفهمیدم چرا همکارانم از حرفهایم ناراحت میشوند، اما حالا یاد گرفتهام نشانههای غیرکلامی را بهتر درک کنم.»
مدیریت آسپرگر و ASD
پس از اطلاع از تفاوت سندرم آسپرگر و اوتیسم، حال باید به مدیریت شرایط بپردازیم. اگر با چالشهای مرتبط با اوتیسم یا تشخیص آسپرگر مواجه هستید، راههایی برای مدیریت وجود دارد. برای والدین یک کودک اوتیستیک، بسیاری از رویکردها – از جمله درمان اجتماعی یا رفتاری – می توانند در دوران کودکی و بعد از آن مفید باشند. هنگامی که سندرم آسپرگر در طیف اوتیسم قرار گرفت، برخی از افراد ابراز نگرانی کردند که این تغییر ارتباط با خدمات و پشتیبانی متناسب با نیازهای آنها را دشوارتر می کند. برخی از این نگرانیها شامل این است که فرد مبتلا به آسپرگر:
- ممکن است معیارهای تشخیصی کامل ASD را برآورده نکند
- ممکن است تمام حمایت مورد نیاز خود را دریافت نکنند زیرا با افرادی مقایسه می شوند که به سطوح بسیار بالاتری از حمایت یا مراقبت نیاز دارند
- ممکن است در یک برنامه آموزشی قرار گیرد که نیازهای آنها را برآورده نمی کند
با این حال، سایر آسپی ها حضور در طیف اوتیسم را به عنوان بخشی از هویت خود پذیرفته اند.
ازدواج با افراد آسپرگر چه چالشهایی دارد؟
زندگی با فردی که سندرم آسپرگر دارد میتواند چالشبرانگیز اما قابل مدیریت باشد. برخی از چالشها عبارتند از:
-
مشکلات ارتباطی: افراد با آسپرگر ممکن است در بیان احساسات یا درک نیازهای عاطفی شریک زندگی دچار مشکل شوند.
-
نیاز به روتین: تغییر برنامههای روزانه میتواند برای آنها استرسزا باشد.
-
راهکارها: مشاوره زوجین، صبر و آموزش درباره آسپرگر میتواند به تقویت رابطه کمک کند.
مثال: مینا و رضا، زوجی که رضا مبتلا به آسپرگر است، با کمک مشاوره یاد گرفتند چگونه نیازهای یکدیگر را بهتر درک کنند. مینا میگوید: «ابتدا نمیدانستم چرا رضا به تغییرات کوچک واکنش نشان میدهد، اما حالا با برنامهریزی دقیقتر، زندگیمان هماهنگتر شده است.»
افراد معروف با آسپرگر
بسیاری از افراد معروف که گمان میرود مبتلا به سندرم آسپرگر بودهاند، دستاوردهای بزرگی داشتهاند. برخی از این افراد عبارتند از:
-
ایلان ماسک: کارآفرین و مدیرعامل تسلا و اسپیسایکس، که گفته است احتمالاً در طیف آسپرگر قرار دارد.
-
گرتا تونبرگ: فعال محیط زیست، که علناً درباره زندگی با آسپرگر صحبت کرده و آن را «ابرقدرت» خود میداند.
-
آلبرت اینشتین (فرضی): برخی روانشناسان معتقدند رفتارهای او، مانند تمرکز شدید و مشکلات اجتماعی، نشاندهنده آسپرگر بوده است.
نگاه نهایی بر تفاوت سندرم آسپرگر و اوتیسم
اختلال آسپرگر یک اصطلاح تشخیصی بود که بین سالهای 1994 و 2013 استفاده میشد. افراد مبتلا به این تشخیص رفتاری مشابه با افراد اوتیستیک داشتند، اما معمولاً به عنوان «پرعملکرد» شناخته میشدند. افراد مبتلا به تشخیص آسپرگر اکنون در طیف اوتیسم قرار دارند و معیارهای تشخیص ASD را دارند. افراد اوتیستیک که با تشخیص آسپرگر شناسایی می شوند ممکن است به اندازه دیگران در این طیف نیاز به حمایت روزانه نداشته باشد. برخی از بزرگسالان ممکن است اوتیسم باشند اما تشخیص داده نشده باشند. در حالی که تشخیص اوتیسم در بزرگسالی دشوارتر است، غیرممکن نیست – تشخیص همچنین می تواند به شما کمک کند تا حمایت و درک خود را پیدا کنید.
سندرم آسپرگر دیگر به عنوان یک تشخیص استفاده نمی شود، اما برخی افراد هنوز آن را بخشی از آنچه هستند می دانند. چه اوتیستیک باشید یا یک آسپی (یا هر دو!)، منابعی وجود دارد که به شما کمک می کند احساس کنید که مورد پذیرش و ارتباط قرار گرفته اید.