رفتارهای آسیب رسان به ازدواج
بیشتر ما از موارد آشکاری که ازدواجمان یا روابط طولانی مدت ما را خراب میکنند خبر داریم، مانند خشونت عاطفی یا فیزیکی، اعتیاد و خیانت. برخی مشکلات کمتر دیده میشوند اما هنوز هم عامل مهمی در آسیب رساندن به رابطه هستند. این مشکلات میتوانند در کنار مشکلات آشکارتری قرار گیرند. با این وجود تعداد کمی از عوامل کشندهی یک رابطه ممکن است در سکوت در کمین ازدواج شما قرار گرفته باشند. رفتارهای آسیب رسان به ازدواج در ادامه بیان شده است.
بی احترامی
بی احترامی اغلب کاملاً نامحسوس است. این عامل ازدواج شما را از زیر سطح آن تخریب میکند زیرا گاهی به قدری نامحسوس است که هردو فرد به هم بی احترامی می کنند و فردی که این کار را انجام می دهد از اینکه چه اتفاقی افتاده است خبر ندارد. برای مثال وقتی یکی از زوجین تحت عنوان کمک کردن کاملاً از اشتباهات فرد دیگر انتقاد میکند. زوج هایی که بی احترامی می کنند اغلب از این موضوع آگاه نیستند و باور دارند به همسر خود احترام میگذارند. احساسات منفی برای بی احترامی می تواند خشونت عاطفی یا لفظی را ایجاد یا تشدید کند.
عدم همدلی از رفتارهای آسیب رسان به ازدواج
همدلی عامل مهمی در یک رابطهی سالم است، خصوصاً در ازدواج. یک زوج باید بتوانند خود را جای هم قرار دهند. زوجها باید وقتی مشکلات عاطفی مانند آسیب دیدن یا ناراحتی و یا حتی خشونت دارند با همسر خود راحت باشند. همدلی احساس ترحم نیست. همدلی یعنی به خودتان فرصت دهید تا درد عشق همسر خود را احساس کنید.
عدم علاقه
زوجها ممکن است به تدریج علاقهی خود به یکدیگر را از دست دهند. شاید علت جدا شدن و نداشتن فعالیتهای مشترک، داشتن ارزشهای متفاوت یا کمبود علایق مشترک باشد. شاید یکی از زوجین زیادی درگیر فعالیتی خاص باشد که همسر او از آن محروم است. یا اینکه یکی از زوجها از انجام کاری با افرادی که همسرش دوست دارد اجتناب میورزد.
شاید همسر شما زیاد جوجه دوست نداشته باشد اما اینکه گاهی با شما آن را خورده یا همراهتان برای آن بیرون بیاید معنای زیادی دارد. این کار کاملاً نشان میدهد شما تنها به خودتان فکر نمیکنید. ادامهی عدم علاقه به یکدیگر باعث از بین رفتن ارتباطی میشود که اغلب به جدایی و یا زندگی مانند دو همخانهای منجر خواهد شد.
طعنه زدن
شوخی کردن گاهی باعث یک ارتباط مثبت شده و شما را به هم نزدیک تر میکند. این اتفاق زمانی میافتد که هر دو زوج حس شوخ طبعی داشته باشند. برعکس آن زمانی است که یکی از زوجین از شوخ طبعی برای پنهان کاری یا خصومت علیه فرد دیگر استفاده میکند. برای مثال ممکن است یک نفر بگوید ” غذای دستپخت تو غیرقابل خوردن است ” و بعد اضافه کند ” فقط قصد شوخی داشتم”. با این وجود این جمله در گیرنده ی پیام یک شوخی تلقی نخواهد شد. این نوع از شوخی ها با گذشت زمان به تدریج رابطهی شما را خراب کرده و حتی آن را مسموم میسازد. این رفتار اغلب نتیجهی خشونت های اساسی یا سرکوب شده است و مستقیم یا به شکلی سازنده برای فرد توضیح داده نمی شود.
از بین رفتن عشق
گاه عشق بین دو نفر ناپدید میشود. آنها به طور طبیعی وانمود میکنند به هم علاقه دارند. این اتفاق بین زوجهایی میافتد که از لحاظ عاطفی از هم دور شدهاند. آنها شاید هنوز هم به یکدیگر بگویند ” دوستت دارم ” و هر روز از این حس بگذرند. هیچچیزی در این مورد بین آنها صحبت نمیشود.
هیچکس جرات ندارد بگوید ” به نظر می رسد ما هر کدام کار خودمان را انجام می دهیم”
شاید بین آن ها یکنواختی ایجاد شده و نیازهای عاطفی توسط افراد دیگر برآورده گردد. ازدواج شما در این نقطه کاملاً در خطر است. درمان شما این است که این موضوع دردناک را با همسر خود مطرح کنید. در نهایت تصمیم بگیرید تلاشی برای تغییر این وضعیت داشته باشید.
بیشتر اوقات ما نمی دانیم این رفتارها چگونه مشکل ساز میشوند. از این رو کشندههایی خاموش هستند. ما تا وقتی که دیر شده و ازدواج ما در حال از بین رفتن است نمی توانیم این رفتارهای بد را تشخیص دهیم. یکی از زوج ها باید به قدر کافی شجاع باشد تا خطر صحبت کردن در مورد این موضوعات را پذیرفته و اگر نتوانستند خودشان مشکل را حل کنند از یک متخصص کمک بگیرند.
رفتارهای آسیب رسان به ازدواج – سکوت را کنار بگذارید.
صحبتهای سازنده داشته باشید که برای شما منطقی باشند. همسر خود را به صحبتهایی تشویق کنید که برای او معنا داشته باشند. شما میدانید در مورد چه موضوعاتی دوست ندارید حرف بزنید و از این کار اجتناب کنید، این ها موضوعاتی هستند که باید از آن بگذریم. موضوعات بامعنا برای هردو نفر زمینهی باروری برای رشد ازدواج شما میباشند.
شما باید قوانین زیر را دنبال کنید:
-
زمان بگذارید
وقتی سعی میکنیم هنگامی که عجله داریم در مورد موضوعات مهم صحبت کنیم نمیتوانیم وارد قلب موضوع شده و شاید همسرمان به ما فضای لازم را ندهد تا بتوانیم موضوع را درست باز کنیم. صبور نبودن کار سادهای است.
-
نفس بکشید
پیشنهاد میکنم کسانی که میخواهند یک صحبت را شروع کنند در ابتدا سه نفس عمیق با شکم بکشند. به این شکل نفس بکشید که شکم شما با هر بار دم منبسط شده و با بیرون دادن هوا نافتان به کمر شما نزدیک گردد. این کار را با هم انجام دهید. وقتی حرف میزنید نیز نفس کشیدن را فراموش نکنید. هر زمان متوجه شدید در حال قضاوت کردن همسر خود هستید یا احساس ناراحتی از موضوع پیش رو دارید نفس بکشید.
-
از ذهنتان به قلبتان بروید
نفس کشیدن به شما کمک می کند. تحلیل کردن و آوردن استراتژی شما را در ذهنتان نگه میدارد. برای رفتن به قلب، سؤال هایی مانند ” این اتفاق باعث چه حسی در بدن شما میشود ؟ ” بپرسید. و سعی کنید دلسوزی داشته باشید.
-
ایجاد فضایی امن برای همسرتان
وقتی همسر شما صحبت میکند با ذهن و قلبی باز به او گوش دهید و بگذارید داستان او بیان و آشکار شود.
-
رفتارهای آسیب رسان به ازدواج – حقیقت را بگویید
برای شنیدن حقیقت آمادگی داشته و شما نیز راست بگویید. هرگونه فکری که همسرتان نمیتواند حقیقت را بشنود کنار بگذارید. این درست نیست. چیزی که یک نفر نمیتواند قبول کند این است که همسرش او را مانند بچهها دانسته و باور داشته باشد او نمیتواند حقیقت را مدیریت نماید.
-
متوقف نکردن او
در زمان حال بمانید. اگر فراموش کنید چه میخواستید بگویید شاید لازم نبوده اصلاً آن را بیان کنید.
-
دیدن همسر خود با ذهنیت ابتدایی
از او سؤال کنید. کنجکاو باشید. به او مانند فردی فکر کنید که نمیشناسید نه کسی که باور دارید خوب میشناسید. ( شاید شما اصلاً او را خوب نشناسید. شاید از زمان آشنایی شما سالها گذشته باشد)
-
مخالفت نکرده یا ایده ی بهتری داشته باشید
این مورد خیلی مهم است. وقتی از ” ایجاد فضایی امن برای صحبت کردن همسر خود” به ” گوش دادن به من و ایدههای خوبم ” رسیدید مکالمهی شما سمت خود را عوض کرده و همسرتان ساکت خواهد شد. شاید او حس کند صدایش شنیده نمیشود.