تئوری دره Uncanny چیست؟

در زمینه روابط انسان ها موضوعات مختلفی در دنیای روان شناسی مطرح شده است. اصولا روان شناساسن تئوری های مختلفی را در ارتباط با روابط انسان گفته اند. هر کدام از این تئوری ها مربوط به بخش های خاصی از ارتباط انسان با جهان هستی است. برخی از تئوری ها را ممکن است شنیده باشید و از آن ها چیزی را بدانید اما برخی از آن ها به تازگی وارد دنیای روان شناسی شدند. تئوری دره Uncanny چیست؟ موضوع امروز مقاله ما است. این مسئله شادی کمی عجیب به نظر برسد اما از اهمیت بسیاری برخوردار است.

دره Uncanny چیست؟

آندرویدها، آواتارها و انیمیشن ها هدف واقع گرایی افراطی دارند اما در یک شکاف نگران کننده گرفتار می شوند که لقب دره غیر عادی را گرفته است. آن ها بسیار واقع بینانه و واقعی هستند  اما وقتی آن ها را بررسی می کنیم می بینیم کاملاً انسانی نیستند. وقتی یک تصویر رباتیک یا متحرک در این “دره” قرار دارد، مردم تمایل دارند احساس ناراحتی، عجیب بودن، انزجار یا در خود پیچیدن را داشته باشند. دره غیر عادی اصطلاحی است که برای توصیف رابطه بین شکل ظاهری انسان مانند یک جسم رباتیک و واکنش احساسی که از آن برمی انگیزد استفاده می شود.

در این پدیده ، مردم در پاسخ به ربات های انسان نما که بسیار واقع بینانه هستند، احساس ناراحتی یا حتی انزجار می کنند. احتمالاً قبلاً این احساس را تجربه کرده اید. شاید هنگام تماشای یک فیلم انیمیشن CGI یا هنگام انجام یک بازی ویدیویی. انسان متحرک ممکن است تقریباً واقعی به نظر برسد اما این فاصله کم بین به نظر رسیدن “تقریباً انسانی” و “کاملاً انسانی” احساس ناراحتی یا حتی انزجار را برای شما ایجاد می کند. این پدیده برای حوزه رباتیک و هوش مصنوعی تأثیراتی دارد. دستگاه ها و آواتارهای آنلاین که برای کمک به تقلید از لمس انسان ساخته می شوند، در واقع ممکن است باعث بیگانه شدن افرادی شود که از چنین ابزاری استفاده می کنند.

ریشه های این اصطلاح

این اصطلاح برای اولین بار توسط ماساهیرو موری، رباتیک گرای ژاپنی در مقاله ای که در سال 1970 منتشر شد، ابداع و توصیف شد. موری در کار خود، خاطرنشان کرد: به نظر می رسد ربات های او در صورت داشتن ظاهری انسانی جذاب تر هستند. در حققیت طبق بررسی ها نشان داده شده بود، مردم هم ربات های او را هرچه انسانی تر به نظر می رسید جذاب تر می دانستند، اما این فقط تا حد معینی جواب داد. وقتی ربات ها نزدیک به نظر می رسند اما کاملاً انسانی نیستند، افراد احساس ناراحتی یا حتی انزجار می کنند. پس از رسیدن به دره غیر عادی، مردم احساس ناآرامی، آشفتگی و گاهی ترس می کنند.

موری در مقاله اصلی خود در مورد این موضوع توضیح داد: “من متوجه شده ام که، در هنگام صعود به سمت هدف انسانی ساختن ربات ها، علاقه ما به آن ها افزایش می یابد تا زمانی که به دره ای برسیم، که من آن را دره غیر عادی می نامم.” موری برای روشن ساختن این ایده از چند نمونه استفاده كرد. یک ربات صنعتی شباهت کمی به انسان دارد و بنابراین میل ناچیزی را در ناظران ایجاد می کند. از طرف دیگر، یک ربات اسباب بازی شباهت بیشتری به انسان دارد و تمایل به جذابیت بیشتری دارد. وی خاطرنشان کرد یک دست مصنوعی، تمایل دارد در این دره ناآرام دراز بکشد. این مدل می تواند بسیار زنده باشد اما احساس ناراحتی ایجاد می کند.

