چه چیزی باعث اختلال غذایی من یا عزیزانم می شود (قسمت دوم)
عامل اختلال غذایی را در بخش دوم بررسی می کنیم.
فاکتورهای محیطی
بسیاری از تحقیقات گذشته در مورد اختلالات غذایی خطر فاکتورهای محیطی را بررسی کرده اند. به عنوان یک نتیجه ی کلی می توان گفت در بیشتر موارد این فاکتورها در اختلالات غذایی نقش داشته اند. فاکتورهای محیطی عبارتند از حوادث و چیزهایی که روی زندگی فرد اثر می گذارند، مانند فرهنگ رژیم غذایی، رسانه های اجتماعی، حوادث تلخ در گذشته و تغییرات وزن.
یکی از فاکتورهای محیط که اغلب مواقع در اختلالات غذایی نقش داشته اند رسانه های اجتماعی است. گروهی از محققان دو دسته از دانش آموزان در یک مدرسه را در سال های 1995 و 1998 مورد بررسی قرار دادند، قبل و بعد از رسیدن شبکه های غربی. این گروه محقق دانش آموزان را در نظر داشته و به این نتیجه رسیدند که بعد از آمدن تلویزیون میزان اختلالات غذایی و مشکلات در رفتارهای مربوط به خوردن افزایش یافته و نتیجه ی آن کاهش وزن برای رسیدن به اندام مدل های تلویزیونی بوده است.
البته فرهنگ و جامعه نیز در رفتارهای غذایی برای رسیدن به اندامی ایده آل نقش دارند. با این وجود اینگونه فاکتورهای محیطی نمی توانند کاملا دلیل وجود اختلالات غذایی باشند. اگر اینطور بود صد درصد افرادی که در معرض فاکتورهای محیطی هستند باید دچار اختلال غذایی باشند و ما می دانیم این درست نیست.
تعامل ژن و محیط عامل اختلال غذایی
از آنجایی که هیچکدام از ژن یا فاکتورهای محیطی خودشان باعث اختلال غذایی نمی شوند امروزه گفته می شود شاید اختلالات غذایی نتیجه ی تعامل پیچیده تری از این فاکتورها باشند. حتی زمانی که بیمار یا اعضای خانواده ی او بتوانند یک فاکتور سریع برای این اختلال معرفی کنند باز هم همیشه ترکیبی از فاکتورها وجود دارد. موردی که به عنوان علت اختلال بیان می شود ممکن است مهم ترین محرکی باشد که باعث بروز این اتفاق شده است.
میزان حساسیت ژنتیک می تواند روی شرایطی که فرد در معرض آن قرار می گیرد اثر داشته باشد یا شاید روی واکنش او بر برخی محرک های استرس اثر بگذارد.
مثال های آن می توانند شامل موارد زیر باشند:
- فردی که به طور ژنتیکی مستعد اختلال غذایی است شاید فعالیت هایی مانند خواندن مجله های مربوط به مد یا رفتن به کلاس باله را انتخاب کند، که این ها می توانند باعث تصویر ذهنی منفی شده و در نتیجه تمایل به ورزش و کاهش وزن را زیاد خواهد کرد.
- کسی که به طور ژنتیکی مستعد اختلال غذایی است شاید نسبت به برخوردهای دیگران در مورد وزنش حساسیت بیشتری داشته و واکنش شدیدتری نشان دهد، برای مثال شروع کردن یک رژیم غذایی که باعث یک اختلال شدید برای او خواهد شد.
- نوجوانی که استعداد ژنتیکی برای اختلال غذایی دارد شاید نسبت به دوستان هم سن خود که رژیم می گیرند و بعد ان را کنار می گذارند محدودیت های غذایی طولانی تری برای خود بگذارد.
- کسی که طبع او طوری است که مرتبا بی اشتهایی عصبی دارد (دارای اضطراب و کمال گرایی است) شاید به دنبال انواعی از محیط های اجتماعی باشد که متمایل به این سبک از رژیم غذایی هستند.
وراژن شناسی یا وراژنتیک
رشته ی جدید وراژن شناسی، دانش بررسی علت، چگونگی و زمانی است که ژن ها خود را نشان می دهند و پیچیدگی های بیشتری را بررسی می کند. وراژن شناسی توضیح می دهد که فاکتورهای محیطی خاص چطور روی ظهور ژن ها و حتی خاموش یا روشن شدن برخی ژن ها در نسل بعدی تاثیر دارند. بنابراین می توان گفت استرس والدین نه تنها رفتار آن ها را تغییر خواهد داد بلکه می تواند روی فعال یا غیرفعال بود ژن ها در نسل های بعدی که در معرض این محرک استرس نبوده اند نیز تاثیر داشته باشد.
در مورد اختلال غذایی، شواهدی وجود دارد که هرچه بیمار زمان طولانی تری دچار بی اشتهایی عصبی بوده باشد. احتمال داشتن تغییرات در ژن های او بالاتر خواهد بود. به نظر می رسد سوءتغذیه می تواند برخی ژن ها را فعال یا غیرفعال کند و این روی بروز این اختلال اثرگذار خواهد بود. با این وجود باید دانست تحقیقات وراژن شناسی روی اختلال غذایی در مراحل ابتدایی است.
به طور خلاصه ژن روی خلق و خو و رفتار فرد اثر دارد و در عین حال فاکتورهای محیطی از طریق حلقه های واکنشی پیچیده روی بیولوژیک بدن اثر دارند و بالعکس.
باورهای نادرست در مورد عامل اختلال غذایی
مورد اول: با نگاه کردن به یک فرد می توان فهمید دچار اختلال غذایی است.
حقیقت: افراد زیادی که مبتلا به اختلال غذایی هستند. به نظر سالم می رسند در حالی که خیلی مریض هستند.
اغلب افراد بر این باورند که می توانید تنها با نگاه کردن به یک نفر متوجه وجود اختلال غذایی شوید. علت این است که بیشتر افراد در ذهن خود از یک فرد مبتلا به اختلال غذایی تصوری از یک انسان خیلی لاغر دارند. حقیقت این است که اختلالات غذایی می توانند به شکل های متغیری بوده و روی انسان ها در هر سایزی اثر بگذارند. شاید در ظاهر اصلا به نظر نرسد که این فرد بیمار است.
مورد دوم: خانواده ها مقصر این مشکل هستند.
حقیقت: خانواده ها هیچ تقصیری ندارند. آن ها می توانند در روند درمان بهترین همراه و کمک برای بیمار باشند.
برای سال های زیاد، والدین، خصوصا مادران، به عنوان علت اختلالات غذایی سرزنش می شدند. هنوز هم اعتقاد به این حرف زیاد است. حتی در دنیای مدرن امروزی. اما به خاطر تحقیقات زیاد و تلاش های محققان ما می دانیم این امر حقیقت ندارد. اختلالات غذایی بر اثر تعاملات پیچیده ی ژنتیک و فاکتورهای محیطی ایجاد می شوند. همچنین حالا می دانیم خانواده ها نقش قدرتمندی در یافتن یک راه حل ایفا می کنند.
مورد سوم عامل اختلال غذایی: اختلال غذایی یک انتخاب است.
حقیقت: اختلالات غذایی یک انتخاب نیستند بلکه یک بیماری جدی تحت تاثیر بیولوژیک می باشند.
اختلالات غذایی اغلب به اشتباه به جای بیماری یک انتخاب و خودسری دیده می شوند و یا از عواقب انتخاب عمدی یک رژیم غذایی. با این وجود این اختلالات ریشه ی بسیار پیچیده تری دارند. آن ها تنها یک رژیم غذایی محدود شده نیستند که فرد به راحتی بتواند آن را ترک کند. وزن کم و الگوهای غذایی محدود باعث تغییر عملکرد روانی فرد شده و عمیقا در ذهن او ریشه می کنند.
مورد چهار: اختلالات غذایی بی خطر هستند.
حقیقت: اختلالات غذایی خطر خودکشی و مشکلات سلامت را افزایش خواهند داد.
تمامی اختلالات غذایی، که بی اشتهایی عصبی و اختلال غذایی بینگ نیز جز آن هستند، با خود افزایش خطر مرگ را همراه دارند. مشکلات سلامت می توانند باعث بروز مشکل در تمامی سیستم های بدن شوند. خودکشی نیز علت متداول مرگ افرادی است که از اختلال غذایی رنج می برند.
مورد پنج عامل اختلال غذایی : ژن ها سرنوشت شما را مشخص می کنند.
حقیقت: تنها ژن ها نمی توانند بروز اختلال غذایی را پیش بینی کنند.
وجود یک ژن خاص برای اختلال غذایی هنوز یک گمان است. به احتمال بیشتر چندین ژن متفاوت در درجه های مختلف در تعامل با فاکتورهای محیطی می توانند خطر این اختلالات را برای فرد افزایش یا کاهش دهند.