روان شناسی سازه گرایی چیست؟+ 5 راه معنایابی آن
روان شناسی نظریات متفاوتی در خودش جای داده است. برخی از این تعاریف را شما می دانید و برخی هم جدید هستند. نظریات روان شناسی به تعداد بسیار زیادی هستند و هر کدام از آن ها برای بخش خاصی است. پژوهشگران انتقاداتی نسبت به نظریه ها داشته اند. نظریه که امروز می خواهیم درباره آن صحبت کنیم روان شناسی سازه گرایی است. این نظریه یکی از مهم ترین تئوری ها در روان شناسی است.روان شناسی سازه گرایی در روان شناسی ورزشی نیز کاربرد دارد. این نظریه ابتدا توسط ادوار نیچر گفته شده است. در ادامه این مقاله می خواهیم درباره روان شناسی سازه گرایی صحبت کنیم.
دریافت مشاوره تخصصی روان پزشکی تلفنی از مرکز مشاوره تخصصی همکده
روان شناسی سازه گرایی در روان درمانی
سازه گرایی نظریه ای است که تصور می کند انسان ها در زندگی خود سازنده معنا هستند و اساساً واقعیت های خود را می سازند. در رویکردهای مختلف روان درمانی که تحت مبحث ساختارگرایی قرار می گیرند، به بیمار به عنوان یک شرکت کننده فعال نگاه می کنند که مسیر زندگی خود را تعیین و مشخص می کند. تفکر سازنده با اشکال دیگر نظریه مدرن متفاوت است که واقعیت را ثابت می داند و توسط مشتری کشف می شود. برعکس، در سازه گرایی، واقعیت چیزی است که ایجاد می شود.
درمان های سازنده
روش های درمانی سازنده دیدگاهی تغییر یافته و دور از تمرکز سنتی در روان شناسی راجع به آن چه در یک بیماری خاص برای توجه بیشتر به نقاط قوت فرد اشتباه است، ارائه می دهند. خوش بینانه تر است و به منابع، اهداف، امیدها و رویاهای مشتری توجه می کند. نگرانی بیشتر در مورد این که کسی در زندگی خود بخواهد برود برخلاف تاریخ یا کودکی او وجود دارد. بیماری به عنوان یک خالق واقعیت فعال دیده می شود.
چگونه شخصیت در سازه گرایی معنا می یابد؟
در نظریه سازه گرایانه، معنی لزوماً توسط فردی ایجاد نمی شود بلکه از نظر اجتماعی در ارتباط با دیگری ایجاد می شود. این “مجموعه ای از معانی در حال تکامل است که بی وقفه از تعاملات بین مردم بوجود می آیند. این معانی محدود به جمجمه نیستند و ممکن است در درون آنچه فکر می کنیم” ذهن فردی “باشد وجود نداشته باشند” (هافمن، 1990). بنابراین واقعیت از نظر اجتماعی ساخته می شود. این نظریه مشابه نظریه ای است که در حوزه پیشرفته ای به نام نوروبیولوژی بین فردی مطرح می شود، که هویت انسان را رابطه ای تر از فرد می داند. به عبارت دیگر ، ما همانطور که هستیم در ارتباط با دیگری هستیم.
درمان گران سازنده
نقش درمانگر سازنده در روان درمانی برخلاف نقش کلاسیک “پزشک” نیست که در آن قرار است درمان گر یک بیمار را “بهبود” یا “معالجه” کند. در حالی که درمان گر در جلسات تسهیل و راهنمایی مهارت و تخصص قابل توجهی دارد، درمانگر سازنده به عنوان یک متخصص هدف شناخته نمی شود. در سازه گرایی، آگاهی عمیقی از ذهنیت وجود دارد که همه دارند، درمان گران نیز شامل آن هستند. بنابراین درمان گر و مشتری به عنوان یک شرکت کننده مشارکتی شناخته می شوند زیرا با هم معنا می یابند و به مشتری کمک می کنند تا بهترین واقعیت خود را هنگامی که با هم پیش می روند، ایجاد کند.
اعتقادات درمان گران سازنده
درمان گر سازنده، اعتقاد به واقعیتی را دارد که از نظر اجتماعی ساخته شده است و کار آن ها با مشتری را به عنوان مشارکت ساختن معنا از طریق مکالمه می داند. درمان گر بر نقاط قوت مشتری تمرکز می کند و بدنبال بیماری یا کمبودها نیست ، بلکه بیشتر بر منابع تأکید می کند. آن ها به آینده متمرکز هستند و هم امیدوار و هم خوشبین هستند که بیمار می تواند تغییرات مثبت ایجاد کند.
اشکال درمانی که زیر نظریات سازه گرایی قرار می گیرند
Solution Focused Brief Therapy (SFBT)
نوعی درمان کوتاه است که با انواع افراد، خانواده ها و مشکلات مورد استفاده قرار می گیرد. تأکید، مانند بسیاری از روش های درمانی سازنده، بر نقاط قوت و راهکارهای مشتری است که ممکن است از قبل در دسترس آن ها باشد. تمرکز بر روی آن چه که در حال حاضر کار می کند، در مقابل تمرکز بر روی آن چه اشتباه است بهتر است در نتیجه راه حل های بیشتری ارائه می دهد.
درمان متمرکز بر احساسات (EFT)
عمدتا با زوجین برای تعمیق، غنی سازی و حفظ روابط استفاده می شود. در حالی که EFT زیر مجموعه سازنده قرار می گیرد اما رویکردی است که عمدتا مبتنی بر نظریه دلبستگی است، که بر اهمیت پیوند عاطفی ایمن و ایمن با دیگری تأکید می کند. روایت درمانی با کودکان، خانواده ها و بزرگسالان استفاده شده است. روایت درمانی به مشتریان این فرصت را می دهد تا از طریق داستان هایی که برای خود تعریف می کنند، بر زندگی خود مسلط شوند. درمان گر روایت کمک می کند تا واقعیت های ترجیحی بیماران را به نمایش بگذارد و آن ها را قادر می سازد تا اساساً زندگی خود را دوباره بنویسند.
ساختارگرایی در سلامت روان امید و خوش بینی زیادی را ارائه می دهد.
یک درمان گر سازنده معتمد که می تواند به طرز ماهرانه ای مکالمات تغییر دهنده زندگی را تسهیل کند، امکانات و فرصت های جدیدی در زندگی بیمار بوجود می آورد.
سازه و ساخت گرایی
ساخت گرایی، نظریه ای که بر اساس آن روش ساخت گرایی بنا نهاده شده است، هم احساس فردی فرد را از واقعیت و هم معنای یافت شده در زندگی را که باید از تجربه زندگی ساخته شود را کشف می کند. به این ترتیب، تجربه در نحوه مشاهده و درک مردم از جهان تأثیر دارد. از نظر روانشناسی بالینی، نظریه های سازه گرایی بر مشارکت فعال کسانی که به دنبال درمان هستند، برای ایجاد تغییر تأکید دارند. افراد عامل تغییر خود هستند و درمان کار خود آن ها است، نه چیزی که آن ها به سادگی “دریافت می کنند”.
درک ساختارگرایی
نظریه سازه گرایی خود را به یک نوع درمان خاص نمی بخشد بلکه در عوض تأثیر قابل توجهی در حوزه روانشناسی داشته است. از نظر طرفداران سازه گرایی ، این مدل رویکرد جدید یا متفاوتی نیست بلکه صرفاً یک دیدگاه در مورد چگونگی ارتباط متغیرهای مختلف و چگونگی ارتباط آنها با دانش معنای انسان بودن است. به طور خاص، سازه گرایی به دنبال کاوش در جست و جوی معنی و روش های ارتباط مردم با جهان است.
این ایده که واقعیت ساخته می شود و کشف نمی شود، اصل اصلی این نظریه است. نظریه سازه گرایی نشان می دهد که هیچ دید عینی نسبت به جهان وجود ندارد. در عوض، هر شخصی نسخه واقعی خود را ایجاد می کند، دیدگاهی که از تجربیات منحصر به فرد زندگی هر فرد ساخته شده است.
مضامین مهم در ساخت گرایی
مضامین مهم در ساخت گرایی شامل نظم، احساس خود و اختیار فعال است.
- مردم، به دلیل نیاز به نظم، الگوها را پیدا می کنند و معانی ایجاد می کنند تا جهان را به روشی به آسانی قابل درک سازمان دهند.
- رابطه شخص با خود مهم است، اما مهم روان فرد است زیرا تحت تأثیر تجربه شخصی و تعاملات با دیگران است.
- مردم در زندگی خود عوامل فعالی هستند. اگرچه برخی از امور از عهده فرد خارج است، اما این وظیفه هر شخص است که درک شخصی خود از جهان را افزایش دهد و در نهایت، انتخاب هایی را برای رفاه مفید کند.
تأثیر ساختارگرایی
رویکردهای درمانی که شامل ایده های سازنده گرایی است، معمولاً شامل کاوش در معنایی است که افراد به تجربیات اختصاص می دهند، تصدیق این که افکار و باورها بر احساسات تأثیر می گذارند و تشویق (از طرف درمانگر) افراد در درمان برای شرکت کنندگان فعال در روند تغییر مهم است. این روش های درمانی برای یک رویکرد مشارکتی در درمان ارزش قائل هستند روشی که در آن درمان گر و فرد تحت درمان با هم برابر هستند که برای کمک به فرد در ایجاد تغییرات مثبت با هم کار می کنند.
روش های مختلف برای تاثیرات سازه گرایی
تأثیرات سازه گرایی را می توان در چندین روش مختلف مشاهده کرد، از جمله رویکردهای انسان گرایانه، شخص محور، رفتار شناختی، دیالکتیکی است. روانشناسی ساخت شخصی جورج کلی یکی از اولین رویکردهای ادغام نظریه ساخت گرایی بود. این رویکرد، که در اواسط دهه 1950 آغاز شد، رویکردی که دانشمند گفته شده این گونه تعریف می کند که مردم از ساختارهای شخصی (شبیه فرضیه ها یا نظریه ها) برای پیش بینی رفتار دیگران استفاده می کنند. این ساختارها ممکن است به طور مداوم مورد آزمایش و تغییر قرار بگیرند، هنگامی که افراد رفتارهای جدیدی را دنبال می کنند و دیدگاه های جدیدی را در نظر می گیرند، چه این در یک جلسه درمانی رخ دهد یا در زندگی روزمره باشد.
نقش درمان گر سازه
سازه گرایی شخص تحت درمان را عامل تغییر می داند. این نقش بیشتر می تواند یک فلسفه باشد تا مجموعه ای از تکنیک های درمانی. به منظور سازماندهی و معنا بخشیدن به جهان، مردم تمایل به ایجاد معنا از رویدادها دارند. این اغلب منجر به ظهور الگوهایی می شود که می توانند بر احساسات، افکار و رفتارها تأثیر بگذارند و تغییر شکل آن ها دشوار است. درمان گرهای سازنده، که به جای رهبران، به عنوان تسهیل کننده تغییر عمل می کنند، می توانند به کسانی که تحت درمان هستند، کمک کنند تا این الگوها را تشخیص دهند و از آن ها خلاص شوند تا تغییر ایجاد کنند.