مثال های از تئوری دره Uncanny

دره غیر معمولی در زمینه های مختلفی قابل مشاهده شده است، از روبات های بسیار واقع گرایانه گرفته تا شخصیت های بازی های ویدیویی انواع آن هستند. برخی از مشهورترین نمونه های دره غیر عادی را می توان در فیلم مشاهده کرد. این مثال ها عبارتند از:

فاینال فانتزی

فیلم 2001 Final Fantasy: The Spirits Within برخی از واقعی ترین انیمیشن های CGI که ​​در آن زمان استفاده شده بود را به نمایش گذاشت. علی رغم تلاش هایی که برای فوق العاده واقع گرایانه جلوه دادن شخصیت های انیمیشن انجام شد، این فیلم بسیار ناگهانی بود. شکست تجاری فیلم در گیشه اغلب به دره غیرمنتظره نسبت داده می شود. به زبان ساده، مردم نمی خواستند فیلم را ببینند زیرا انیمیشن را ناراحت کننده می دانند.

شرک

اکران های آزمایشی اولیه فیلم شرک در پاسخ به شخصیت پرنسس فیونا احساس اضطراب غیرمنتظره ای را در کودکان ایجاد کرد. او به سادگی بیش از حد واقعی بود و باعث می شد بچه ها احساس ناراحتی کنند و حتی ترسیده باشند. در واقع هر وقت که او در صفحه ظاهر می شد بسیاری گریه می کردند. بر اساس پاسخ ها و بازخورد ها، سازندگان فیلم قبل از اکران تئاتر فیلم، ظاهر او را ویرایش کردند تا جلوه ای شبیه به کارتون به او بدهند تا جلوی جلوه عجیب دره را بگیرد.

گربه ها

فیلم اقتباسی گربه ها در سال 2019 شامل گربه های انسان نما بود که به نظر بسیاری از مردم ناراحت کننده بود. در حالی که گفته می شود برخی این اثر را طنز آمیز می دانند، دیگران گزارش می دهند که کاملاً آن ها را ناراحت کرده است. در شبکه های اجتماعی، بسیاری از بینندگان این فیلم را عجیب، مهیب و حتی کابوس برانگیز توصیف کردند. این واقعیت که فیلم بسیار به جنبش متکی است، ممکن است در واکنش مخاطب نیز نقش داشته باشد.

موری پیشنهاد کرده است که با افزودن حرکت می توان اثر دره غیر عادی را تقویت کرد و در این حالت، فیلم شامل حرکات شبیه انسان و همچنین حرکات گربه مانند است که باعث گیج شدن بیشتر بیننده می شود.  در این مثال ها و مثال های دیگر، نزدیک بودن به انسان از لحاظ ظاهری باعث ایجاد انس با شخصیت ها در بینندگان نمی شود. وقتی شخصیت ها به دره ناآرامی سقوط می کنند ، مردم در عوض شخصیت ها را سرد، خالی و بی روح می دانند.

توضیحات احتمالی در ارتباط با دره غیر عادی

تعدادی از توضیحات پیشنهادی در مورد اینکه چرا مردم اثر دره ناخوشایند را تجربه می کنند وجود داشته است، اما هیچ اجماع روشنی در این باره به دست نیامده است. برخی از نظریه ها بیولوژیکی بودن این پدیده را مطرح می کنند، در حالی که برخی دیگر بیان می کنند که توضیحات فرهنگی نیز وجود دارد. موارد زیر برخی از عواملی است که ممکن است نقش داشته باشد.

گنگ بودن در تئوری دره Uncanny

مقاله ای در سال 2016 نشان داد که احساس “خزش” اغلب ناشی از احساس ابهام است. وقتی چیزهایی را می بینیم که تقریباً کاملاً انسانی نیستند، تنشی ایجاد می کند که احساس ناخوشایندی ایجاد می کند. از چنین جلوه هایی گاهی اوقات سو استفاده می شود تا ترس و وحشت در فیلم ها افزایش یابد. به عنوان مثال، فیلم های ترسناک، اغلب خصوصیات انسانی را به موجودات غیر انسانی از جمله عروسک (آنابل) و دلقک (آن) تزریق می کنند تا مخاطبان را به وحشت اندازند.

عناصر ناسازگار

تحقیقات همچنین نشان داده است که وقتی عناصری که به طور معمول با هم وجود ندارند، برای مردم مزاحمت ایجاد می کنند. به عنوان مثال، مقاله ای که در سال 2011 منتشر شد نشان داد که گرچه مردم توسط روبات هایی با صدای “ربات” یا افراد با صدای انسان ناراحت نمی شوند، اما آن ها احساس می کنند که توسط ربات هایی با صدای انسان خسته شده اند. این اثر فقط در مورد ربات ها صدق نمی کند، بلکه در انیمیشن های رایانه ای که در آن افراد و حیوانات دیده می شود نیز دیده می شود.

ناسازگاری

حتی در تصاویر بسیار واقع گرایانه، افراد در تشخیص حتی کوچکترین ناسازگاری در یک انسان نمای رباتیک یا متحرک مهارت دارند. واگرایی های نسبتاً جزئی حتی می تواند شخصیت را از واقعی به غیرعادی تبدیل کند. در یکی از نمونه های اصلی موری، یک شخصیت رباتیک وقتی کمی آرام آرام لبخند زد، ناگهان غیرقابل توصیف و بدون مفهوم شد.

پاسخ بقا تئوری دره Uncanny

تئوری دره Uncanny چیست؟

موری و دیگران اظهار داشتند که دره غیر طبیعی پاسخی منفی و تکامل یافته در برابر تهدیدهای احتمالی مرگ و بیماری است. از آن جا که چیزی شبیه انسان است اما کاملاً واقعی نیست، ممکن است همان پاسخی را به وجود آورد که مردم هنگام مواجهه با چیزی مرده یا در حال مرگ احساس می کنند.

عدم قطعیت دسته بندی

نظریه ها همچنین حاکی از آن است که دره ناخواسته ممکن است به دلیل دشواری در تعیین اینکه یک موجودیت به چه گروهی تعلق دارد، وجود داشته باشد، از جمله اینکه یک شکل یک انسان زنده واقعی است یا یک مدل سه بعدی تولید شده توسط رایانه. انسانی و غیرانسانی نشان دهنده دو مقوله جداگانه و جدا از یکدیگر است. بنابراین وقتی چیزی به نقطه ای نزدیک می شود که به نظر می رسد از آن به دیگری منتقل می شود، می تواند احساس ناهماهنگی شناختی را تحریک کند. وقتی افراد اعتقادات متناقضی دارند، احساس ناراحتی روانی می کنند.

در این حالت بین اعتقاد به انسانی بودن موجودیت و اعتقاد به غیر انسانی بودن آن تعارضی وجود دارد. چیزی که به نظر انسان می رسد ممکن است ناگهانی غیرانسانی به نظر برسد. یا حتی ممکن است با مشاهده بیننده به عقب و جلو تغییر کند. نمایش مصنوعی به اندازه کافی واقع گرایانه است که تقریباً شما را گول زند و فکر می کند زنده است. اما واقعیت آن قدر کوتاه است که با انتظارات شما از نحوه رفتار یک فرد زنده واقعی درگیر می شود. این عدم تطابق بین آن چه می بینید و انتظارات شما باعث می شود احساس دوگانگی یا حتی تهدید کنید. به عبارت دیگر، شما را بیرون می کشد.

 

 

منابع
verywellmind.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا