چگونه به شخص آسیب دیده رابطه در مسائل مربوط به اعتماد کمک کنیم؟
همه ما دوست داریم که ارتباطات خوبی با افراد داشته بشیم. رابطه باعث پیشرفت می شود اما به شرطی که افراد بتوانند به درستی از آن استفاده کنند. روابط همیشه آن گونه که ما می خواهیم پیش نمی رود. گاهی اوقات روابط به خاطر دخالت های بی جا از سوی والدین یا دوستان دچار مشکل می شود. طبیعتاً شخصی که دریک رابطه آسیب بیشتری داده باشد سخت تر اعتماد خود را به دست می آورد. این عدم اعتماد به گونه ای است که آن شخص برای برقراری رابطه مجدد دچار مشکل خواهد شد. عدم شناخت باعث جدایی در افراد می شود. جدایی آسیب های روانی بسیاری را وارد می کند.
اما نکته مهم این است که ما چگونه بتوانیم با مجرد بودن بعد از جدایی کنار بیاییم؟ چه بخواهید چه نخواهید جدایی باعث ایجاد مشکلات روحی و روانی در شما خواهد شد. بهتر است در مدت زمان جدایی با مشاور در ارتباط باشید تا دچار آسیب های روانی نشوید. در ادامه می خواهیم ببینیم که چگونه به شخص آسیب دیده رابطه در مسائل مربوط به اعتماد کمک کنیم؟ این طبیعی است که در هر رابطه های ناراحتی یا بحث به وجود بیاید.
جدایی و طلاق ممکن است باعث ایجاد مشکلات روانی در هر دو فرد و اگر بچه ای وجود داشته باشد در بچه آن ها هم مشکلاتی به وجود بیاید. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره آنلاین در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با چگونه به شخص آسیب دیده رابطه در مسائل مربوط به اعتماد کمک کنیم؟ صحبت کنیم.
اعتماد برای همه روابط ما اساسی است
اعتماد برای همه روابط ما اساسی است. شما باید به دوستان و خانواده خود اعتماد کنید تا از شما حمایت کنند. حتی به زندگی شما اهمیت دهند و از نظر عاطفی در برابر شما کمک کننده باشند. شما باید به همکاران خود اعتماد کنید تا کارشان را انجام دهند و شما را در پشت صحنه خراب نکنند. شما باید هر روز به ده ها غریبه اعتماد کنید.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
مبارزه با اعتماد کردن می تواند عمیقاً چالش برانگیز باشد. برای برخی از افراد، این یک موضوع جدی است، جایی که آن ها به سختی می توانند صحبت کنند. حتی ممکن است فعالانه در برابر افرادی که سعی در شناخت آن ها دارند مقاومت کنند. برخی از افراد با پرورش و رشد روابط دست و پنجه نرم می کنند و تمایل دارند از دوستی ها عقب نشینی کنند. هر قدر که ظاهر شود، ممکن است همان مبنا را داشته باشد، مشکل در باور دیگران، آن چه می گویند و اگر برایشان مهم است.
کمک به کسی که دوباره می خواهد اطمینان کند می تواند بسیار دشوار باشد. برای یادگیری چیزهای جدید، باید در معرض تجربیات جدید باشید. شما باید باور داشته باشید که طرف مقابل می داند چه کاری انجام می دهد و به نیت او اعتماد کنید. وقتی اعتماد چیزی است که باید یاد بگیرید، چگونه شروع می کنید؟ این مقاله به بررسی این موضوع می پردازد که مسائل مربوط به اعتماد چگونه به نظر میرسند. یا از کجا میآیند، و برخی نکات و دستورالعملهای کلی برای کمک به افراد برای غلبه بر آن ها را به شما می گوید.
داشتن مشکلات اعتماد به چه معناست؟
آیا تا به حال کسی را ملاقات کرده اید که بگوید کمی OCD دارد؟ این می تواند برای درک این نکته مفید باشد که دوست شما روی چیزهای کوچک خاصی متمرکز است. اما تفاوت بین آن چه که آن ها تجربه می کنند و OCD بالینی بسیار زیاد است. استفاده از این اصطلاح مشکلی نیست، اما درک تفاوت مهم است. با این حال، خط مسائل مربوط به اعتماد کمی مبهمتر است. این امکان وجود دارد که یک درمانگر یا روانشناس حرفه ای تصمیم بگیرد که شما با مشکلات اعتماد شدیدی دست و پنجه نرم می کنید. این توانایی شما را برای عملکرد محدود می کند. همچنین این امکان برای شما وجود دارد که تشخیص دهید بدون کمک حرفه ای با اعتماد به افراد دیگر مشکل دارید. برای کسی که خود تشخیص دهد که دارای مشکلات اعتماد است، ممکن است تشخیص صادقانه ای از ناتوانی آن ها در اعتماد آسان به اوراق قرضه باشد.
معنای داشتن مسائل مربوط به اعتماد می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. شما می توانید با انواع خاصی از روابط یا حتی انواع خاصی از افراد، مشکلات اعتماد داشته باشید. در تمام این انواع، مفاهیم ارتباطی وجود دارد.
- مدام با فرض سوء قصد زندگی می کنند.
