آیا شما انتقاد از خود دارید؟!

به این جملات توجه داشته باشید. ارائه من بسیار وحشتناک بود. من برای این کار مناسب نیستم. آنچه من گفتم بسیار احمقانه بود. مردم باید فکر کنند که من یک احمق هستم. من پدر( مادر) بدی هستم. من توی این شلوار خیلی چاق به نظر می رسم. این جملات تنها چند نمونه از روش هایی است که ممکن است روزانه از خود انتقاد کنیم. انتقاد از خود می تواند ما را از نظر روحی و روانی با مشکلاتی مواجه کند و مانع از ایجاد اتفاقات مثبت در زندگی ما شود‌. انتقاد از خود با جملات و روش های بسیاری امکان پذیر است‌. شما لازم است تا برای انتقاد از خود به فکر از بین بردن این روند باشید. برای از بین بردن یا کنترل سیستم انتقاد از خود لازم است تا به متخصصان و روانشناسان زبده مراجعه نمایید.انتقاد از خود چیست؟

خودانتقادی تمایل به ارزیابی شدید خود است. افراد دارای روحیه منتقد از خود همیشه در اکثر زمینه های زندگی، خود و  کار های خود و عملکرد خود را موشکافی می کنند. انتقاد از خود یک ویژگی شخصیتی است. به این معنی که برخی از افراد نسبت به خود بسیار سختگیرند در حالی که دیگران کمتر از این رفتار با خود می کنند. اما همه ما در جایی از امتداد این رفتار نسبت به خودمان قرار می گیریم. افراد منتقد از نفس عمیقاً از شکست و طرد شدن می ترسند، احساس گناه زیادی می کنند و موفقیت را نسبت به ارتباط اجتماعی اولویت می دهند. آن ها به سختی می توانند روابط نزدیکی با دیگران برقرار کنند.

خودانتقادی از کجا ناشی می شود؟

خودانتقادی احتمالاً از روابط اولیه ما با مراقبان و همسالان ناشی می شود. به عنوان مثال کودکانی که والدین آن ها کنترل بیشتری دارند و از محبت کمتری برخوردار می شوند این مشکل را خواهند داشت. بزرگ ترها از نظر انتقادی فرزندان خود را بزرگ می کنند و باعث ایجاد این مشکل خواهند شد. همچنین، افرادی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند، نسبت به افرادی که مورد سو استفاده قرار نگرفته اند بسیار حالت خودانتقادی دارند.

عواقب انتقاد از خود چیست؟

انتقاد از خود منجر به پیامد های منفی بسیاری می شود. به عنوان مثال، افراد منتقد از خود:

احساسات مثبت کمتر و احساسات منفی روزانه بیشتری را تجربه می کنند. به احتمال زیاد افسرده می شوند و به انواع مختلف بیماری های روانی مانند اختلالات خوردن و اختلالات اضطرابی مبتلا می شوند. این افراد عموما با مشکلات زندگی خود به روشی اجتناب ناپذیر و کمتر می توانند با شرایط سازگاری خاص کنار بیایند به عنوان مثال با انزوا از دیگران هنگام ناراحتی به جای جستجوی حمایت پیش می روند و سعی می کنند خود را در گوشه ای دور قرار دهند.

اگر احساس بدی به ما دست می دهد چرا از خود انتقاد می کنیم؟

در دوران کودکی ما احتمالاً روش های مراقبت و نگهداری از همسالان خود را درونی می کنیم تا بتوانیم رفتاری را یاد بگیریم که انتقاد کمتری به همراه داشته باشد. به عنوان مثال، اگر پدر و مادرم وقتی من در مدرسه نتیجه خوبی ندارم از من انتقاد می کنند، برای من مفید خواهد بود که وقتی از نظر تحصیلی شکست می خورم از خودم انتقاد کنم تا: 1) من در مدرسه بیشتر کار می کنم و در نتیجه والدینم کمتر از من انتقاد می کنند. 2) والدین من می توانند ببینند که من قبلاً از خودم انتقاد می کنم و بنابراین از انتقاد بیشتر من منصرف می شوم. و / یا 3) هر انتقادی که از والدینم می گیرم کمتر درد می کند زیرا قبلاً احساس بدی به خودم داده ام.

نکته قابل توجه

انتقاد از خود ممکن است عملکرد های مثبت خاصی نیز به همراه داشته باشد. افلاطون خودانتقادی را به عنوان راهی برای بررسی محدودیت ها و سوگیری ها در تفکر خود تبلیغ کرد. ارسطو پیشنهاد کرد که انتقاد از خود می تواند با کمک به مردم در انتخاب نسبت مناسب لذت ها، مسیر حرکت در زندگی را روشن کند. در جامعه امروز، برخی از اشکال سالم انتقاد از خود وجود دارد که در آن افراد چیز های خاصی درباره خود را که می خواهند تغییر دهند یا بهبود ببخشند، تشخیص می دهند و گام های مشخصی را برای دنبال کردن این اهداف برمی دارند. به طور کلی، تحقیقات نشان می دهد که ما از خود انتقاد می کنیم زیرا 

  • در یک مرحله، خودانتقادی یک استراتژی مفید بود.
  • ما ممکن است فکر کنیم که انتقاد از خود کمک خواهد کرد هر کار بدی که ما انجام داده ایم خنثی شود، حتی اگر در واقعیت، ما نمی توانیم گذشته را تغییر دهیم.
  • ممکن است نگران باشیم که اگر از خود انتقاد نکنیم، به شخصی تبدیل خواهیم شد که نمی خواهیم باشیم و / یا نتوانیم مطابق با استاندارد های خود و دیگران عمل کنیم. یا ما می خواهیم  رفتارهایمان را تغییر دهیم تا بیشتر با آنچه که ما و / یا اطرافیانمان می خواهیم مطابقت داشته باشد.

اگرچه خودانتقادی  ممکن است در خدمت عملکرد های خاصی باشد، اما تحقیقات نشان می دهد انتقاد از خود بیش از اینکه مفید باشد مضر است. علاوه بر این، اگرچه ممکن است احساس کنیم که انتقاد از خود به ما کمک می کند تا رفتارهای مان را تغییر دهیم، تحقیقات اخیر نشان می دهد که دلسوزی نسبت به خود در این زمینه موثر تر است.

اگر بخواهیم خودانتقادی کمتری پیدا کنیم چه کاری می توانیم انجام دهیم؟

تصدیق کنید که انتقاد از خود به یک دلیل بوجود آمده و احتمالاً در زندگی ما هدفی داشته است. بنابراین، ما باید از انتقاد از خود به خاطر انتقاد درونی از خودمان و عیب جویی خودداری کنیم. می توانیم سعی کنیم در مورد احساسات انتقاد از خود کنجکاو باشیم. آیا بخشی از ما احساس ترس، عصبانیت، شرمندگی و یا ناراحتی دارد؟ می توانیم سعی کنیم که نسبت به آن احساسات دلسوزی کنیم.

ما می توانیم تمام تلاش خود را بکنیم تا به گفتگوی درونی خود توجه کنیم و متوجه شدید و انتقادی شدن آن شویم. گاهی اوقات، وقتی احساس عصبانیت و اضطراب می کنیم تا حدودی به این دلیل است که صدای در ذهن ما به سمتمان حمله ور شده است، بنابراین به هوشیاری کمک می کند. ما می توانیم گفتگوی انتقادی خود را به چالش بکشیم. به عنوان مثال  “درست نیست که ارائه من وحشتناک بود. می توانم بگویم که برخی از افراد لذت می بردند. ” ما می توانیم سعی کنیم دلسوزانه تر از خودمان باشیم و به عنوان یک دوست با خودمان صحبت کنیم. به عنوان مثال ، “بسیار سخت است که احساس کنم من روی چیزی خیلی سخت کار کردم و هنوز هم آنطور که دوست داشتم پیش نرفت. احساس ناراحتی از این موضوع قابل درک است. “

انتقاد از خود در مقابل تنزل خود

در کاوش ایده انتقاد از خود، ابتدا باید معنای آن را برای فرد در نظر گرفت. مهم است که به یاد داشته باشید بین انتقاد از خود و خود کم بینی بودن تفاوت معنی داری وجود دارد. خود-تنزلی عملی این است که خود را زمین می اندازید، گاهی اوقات سعی می کنید شوخ طبع باشید، اما اغلب اوقات از محل شک و ناامنی بیرون می روید. خود کم بینی اعتماد به نفس فرد را از بین می برد. این چیزی نیست که به راحتی از آن استفاده کنید، زیرا گفتگوی شخصی شما در تعیین وجود شما و نحوه درک شما و مهم تر از آن در نحوه درک خود نقشی دارد.

در عین حال، نمی توانید خود را چنان جدی بگیرید که نتوانید هنگام پیگیری خودسازی اشتباهات خود را روشن کنید. البته تعادلی وجود دارد که باید ایجاد شود و هم می توان از خودانتقادی و هم از خود کم بینی در حد اعتدال استفاده کرد. یادگیری تفاوت بین این دو نکته کلیدی برای دنبال کردن یک زندگی مولد است که به موفقیت های شما کمک می کند و شکست های شما کاهش می یابد. در حالی که خودکم بینی می تواند نقایص موجود در رویکرد شما به زندگی را برجسته کند، انتقاد از خود بیشتر به رفع این نقص ها و سپس اقدام به اصلاح آن ها می پردازد.

انتقاد از خود: نقشه راهی برای تغییر مثبت

ارزیابی خود به عنوان ابزاری می تواند چشمان شما را نسبت به رفتار های مشکل ساز که اهداف شما را از بین می برد باز کند. با شناسایی این رفتار ها، می توانید مراحل تبدیل شدن به بهترین نسخه از خود را تشخیص دهید. “افکار شما بر احساس شما و رفتار شما تأثیر می گذارد. روشی که فکر می کنید قدرت تبدیل شدن به یک پیشگویی خودکفا را دارد. این ایده بر اهمیت عدم اجازه نفوذ خودانتقادی در حیطه رفتار خود کم بینی تأکید می کند. این فقط هنگامی که می خواهید رفتار خود را تجزیه و تحلیل کنید، علیه شما کار خواهد کرد. 

اگر به کاری که انجام داده اید نگاه نکنید و به خود اجازه دهید نسبت به گزینه هایی که مشکلات بیشتری ایجاد کرده و نتایج کمتری دارند انتقاد داشته باشد، چگونه یاد خواهید گرفت که چگونه از اقدامات اشتباه در کار های آینده خود جلوگیری کنید؟ حسابرسی با افکار انتقادی به شما این امکان را می دهد که با هدف قرار دادن رفتار هایی که در دستیابی به اهداف شما بی تأثیر است، نقشه موفقیت خود را بسازید و به شما کمک می کند تغییراتی را که باید برای اصلاح این ناکارآمدی ها ایجاد کنید، درک کنید.  

جوانب مثبت انتقاد از خود

خودانتقادی شرایط شما را به موارد خاصی بهبود می بخشد. در زندگی، شما باید بزرگترین طرفدار خود باشید و اعتماد به نفس خود را ایجاد کنید تا به جهانیان نشان دهید که لیاقت زندگی ای را دارید که تاکنون به دست آورده اید. در عین حال، شما باید خودآگاهی داشته باشید تا درک کنید که می توانید مانند یک فرد میلیون دلاری احساس کنید در حالی که هنوز جای پیشرفت دارید. بیاموزید که به اندازه کافی خودانتقادی داشته باشید تا موفقیت کلی خود را در دستیابی به اهداف خود افزایش دهید.

همه ما باید گاهی اوقات به آینه نگاه کنیم و برای شناسایی کمبود های رفتار خود تلاش کنیم تا جایی برای پیشرفت پیدا کنیم. بنابراین بسیاری از مردم زندگی خود را به شکلی سپری می کنند که جایی برای تأمل در خود فراهم نکند و در نتیجه فرصت های کلیدی را از دست می دهند. به عنوان مثال ، بسیاری از مردم از نداشتن پولی برای پس انداز بازنشستگی شکایت دارند، اما به جای تلاش برای شناسایی راه حل، تصور می کنند که قابل حل نیست. برخی از این افراد اگر خود را به چالش بکشند و خود را در معرض انتقاد قرار دهند، ممکن است این مطلب را بفهمند.

منابع
psychologytoday.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا