دلایلی که چرا همیشه احساس خوشحالی، باعث سلامتی روان نمی شود

احساس خوشحالی برای همه ما امری ضروری است. اما آیا هر کس در طول زندگی همیشه خوشحال باشد دیگر دچار آسیب های روانی مختلف نخواهد شد؟ طبیعتاً همه چیز در زندگی خوشحال بودن نیست. همه ما تجربیات تلخ را خواهیم دید. در این بین ایجاد تعادل و مدیریت درست بین همه احساسات در هر فرد می تواند کمک کننده باشد. برای این که به سلامتی برسیم باید  نکات مختلفی را رعایت کنیم. برای مثال افراد باید در طول روز مقداری پیاده روی انجام دهند تا به یک سلامتی ایده آل برسند.

برخی از افراد هم باید ارتباط شادی شخصی و ذهنی قوی داشته باشند. ارتباط شادی شخصی و ذهنی به صورت های مختلفی ایجاد می شود. در کل شادی باعث می شود افراد روحیه قوی ای داشته باشند. این روحیه قوی می تواند قدرت ذهنیت افراد را بهبود بخشد. نکته ای که باید بدانید این است که شخصیت افراد می تواند همواره تغییر کند. اما بهتر است که تغییر شخصیت افراد رو به پیشرفت و بهبود باشد.

احساس خوشحالی از طریق راه های مختلفی ایجاد می شود

نکته ای همه ما باید به آن اشاره داشته باشیم این است که شادی باید از طریق راه های مختلف در ما وجود داشته باشد. توصیه ای که گفته می شود این است که زیاد موضوعات مختلف را جدی نگیرید و پیگیر نباشید و امید به آینده داشته باشید. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی  روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با دلایلی که چرا همیشه احساس خوشحالی، باعث سلامتی روان نمی شود، صحبت کنیم.

همه می توانند قبول کنند که احساس خوشحالی یک قابلیت مفید است.

همه می توانند قبول کنند که خوشبختی یک احساس است. با این حال، اگر با افراد مختلف صحبت کنید، آیا آن ها قرار است تعریف یکسانی از خوشبختی به شما بدهند؟ آن چه که یک شخص به عنوان رضایت یا خوشبختی تصور می کند، معنای آن چیزی نیست که برای شخص دیگری ایجاد می کند. برای پیروی از این اندیشه، منطقی است که آن چه که فرد درباره خوشبختی می اندیشد، می تواند گویای بسیاری از وضعیت روانی وی باشد.

نکته

در این مقاله، ما در مورد برخی از تعاریف مختلف از معنای خوشبخت بودن و آن چه در مورد شخصی که به آن ها رسیده است صحبت خواهیم کرد.

پیگیری احساس خوشحالی یعنی چه؟

اعلامیه استقلال در کشور های مختلف به گونه ای خاطره انگیز درباره “زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی” صحبت می کند. اما جست و جوی خوشبختی دقیقاً به چه معنا است؟ به نظر می رسد بیشتر افراد خوشبختی را این گونه تعریف می كنند كه هر فعالیتی منجر به رضایت و وضعیت عمومی آن ها شود. جالب این جا است که بعضی از افراد وقتی صحبت از تعریف شخصی شان از خوشبختی می شود، اصلاً به خود فکر نمی کنند.

احساس خوشحالی از طریق کمک به غریبه ها

بسیاری از افراد از کمک به دیگران احساس خوشحالی یا رضایت می کنند. این افراد با داوطلب شدن در آشپزخانه سوپ یا کلیسا خوشبختی می یابند. این طبیعت نوع دوستانه متضمن روشی متفکرانه و قابل توجه از نگاه به جهان است. به نظر می رسد این طبیعت نوع دوستانه متضمن روشی متفکرانه و قابل توجه از نگاه به جهان است.

عادت هایی که در زمان های سخت  احساس خوشحالی را ایجاد می کنند

مهم نیست که در زندگی با چه چیزی روبرو هستیم، حفظ احساس خوشحالی تا حد امکان ضروری است. هنگامی که با زمان های چالش برانگیز روبرو می شوید، ممکن است به یادآوری نیاز داشته باشید که دلایل متعددی برای رضایت و قدردانی دارید. گاهی اوقات، باید برای خود شادی ایجاد کنید. اتخاذ یک طرز فکر مثبت یکی از بهترین راه ها برای ایجاد شادی و یافتن شادی در زندگی است، حتی زمانی که غیرممکن به نظر می رسد.

دلایلی که چرا همیشه احساس خوشحالی، باعث سلامتی روان نمی شود

بیشتر مردم برای احساس خوشحالی در زندگی خود تلاش می کنند. شادی یک هدف قابل تحسین است. بسیاری حتی آن را به عنوان یک ایده آل نهایی، هدف نهایی که موفقیت واقعی آن‌ها را نشان می دهد، مطرح می کنند. حتی ممکن است برخی از خود احساس ناامیدی کنند وقتی که “اجازه می دهند” مقداری از حس شادی در آن ها کاهش یابد. واقعیت این است که شادی هرگز یک احساس ثابت نبوده است. علاوه بر این، اگر بیش از حد باشد، می تواند به طور فعال به شما آسیب برساند. در این‌جا می خواهیم ببینیم که چگونه کارشناسان چند دلیل را نشان می دهند که چرا همیشه احساس خوشحالی سالم نیست.

همه موقعیت ها نباید شامل شادی باشند

همیشه احساس خوشحالی عملی نیست. زیرا شادی در همه شرایط واقعاً مناسب نیست. انسان ها به دلایلی دارای احساسات هستند – برای مقابله با چالش ها، سازگاری با فرصت ها و موقعیت های جدید و واکنش مناسب به محیط. اگر همیشه خوشحال باشید این کار انجام نمی شود.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

چارلز کارور، روان‌شناس، بیان می‌کند که احساسات مثبت به طور کلی، از جمله شادی، می‌تواند منجر به کاهش آسیب های ذهنی برای مدتی شود. این به این دلیلی است که احساس خوشحالی نشانه ای از خواسته ها یا اهداف قابل اجرا است. متأسفانه، این بدان معناست که گاهی اوقات شادی می تواند منجر به کاهش عملکرد، به ویژه در محیط های چالش برانگیز یا رقابتی شود. در واقع، عصبانی احتمالاً عملکرد شما را بیشتر از شادی افزایش می دهد.

دانستن اینکه چه زمانی خوب است احساس بدی داشته باشید برای سلامتی و شادی کلی بسیار مهم است. اگر می خواهید عملکرد خوبی داشته باشید، نیازی به مثبت اندیشی مداوم ندارید. شما به واقع گرایی و تعادل احساسی نیاز دارید.

مهم است که واقعا احساسات خود را احساس کنید

برخی از افراد ممکن است وسوسه شوند که تمام احساسات منفی را کنار بگذارند. اگر این کار به حالت های شما شبیه است، در واقع بیشتر ضرر می کنید. با جایگزینی کامل افراد و تبدیل شدن به افراد مثبت، شما واقعاً از شر اتفاقات بد خلاص نمی شوید – فقط آن‌ها را سرکوب می کنید.

سوزانا وایس، نویسنده سبک زندگی دارای مدرک تحصیلی در علوم اعصاب شناختی، مطالعات جنسیتی و جنسی، و فرهنگ و رسانه مدرن است. او می‌گوید در بیشتر موارد، کسی که همیشه احساس خوشحالی می‌کند، در مورد احساسات خود با خودش صادق نیست. عادت به سرکوب احساسات چرخه خطرناکی است و این احساسات سرکوبی ممکن است بعداً دوباره به شما آسیب بزنند. در این‌جا دلایلی وجود دارد که برای احساس کردن احساسات خود مهم است:

شما نباید برای این که خودتان را تغییر دهید وانمود کنید که شاد هستید

پنهان کردن احساسات خود در پشت نمای شادی نوعی عملکرد خطرناک است. انجام مداوم این “احساس خوشحالی” به صورت نمادی شما را از انسان بودن باز می دارد. قرار است فراز و نشیب هایی داشته باشید، و نباید فقط فراز و نشیب شما را از پای درآورد.

شما می خواهید قدر شادی را بدانید

اگر تمام آن‌چه هستی به اجبار شاد باشد، دیگر احساس قدردانی از آن شادی را از دست می دهی. در واقع، احساس خوشحالی اکنون منفی تر است، زیرا باید آن احساس را به زور اعمال کنید. این که به خودتان اجازه دهید احساسات منفی را احساس کنید به این معنی است که برای لحظات مثبت بیشتر سپاسگزار خواهید بود.

شما به بازخورد نیاز دارید

احساسات شما به دلیلی وجود دارد. آن‌ها بازخورد ارزشمندی هستند که توسط مغز شما برای سلامتی شما ارائه می شود. احساسات فرصتی برای توقف و تأمل در مورد این که چرا آن راه‌ها را احساس می‌کنید به شما می دهد. در واقع به شما امکان می‌دهد یاد بگیرید و در زمان‌های سخت رشد کنید. به عبارت دیگر، احساسات منفی می تواند شما را به فردی قوی تر تبدیل کند.

احساسات بد می توانند خاطرات خوبی بسازند

برخی از مردم فکر می کنند که باید به زور شادی را به خودشان تحمیل کنند. بنابراین زندگی خود را با منفی گرایی تلف نمی کنند. در حالی که منفی گرایی اصلا حس خوبی نیست. اما این نیز درست است که خاطرات خوب نیازی به شادی ندارند. به خود اجازه دهید آسیب پذیر باشید، اجازه دهید احساسات منفی در شما وجود داشته باشند. بخشی از تجربیات انسان در حال عبور از فراز و نشیب های مختلف است. شما قدرت خود، و تلاش برای موفقیت را دوباره ایجاد خواهید کرد.

بین شادی و هدف گذاری تفاوت وجود دارد

بسیاری از مردم ایده خوشبختی را با هدف گذاری مخلوط می کنند. در حالی که معنای داشتن احساس خوشحالی در زندگی ضروری است. دیوید بی فلدمن پروفسور روانشناسی، سخنران و نویسنده، بیان می کند که دو نوع تجربه رایج وجود دارد که باعث می شود مردم احساس کنند زندگی آن‌ها ارزش زیستن دارد:

تجربه های لذت بخش

  • تجربه‌های لذت‌بخش، که به فعالیت‌های لذت‌بخشی مانند مصرف غذاهای ناسالم، تماشای غروب خورشید، تماشای برنامه‌های مورد علاقه‌تان یا لذت بردن از دوستان مربوط می‌شوند.

تجربیات Eudaimonic

  • تجربیات Eudaimonic، که به هدف شخصی مربوط می شود، معمولاً مربوط به زندگی بر اساس ارزش های خاص، ایجاد تفاوت، کمک به دیگران، یا تکمیل اهداف و پروژه ها است.
منابع
وبسایت powerofpositivity

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا