دستیابی به تعادل بین کار و زندگی با راه‌های موثر در خانواده

تعادل بین کار و زندگی یک امر بسیار مهم است. همیشه در خانواده روابط می تواند تحت تاثیر مواردی مثل شغل یا حتی ازدواج های نادرست باشد. زندگی فراز و نشیب های بسیاری دارد که به ما می تواند آسیب برساند. ازدواج برای همه افراد یک فرایند مهم است. همه ما می خواهیم که ازدواج درستی داشته باشیم. هیچ کس دوست ندارد که ازدواجش دچار طلاق شود. خیلی از افراد ازدواج را آسان می پندارند. در صورتی که این یک تفکر اشتباه است.

حال این ارتباط می تواند با یک شخص در مورد کار یا این که برای آشنایی و ازدواج باشد. هر دو مسئله نیازمند رفتار های خاصی است. برای مثال وقتی شما با یک شخص جلسه کاری دارید باید سعی کنید روی همکاری با آن شخص تمرکز کنید. شاید شما حتی زندگی شخصی او را هم ندانید اما باید در زمینه کاری تو را بشناسید. در زمینه ازدواج و رابطه جریان متفاوت است. برای مثال شما باید سعی کنید زندگی آن فرد، خانواده و شخصیت او را بشناسید. در واقع شما باید بدانید که با چه کسی می خواهید وارد رابطه شوید. این کار باعث می شود تا رابطه یا ازدواج شما قوی تر باشد.  در ادامه می خواهیم ببینیم که دستیابی به تعادل بین کار و زندگی با راه‌های موثر در خانواده چگونه است.

پیشرفت در زندگی و تعادل بین کار و زندگی

حال این که بگوییم پیشرفت یعنی چه و این که چگونه می توان آن را از چه مواردی تعریف کرد متفاوت است. در مقاله های قبل در ارتباط با این که دوستی و شادی چگونه می توانند مکمل هم باشند توضیحات کوتاهی دادیم. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی  روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با دستیابی به تعادل بین کار و زندگی با راه‌های موثر در خانواده،  صحبت کنیم.

برقراری تعادل بین والدین و ازدواج سخت است

احتمالاً مردم به شما هشدار داده اند که ازدواج چقدر می تواند سخت باشد. و وقتی اولین کودک شما آمد، احتمال زیادی وجود دارد که مردم در مورد آن به شما هشدار داده باشند. اما، چیزی که بسیاری از مردم در مورد آن به شما نمی گویند این است که برقراری تعادل بین والدین و ازدواج چقدر سخت است. برخی از مشکلات رایجی وجود دارد که با ورود کودکان به ازدواج با آن ها مواجه می‌شوید. اگر می‌خواهید همچنان در رابطه خود محکم بمانید، وقتی فرزندانتان بزرگ می‌شوند و خانه را ترک می‌کنند، نکاتی وجود دارد که می‌تواند به شما در این راه کمک کند.

مشکلات رایج در ایجاد تعادل بین کار و زندگی

زمینه های زیادی وجود دارد که هنگام تلاش برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی، مشکلات به وجود می آید. وقتی یک نوزاد وارد زندگی شما می شود، معمولاً هر دو همسران روی خواب کمتر و برنامه های شلوغ تری کار می کنند. یک دوره سازگاری بزرگ برای یافتن یک حالت عادی جدید وجود دارد. هزینه ها افزایش می یابد، به نظر می رسد زمان کاهش می یابد، و همه چیز شروع به چرخش حول محور بچه ها می کند. در این جا برخی از مسائل رایج دیگر وجود دارد که می تواند منجر به مشکلاتی در روابط شما شود. این زمانی است که والدین وارد تصویر می شوند.

قرار دادن همسرتان در پشت مشکلات

وقتی برای اولین بار با همسرتان ملاقات کردید، احتمالاً تمام توجه شما را به خود جلب کرده بود. شما می خواستید تمام وقت خود را با آن ها بگذرانید و نمی توانستید برای دیدن آن ها صبر کنید. اما وقتی اولین فرزند به دنیا می آید، این می تواند برای بسیاری از زوج ها تغییر کند. به جای این که همسرتان مهم ترین فرد زندگی شما باشد، کودک شما اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. این می تواند باعث ایجاد اختلالات زیادی در ازدواج شود.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

 

فرزند شما به مراقبت و توجه شما نیاز دارد، اما وقتی این کار را با تمام هزینه های همسرتان انجام دهید، راه را برای چند مشکل احتمالی باز می کند:

از دست دادن ارتباط با همسر در صورت عدم تعادل بین کار و زندگی

شما و شریک زندگی تان ارتباط خود را از دست می دهید که می تواند احتمال جدایی شما را افزایش دهد. همسر شما می تواند برای رفع نیازهای خود به دنبال روابطی  خارج از ازدواج باشد.  زیرا در خانه احساس کمبود می کند. فرزند شما می بیند که همه چیز مربوط به اوست و در تلاش است تا در زندگی خود را تطبیق دهد در حالی که این اتفاق برای او نمی افتد. وقتی به یک فرد بدون همراه تبدیل می‌شوید، احساس می‌کنید گم شده‌اید. زیرا تمام زندگی‌تان سال‌هاست که فقط مربوط به فرزندتان بوده است.

راه‌های موثر برای دستیابی به تعادل بین کار و زندگی

آیا تا به حال احساس می کنید که زندگی شما یک عمل شعبده بازی است؟ شما باید کار، زندگی شخصی، توقعات خانواده، سایر وظایف و کارهای روزمره خود را مدیریت کنید. در عین حال به بهترین کار خود و کار روی خودتان ادامه دهید. مطمئناً این کار آسانی نیست، و برای بسیاری از افراد می تواند برای رسیدن به تعادل بین کار و زندگی دلهره آور باشد. کسانی که در انجام صحیح مسئولیت‌های خود شکست می‌خورند، اغلب خود را خسته، فرسوده و ناتوان می‌بینند که هیچ جنبه‌ای از نیازهای زندگی خود را به درستی برآورده نمی‌کنند. کسانی که بیش از حد سخت کار می کنند می سوزند و پیوندها و شادی های معنادار را از دست می دهند. برعکس، کسانی که زمان زیادی را به آرامش می گذرانند، نمی توانند در حرفه خود پیشرفت کنند.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

البته، راه حل این نیست که به هر دو حالت افراطی بروید، بلکه یاد بگیرید که بین این بخش های مختلف دنیای خود تعادل برقرار کنید. بنابراین آن‌ها به خوبی با هم همکاری می کنند. اما چگونه؟ در این‌جا چند راه موثر برای دستیابی به تعادل بین کار و زندگی را برای شما بیان می کنیم.

اولویت های خود را مشخص کنید

اگر در وهله اول نفهمیدید که باید چه چیزی را متعادل کنید، می توانید تعادل بین کار و زندگی داشته باشید. در اینجاست که تعیین اولویت های شخصی شما وارد عمل می شود. اولویت های کلی شما در زندگی چیست؟ اولویت های شما در کار چیست؟ در خانه چطور؟ هرکسی مجموعه‌ای از اولویت‌ها دارد، و هیچ اشکالی ندارد که اولویت‌هایی مشابه بسیاری از افراد را دیگر نداشته باشیم. تنها چیزی که مهم است این است که اولویت های شما برای شما کارساز باشد و شما را به جایی که می خواهید در زندگی برسید برساند.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

در این‌جا چند سوال وجود دارد که باید از خود بپرسید تا بتوانید اولویت های خود را تعیین کنید:

• چه چیزهایی برای من مهم هستند؟
• کدام موارد غیرقابل مذاکره هستند؟
• چه کاری را باید شروع کنم؟
• چه کاری را باید متوقف کنم؟
• کدام کارها را باید ادامه دهم؟
• چه کاری متفاوت باید انجام دهم؟
• بیشتر باید چکار کنم؟
• چگونه می توانم کمتر انجام دهم؟
• این اولویت ها چگونه در خدمت من هستند؟
• آیا این اولویت ها منحرف هستند یا دقیق؟
• چگونه باید اولویت هایم را تنظیم کنم؟

سلامتی خود را حفظ کنید

زمانی که سلامتی شما کامل نباشد، تعادل بین کار و زندگی به سرعت از بین می رود. سلامت جسمی و روانی شما باید در سطح بالایی باشد، در غیر این صورت اثرات منفی را در زندگی شخصی، کار و اوقات فراغت خود خواهید دید. در این‌جا مواردی وجود دارد که باید در زندگی خود بگنجانید که می تواند به حفظ سلامتی شما کمک کند:

ورزش

ورزش منظم می تواند فواید زیادی برای بدن داشته باشد، از بهبود خلق و خو و مثبت اندیشی گرفته تا افزایش امید به زندگی. حداقل سه بار در هفته ورزش کنید یا در مجموع 150 دقیقه ضربان قلب در هفته افزایش یابد.

غذا

شما مجبور نیستید یک رژیم غذایی کامل داشته باشید، اما وعده های غذایی متعادل با ارزش غذایی خوب برای سلامتی شما ایده آل هستند. مطمئن شوید که هر روز صبحانه می خورید تا انرژی لازم برای تامین انرژی در طول روز به شما بدهد. باور کنید یا نه، تحقیقات واقعاً نشان می دهد که مهم ترین وعده غذایی در روز است. کیفیت صبحانه می تواند سلامت روحی و جسمی شما را تعیین کند.

خواب و تعادل بین کار و زندگی

شما باید هر شب بین هفت تا نه ساعت بخوابید. کم خوابی می تواند مشکلات زیادی را در ارتباط با سلامتی ایجاد کند و منجر به عملکرد ضعیف کاری و مشکلات تمرکز شود. خواب زیاد نیز می تواند اثرات مشابهی داشته باشد، باور کنید یا نه طبق مطالعات، هر دو حالت افراطی می توانند خطرات چاقی، مشکلات قلبی عروقی و مشکلات مشابه را افزایش دهند.

از رذایل اخلاقی دوری کنید

مضراتی مانند الکل، دخانیات و مواد مخدر اغلب زمانی که خسته هستید و نیاز به کاهش استرس دارید به سراغ شما می آیند. اما آن‌ها فقط یک فرایند خطرناک هستند. آن‌ها سطح استرس را در دراز مدت افزایش می دهند و به طور معمول می توانند اثرات منفی شدیدی بر بدن داشته باشند. در پایان روز، این بدعت ها فقط به شما آسیب می زند.

مراقبت از سلامتی اهمیت دارد

مراقبت از سلامتی خود به این روش ها می تواند ساده و خودسرانه به نظر برسد. اما تأثیرات مثبتی که به دست می آورید قابل توجه است. به عنوان مثال، شما دریافت می کنید:

• سیستم ایمنی قوی تر
• سطوح انرژی بالاتر
• بهره وری بهتر
• تعامل بیشتر از مغز و بدن شما
• بهبود وضوح ذهنی
• روحیه مثبت بیشتر
• سطوح پایین تر استرس

نه گفتن را یاد بگیرید

در این روزگار، معمولاً از مردم انتظار می‌رود که مردانی باشند که هرگز نه نمی‌گویند و همیشه از همه فرصت‌هایی که برایشان پیش می‌آید استفاده می‌کنند. این می تواند یک راه بسیار خسته کننده برای زندگی باشد. زیرا هرگز به شما استراحتی نمی دهد که احتمالاً به آن نیاز دارید. اما بیان «نه» زمانی که به این کار عادت ندارید ممکن است کمی سخت باشد. در این‌جا چند نکته برای کمک به شما در تعادل بین کار و زندگی وجود دارد.

محدودیت ها و مرزهای خود را بشناسید

همه به مرزها نیاز دارند و افرادی که اغلب مثبت هستند و به همه چیز راضی هستند ممکن است فراموش کرده باشند که آن‌ها را تعیین کنند. قبل از اینکه خود را خسته کنید، آگاه باشید که چقدر می توانید یاد بگیرید. وقتی ذهن شما شروع به پر شدن کرد، از پذیرش هر چیز جدیدی دست بردارید.

عبارت “من نمی توانم” اساسی نیست – به نظر می رسد بهانه ای است که دیگران را به چالش می کشد.