چگونه زندگی مشترک خود را نجات دهیم؟
دست و پنجه نرم کردن با مشکلات زناشویی و نجات زندگی مشترک می تواند پروسه ی دلهره آوری باشد و حتی ممکن است ندانید که باید این کار را از کجا شروع کنید. هر ازدواجی با دیگری متفاوت است پس اولین گام مشخص کردن مشکلات مشخصی است که کشمکش زندگی مشترک شما را شکل داده اند. برای پیدا کردن راه حلی برای نجان دادن ازدواج و زندگی مشترک، شما و همسرتان باید بی پرده و البته سازنده با یکدیگر صحبت کنید. در این مرحله باید تمام تلاش خود را به کار بگیرید تا از سرزنش کردن و تهمت زدن به یکدیگر بپرهیزید. بازسازی اتحاد و روابط قبلی زمان بر است پس باید کاملا صبورانه به انجام این کار بپردازید. کمک گرفتن از یک مشاور ازدواج نیز می تواند کمک بسیاری باشد پس از مراجعه کردن به متخصص خجالت نکشید.
بخش اول نجات زندگی مشترک: دلیل ناسازگاری خود را بیابید.
لیستی از تفاوت ها و اختلاف نظرات خود تهیه کنید.
مشکلات ازدواج همیشه به دلیل اختلافات بنیادی مانند خیانت یا دعواهای بزرگ به وقوع نمی پیوندند. اگر ندانید چه چیزی شما را عقب نگاه می دارد نمی توانید رو به جلو حرکت کنید پس نگاهی صادقانه به مشکلات زندگی مشترک خود بیاندازید. سعی کنید کاملا دقیق به این مسئله نگاه کنید و به جای تمرکز روی چیزهایی که شما و همسرتان رویشان اتفاق نظر ندارید، به مسائل مهم تر بپردازید. از خود و همسرتان سوالات متمرکزی بپرسید. برای شروع پرسیدن سوال های زیر می تواند بسیار یاری رسان باشد:
- آیا شما و همسرتان از یکدیگر فاصله گرفته اید؟اهداف، سلایق و آینده نگری متفاوتی نسبت به یکدیگر دارید؟
- آیا نیازهای عاطفی و فیزیکی شما در این رابطه برطرف می شوند؟ نیازهای همسرتان چطور؟
- آیا با یکدیگر ارتباط نمی گیرید؟ یا وقتی یکی از شما در حال صحبت کردن است، دیگری به دقت به حرف هایش گوش می دهد؟ آیا ارتباط کلامی شما با یکدیگر تنها به صحبت در مورد مسائل ضروری محدود شده است؟
- آیا با اتفاقات پر استرسی همچون مشکلات در محل کار، مشکلات اقتصادی، بیماری و یا مرگ یکی از عزیزانتان دست و پنجه نرم می کنید؟
مشکلاتی که زمینه ساز مشکلات مهم زناشویی هستند را بیابید.
اگر مشکل شما مورد بسیار مهمی مثل خیانت است، باز هم نیاز دارید که به دنبال مسائل زمینه ساز این امر مهم بگردید. این مسائل را بیابید و آنها را بررسی کنید وگرنه در آینده نیز دچار چنین مشکلاتی خواهید شد.
- فرض کنید که مرتکب خیانتی شده اید. به علاوه ی اینکه باید دوباره اعتماد همسر خود را جلب کنید، باید توانید مشکل اصلی را نیز بیابید. شاید شما در این رابطه نیازهای عاطفی خود را برطرف شده نمی دیده اید که به خیانت تن داده اید.
- در نظر بگیرید که به دنبال مقصر گشتن هیچ گاه نمی تواند به شما کمک کند. به جای اینکه بگویید به این علت که همسرتان نیازهای شما را برطرف نمی کرده است دست به خیانت زده اید، این جملات را به زبان بیاورد: کاری که من کردم اشتباه بوده و کاملا از انجام آن پشیمان هستم. خیلی دوست دارم که دوباره اعتماد تو را بدست بیاورم و راه حلی برای مشکلاتمام بیابم.
نجات زندگی مشترک – به دنبال راه حل های بالقوه ی مشکلاتتان باشید.
با همسر خود بحث کنید و سعی کنید راه حلی مشترک برای مقابله با مشکلات زناشویی خود پیدا کنید. چه کارهایی است که برای نجات دادن ازدواج و زندگی مشترک خود می توانید انجام دهید؟ دقت کنید که هر دو طرف رابطه باید در این راستا گام بردارند و تنها تلاش یکی از آنها کافی نیست.
یک ورق را دو قسمت کنید. روی یکی از قسمت ها کارهایی که شما باید برای حل کردن مشکلات انجام بدهید را یادداشت نموده و روی قسمت دیگر کارهایی که همسرتان باید انجام دهد را بنویسید. از همسرتان نیز بخواهید این کار را انجام دهد و در نهایت لیست های خود را با یکدیگر مقایسه نمایید. برای مثال شاید به این نتیجه برسید که باید کمتر روی شغل و کار خود تمرکز کنید و بیشتر به خانواده بپردازید. شاید باید دستور دادن به همسر خود را متوقف کنید و با وی مهربان تر برخورد کنید.
قول بدهید که کم و کاستی های فردی خود را جبران کنید.
با لحنی سازنده در مورد لیست راه حل های بالقوه ی خود صحبت کنید. بیشتر روی مشکلات قابل حل شدن توسط خودتان تمرکز کنید تا کارهایی که همسرتان باید انجام دهد. همسر شما نیز باید دقیقا روی همین موضوع تمرکز کند. به همسر خود بگویید این مشکلات را باید با یکدیگر حل کنیم. هر دوی ما نیاز به تغییرات داریم و باید در راستای حل شدن مشکلاتمان تلاش کنیم. این لیست کارهایی که باید انجام بدهی نیست. بیا بیش از اینکه روی درخواست کردن از یکدیگر تمرکز کنیم، انرژی خود را روی کارهایی که می توانیم برای بهتر شدن رابطه مان انجام دهیم صرف کنیم.
از یک مشاور ازدواج کمک بخواهید.
یک مشاور می تواند دیدگاهی واقع گرایانه به شما ارائه دهد و با استفاده از این دیدگاه می تواند رابطه خود را قوام ببخشید. از مشاوره رفتن نهراسید چرا که ملاقات با فردی که حرفه اش همین است هیچ ایرادی ندارد. اگر با مشکلات بزرگی همچون خیانت، اعتیاد و یا اهانت طرف مقابل دست و پنجه نرم می کنید، بهترین انتخاب مراجعه به یک مشاور است.
بخش دوم نجات زندگی مشترک: ارتباط برقرار کردن با یکدیگر را بهبود ببخشید.
به جای بحث و جدل به یکدیگر بازخوردهای سازنده بدهید.
همه ی زوج ها از یکدیگر عصبانی شده و به قول معروف سر یکدیگر غر می زنند. با این حال اگر شما و همسرتان همواره با یکدیگر بگو مگو داشته باشید، حضور یکی از شما در کنار دیگری مانند راه رفتن روی لبه ی تیغ می باشد. و این بدین معناست که از یکدیگر دوری خواهید جست. برای حل کردن این مشکل به جای اینکه بگویید: تو هیچوقت به من توجه نمی کنی و رفتارت مشکل دارد. می توانید از جملاتی مانند این استفاده کنید: وقتی که چیزی می گویم و تو جوابم را نمی دهی احساس می کنم به من بی اعتنایی می کنی. خوشحال می شوم اگر بتوانید با یکدیگر با احترام متقابل صحبت کنیم. اگر می خواهید ازدواج و زندگی مشترک خود را نجات دهید، باید محترمانه صحبت کردن با یکدیگر را یاد بگیرید.
به جای فریاد کشیدن کمی تامل کنید و نفس عمیق بکشید.
