جزئیات احساسات منفی | قسمت سوم
جزئیات احساسات منفی در قسمت سوم سری مقاله های همکده برای شما موارد دیگری را بیان می کند. مرکز مشاوره همکده برای بهبود شرایط روانی شما، مشاوره حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی را ارائه می کند. در ادامه به بررسی نکات دیگری در ارتباط با احساسات منفی می پردازیم.
آیا احساسات منفی می توانند دقت حافظه را افزایش دهند؟
به نظر می رسد که احساسات منفی می تواند به بهبود دقت حافظه ما کمک کند. به نظر می رسد تحقیقات روانشناختی واقعاً از این به عنوان یک مفهوم حمایت می کند. ب احساسات ما توانایی ما را برای دسترسی به اطلاعات «مطابق با خلق و خو» (بنابراین، اطلاعات مرتبط با احساسات خاص) در بانکهای حافظه ما افزایش میدهد. کنسینگر، گاروف-ایتون و شاکتر (2006) دریافتند که شرکتکنندگانی که احساسات منفی را با اشیاء مختلف در مقایسه با اشیاء مرتبط با احساسات خنثی مرتبط میکنند، با دقت بیشتری قادر به یادآوری جزئیات دقیق بصری موارد مرتبط با منفی بودند.
شواهد همچنین نشان دادهاند که احساسات منفی هم برداشتهای فردی ما از زنده بودن حافظه را افزایش میدهد، هم توانایی ما را برای یادآوری برخی جزئیات رویدادهای خاص افزایش میدهد. تصویربرداری از مغز همچنین درگیری را با نواحی پردازش عاطفی مغز و نواحی مربوط به رمزگذاری و بازیابی حافظه مرتبط کرده است.
جزئیات احساسات منفی و انگیزه
تحقیقات جدیدی در حال ظهور است که احساسات منفی را با انگیزه مرتبط می کند. خشم تا حد زیادی احساس اصلی مورد بررسی در این زمینه بوده است، و این احساسی است که مکرراً با تشویق و ایجاد انگیزه برای اقدام در یک سناریوی مشخص مرتبط بوده است، اما تحقیقات بیشتری مورد نیاز است. دانشمندان، Biswas-Diener و Kashdan (2014) ایده «کلیت» را مطرح کردند – که ما را تشویق می کند تا احساسات دشوار یا منفی را به عنوان بخشی از تصویر بزرگتر از شادی کلی ببینیم. آنها به ما آموزش می دهند که نیاز به تغییر است و ما باید بر روی رفتار منفی عمل کنیم تا تغییری ایجاد کنیم که ما را به شادی بیشتر سوق دهد.
این محققان توصیه می کنند که ما باید احساسات منفی خود را به طور سازنده هدایت کنیم تا نیازهای عمیق تر خود را برطرف کنیم و به دنبال نتایج مثبت باشیم. روانشناسی مثبت «موج دوم» از رگه مشابهی پیروی میکند. ایوتزان، هفرون و ورث (2015) به این نتیجه رسیدند که این رویکرد جدید به روانشناسی مثبت، ما را در پذیرش ناملایمات، ناراحتی ها و احساسات منفی به عنوان راهی برای ایجاد انعطاف پذیری بهتر می بیند.
آنها احساسات منفی را بخش مهمی از زندگی معنوی می دانند و در کنار آمدن با احساسات دشوار مانند احساس گناه یا اضطراب، ارتباط عمیق تری با اینکه چه کسی می خواهیم باشیم و چگونه می خواهیم در جهان ظاهر شویم ایجاد می کنیم. در زمینه انگیزش، تحقیقات جالبی در مورد اینکه چگونه احساسات منفی می توانند به ما در رسیدن به اهداف یادگیری کمک کنند، وجود دارد. شواهد اولیه که به این ارتباط نگاه می کنند نشان می دهد که احساسات منفی مانند اضطراب و ترس در زمینه های تحصیلی برای موفقیت مضر هستند.
نقش احساسات منفی و اضطراب امتحان
تحقیقات تاکنون بر اضطراب امتحان و تأثیر منفی آن بر نتایج آزمون متمرکز بوده است (Zeidner, 2014). تحقیقات جدیدتر نشان می دهد که این پیچیده تر از آن چیزی است که به نظر می رسد. محققان دربافتند که یادگیرندگان بزرگسال احساسات منفی را مضر می دانند، آنها در واقع در برخی از سناریوها تأثیر مفیدی دارند. محققان به این نتیجه رسیدند که نقش احساسات منفی پیچیده تر از آن چیزی است که تحقیقات فعلی نشان می دهد.
این آگاهی و درک ما از احساسات منفی است که میتواند منجر به داشتن بهترین مزایا در هر موقعیتی شود. با درک بیشتر، میتوانیم از احساسات منفی خود برای ایجاد انگیزه برای دستیابی به اهداف و یافتن راهحلهایی برای چالشهایی که ممکن است با آن روبرو باشیم، استفاده کنیم.
چگونه می توانیم احساسات منفی خود را به بهترین نحو کنترل کرده و با آنها مقابله کنیم؟
یکی از بهترین راهها برای مقابله با جزئیات احساسات منفی، پذیرش است. همانطور که احساسات منفی مزایایی دارد، مجبور کردن خود به شاد بودن همیشه می تواند برای رفاه کلی عاطفی ما مضر باشد.
پذیرش احساسات منفی، در خود و دیگران، همگی بخشی از انسان بودن است، به ما این امکان را می دهد که برای اینکه چگونه ممکن است خود را نشان دهند و چرا، شفقت بیشتری ایجاد کنیم. به جای اینکه در این ذهنیت گیر کنیم که باید از احساسات منفی اجتناب کرد یا تجربه آنها به نحوی «اشتباه» است، باید بپذیریم که آنها بخشی طبیعی از آنچه هستیم هستند. وقتی این کار را انجام دادیم می توانیم دوباره شروع به تغییر نحوه واکنش کنیم.
نکاتی برای مدیریت، پردازش و پذیرش جزئیات احساسات منفی
همانطور که روانشناسی مثبت بینش بیشتری نسبت به احساسات منفی ما به دست آورده است، همچنین توانسته است استراتژی های متعددی را برای متعادل کردن این احساسات در زندگی روزمره به ما ارائه دهد. سیمز (2017) راههایی را برای پردازش فعالانه و تصدیق احساسات منفی بررسی کرد و با نام اختصاری TEARS of HOPE به مربیگری و راهنمایی افراد کمک کرد. مخفف آن را در ادامه بررسی می کنیم:
آموزش و یادگیری = T
این فرآیند گوش دادن به آنچه بدن شما سعی دارد از طریق ارائه احساسات منفی به شما بیاموزد و معنی آنها را یاد می گیرد. این ایجاد دانش شخصی شما در مورد نحوه پاسخ دادن به حالات عاطفی، تفسیر سیگنال هایی است که بدن شما برای شما ارسال می کند، و تصدیق می کند که آنها هدفی را دنبال می کنند.
ابراز جزئیات احساسات منفی = E
احساسات منفی ما را تشویق می کنند تا آنها را ابراز کنیم. آنها احساسات بسیار عملی هستند. بخش بیان و فعال کردن مخفف شما را تشویق می کند که این موضوع را با صراحت و کنجکاوی کشف کنید. این در مورد افزایش پذیرش غرایز طبیعی شما و قادر ساختن آنها به حضور بدون رنجش است.
پذیرش و دوستی = A
این در مورد دوستی با خود و این است که شما به عنوان یک انسان هستید. بر افزایش پذیرش خود با جملات تاکیدی مثبت تمرکز کنید تا حوزه احساسات منفی خود را وارد فضای پذیرش کنید.
ارزیابی و قاب بندی مجدد = R
هنگامی که شروع به پذیرش کردید که این بخشی طبیعی از شخصیت شماست، می توانید شروع به تمرکز بر تغییر وضعیت و نحوه واکنش خود کنید. فقط به این دلیل که یک احساس منفی به وجود آمده است، به این معنا نیست که باید به گونهای واکنش نشان دهید که برای شما و اطرافیانتان مضر باشد. پذیرش احساسات منفی به معنای پذیرش یا توجیه رفتارهای ضعیف نیست، بلکه ایجاد آگاهی برای خود و دیگران برای ایجاد واکنش های مثبت است.
حمایت اجتماعی در جزئیات احساسات منفی = S
دانستن اینکه احساسات منفی در همه ما وجود دارد، و تقریباً به همین شکل، می تواند منبع فوق العاده ای از شفقت و همدلی برای اطرافیانمان باشد. این نحوه پردازش احساساتمان است که متفاوت است. بنابراین دیدن کسی که در حالت خشم است، با دانستن اینکه او فقط با یک تهدید درک شده برخورد می کند، واقعاً می تواند ما را تشویق کند که با شفقت به او نزدیک شویم، نه اینکه خودمان عصبانی شویم.
خوشبختی لذت بخش = H
این فرآیند گروه بندی تجربیات مثبت با منفی است. از آنجایی که ما راحتتر تجربیات منفی را به یاد میآوریم، میتواند برای ما مفید باشد که آنها را با تجربیات مثبت گروهبندی کنیم تا در دام نشخوارکننده نیفتیم. به این ترتیب، می توانیم انرژی خود را بیشتر بر یادآوری تجربیات مثبت متمرکز کنیم.
حضور و مشاهده در جزئیات احساسات منفی = O
زمانی را صرف مشاهده عکس العمل های خود بدون نادیده گرفتن، سرکوب یا اغراق بیش از حد آنها کنید. از ذهن آگاهی استفاده کنید تا تمرکز خود را به ذهن و بدن خود و اینکه یک احساس خاص در شما ایجاد می کند، جلب کنید. بدون قضاوت در این واکنش ها شرکت کنید.
فیزیولوژی و تغییرات رفتاری = P
همانطور که پاسخ های عاطفی و ذهنی خود را مشاهده می کنید، واکنش های فیزیولوژیکی خود را نیز مشاهده کنید. تمرکز خود را روی تنفس، ضربان قلب خود قرار دهید. تغییرات فیزیولوژیکی خود را که ممکن است یک احساس منفی ایجاد کرده باشد، درک کنید. باز هم، بدون قضاوت به این تغییرات توجه کنید.
E = Eudaimonia
شاید این کلمه ای نباشد که شما با آن آشنا هستید، اما ارزش افزودن به دایره لغات خود را دارد. Eudaimonia یک کلمه یونانی است که در اصل به داشتن روحیه خوب اشاره دارد. این بدان معنی است که شما حالتی از وجود شاد، سالم و مرفه پیدا کردید. یاد گرفتید که در کارهایی شرکت کنید که به رفاهیات کلی شما منجر می شود. این بدان معناست که شما فعالانه در تلاش برای احساس اصالت در هر کاری هستید.
تکنیک های مدیریت و پردازش جزئیات احساسات منفی
نکات زیر به شما در مدیریت و پردازش احساسات منفی کمک می کنند:
بهترین خود را تصور کنید
اگر احساس میکنید که احساسات منفیتان بهترینها را از شما میگیرند، آنها را به روشهای سالم ابراز نمیکنید یا در رفتارهای نشخوارکننده گیر نمیکنید، یک تکنیک تجسم ساده میتواند به شما کمک کند. به جای تمرکز فقط بر روی احساسات منفی یا کاری که انجام می دهید، به جای آن روی آنچه دوست دارید رفتارتان باشد تمرکز کنید. بهترین نسخه ممکن از شما در آن سناریو چگونه به نظر می رسد؟
آنها چه واکنشی نشان خواهند داد؟ چه خواهند گفت؟ آنها چه احساسی خواهند داشت؟ بعد از آن چه می کردند؟ شما می توانید این کار را به عنوان یک تمرین تصویری ذهنی یا یک تمرین روزانه انجام دهید. وقت گذاشتن یک بار در هفته برای تمرین این کار می تواند نتایج شگفت انگیزی را نه تنها بر روحیه شما، بلکه نحوه نزدیک شدن شما به سناریو دفعه بعد که اتفاق بیفتد، داشته باشد.
تمرین قدرداتی
نشان داده شده است که تمرین قدردانی هم برای گیرندگان و هم برای اهداکنندگان تأثیرات شگفت انگیزی دارد. این تأثیرات تأثیرات طولانی مدتی بر روحیه و درک ما از رویدادها دارند، بنابراین ارزش کمی هزینه کردن را دارد. می تواند در جزئیات احساسات منفی اثر ویژه ای داشته باشد. چه برای یک کار کوچک یا یک کار بزرگ، حضوری، تلفنی، یک نامه یا یک پیام کوتاه ساده. این که به کسی بفهمانید از او قدردانی می کنید یا کاری که انجام داده است، واقعاً می تواند در نحوه درک و پاسخ شما تفاوت ایجاد کند.
تکنیک های تمرکز حواس را کشف کنید
اگر متوجه میشوید که عصبانیت کوتاهی دارید و خشم هیجان منفی شماست (یا اگر متوجه میشوید که همیشه در طیفی از احساسات خشم هستید و مرتباً آزاردهنده هستید) ذهنآگاهی میتواند به تنظیم مجدد آنچه احساس میکنید کمک کند. راهنمایی های TEARS of HOPE را دنبال کنید و وقت بگذارید تا بفهمید چرا ممکن است به این شکل پاسخ دهید. تمرکز حواس می تواند به شما کمک کند فضای اصلی را برای انجام این کار به شیوه ای مثبت پیدا کنید.
واکنش متقابل در مدیریت جزئیات احساسات منفی
آیا تفاوت بین نحوه پاسخگویی و واکنش شما را می دانید؟ عواطف منفی اغلب ما را تشویق می کنند که به یک سناریوی خاص واکنش نشان دهیم. وقتی احساس عصبانیت می کنیم، ممکن است فریاد بزنیم یا فریاد بزنیم. وقتی غمگین می شویم، ممکن است کنار بکشیم و اطرافیانمان را طرد کنیم. گاهی اوقات ما نیاز داریم که بر اساس این انگیزه ها عمل کنیم، اما بیشتر این کار را نمی کنیم. با کاوش در احساسات منفی خود، می توانید درک خود را از نحوه واکنش خود توسعه دهید. در عوض شروع به تغییر آن به روش های مثبت برای پاسخ دادن کنید. می تواند به معنای یادگیری این باشد که اصلاً نیازی به واکنش نیست.