- هرگز احساس امنیت نمی کنند
- تردید یا ترس آشکار از ایجاد ارتباطات
- در برابر هر نوع آسیب پذیری مقاوم هستند
- فکر کردن به این که زندگی جای سختی و تنهایی است
- عزت نفس بسیار پایین
مسائل مربوط به اعتماد چگونه ایجاد می شود؟
همه ما در مقطعی با اعتماد یا درد ناشی از عدم صداقت، شاید حتی خیانت دست و پنجه نرم کردهایم. دروغ بخشی از زندگی روزمره است و آسیب های متفاوتی را وارد می کند. مشکلات اعتماد زمانی پدیدار می شوند که این آسیب یا شدید، مکرر، طولانی مدت یا هر ترکیبی از این سه باشد. عامل مهم آسیب جدی به ظرفیت یک فرد برای باور آن چه دیگران می گویند، این است که دیگران نیت خوب و قضاوت شما دارند.
آسیب هایی مانند این می تواند از منابع مختلف ناشی شود و از فردی به فرد دیگر می تواند بسیار متفاوت باشد.
دوران کودکی
سالهای اولیه ما منابع زیادی برای آسیبهای روانی پایدار هستند. بزرگ شدن در خانواده ای که در آن خشم و ترس یک هنجار بودند، می تواند عمیقاً مضر باشد. داشتن والدینی که طلاق گرفته اند می تواند باعث ترس دائمی از رها شدن شود. البته، بزرگ شدن در یک خانه بدرفتار به احتمال زیاد باعث مشکلات اعتماد می شود. مسائل مربوط به اعتماد می تواند در خارج از خانه نیز ایجاد شود. بزرگ شدن در یک محله سخت یا خطرناک می تواند اعتماد به ایمنی حتی بیرون رفتن از درب ورودی را سخت کند. اگر جامعه اطراف شما به طور کلی مخاطره آمیز و ناپایدار به نظر می رسد، اعتماد به دیگران ممکن است سخت باشد.
روابط عاشقانه
این که یک شریک عاشقانه به شما خیانت کند یکی از دردناک ترین تجربیات دنیاست. فرقی نمی کند که در این مورد احساس گناه می کردند یا نه. اگر همسری دارید که وارد یک رابطه عاشقانه می شود یا شریکی دارید که مرتباً در مورد چیزهای کوچک به شما دروغ می گوید، نتیجه یکسان است. شما در تلاش هستید که باور کنید شرکای عاشقانه دیگر به شما اهمیت می دهند.
روابط حرفه ای و اعتماد
در مقایسه با خیانت به عزیزان یا دوران کودکی آسیب زا، آسیبی که می تواند از محل کار وارد شود ممکن است جزئی به نظر برسد. با این حال، محیطهای سمی وجود دارد که توانایی شما را برای داشتن ایمان به دیگران از بین میبرد. ممکن است رئیسی داشته باشید که دائماً کار همه را تضعیف می کند. ممکن است همکاران (هایی) باشند که از دروغ پراکنی و حرف زدن پشت سر مردم لذت می برند. در هر صورت، نتیجه این است که “شما در امان نیستید و دیگران خطرناک هستند.”
مشکلات مربوط به اعتماد چگونه به نظر می رسند؟
اگر خوششانس باشید، افرادی که میشناسید با مشکلات اعتماد در مورد آن صحبت میکنند. اگر این کار را نمی کنند، ممکن است مجبور شوید یاد بگیرید که رفتار آن ها را به عنوان نشانه هایی از چالش آن ها تفسیر کنید.
گرایشات برای کناره گیری
برخی از افراد با مشکلات اعتماد ممکن است به نظر افراد عادی دوستانه به نظر برسند، سپس به طور ناگهانی از تماس خارج شوند.
مشکلات احساسی
برعکس، برخی از افرادی که با اعتماد دست و پنجه نرم میکنند، در لحظات احساسی دچار مشکل میشوند. زیرا اینگونه یاد گرفتهاند که با موقعیتهای دشوار کنار بیایند. این بخشی از این است که چرا آن ها دیگر اعتماد ندارند. آن ها انتظار ندارند دیگران واکنش معقولی نشان دهند.
شخصیت و رفتار در مسايل مربوط به اطمینان
این کار اشکال مختلفی دارد. خجالتی شدید، بیاعتنایی، شخصیتهای جعلی، شخصیتهای آسیب زا، همه اینها و موارد دیگر، روشهایی برای جلوگیری از ایجاد ارتباطات واقعی هستند.
همیشه با سوء ظن پاسخ می دهیم
همان طور که انتظار می رود، وقتی فردی با مشکلات اعتماد رو به رو می شود، به احتمال زیاد انگیزه های دیگران را زیر سوال می برد. حتی پس از دریافت یک توضیح منطقی و واقعی باز هم شک و تردیدهای خود را حفظ خواهند کرد.
چگونه به کسی کمک کنیم بر مشکلات اعتماد خود غلبه کند
اول، درک کنید که تنها کسی که می تواند بر مشکلات اعتماد دوست شما غلبه کند، خود شما هستید. شما می توانید تمام تلاش خود را برای حضور و حمایت از او انجام دهید. اما در نهایت، دوست شما تنها کسی است که می تواند یاد بگیرد که مشکل خود را حل کند. نقش شما کمک کردن است نه شفا دادن آن ها. انجام آن کار به صبر، حضور و یک شبکه پشتیبانی نیاز دارد. غلبه بر آسیب های عاطفی زمان زیادی طول می کشد. درباره منبع ترومای آن ها بیشتر بدانید.