با ذهن تان آشتی کنید
با ذهن تان آشتی کنید. ذهن شما از بخش های زیادی ساخته شده است که هریک می توانند روی رفتارتان اثرگذار باشند. شما شاید بخواهید تاثیر بخشی از ذهن خود روی زندگی تان را تغییر دهید. برای مثال بخشی از ذهن شما که مسئول مراقبت از دریافت کالری و مواد غذایی کافی است ممکن است تمایل به مصرف غذاهای چرب داشته باشد در حالی که بخش دیگر ذهن که می داند در طولانی مدت خوردن زیاد می تواند برای سلامت و ظاهر فیزیکی شما مضر باشد با این تمایل مخالف است. برای کنترل کردن ذهن خود، باید تلاش برای کنترل ذهن خود را روی رفتارهایی بگذارید که تصمیم به تغییر دادن آن ها دارید. ترفندهای متعددی هستند که می توانید برای آشتی با ذهنتان و تغییر دادن آن و در نهایت تغییر رفتار خود به کار گیرید.
منفی باف نباشید.
شاید بارها به خودتان آمده و دیده اید به چیزی منفی فکر می کنید، در حالی که اصلا نمی خواستید این کار را انجام دهید. ترفندهای زیادی هستند که می توانید برای کنترل ذهن خود و ترک منفی بافی انجام دهید.
- به بدترین سناریوی ممکن فکر کنید. شاید این حرف به نظرتان متناقض بوده و تنها منجر به منفی بافی های بیشتری شود اما زمانی که به بدترین سناریو فکر می کنید سپس فکرتان به سمتی می رود که آیا می توانید شرایط را مدیریت کنید یا نه. به احتمال زیاد خود را در حال مدیریت درست شرایط تصور کرده و این کار به کاهش نگرانی شما کمک می کند.
به خودتان باور داشته باشید و این که می توانید تغییراتی ایجاد کنید.
با ذهن تان آشتی کنید. اگر در ذهنتان باور نداشته باشید که می توانید تغییری ایجاد کنید به اندازه ی زمانی که به ممکن بودن موفقیت خود باور دارید تلاش نخواهید کرد. سعی کنید در ذهن داشته باشید که شما حتی قادر به تغییر طرز فکر خود خواهید بود، سپس می توانید شرایط را بهتر کنید.
- برای رسیدن به یک سبک زندگی بهتر باعث تمامی عادات بد قدیمی را کنار بگذارید. ذهن ناخودآگاه شما جایی است که تمام عادات بد شما در آن ضبط شده اند نقطه ی آسایشی است که برای شما در آن نسبت به آن عادات احساس امنیت، اعتماد به نفس و حس آشنایی فراهم شده است. شما می توانید هرروز همان کارها را تکرار کنید و هیچ ریسکی نداشته باشید. اما در مورد برنامه های بلندپروازانه یا رویاهای اشتباهی که در سر دارید چه؟ برای اتفاق افتادن چیزهای عالی، در حالی که به عنوان یک انسان رشد می کنید، باید این نقطه ی آسایش را رها کرده و کمی خطر کنید تا بتوانید فردای بهتری برای خود داشته باشید.
در مورد توانایی های خود خوش بین باشید.
شاید با خودتان فکر کنید روراست بودن در مورد توانایی هایتان کلیدی کنترل ذهنتان است. با این وجود تحقیقات نشان داده اند خوش بین بودن زیاد در مورد توانایی خود برای کنترل کردن رفتارتان می تواند کمک کند کنترل بیشتری روی ذهن و رفتارتان داشته باشید.
- برای خوش بین بودن، سعی کنید به خودتان بگویید شما موفق خواهید شد و می توانید بارها و بارها ذهنتان را کنترل کنید، حتی در لحظه ای که فکرش را نمی کنید.
نگاهی مجدد به چیزهایی که سعی در کنترل آن دارید.
سعی کردن برای تغییر دادن دیدگاه و ذهنیت خود نسبت به هرچیزی که سعی در کنترل آن دارید. برای مثال اگر بخشی از ذهنتان می خواهد که الکل مصرف کنید اما شما سعی در ترک این عادت اشتباه دارید، پیش خودتان تصور کنید که الکل یک سم است. تصور کنید این سم به تمام نقاط بدن شما رفته و تمام سلول ها و اعضای بدن را آلوده خواهد کرد. تحقیقات نشان داده اند کسانی که ذهنیت خود از چیزی لذت بخش را به چیزی با لذت کمتر تغییر می دهند اغلب تلاش هایی برای کنترل خود و ذهنشان داشته اند.