مهم نیست که چقدر اعصابتان خورد شده باشد؛ سعی کنید اعصاب خود را کنترل کرده و کاری نکنید که بعدا پشیمانی به همراه بیاورد. برای نجات دادن زندگی مشترک خود، هر دو نفر باید احساسات خود را کنترل کنند. به آرامی نفس بکشید، چشمان خود را ببندید و تا ده بشمارید و به خودتان یادآوری کنید که تنها با احترام متقابل است که مشکل حل خواهد شد. هر چقدر هم که سخت به نظر بیاید باید در مقابل تمایل به جنگیدن و داد و فریاد کردن قدرتمند ظاهر شوید. اگر همسرتان در حال فریاد کشیدن است به او بگویید: درک می کنم که عصبانی هستی و من هم دوست دارم داد و فریاد به راه بیاندازم. اما فریاد کشیدن به ما کمک نمی کند. پس بهتر است آرام باشیم و در آرامش در مورد مشکلاتمان حرف بزنیم.
سکوت کردن هیچ مشکلی را حل نمی کند.
سکوت کردن یعنی زمانی که یکی از طرفین رابطه سکوت را به حرف زدن ترجیح می دهد. برای حل مشکلات هر دو طرف باید بتوانند صحبت کنند و اختلاف نظرها را کنار بگذارند. اگر یکی از طرفین یا هر دو طرف سکوت کنند، مشکلات و دغدغه ها هیچوقت حل نخواهند شد. گاهی صحبت کردن راجع به مشکلات سخت شده و نادیده گرفتن یکدیگر بسیار راحت تر به نظر می رسد. اما برای حل مشکلات باید این کار را ممنوع کرده و در مورد مشکلات با یکدیگر صحبت کرد.
البته به خاطر داشته باشید که سکوت کردن برای مدت کوتاهی می تواند بسیار مفید باشد. مثلا بهتر است زمانی که خیلی عصبانی هستید سکوت کرده و حرف زدن راجع به مشکلات را به زمانی دیگر موکول کنید. اما این بدین معنا نیست که باید یکدیگر را نادیده بگیرید. در چنین مواقعی به همسر خود بگویید: فکر می کنم بهتر است مدت زمانی صبر کرده و زمانی که هر دو آرام تر هستیم راجع به این مشکل صحبت کنیم.
از بد تعبیر کردن کارهای همسرتان اجتناب کنید.
به جای اینکه همواره تصور کنید افکار و حرف های همسرتان مخرب هستند، به آنها فرصت بدهید. برای مثال زمانی که همسرتان با شما حرف نمی زند، تصور نکنید که اهمیتی برایش ندارید. شاید سکوت وی به این دلیل باشد که نمی خواهد در عصبانیت چیزی بگوید که بعدا پشیمان شود. تمام تلاش خود را بکنید که به جای پاسخ دادن با خشم، با آنها همدردی کنید. برای مثال اگر همسرتان کمتر با شما صحبت می کند، شاید روز سختی در محل کارش گذرانده است
نجات زندگی مشترک – سعی کنید هر چند وقت یکبار صحبت های اساسی با یکدیگر انجام دهید.
زمانی از روز را به صحبت کردن با همسرتان اختصاص دهید. سعی کنید در این زمان ها تلویزیون، گوشی های موبایل، کار و دیگر مسائل را کنار گذاشته و تنها روی صحبت با وی تمرکز کنید. به جای صحبت کردن راجع به چیزهای ضروری، در این ساعت در مورد نظرات، احساسات، کنجکاوی ها، ترس ها و اهداف خود صحبت کنید. ممکن است کیفیت این گفت و گوها در ابتدا بسیار پایین باشد اما در گذر زمان بهتر خواهند شد.
اگر حس می کنید حرفی برای گفتن ندارید، در طول روز اتفاقات جالبی که برایتان افتاده است را به خاطر بسپارید. این خاطرات می توانند شروع کننده ی خوبی برای صحبت با همسرتان باشند. به علاوه اجازه دهید همسرتان نیز خودش را خالی کرده و از اتفاقاتی که برایش افتاده اند صحبت کند. لازم نیست حتما آنها را نصیحت کنید. همین که سنگ صبور آنها باشید می تواند زندگی مشترک شما را تا حدو زیادی بهبود بخشد.
به جای تمرکز روی گذشته، امروز را دریابید.
شاید استناد به اتفاقی که ده سال پیش افتاده است برای پیروز شدن در یک بحث وسوسه انگیز باشد. اما حل کردن مشکلات زناشویی هیچ ارتباطی با پیروز شدن در این بحث ها ندارد. به جای این کارها سعی کنید منظور خود را با آرامش و منطق منتقل کنید و همه چیز را با مصالحه حل کنید. شاید سخت به نظر بیاید اما سعی کنید آنها را برای اتفاقاتی که در گذشته افتاده اند ببخشید. به جای این کار روی حال و آینده ی زندگی مشترک خود تمرکز کنید.
بخش سوم نجات زندگی مشترک: بازسازی صمیمیت
جنبه های مثبت ازدواجتان را به یاد بیاورید.
به اولین ملاقات، اولین بیرون رفتن، دوران نامزدی، جشن عروسی و یا زمانی که اولین کودکتان متولد شده فکر کنید. یاد بیاورید که در این لحظات مهم چه احساساتی داشته اید. به خودتان یادآوری کنید که با همسرتان چه لحظات نابی را پشت سر گذاشته اید. همین لحظات شما را وادار کرده اند که روی یکدیگر سرمایه گزاری بلند مدت کنید. بازسازی یک رابطه پس از سال ها بی اعتنایی، استرس، جنجال و هر چیز دیگری که ازدواج به همراه می آورد کمی سخت می شود. به یاد آوردن لحظات اساسی زندگی مشترک اما می تواند به شما یادآوری کند که در اولین برخوردها عاشق چه چیزهایی از همسرتان شده بودید.
هر روز کارهای کوچکی برای همسرتان انجام دهید.
کارهای کوچک حتی بیشتر از انجام دادن حرکات بزرگ می توانند تاثیرگزار باشند. پس هر روز نشانه هایی از مهربانی به یکدیگر نشان دهید. از هم تعریف کنید، برای یکدیگر یادداشت های عاشقانه بنویسید و کارهای کوچک دیگری انجام دهید که نشان می دهند برای همسرتان ارزش قائل هستید.
با یکدیگر به جاهای هیجان انگیز بروید.
سعی کنید هر هفته یک روز را برای همسرتان خالی کنید. برای کم کردن احساس ملالت هر بار یک کار هیجان انگیز با یکدیگر انجام دهید. می توانید به یک رستوران جدید بروید، کنسرت رفتن، کوهنوردی و یا سر زدن به یکی از محله های شهر که قبلا به آنجا مراجعت نکرده اید نیز می توانند ایده های جالبی باشند. حتی اگر بچه دارید هم می توانید برای چند ساعت مراقبت کردن از آنها را به فردی بسپارید و این کارها را انجام دهید.
در مورد نیازهای فیزیکی و عاطفی خود صحبت کنید.
به همسرتان بگوید که می خواهید با وی روراست باشید. با او از نیازها و علایق خود سخن بگویید. بگذارید متوجه شوند که می توانند به شما اعتماد داشته باشند و بدون ترس از قضاوت شدن تمام افکار خود را به شما بگویند. شاید اینکه خودتان را آسیب پذیر نشان دهید ترسناک باشد. اما شاید شجاعت اعتراف به این آسیب پذیری همان چیزی باشد که شما و همسرتان نیاز دارید.
از نظر فیزیکی بیشتر به یکدیگر نزدیک شوید.
ساختن یک ارتباط فیزیکی شاید در ابتدا سخت به نظر برسد. پس ابتدا از گرفتن دست های یکدیگر شروع کنید. هر چه بیشتر با همسر خود راحت باشید زندگی بیشتر بر وفق مراد شما خواهد شد. از همسرتان بپرسید که آیا با این کارها راحت هستند؟ برای مثال از او بپرسید دوست دارد دست هایش را بگیرید؟ یا حتی آنها پس از یک روز سخت کاری ماساژ دهید.