چه ارتباطی بین خودکشی و افسردگی است؟
در این مقاله می خواهیم به ارتباط بین افسردگی و خودکشی واختلالاتی که در فرد به وجود می آید که در نهایت باعث خودکشی می شود بپردازیم. افسردگی یکی از مواردی است که امروزه در تمامی دنیا مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. متاسفانه امروزه اختلال افسردگی از سنین کودکی تا بزرگسالی را در بر می گیرد. اگر شما از اختلال افسردگی رنج می برید یا نشانه هایی از افسردگی را در خود احساس می کنید بهترین کار مراجعه به مرکز همکده، اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره در ایران می باشد. شما می توانید از بهترین متخصصان در این مرکز به صورت حضوری یا مشاوره تلفنی روان شناسی کمک بگیرید.
افسردگی چیست؟
هر گاه فردی دچار یک سری عوامل مانند احساس ناراحتی یا قطع رابطه شود، دچار کمبود روحیه می شود. حتی ممکن است غم و اندوه بدون هیچ دلیل مشخصی بروز کند. افسردگی ، در مقابل ناراحتی معمولی ، با احساس ناامیدی طولانی تر و عمیق تر و وجود برخی علائم مشخص می شود. این تمایز مهم است زیرا در موارد شدید ، افسردگی می تواند تهدید کننده زندگی باشد و نتیجه خودکشی باشد. افراد افسرده همچنین ممکن است نتوانند در حد توان خود عمل کنند. آن ها در درس و مدرسه ضعیف عمل می کنند و در حاشیه های اجتماعی باقی می مانند. افسردگی غالباً نادیده گرفته می شود یا درمان نمی شود. این وضعیت اغلب مانع از برداشتن گام هایی برای کمک به خود افراد می شود. جای تأسف دارد ، چرا که روش های موثری برای مقابله با افسردگی وجود دارد.
علائم افسردگی
هر کسی که تقریباً هر روز هفته یا ماه را بیشتر احساس ناراحتی کند ، ممکن است از نظر بالینی افسرده باشد. افراد افسرده ممکن است یک سری موار را تجربه کنند. که این موارد عبارتند از:
- از دست دادن لذت درهمه فعالیت ها
- احساس خستگی یا کمبود انرژی
- گریه مکرر
- مشکل در تمرکز یا حافظه
- تغییر در الگوی خواب ( خواب زیاد یا خیلی . کم فرد ممکن است شب یا صبح زود بیدار شود و روز بعد احساس آرامش نکند.)
- افزایش یا کاهش اشتها ، همراه با تغییر در وزن
- به طور قابل توجهی کاهش علاقه به رابطه جنسی
- احساس بی ارزشی و خود سرزنشی یا احساس گناه اغراق آمیز
- ایده ها و نگرانی های غیرواقعی (به عنوان مثال ، باور نکردن دیگران، احساس های قضاوت گونه و غیره)
- ناامیدی نسبت به آینده
- افکار خودکشی
چه عواملی باعث افسردگی می شود ؟
شواهد فزاینده ای وجود دارد که نشان می دهد افسردگی تا حدی یک بیماری با پایه بیولوژیکی است. این در افراد با نزدیکان صمیمی که افسرده شده اند بیشتر دیده می شود. تحقیقات در مورد فیزیولوژی سیستم عصبی نشان می دهد که سطح فعالیت انتقال دهنده های عصبی ، مانند نوراپی نفرین و سروتونین ، در افسردگی طولانی مدت تغییر می کنند. به همین دلیل داروهای ضد افسردگی احتمالاً با اصلاح “عدم تعادل شیمیایی” کارمی کنند. یک نوع اختلال دو قطبی وجود دارد( قبلا افسردگی جنون نامیده می شد) ، که با تغییرات خلقی چشمگیر از افسردگی با تحریک پذیری یا سرخوشی و سایر علائم مشخص می شود.
