آیا تاکنون شنیدهاید که کسی به محض اینکه احساسات شما جریحهدار میشود، به شما میگوید: «خیلی حساس شدی؟» برای بسیاری از افراد حساس این جمله نه تنها ناراحتکننده است، بلکه نشانهای از یک الگوی رفتاری گستردهتر است که خودشیفتهها معمولاً کسانی را که حساساند طعمه میکنند.
تحقیقات روانشناسی نشان میدهد که حدود ۰٫۵٪ تا ۱٪ جمعیت عمومی مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته هستند، ولی صفات خودشیفتگی در بسیاری بیشتر دیده میشود. افرادی که تحت تأثیر رفتارهای خودشیفته قرار میگیرند اغلب دچار آسیب روانی، کاهش اعتماد به نفس و احساسی از گمشدن هویت خویش میشوند.
مطالعه بیشتر: از کجا بفهمیم رابطه عاطفی مان به ازدواج می رسد؟
چگونه خودشیفتهها افراد حساس را هدف قرار میدهند؟
افراد حساس و کسانی که واکنشهای عاطفی قویتر نشان میدهند، به جزئیات توجه میکنند و اغلب در مقابل نقد آسیبپذیر هستند. برای خودشیفتهها بهصورت پلی برای مانور و کنترل عمل میکنند.
برچسب خیلی حساس بودن
وقتی حساسیتی نشان میدهید، خودشیفته معمولاً واکنش شما را کوچک میکند: «این موضوع بزرگش کردی»، «باید قویتر باشی»، «نمیتوانی شوخی ببینی». این کار باعث میشود قربانی احساس کند تقصیر اوست نه رفتار فرد مقابل.
تقصیر را به گردن دیگری انداختن
خودشیفتهها معمولاً ویژگیهایی مثل کنترلگری، خودمحوری یا فقدان همدلی را دارند؛ اما آن را بر دیگران میاندازند؛ به قربانی گفته میشود «تو خیلی کنترلگری»، در حالی که خود آنها کنترل را در دست دارند.
نپذیرفتن مسئولیت و نقش قربانی گرفتن
خودشیفتهها موضوع را انکار میکنند، حمله میکنند و نقش قربانی را به خود میگیرند تا مسئولیت رفتار خود را به گردن دیگران بیندازند. قربانی نه تنها باید از متهم بودن دفاع کند، بلکه باید احساس شرمندگی یا گناه نیز داشته باشد.
این شیوهها باعث میشوند افراد حساس در طول زمان احساس شک در نفس و ارزش خود داشته باشند، اعتمادشان به داوری خود کاهش یابد و بیشتر نسبت به انتقاد واکنش نشان دهند و کمتر از خود دفاع کنند.
مطالعه بیشتر: از چشم زخم تا طلسم؛ ریشه های روانی گرایش به خرافات
آمار و تأثیرات روانی حساس بودن در مواجهه با خودشیفتهها
طبق آمار اختلال شخصیت خودشیفته در حدود ۰٫۵٪ جمعیت عمومی منتشر است، ولی صفات خودشیفتگی (نظیر نیاز به تحسین، احساس برتری) در درصد بسیار بیشتری دیده میشود. مطالعات نشان دادهاند که قربانیان سوءاستفاده خودشیفته، پس از مدتی، دچار علائم استرس پس از سانحه روانی (PTSD)، اضطراب، افسردگی، فقدان اعتماد به نفس و سردرگمی هویتی میشوند.
تحقیق در مورد HSPها (Highly Sensitive Persons) نشان میدهد که افراد حساس ممکن است بهصورت آماری نسبت به محرکهای اجتماعی و عاطفی آسیبپذیرتر باشند و اگر در محیطی باشند که خودشیفتهها وجود دارند، احتمال بیشتری دارد که احساس طعمه شدن، سرزنش شدن یا انکار شدن را تجربه کنند.
تأثیرات بلندمدت این تعاملات شامل کاهش سلامت روانی، مشکلات جسمانی مانند بیخوابی، سردرد، افزایش پاسخهای استرس مزمن، و کاهش کیفیت روابط بین فردی میشود.