- برای این کار باید واقعا سعی کنید ایده ای که در مورد آن مطلب می خواهید داشته باشید را پیش خود تصور نمایید تا بتوانید آن را در واقعیت نیز عملی سازید.
با ذهن تان آشتی کنید و کلی نگر نباشید.
کلی نگر بودن یعنی یک تجربه ی منفی را برداشته و آن را به دیگر تجربیات یا پیش بینی های خود در مورد آینده و اتفاقاتی که خواهد افتاد ربط دهید. برای مثال فردی که کلی نگر است شاید بگوید ” من دوران کودکی سختی داشته ام، پس برای همیشه زندگی من با دشواری همراه خواهد بود ” برای کنار گذاشتن این عادت ذهنی شاید لازم باشد:
- به خودتان بگویید با سخت تلاش کردن و صبوری و پشتکار آینده تان را تغییر خواهید داد. برای مثال اگر کودکی سختی داشته اید و فکر می کنید زندگی تان برای همیشه اینطور خواهد بود باید راه هایی را بشناسید که با کمک ان می خواهید زندگی خود را بهبود بخشید و برای رسیدن به این دیدگاه خود تلاش کنید.
چیزی را شخصی نکنید.
این اتفاق زمانی می افتد که شما مسئولیت چیزهایی که در کنترل شما نیستند را به عهده می گیرید. برای مثال اگر دخترتان در مدرسه زمین خورده است می گویید ” این تقصیر من بود ” در حالی که واقعیت این است که شما هیچ کنترلی روی این وضعیت نداشتید.
- برای اجتناب از شخصی کردن شرایط سعی کنید با دقت و منطق در مورد اتفاقات فکر کنید. پرسیدن چند سوال از خودتان به شما کمک خواهد کرد.
سریع به یک نتیجه گیری کلی نرسید.
این یک عادت ذهنی است که باعث می شود بدون وجود هیچگونه شواهدی ذهنیت خاصی به فکر شما برسد. برای مثال کسی که فورا به این نتیجه می رسد که طرف مقابل او را دوست ندارد، بدون وجود هیچ شواهدی برای این موضوع.
- برای تغییر این عادت ذهنی و اجتناب از نتیجه گیری های سریع، کمی صبر کرده و قبل از هر قضاوتی با خودتان فکر کنید. پرسیدن چند سوال در مورد این فکر به شما کمک می کند. برای مثال می توانید از خودتان بپرسید آیا فکری که دارید واقعا می تواند درست باشدو همچنین می توانید از خودتان بخواهید بخش های خاصی از شواهد که نشان دهنده ی درست بودن این فکر هستند را بیان کنید. به مثال قبل برگردیم، کسی که فکر می کند فرد مقابل او را دوست ندارد آیا قبلا مکالماتی با او داشته است که بتوانند دلیلی برای این ادعا باشند.
با ذهن تان آشتی کنید و همه چیز را در ذهنتان به فاجعه تبدیل نکنید.
این فکری منفی است که باعث می شود همه چیز را از خود دور کنید. برای مثال کسی که اغلب بدترین ذهنیت را دارد اگر در امتحانی شکست بخورد با خودش می گوید ” زندگی من ویران شده است، دیگر هیچوقت نمی توانم کار خوبی برای خودم پیدا کنم “
برای کنار گذاشتن ذهنیت فاجعه بار باید سعی کنید مثبت اندیش تر باشید. می توانید از خودتان سوالاتی بپرسید که بر اساس دلیل و منطق باشند. برای مثال کسی که از امتحان رد شده و فکر می کند زندگی او به خاطر نداشتن کار خوب برای همیشه ویران شده است باید از خودش بپرسد: آیا کسی را در اطراف خود می شناسم که در این آزمون موفق نبوده ولی حالا شغل خوبی برای خودش دارد؟ اگر من می خواستم کسی را استخدام کنم آیا ارزیابی و نتیجه گیری کلی من تنها بر اساس نمره ی او در آزمون بوده است؟
برنامه ای برای زندگی خود داشته باشد.
اگر مسیر مشخصی برای چیزی که از زندگی می خواهید داشته باشید به احتمال کمتری وسوسه هایتان در طولانی مدت به شما آسیب خواهند زد. چیزهای مهمی که از زندگی می خواهید را برای خودتان بنویسید: آیا این شغل خوب است؟ این که خودتان روزی تشکیل خانواده بدهید؟ اینکه توانایی مالی بالایی داشته باشید؟
- نیازی نیست به عنوان بخشی از این تمرین تمام گام ها را برای خواسته های خود در زندگی با جزئیات بیان کنید. به جای آن به یاد داشته باشید اهدافتان را به ذهن بسپارید در نتیجه در مسیر درست برای زندگی خواهید ماند.
- برای شکل دهی اهداف شخصی، نباید هدف های غیرواقع گریانه داشته باشید زیرا در آن ها شکست خورده و این باعث کشتن انگیزه ی شما می شود.
- به جای آن هدف های بزرگی برای خود تعیین کنید، اما ان ها را به هدف هایی کوچکتر و قابل دستیابی بشکنید. در این راه شما می بینید چقدر پیشرفت کرده اید و می توانید به هدف های بیشتری برسید.
با ذهن تان آشتی کنید و لبخند بزنید، حتی اگر زیاد حس خنده ندارید.
احساسات و ذهنیت منفی می توانند کنترل فردی را کاهش داده و کنترل کردن ذهنتان را برای شما تبدیل به کاری دشوار سازند. یک راه برای مقابله با احساسات منفی لبخند زدن است.
بخشی از زمان یا پول خود را صرف دیگران کنید.
تحقیقات نشان داده اند صرف کردن چیزی برای دیگران شادی شما و سلامتتان را زیاد خواهد کرد. شادی و سلامت می توانند ذهنیت خوب شما را بالا برده و احساسات منفی که می توانند کنترل کردن خود را سخت سازند، کاهش خواهند داد.
- اینکه چطور زمان یا مال خود را برای دیگران صرف کنید مهم نیست. چیزی که اهمیت دارد این است که این کار برای شما و کسانی که کمکشان کرده اید ارزشمند باشد.
برای خودتان مرزهایی تعیین کنید.
یک راه برای کنترل ذهنتان این است که برای چیزی که می خواهید کمی بیشتر سختی بکشید. این تلاش بیشتر باعث می شود ذهنتان کمتر به نقاط منفی رفته و روی رفتارتان اثر کمتری خواهد داشت.
با ذهن تان آشتی کنید و به تلاش های موفق خود برای کنترلتان پاداش دهید.
زمانی که توانستید با موفقیت ذهن خود را کنترل کنید به خودتان پاداش دهید در نتیجه در آینده نیز کارتان را ادامه خواهید داد. برای مثال اگر زیاد حوصله ی ورزش کردن ندارید اما به هر شکلی خودتان را به این کار مجبور کرده اید به خودتان یک تکه شکلات پاداش دهید.
- مراقب باشید پاداش خیلی بزرگی به خودتان ندهید که دیگر قادر به کنترل شرایط نبوده و دوباره به نقطه ی اول برگردید. برای مثال اگر هدفتان کاهش وزن است و توانسته اید ذهنتان را کنترل کرده و ورزش کنید، نباید شکلات زیاد بخورید تا برنامه ای که داشتید را به هم بزنید.
استرس خود را کاهش دهید.
ذهن و بدن عمیقا با یکدیگر در ارتباط هستند. ذهن می تواند به بدن شما استرس دهد و استرس روانی در بدن می تواند باعث شود ذهن احساس استرس داشته باشد. وقتی افراد استرس دارند کمتر می توانند برای برخورد با محرک های استرس خود را کنترل کنند و اغلب نتیجه ی آن کنترل کمتر روی ذهن و افکار است. بسیار مهم است تا برای حفظ انرژی خود در کنترل فردی استرس را کاهش دهید. راه های زیادی هستند که می توانند به کاهش حدودی استرس کمک کنند.
تکنیک های ریلکسیشن مانند تمرینات تنفس شکمی را امتحان کنید که شامل نفس کشیدن عمیق و نگه داشتن آن برای چند ثانیه است. همچنین می توانید متمرکز کردن ذهن روی یک کلمه ی آرامش بخش را امتحان کنید.
- کمی تمرین ورزشی داشته باشید که به شما کمک می کند عمیق نفس کشیده و ماهیچه های خود را آرام کنید.
- با دوستان و خانواده صحبت کنید، زیرا حمایت اجتماعی می تواند مانعی مقابل استرس باشد.
منابع:
درمان فوری افسردگی بدون دارو!
ارتباط تلفنی با برترین روانشناسان افسردگی
مشاوره روانشناسی با تعرفه دولتی