تعدادی از بیماری های جسمی نیز می تواند منجر به افسردگی شود. معاینه توسط یک پزشک ممکن است برای رد علل پزشکی علائم افسردگی مفید باشد. می توانید از مشاوره تلفنی رون شناسی هم بهره ببرید. در حالی که به نظر می رسد افسردگی دارای اجزای بیولوژیکی است ، اما مسلم است که عوامل روانی و اجتماعی نیز نقشی حیاتی دارند. از دست دادن یکی از عزیزان یا ناامیدی ممکن است باعث افسردگی شود. آسیب های گذشته اگر به طور کامل رفع نشوند ، اغلب افراد را در معرض افسردگی قرار خواهند داد. به دلایل پیچیده ، برخی افراد خود را درگیر شیوه های منفی تفکر می کنند که می تواند آن ها را درمعرض افسردگی قرار دهد.
ارتباط بین خودکشی و افسردگی
خودکشی دومین علت اصلی مرگ و میر در جوانان است. افسردگی و بیماری های روانی معمولا یکی از دلایل اصلی خودکشی است. افرادی که احساس درونی خودکشی می کنند ، تحت تأثیر احساسات دردناک قرار می گیرند و مرگ را تنها راه نجات می دانند. آن ها این واقعیت را در ذهن خود دارند که خودکشی یک “راه حل” دائمی برای یک وضعیت موقتی است.
بیشتر افرادی که سعی می کنند خودکشی کنند اما به هر علتی از این اقدام صرف نظر می کنند می گویند خوشحال هستند از این که نمردند. آن ها می توانند به افرادی که قصد خودکشی دارند کمک بیشتری برسانند. هنگامی که فردی قصد خودکشی دارد به طور مکرر به یک فرد نزدیک و قابل اعتماد مانند دوست صمیمی خود تکیه می کند. اما آن شخص ممکن است در صورت عدم وخامت اوضاع به او کمک کند. وقتی خطر زیاد است ، دوستان و اقوام نگران باید با راهنمایی حرفه ای به کمک بپردازند. دوسان می توانند شخص را به مشاوره حضوری یا تلفنی روان شناسی هدایت کنند.
افکار خودکشی
افکار خودکشی ممکن است زودگذر یا مکرر ، منفعلانه (مثلاً “اگر من می مردم چه می شد؟”) یا فعال (به عنوان مثال ، فکر کردن در مورد راه های خودکشی و تهیه یک برنامه) باش. آماده سازی برای مرگ ، مانند دادن اموال یا به دست آوردن اسلحه ، باعث نگرانی شدیدمی شود. بالا رفتن ناگهانی روحیه در یک فرد دلخور می تواند علامت هشدار دهنده ای باشد که قصد دارد خود را بکشد. هر سطح از فکر خودکشی را باید جدی گرفت.
چگونه می توان تشخیص داد که احتمال خودکشی وجود دارد؟
در حالی که طبق گفته روان شناسان پیش بینی خودکشی اغلب دشوار است اما علائم هشدار دهنده ای نیز وجود دارد. این علائم شامل:
- افسرده بودن یا سایر اختلالات روانی
- صحبت مستقیم یا غیرمستقیم در مورد تمایل به مرگ یا “نبودن در زندگی دیگران”
- افزایش انزوای اجتماعی در فرد
- تغییرات چشمگیر در ظاهر و بهداشت
- بخشش داشته های ارزشمند که خود نوعی دیگر از آماده سازی دیگر برای مرگ می باشد.
- تغییر ناگهانی خلق و خوی
در حالی که هر کسی می تواند خودکشی کند ، عوامل خطرناک و خاص دیگری هم وجود دارد که احتمال خودکشی را بیشتر می کند. این علائم شامل:
- اقدام به خودکشی قبلی
- داشتن یک از اعضای خانواده یا دوستی که اخیراً خودکشی کرده است.
- خودکشی های متعدد در جامعه
- دیگر خسارات قابل توجه روحی ، مانند از دست دادن رابطه یا شغل یا فشار از طریق اعتقادات فرهنگی و مذهبی باعث نزدیک شدن بیشتر فرد به خود کشی می شود (به عنوان مثال ، اعتقاد به این که خودکشی تنها راه حل اصلی معضل شخصی است). یکی از اقدامات این گونه افراد برای افزایش انگیزه و کاهش مهارت های ذهنی استفاده بیش از حد در مصرف الکل و مواد مخدر است.
- دسترسی به وسایل خودکشی (به عنوان مثال ، اسلحه ، مقدار قرص)
- عدم تمایل به کمک و یا موانعی برای دسترسی به درمان بهداشت روان
- احساس ناامیدی که در ذهن فرد به وجود می آید.
باورهای غلط در مورد ارتباط بین خودکشی و افسردگی
افرادی که در مورد آن صحبت می کنند این کار را نمی کنند.
تهدید به خودکشی را همیشه باید جدی گرفت. حقیقت این است که تعداد کمی از افراد در تصمیم به کشته شدن یا خود کشی را برای خود عملی می کنند. حتی اگر به خودکشی فکر کنند ، بسیاری از آنها درخواست کمک می کنند. خوشبختانه، این مشکل زیاد حاد نیست. انگیزه های خودکشی ممکن است شدید اما کوتاه مدت باشد. اکثر افرادی که حتی برای مدت طولانی به خودکشی فکر می کنند بهبود می یابند و می توانند از درمان بهره مند شوند.
خودکشی یک تصمیم کاملاً شخصی است.
این استدلال گاهی برای توجیه کردن مورد استفاده قرار می گیرد و یک تصور غلط است ،زیرا خودکشی فقط بر شخصی که می میرد تأثیر نمی گذارد. بر دیگران نیز تأثیر می گذارد.
پرسیدن درباره خودکشی می تواند این ایده را در ذهن کسی جای دهد.
تحقیقات ثابت می کند که پرسیدن شخصی در مورد خودکشی ایده را در ذهن او فرو نمی برد. در حقیقت ، بسیاری از افرادی که افکار خودکشی دارند اغلب وقتی شخصی از آنها توضیحی می خواهد احساس راحتی می کنند. افراد با تفکر خودکشی درگیر یک مبارزه خصوصی با افکار مرگ هستند. صحبت در مورد احتمال خودکشی می تواند تنهایی مبارزه را کاهش دهد و می تواند اولین قدم برای دریافت کمک باشد.
روش های درمانی برای ارتباط بین خودکشی و افسردگی
دوستان و خانواده ممکن است تمام حمایتی را که در موارد خفیف افسردگی لازم است فراهم کنند. اغلب داشتن کسی که بتواند به حرف های فرد گوش دهد نیز می تواند مفید باشد. با این حال ، حضور حتی مراقب ترین و درگیرترین دوستان یا اعضای خانواده نیز ممکن است در موارد شدیدتر افسردگی کافی نباشند. در چنین مواردی ، جستجوی کمک حرفه ای مهم است. متخصصان بهداشت روان که می تونید با آنها مشاوره کنید شامل روانپزشکان، روانشناسان بالینی و درمانگرانی که در سطح کارشناسی ارشد هستند. برخی ممکن است ابتدا از یک پزشک عمومی یا یک مشاور مذهبی کمک بگیرند. هر نوع حرفه ای دیدگاه و تخصص خاص خود را دارد و پزشکان هر نوع تجربه مقابله با افسردگی را دارند.
نکته مهم این است که وقتی علائم شدید و یا طولانی مدت هستند ، از متخصصان مرکز همکده کمک بگیرید. در حقیقت ، حتی اگر علائم شدید نباشند برای جلوگیری از وخیم تر شدن افسردگی کمک گرفتن از متخصصان عاقلانه تراست. شما می توانید از مشاوره تلفنی روان شناسی هم استفاده نمایید. در آخر برخی از افسردگی های متوسط و شدید به داروهای ضد افسردگی پاسخ می دهند. این دارو ها پس از ارزیابی دقیق توسط پزشک و یا به طور کلی توسط روانپزشک تجویز می شوند.