آیا یک فرد می تواند بیش از یک اختلال شخصیت داشته باشد؟
برای بیماران غیرعادی نیست که اختلالات شخصیتی مختلط را نشان دهند یا معیارهای کامل برای دو یا چند مورد را جهت بهبود حال خود رعایت کنند. اختلالات شخصیت، حتی آنهایی که در خوشه های مختلف قرار دارند، اغلب شباهت هایی با علت شناختی دارند. درمان اختلالات شخصیت مختلط نیاز به مداخله همزمان دارد، زیرا شرایط از نظر همزیستی پاتولوژیک می شود. در این مقاله از وب سایت مرکز مشاوره همکده ما به این سوال پاسخ می دهیم که آیا یک فرد می تواند بیش از یک اختلال شخصیت داشته باشد؟ اگر از اختلالات شخصیت زنج می برید، مشاوران ما در اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره در ایران، پاسخگوی شما هستند. مرکز مشاوره همکده ارائه دهنده خدمات حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی می باشد.
آیا یک فرد می تواند بیش از یک اختلال شخصیت داشته باشد؟
بر کسی پوشیده نیست که برخی از اختلالات شخصیت (PDO) شباهت های قابل توجهی دارند. افراد خودشیفته و ضداجتماعی در فقدان همدلی و تمایل به خشم سهیم هستند. افراد با شخصیت مرزی و افراد وابسته ترس عمیقی از رها شدن و رفتار چسبنده دارند. اشخاص با گرایش های اسکیزوئید و اجتنابی از نظر اجتماعی مضطرب و بی ادعا هستند. علیرغم شباهتهای آشکار، تشخیص افتراقی دقیق می تواند منجر به یک اختلال شخصیتی «خالص» شود. با این حال، معمولاً بیماران یک چالش ترکیبی از خود نشان می دهند .مانند ضد اجتماعی بودن با برخی از ویژگیهای PDO پارانوئید، یا در واقع معیارهای کامل برای دو یا چند PDO را برآورده می کنند. خوانندگان آشنا با PDO ها ممکن است متوجه شوند که مثال های بالا هم درون خوشه ای و هم بین خوشه ای هستند.
در واقع، مرزهای خوشه PDO نفوذپذیر هستند. گرانت (2005) خاطرنشان کرد که این امر رایج است، با هر دو ترکیب PDO بین خوشه ای و درون خوشه ای.
دسته بندی های اختلالات شخصیت
در پاسخ به این سوال آیا یک فرد می تواند بیش از یک اختلال شخصیت داشته باشد به دسته بندی های خاصی می رسیم. به طور کلی اختلالات شخصیت در سه چتر یا مضمون مختلف دسته بندی می شوند و مجموعه اختلالات زیر هر چتر یک خوشه نامیده می شود. آنها در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) به شرح زیر مرتب شده اند:
- خوشه A PDO هایی با موضوع نیمه روان پریشی هستند. اینها شامل پارانوئید، اسکیزوتایپال و اسکیزوئید هستند.
- خوشه B PDO هایی با موضوع مشترک رفتار نمایشی / استحقاق / بد خلقی / کنترل ضعیف تکانه هستند. این گروه شامل ضد اجتماعی، مرزی، تاریخی، و خودشیفته است.
- Cluster C PDO هایی با موضوع مشترک اضطراب-افسردگی هستند. در اینجا ما موارد اجتنابی، وابسته و وسواسی-اجباری/کمال گرا را پیدا می کنیم.
اساساً هر خوشه حول یک موضوع سازماندهی شده است و اختلالات مربوط به آنها بیان خاصی از آن موضوع است.
خوشه ها چگونه با هم ترکیب می شوند؟
با توجه به شرایطی که درون خوشهها یک موضوع مشترک دارند، آسانتر می توان دید که چگونه آنها اغلب به راحتی با هم ترکیب می شوند. همین جاست که می توان گفت آیا یک فرد می تواند بیش از یک اختلال شخصیت داشته باشد یا خیر؟ رخداد مشترک درون خوشهای شامل صفات و ویژگیهای اختلاط مانند یک نمایش مختلط مرزی/ خودشیفته یا اجتنابی/وابسته است. همانطور که قبلا ذکر شد، با این حال، خوشه ها، اگرچه قطبیت هایی را در مضامین نشان می دهند، اما دارای مرزهای متخلخل هستند که در ادامه بیشتر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برخی از ارائه های بین خوشه ای متداول عبارتند از خودشیفتگی/ وسواسی-اجباری، مرزی/ اجتنابی و مرزی/وابسته. محققان متداول ترین ترکیب PDO را یافتند. به نظر می رسد بین خوشه های A و C باشد.
با این حال، مهم است که به خاطر داشته باشید که اختلاط و تطبیق PDO ها برای همه ساده نیست. برخی از آن ها آنقدر پررنگ هستند که هیچ چیز دیگری نمی تواند همزمان وجود داشته باشد. به عنوان مثال، یک هیستریونیک که ترجیح می دهد به هر قیمتی در مرکز توجه باشد، در تضاد کامل با اسکیزوئید است، که ذاتا از هرگونه توجه اجتماعی پس می کشد.
چرا اختلالات شخصیت همزمان رخ می دهد؟
اساساً، پسزمینههای مشکلدار که برای یک PDO مناسب هستند، اغلب برای دیگری مساعد هستند و حول موضوع(هایی) که مکمل یکدیگر هستند می چرخند. دو مثال بین خوشه ای زیر را در نظر بگیرید:
PDO های ضداجتماعی و پارانوئید اغلب از تاریخچه های اولیه شکل می گیرند که در آن مشکوک بودن دیگران در محیط خود و جستجوی شماره یک برای بقا ضروری است. متأسفانه، با ظهور آنها در جهان و حتی دور شدن از محیطی که باعث بدگمانی و خود محوری شده است، رویکردهای رابطه ای فوق الذکر، تنها راه هایی که آنها می دانند چگونه با جهان تعامل داشته باشند، به صورت دو وجهی متبلور شده است. سبک بین فردی ناسازگار.
PDO های مرزی و اجتنابی هر دو ترس های باورنکردنی از طرد شدن را در خود دارند که ریشه در تجربیات اولیه بین فردی با چهره های دلبستگی دارد. شاید یکی از والدین خاص در زندگی خود بوده و خارج شده است و زمانی که در دسترس بوده اند، به شدت انتقاد می کردند. صحنه تنظیم شده است: «افرادی که می خواهم به آنها نزدیک باشم، مرا ترک خواهند کرد» (طرحواره اصلی خط مرزی) و «مردم مرا رد می کنند/رها می کنند چون اندازهگیری نمی کنم» (شکل اصلی Avoidant)
اگر، شاید، شکل دلبستگی به سادگی ترک می شد و دیگر خبری از آن نبود، به احتمال زیاد فقط شرط مرزی تکامل می یابد. اگر فقط والد شدیداً انتقادی بود، فقط اجتنابی بود. این ها خود دلیلی است بر دیدگاه مثبت تر به سوال ما که آیا یک فرد می تواند بیش از یک اختلال شخصیت داشته باشد؟
پویایی یک تجربه بین خوشه ای
در ادامه با مثال Borderline/Avoidant، آنچه احتمالاً برای اولین بار مشاهده خواهد شد، ارائه کلاسیک Avoidant است. این فردی است که تمایل به مقایسه منفی خود با دیگران دارد. آنها به شدت دوست دارند اجتماعی شوند، اما معتقدند که نمی توانند قابل قبول باشند. در یک مثال کلاسیک از فرافکنی، آنها فرض می کنند که دیگران نیز فقط کاستیهای آنها را می بینند، پس چرا وقتی آنها فقط ناامید می شوند و احتمالاً خود را گول می زنند، خود را به تعامل بپردازیم؟ بنابراین، فرد اجتنابی در پناه خود زندگی می کند، فقط با کسانی که در یک دایره تنگ هستند و مطمئن هستند که آنها را می پذیرند، خود و زندگی را به اشتراک می گذارند. آنها به ندرت در زندگی پیشرفت می کنند زیرا تصور می کنند که ریسک کردن احتمالاً به شکست ختم می شود و دلیل دیگری بر عدم کفایت آنها خواهد بود.
با این حال، در این زندگی سرپناه، یک ماسک به صورت دورهای از تن بیرون میآید، و واضح است که یک درام موازی در حال پخش است. افراد نزدیک به این شخص احتمالاً متوجه خواهند شد که حس هویت کمی دارند و طلسم هایی از پویایی روابط متلاطم و فشاری وجود دارد. برای مثال، اگر پس از بررسی دقیق، شرکای Avoidant ممکن است یک حرکت مرزی کلاسیک از همگام سازی با علایق، سبک مد و/یا اعتقادات مذهبی شریک را نشان دهند. این نه تنها نوعی احساس هویت ایجاد می کند، بلکه برای بیمار مبتلا به اختلال شخصیت، بیمه ای است در مقابل شریکی که آنها را رد می کند. زیرا آنها آن را این گونه می بینند که “پرندگان یک شکل کنار هم می مانند.”
نشانه هایی از طرد شدن در این افراد
ما در راستای پاسخ به این سوال که آیا یک فرد می تواند بیش از یک اختلال شخصیت داشته باشد یا خیر مثال هایی زدیم. در این بخش نشانه هایی از طرد شدن را بررسی می کنیم. شریک زندگی به نحوی انتظارات بیمار را برآورده نمی کند، که بیمار آن را به عنوان نشانه ای از طرد / رها شدن در انتظار درونی می کند. در این درک از طرد/رها کردن، اجتنابکننده ناگهان یک واکنش مرزی تعیینکننده را نشان میدهد. آنها اکنون از شدت عصبانیت می جوشند. شریک زندگی خود را به شکلی تکانشی و زهرآگین تحقیر می کنند. به آنها اجازه می دهند که بدانند دقیقاً چه فکر می کنند. هرگز نباید از ابتدا با آنها درگیر می شدند.
این ضربه مرگ پیشگیرانه به بیمار اجازه می دهد تا شریک زندگی خود را تا خط پایان شکست دهد و در نتیجه چهره خود را حفظ کند. یعنی ” تو مرا رها نکردی، من تو را رها کردم!”
فعالیت های خودویرانگر
فعالیت های خود ویرانگر برای منحرف کردن حواس فرد مبتلا به اختلال شخصیت ما از درد عاطفی خود انجام می شود، شاید حتی در فعالیت های خودکشی آشکار به اوج خود برسد. درست به فرم مرزی، این نیز به عنوان یک ابزار استفاده می شود. “ببین با من چه کردی!” این باعث میشود که شریک زندگی دوباره آنها را نجات دهد، زیرا چه کسی میخواهد مسئول مرگ کسی باشد؟ توجه نجات دریافتی به فرد مبتلا به اختلال شخصیت نشان می دهد که رها نمی شود، بنابراین چرخه را با کاهش ترس اصلی از مرز و اجتناب کننده کامل می کند.
روش های درمانی
این که آیا یک فرد می تواند بیش از یک اختلال شخصیت داشته باشد یا نه خللی در روند درمان ایجاد نمی کند. برخی از محققین مانند سیلوا و همکاران. (2018)، دریافتند که داشتن یک ارائه ترکیبی PDO لزوماً مانعی برای مداخله روان درمانی نیست. صرف نظر از این موضوع، هنگامی که یک درمانگر متوجه شود که بیش از یک PDO در حال بازی است، بهتر است درک کند که چگونه شرایط مکمل/ تحت تأثیر یکدیگر هستند، زیرا ممکن است درمان بیش از حد معمول به یک عمل متعادل کننده تبدیل شود.