گفتگوی اجباری: بی نظمی شخصیت یا اصطلاحات ابزاری؟

در روان شناسی اختلالات روانی بسیاری وجود دارد. برخی از این اختلالات را ممنوع است بشناسید و برخی هم برای شما تازگی دارند. نکته ای که باید بدانید این است که گفت و گوی اجباری که موضوع امروز ما نیز است یکی از اختلالات مهم در روان شناسی است. اختلالات می تواند به علت های مختلفی در افراد بروز کند. یکی از این علت ها می تواند شرایط خانوادگی باشد یا این که فرد در محل کار خود دچار مشکلاتی شده است. گفتگوی اجباری یکی از سختی های زندگی است.

یکی از نکاتی که روان شناسان به آن اشاره دارند این است که هر فردی بتواند قبل از این که آیا علائم در او تشدید پیدا کنند خود را درمان کند. هر اختلالی می تواند به علت یک اتفاق ناگوار به وجود آمده باشد. خیلی از افراد به عنوان مثال ممکن است بعد از یک تصادف رانندگی دیگر سوار ماشین نشوند یا این که از سوار شدن به ماشین ترس داشته باشند. بی نظمی شخصیت یا اصطلاحات ابزاری نیز نام دیگر این نوع اختلال است که در ادامه این مقاله می خواهیم در ارتباط با این زمینه صحبت کنیم. 

صحبت اجباری اغلب برای بسیاری از افراد یک سازوکار مقابله ای است

صحبت اجباری اغلب برای بسیاری از افراد یک سازوکار مقابله ای است. اگر احساس می کنید که چنین چیزی را تجربه می کنید، بدانید که تنها نیستید و راه هایی برای کنار آمدن با آن وجود دارد. یک درمانگر می تواند به کسی کمک کند تا بفهمد چرا ممکن است از صحبت اجباری در شرایط خاص استفاده کند. همچنین به جای صحبت کردن، یک مجموعه ابزار برای کارهای دیگر ایجاد کند. در طول درمان می توانید جنبه های دیگر زندگی خود را بهبود ببخشید و نگرانی های دیگر را حل کنید، خواه در روابط باشد یا در اضطراب، یا استرسی که یک درمانگر می تواند به شما کمک کند.

کلیشه های ذهنی در ارتباط با این زمینه

گفتگوی اجباری: بی نظمی شخصیت یا اصطلاحات ابزاری؟

وقتی اصطلاح صحبت اجباری مطرح می شود، بسیاری از کلیشه های ذهنی ظاهر می شوند، صحبت اجباری تقریباً مثل یک شوخی به نظر می رسد: “او فقط حرفش را قطع نمی کند.” اگر چه به خصوص پرحرفی سابقه سنگینی در کمدی دارد، اما مکالمه اجباری گاهی اوقات می تواند نشان دهنده یک نگرانی در مورد سلامت روان مانند اختلال شخصیت باشد، نه این که فقط یک ویژگی شخصیتی خارج از مرکز ذهن باشد.

صحبت اجباری چیست؟

صحبت اجباری نوعی گفتار است که در آن گوینده ضرورت ادامه صحبت را احساس می کند. افرادی که با مکالمه اجباری دست و پنجه نرم می کنند ممکن است از این که گفتارشان کنترل نشده یا وسواس ندارد آگاه باشند، اما احساس می کنند برای احساس امنیت و کنترل نیز به صحبت نیاز دارند. عدم صحبت در هنگام بروز اجبار می تواند منجر به سطح بالایی از اضطراب، احساس خشم یا احساس خستگی شود.

صحبت اجباری بیش از صحبت زیاد است

صحبت اجباری بیش از صحبت زیاد است، و ممکن است صحبت کننده های اجباری زیاد صحبت نکنند، یا حتی هنگام صحبت خیلی زیاد باشند. بلکه این افراد ممکن است در زمان هایی به ظاهر غیرضروری یا غیرمرتبط کلمات را فریاد بزنند، با وجود اینکه می دانند شخصی که با او صحبت می کنند مشتاقانه ترک گفتگو است، یا حتی اعتراف به عمل نادرست یا نامناسب به صحبت خود ادامه می دهند.

نکته ای در ارتباط با گفتگوی اجباری

مکالمه اجباری به یک موضوع مکالمه منتقل نمی شود و فقط برای افرادی که سابقه یا تشخیص روانپزشکی خاصی دارند اختصاص ندارد. با این حال، با برخی اختلالات خلقی و شخصیتی همراه است.

رفتار اجباری در مقابل اختلالات اصولی

رفتار اجباری نشانه یک اختلال بهداشت روان مانند اختلال شخصیت است که نشان دهنده کاهش توانایی کنار آمدن است. از طرف دیگر، جراحی اصطلاحات ساده، تحریکاتی است که لزوماً مشکلات عملکرد روزانه را منعکس نمی کند. سخنرانی اصطلاحی – که ممکن است بهتر به عنوان “صحبت بیش از حد”، “صحبت بدون وقفه” یا حتی “صحبت ناخواسته” توصیف شود. همان اصطلاح گفتاری اجباری، تحت فشار و فوری نیست.

نکته

گفتار اصطلاحاً ممکن است بیانگر ویژگی شخصیتی، الگوی فکری یا صرفاً یک اولویت باشد. ویژگی های شخصیتی یا الگوهای فکری که می تواند منجر به افزایش صحبت شود شامل عدم امنیت، میل به ارتباط یا به سادگی فقدان مهارت های اجتماعی است.

گفتگوی اجباری به عنوان یک علامت

صحبت اجباری علامت تعدادی از شرایط بهداشت روان، از جمله برخی اختلالات شخصیتی است، صحبت اجباری ممکن است شامل صحبت کردن در مورد یک موضوع خاص، در یک زمان خاص یا با سرعت خاصی باشد، یا ممکن است به معنای صحبت در پاسخ به ترس یا عوامل محرک دیگر باشد. گفتگوی اجباری با گفتگوی بیش از حد از جهات مختلف متفاوت است. برای یک چیز، صحبت اجباری لزوماً به معنای بیش از حد صحبت نیست.

تجربه افراد در ارتباط با این زمینه

افرادی که اجبار به گفتگو را تجربه می کنند ممکن است همیشه طولانی صحبت نکنند بلکه در بعضی از زمان ها، در فواصل خاص یا هنگام مطرح شدن موضوعات خاص اجباری صحبت کنند. آن ها همچنین ممکن است از روی عصبانیت یا ناامیدی اجباری صحبت کنند. گفتگوی اجباری با صحبت بدون وقفه نیز متفاوت است، از آن جا که صحبت اجباری لزوماً به معنای بریدن روی گفتار دیگران نیست. یک مکالمه اجباری ممکن است از صحبت کردن فاصله بگیرد اما احتمالاً وقتی دوباره تحریک می شود از سر می گیرد – به عنوان مثال، اگر فکر کند کسی در مورد او نجوا می کند.

گفتگوی اجباری نیز با صحبت ناخواسته متفاوت است

گفتگوی اجباری: بی نظمی شخصیت یا اصطلاحات ابزاری؟

صحبت اجباری نیز با صحبت ناخواسته متفاوت است، صحبت ناخواسته می تواند ناشی از ناتوانی در خواندن نشانه های اجتماعی یا صرفاً به دلیل بی توجهی به خواسته های دیگران باشد. در مقابل، مکالمه اجباری ممکن است همیشه توسط کسانی که گوش می دهند غیر ضروری یا ناخواسته تلقی شود. صحبت ناخواسته نشانه های اجتماعی سو تفاهم شده یا نادیده گرفته شده را نشان می دهد، در حالی که صحبت های اجباری نیاز ذاتی به صحبت را نشان می دهد.

اختلالات بالقوه بهداشت روان ارائه شده با صحبت اجباری

تعدادی از بیماری های روانی معمولاً با صحبت اجباری همراه است. این موارد شامل موارد زیر است:

اختلال دو قطبی

اختلال دو قطبی یک اختلال خلقی است که ممکن است با صحبت اجباری بروز کند. مکالمه اجباری معمولاً در دوره های شیدایی بیشتر از دوره های افسردگی اتفاق می افتد و اغلب با الگوی تند صحبت کردن که به نظر می رسد جای کمی برای فکر یا حتی نفس کشیدن دارد مشخص می شود.

اختلال شخصیتی خودشیفتگی

اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است صحبت اجباری به عنوان یک علامت باشد. در این اختلال، گفتگوی اجباری زنده اغلب به عنوان یک نیاز اجباری برای خودسازی یا تحمیل دیگران ظاهر می شود. به عنوان مثال، فردی با اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است مجبور به توصیف تمام موفقیت ها و دستاوردهای خود شود، حتی به هزینه راحتی یا علاقه مخاطب خود.

اختلال شخصیت اسکیزوتایپال

اختلال شخصیت اسکیزوتایپال ممکن است شامل صحبت اجباری به عنوان یک علامت باشد. عقاید یا عقاید خاص احتمالاً موضوع سخنرانی اجباری خواهد بود. مباحث ممکن است شامل تئوری های توطئه، ESP یا عقاید پارانوئید باشد. افراد مبتلا به این اختلال شخصیت ممکن است به گونه ای صحبت کنند که عجیب یا غیرمعمول به نظر برسند.

مثالی در ارتباط با گفتگوی اجباری

به عنوان مثال، آن ها ممکن است از عبارت یا اصطلاحات غیرمعمول استفاده کنندموارد فوق یک لیست جامع از اختلالات بهداشت روانی نیست که شامل صحبت اجباری به عنوان یک علامت باشد، اما برخی از نمونه هایی از نحوه صحبت اجباری را نشان می دهد که یک بیماری روانی زمینه ای را نشان می دهد. صحبت اجباری اغلب با ناراحتی شدید و سطح بالایی از اضطراب و ترس همراه است.

درمان مکالمه اجباری

گفتگوی اجباری: بی نظمی شخصیت یا اصطلاحات ابزاری؟

صحبت اجباری معمولاً با پرداختن به خود صحبت نکرده بلکه به شرایط مسئول گفتار اجباری یا تحت فشار معالجه می شود. از آن جا که مکالمه اجباری می تواند روابط بین فردی را دشوار کند. درمان برای کسانی که اجباری صحبت می کنند ایده خوبی است و مقابله با این علامت می تواند اولین قدم برای درمان یک بیماری روانی اساسی باشد. صحبت اجباری ممکن است به صورت جداگانه نیز درمان شود. با این حال، این اغلب بخشی از یک دسته بزرگتر از علائم، مانند اضطراب، شیدایی، افسردگی یا مشکلات بین فردی است. همان طور که در بالا گفته شد، این علائم ممکن است بخشی از یک اختلال خلقی یا شخصیتی باشد.

کمک گرفتن از یک متخصص بهداشت روان برای گفتگوی اجباری

اگر با گفتاری که احساس فشار، اجبار یا به هر روشی مجبور می کنید دست و پنجه نرم کنید. کمک گرفتن از یک متخصص بهداشت روان احتمالاً یک گام مفید به جلو است. کنترل شدن اجبارها غیرممکن است، اما استفاده از راهنمایی های یک مشاور بهداشت روان مجاز می تواند ابزارهای لازم برای بهبود الگوهای گفتاری، بازیابی مجدد کنترل رفتارهای کلامی و ایجاد روش های سالم برای برقراری ارتباط و مقابله را فراهم کند.

 
منابع
.betterhelp.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا