داشتن مشکل با پدر و چگونگی حل آن

خانواده یکی از مهم ترین بخش های زندگی است. اولین مجموعه ای که ما در آن عضویت پیدا می کنیم خانواده است. خانواده ایمن ترین جا برای هر فردی است، البته دوستان خوب می توانند به داشتن روابط مناسب کمک کنند. در جهانی که زندگی می کنیم افراد می توانند موفقیت های خود را با حمایت خانواده بهتر به انجام برسانند. اما گاهی أوقات ممکن است با یکی از اعضای خانواده خود مشکل داشته باشید. برخی از فرزندان ممکن است با مادر یا پدر خود مشکل داشته باشند. این اتفاق به خصوص در سنین جوانی یا در دوران بلوغ بیشتر اتفاق می‌ افتد. روان شناسان می گویند که نوجوانان به علت حضور در سن بلوغ و تغییرات هورمونی دچار رفتار های عجیبی می شوند. یکی از این رفتار ها داشتن مشکل با پدر است. در ادامه می خواهیم ببینیم که داشتن مشکل با پدر و چگونگی حل آن چگونه است.

در مقاله های قبل در ارتباط با این که شادی و خوشبختی چه تاثیری بر ذهنیت افراد دارد صحبت کردیم ما گفتیم که شادی و خوشبختی می تواند بر ذهنیت و جسم افراد تاثیرات بسیار زیادی داشته باشد. شادی انواع مختلفی دارد و واکنشی در بدن است که باعث ایجاد هورمون های خوب در بدن خواهد شد. در ادامه می خواهیم بدانیم که چگونه بر شک خود غلبه کنیم و موفق شویم. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی  روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با داشتن مشکل با پدر و چگونگی حل آن  صحبت کنیم.

داشتن مشکل با پدر” تعریف دقیقی ندارد.

داشتن مشکل با پدر

داشتن مشکل با پدر” تعریف دقیقی ندارد. با این وجود، این جمله عامیانه ای است که نشان می دهد رابطه با پدر در دوران کودکی بر چه کسی در بزرگسالی تأثیر می گذارد.  به ویژه با پدری که غایب است یا از نظر احساسی در دسترس نیست. این اصطلاح غالباً به شکل تحقیرآمیز برای توصیف زنانی استفاده می شود که با مردان مسن تر ملاقات می کنند. شریک جنسی خود را “پدر” می نامند یا هرگونه رفتار جنسی دیگری که ممکن است فردی آن را ناهنجار یا غیر معمول بداند.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

با وجود شیوع اختلالات روانی، با این حال، “داشتن مشکل با پدر ” یک واژه بالینی یا اختلالی نیست. یا این که توسط جدیدترین به روزرسانی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) توسط انجمن روانپزشکان آمریکا تشخیص داده شود. در این مقاله، ما ریشه های این اصطلاح، نظریه روانشناسی مورد اشاره را بررسی می کنیم. و یافته های برخی از تحقیقات تحقیقی در مورد تأثیر مسائل مربوط به پدر را بررسی می کنیم. سپس توجه خود را به این دلیل معطوف می کنیم که این اصطلاح جنسیتی است و چرا نباید باشد. در نهایت، ما با نکاتی به پایان می رسیم که به افراد مبتلا به مشکلات پدر کمک می کند تا بر آن ها غلبه کنند.

آیا روانشناسی واقعی در زمینه داشتن مشکل با پدر وجود دارد؟

در ادامه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.

داشتن مشکل با پدر از کجا آمده است؟

در حالی که دقیقاً مشخص نیست این اصطلاح از کجا نشأت گرفته است. به نظر می رسد از ایده مجموعه نظریه های پدر ناشی شده است، که زیگموند فروید اولین بار به عنوان بخشی از نظریه روانکاوی خود مطرح کرد.

مجتمع های ادیپوس و الکترا

مجموعه پدر تکانه های ناخودآگاهی به دلیل داشتن مشکل با پدر رخ می دهد. این توصیف می کند که مربوط به ایده شناخته شده پیچیده ادیپ است. فروید مجتمع ادیپ را معرفی کرد تا جذابیت یک پسر جوان را برای مادر و احساس رقابت با پدرش توصیف کند. در حالی که کار فروید در ابتدا فقط بر پسران متمرکز بود.  کارل یونگ معتقد بود که دختران می توانند از نظر علاقه والدین جنس مخالف خود با والدین همجنس خود رقابت کنند. او این پدیده را مجتمع الکترا نامید.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

بر اساس نظریه فروید در زمینه رشد روان جنسی، عقده های ادیپوس و الکترا بین سه تا پنج سالگی بوجود می آیند. اگر پیچیدگی تا پایان این مرحله از رشد حل نشود، ممکن است کودکان به والدین جنس مخالف خود ثابت بمانند. بنابراین، پسران به مادر و دختران به تربیت پدر مبتلا می شوند. این در نهایت منجر به مشکلات در روابط بزرگسالان می شود که داشتن مشکل با پدر یکی از آن ها است.

نظریه دلبستگی

اگرچه ایده فروید در مورد مجموعه پدر از درک او از رشد پسرها نشأت می گیرد. اما مفهوم وسیع تر آن جنسیتی نیست. این منجر به نظریه دلبستگی شد. که بر تأثیر روابط بین افراد، به ویژه کودکان و مراقبان آنهاق متمرکز است، نه جنسیت.  جان بولبی، اولین نظریه پرداز دلبستگی، پیشنهاد کرد که سبک دلبستگی فرد در دوران کودکی بر سبک های دلبستگی بزرگسالان تأثیر می گذارد. در نتیجه، کسانی که احساس امنیت می کنند دارای ویژگی خاصی هستند. آن ها دارای سبک دلبستگی ایمن در دوران کودکی هستند. آن ها در بزرگسالی به سبک دلبستگی ایمن خود ادامه خواهند داد.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

داشتن مشکل با پدر

از سوی دیگر، اگر فردی در کودکی به طور ناامن به هم وابسته باشد.  در بزرگسالی یکی از سه سبک دلبستگی ناامن را ایجاد می کند.

انواع سبک های دلبستگی ناایمن و داشتن مشکل با پدر

سبک های دلبستگی ناایمن بزرگسالان عبارتند از:

مضطرب-مشغول

کسانی که دارای سبک دلبستگی مضطرب-مشغول هستند می خواهند به دیگران نزدیک شوند. اما نگرانند که شریک زندگی شان در مواقع نیاز به آن ها نرسد. این می تواند آن ها را وابسته و باعث ایجاد داشتن مشکل با پدر کند.

ترس-اجتناب

کسانی که دارای سبک دلبستگی ترس-اجتناب هستند روابط صمیمی برقرار می کنند.  اما در اعتماد به شریک زندگی خود مشکل دارند. چرا که معتقدند صدمه می بینند. این می تواند آن ها را دور و جدا کند.

طرد کننده- اجتنابی

داشتن مشکل با پدر

کسانی که دارای سبک دلبستگی طردکننده-اجتنابی هستند ویژگی خاصی دارند. آن ها در هنگام داشتن مشکل با پدر ترجیح می دهند از ایجاد روابط نزدیک و چالش های احساسی که به وجود می آورند خودداری کنند. در حالی که بزرگسالان به طور ایمن معتقدند افراد در صورت نیاز به آن ها کمک خواهند کرد. اما بزرگسالان متصل به دو روش به یکی از دو روش رفتار می کنند: آن ها یا سعی می کنند رابطه برقرار کنند اما نگرانند افرادی که از آن ها مراقبت می کنند در کنار آن ها نباشند. یا ترجیح می دهند به هیچ وجه روابط نزدیک ایجاد نکنند. فرض کنید فردی در دوران کودکی رابطه ضعیفی با پدر خود داشته است. در این صورت، این می تواند منجر به دلبستگی ناامن در بزرگسالی شود. که منجر به آن چه به عنوان داشتن مشکل با پدر می شود.

تاثیر داشتن مشکل با پدر و اضطراب دلبستگی

مطالعات نشان داده است که تأثیر رابطه منفی با پدر واقعی است. به عنوان مثال، یک مطالعه رابطه ای بین عدم وجود پدران یا مشارکت کم آن ها در زندگی دخترانشان انجام شد. نتیجه، رفتارهای جنسی پرخطر زنان از جمله مجازات جنسی و نگرش منفی نسبت به آن را نشان داد. در همین حال، مردانی که با پدری که از نظر احساسی دور شده اند، طیف وسیعی از مسائل را گزارش کرده اند. از جمله عدم وجود الگوی مردانه، احساس عدم کفایت مانند عدم اعتماد به نفس یا عزت نفس.

چرا مفهوم داشتن مشکل با پدر جنسیتی است؟

معمولاً روان شناسان می گویند که زنان در نتیجه یک مجتمع حل نشده Electra به پدر متمایل می شوند. این شاید باعث شود تا ایجاد دیدگاه جنسیتی آغاز شود. که اغلب به مفهوم مسائل مربوط به پدر مربوط می شود. با این حال، در حالی که اصطلاح ” داشتن مشکل با پدر” اغلب برای توصیف منفی استفاده می شود. یا حتی برای تمسخر رفتار زنان در روابط استفاده می شود. داشتن مشکل با پدر می تواند بر هرکسی که ممکن است زخم های روانی را از رابطه خود با پدر خود در بزرگسالی تحمل کند ، تأثیر بگذارد.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

داشتن مشکل با پدر در افراد مختلف خود را به شکل متفاوتی نشان می دهد. اما در اصل، افرادی که دارای عقده بد تربیتی توسط پدر هستند به دنبال تأیید از مردان زندگی خود هستند. با این حال، محبوبیت اصطلاح مسائل مربوط به پدر برای توصیف روابط زنان با مردان مشکل ساز است. در واقع می توان از آن برای سرزنش یک زن در مسائل مردان در زندگی استفاده کرد. گفتن این که زنی به جای داشتن شوهر، پدر دارد قضات را مورد قضاوت قرار می دهد. و کسی را که از رابطه تثبیت شده با پدرش صدمه دیده است تحقیر می کند. در نهایت تقصیر بر عهده پدرش است که نتوانسته نیازهای او را برآورده کند.

سخن آخر

داشتن مشکل با پدر

خوشبختانه این ایده که هر جنسیتی می تواند با پدر مشکل داشته باشد امروزه به طور گسترده ای پذیرفته شده است. این امر تا حدی ناشی از فرهنگ موسیقی پاپ است. همانند نمایش تلویزیونی لوسیفر، که اذعان می کند رفتارهای بزرگسالان مردان می تواند تحت تأثیر روابط اولیه ضعیف آن ها با پدران آن ها باشد.

https://www.verywellmind.com/what-are-daddy-issues-5190911

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا