آیا ارتباط بین بد شکلی بدن و اختلالات خوردن وجود دارد؟

بد شکلی بدن یکی از اختلالاتی است که ممکن است در برخی از افراد وجود داشته باشد. همان طور که گفتیم اختلالات روانی در واقع در مواقعی که شما ممکن است انتظار آن را نداشته باشید یا به علت وجود موارد مختلف در محل کار یا زندگی به وجود میاد. ما هم در ارتباط با اختلالات خوردن و هم در ارتباط با اختلالات بدشکلی صحبت کردیم. به نظر شما آیا ارتباط بین بد شکلی بدن و اختلالات خوردن وجود دارد؟

نکته ای که امروز می خواهیم بدانیم که آیا بین این دو اختلال ارتباط وجود دارد یا خیر؟ برخی از این اختلالات ممکن است در برخی افراد به وجود آمده باشد. یکی از نکاتی که روان شناسان به آن اشاره دارند این است که هر فردی بتواند قبل از این که آیا علائم در او تشدید پیدا کنند خود را درمان کند. هر اختلالی می تواند به علت یک اتفاق ناگوار به وجود آمده باشد. خیلی از افراد به عنوان مثال ممکن است بعد از یک تصادف رانندگی دیگر سوار ماشین نشوند یا این که از سوار شدن به ماشین ترس داشته باشند.

بدشکلی عضلانی نوعی اختلال است که می تواند مردان و زنان را درگیر کند

بدشکلی عضلانی نوعی اختلال است که می تواند مردان و زنان را درگیر کند، اما معمولاً به عنوان مسئله ای شناخته می شود که عمدتا برای مردان، به ویژه بزرگسالان و نوجوانان است. به طور غیررسمی برای برخی “بیگوراکسیا” شناخته می شود، بدشکلی عضلانی با وسواس در لاغری و عضلانی طبقه بندی می شود تا حدی که مضر است. این اختلال می تواند توسط تأثیرات بیرونی مانند رسانه ها (به ویژه موارد مرتبط با تناسب اندام) یا ورزش و عملکرد ایجاد شود. مسائل مربوط به بدشکلی بدن معمولاً در گروه وسواس اجباری قرار می گیرند. با این حال، بدشکلی عضلانی را می توان به عنوان یک اختلال خوردن طبقه بندی کرد.

نکته ای در ارتباط با ارتباط بین بد شکلی بدن و اختلالات خوردن

به طور کلی، بدشکلی عضلانی هنوز به طور کامل توسط جامعه درک نشده و شناخته نشده است. این مقاله با هدف ارائه مختصری از بدشکلی عضلانی به خوانندگان، توضیح دادن دلیل اختلال در خوردن غذا و بحث در مورد گزینه های درمانی و همچنین چگونگی هدایت  در مسیر درست است.

ریشه های دیس مورفیای ( بدشکلی عضلانی) عضلانی

آیا ارتباط بین بد شکلی بدن و اختلالات خوردن وجود دارد؟

در مقایسه با بدشکلی بدن (به عنوان یک چتر عمومی) و موارد مشابه، بدشکلی عضلانی یک شرایط نسبتاً اخیر است. حتی از اوایل زمان، مردم نسبت به ظاهر خود نگران بوده اند، اما دیس مورفی عضلانی تا سال 1990 از نظر بالینی شناخته نشده بود. علیرغم بروز اخیر، بدشکلی عضلانی از حدود سال 1997 مورد مطالعه قرار گرفته است، تا در تلاش برای توضیح بهتر این وضعیت باشد. ما می دانیم که ریختگی عضلات ریشه در ورزش و بدن سازی دارد. بسیاری از ورزش ها بر اهمیت بزرگتر، سریعتر و قوی تر بودن تاکید می کنند. گرچه قدرتمند و مسلط بودن می تواند برای کسانی که می خواهند ورزشکار موفقی شوند مفید باشد، برخی از افراد سعی می کنند در صورت ناکافی بودن، این ویژگی ها را حتی بیشتر بهبود بخشند.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

گرچه ورزش و فعالیت به طور انحصاری مسئول این بیماری نیستند، اما مقادیری که آن ها این اختلال تحت فشار قرار می دهند، از جمله بزرگ و عضلانی بودن، می توانند محرک یا دروازه ورود به مشکل باشند.

تعریف بدشکلی عضلانی

هدف ما بررسی ارتباط بین بد شکلی بدن و اختلالات خوردن است. هنگام بررسی یک مورد احتمالی دیس مورفیای عضلانی، معیارهای خاصی در نظر گرفته می شود. تمایل شدید به بزرگ و عضلانی بودن برای تشخیص کافی نیست. در عین حال باید ارتباط بین بد شکلی بدن و اختلالات خوردن را دانست. در این جا عواملی وجود دارد که پزشک قبل از تشخیص حرفه ای به آن ها توجه می کند:

الف) مشغله این فکر که بدن فرد به اندازه کافی لاغر یا عضلانی نیست. فرد ممکن است ساعت ها را در ورزشگاه یا رژیم بگذراند.

ب) باید حاوی دو مورد از چهار مورد زیر باشد:

غفلت از فعالیت های اجتماعی، شغلی و تفریحی برای حفظ اجباری برنامه تمرین و رژیم غذایی.

ممکن است فردی از افشای بدن خود جلوگیری کند. اگر فرد در چنین شرایطی قرار بگیرد که احساس کند در معرض قرار می گیرد، اضطراب یا پریشانی ممکن است رخ دهد.

مشغله اندازه بدن باعث پریشانی قابل توجه سایر زمینه های زندگی می شود.

با وجود درک خطرات یا عواقب، به تمرین، رژیم و استفاده از مواد ادامه دهید.

ج) مشغله اصلی فرد احساس کوچک یا ناکافی بودن است. برعکس، بیماران با اختلال خوردن در درجه اول زیاد چاق بودن را درگیر خود می کنند.

آیا شخصی را می شناسید که ممکن است دچار بدشکلی عضلانی باشد؟

آیا ارتباط بین بد شکلی بدن و اختلالات خوردن وجود دارد؟

از نظر ظاهری، ممکن است دیس مورفیای عضلانی در افراد، به ویژه مردان، دشوار باشد. این به این دلیل است که داشتن عضله و لاغری به طور کلی با مردانگی و سلامت همراه است. بنابراین، شناسایی شخصی که ممکن است در نگاه اول دچار بدشکلی عضلانی باشد، دشوار است. با این حال، رفتارها و ویژگی های خاصی وجود دارد که ممکن است در افراد مبتلا به بدشکلی عضلانی مشاهده شود. این علائم یا شاخص های بدشکلی عضلانی توسط مربیان ورزشی، متخصصان و پزشکان مشاهده شده است و می تواند فردی را که دچار بدشکلی عضلانی است شناسایی کند:

  • ممکن است فردی حتی در دمای گرم نیز لباس بسیار تنگ یا گشاد بپوشد. اضطراب یا خجالت ممکن است در صورت لزوم درآوردن لباس آشکار شود.
  • نادیده گرفتن یک رژیم تمرینی خاص (مانند تناسب اندام عملکردی یا قدرت) برای اولویت بندی و تمرکز بر روی هایپرتروفی عضلانی، به ویژه بر روی عضلات “نمایش”، مانند قفسه سینه و دوسر.
  • اولویت بندی آموزش نسبت به سایر جنبه های مهم زندگی مانند کار، مدرسه و روابط اجتماعی.
  • استفاده از استروئیدهای آنابولیک و سایر مکمل هایی که ممکن است ناسالم تلقی شوند، مانند آن هایی که برای کاهش سریع چربی طراحی شده اند.
  • استفاده از آینه یا اشیا گ مشابه، برای قضاوت یا انتقاد از فیزیک شخص. فرد ممکن است با درخواست از دیگران برای اظهار نظر و تأیید هیکل خود، به دنبال اطمینان باشد.

نکته ای در ارتباط با ارتباط بین بد شکلی بدن و اختلالات خوردن

حتی اگر فرد به طور منظم در مکان وزنه برداری با شخصی که ممکن است اختلالات نگران کننده داشته باشد نباشد، امکان دیدن برخی از این علائم بدشکلی عضلانی در سایر محیط ها از جمله در خانه و مدرسه وجود دارد. شناسایی علائم این بیماری اولین قدم برای کمک به افراد مبتلا در مسیر درمان است.

چرا بدشکلی عضلانی با اختلال در خوردن غذا ارتباط دارد؟

بر اساس تعریف بدشکلی عضلانی، و همچنین علائم و ویژگی های آن، آشکار است که این یک بیماری وسواسی-اجباری است. در DSM-5 انجمن روانپزشكي آمريكا، اختلال والدين آن، بدشکلی یا دیس مورفیای عضلانی بدن، نيز در گروه “اختلالات وسواس-اجباري و مرتبط” طبقه بندي شده است. با این حال، برای درک کامل این مشکل، باید آن را از زوایای مختلف بررسی کرد.

بدشکلی عضلانی با اختلالات خوردن مقایسه و تضاد شده است

ما می خواهیم ارتباط بین بد شکلی بدن و اختلالات خوردن را بدانیم. در طول تاریخچه این دو، بدشکلی عضلانی با اختلالات خوردن مقایسه و تضاد شده است. در DSM-5، بی اشتهایی عصبی به عنوان یک اختلال خوردن طبقه بندی می شود. به خاطر داشته باشید که بدشکلی عضلانی معمولاً، اما به طور غیررسمی، به عنوان «بیگورکسیا» یا « اختلالات خوردن معکوس» شناخته می شود.

ضمن در نظر گرفتن این اطلاعات، اکنون می توانیم نحوه عملکرد همه آن ها را بررسی کنیم. برای ساخت عضله، معمولاً فرد باید مازاد کالری داشته باشد. به تعبیر دیگر، شما باید کالری بیشتری نسبت به میزان سوزاندن بدن در طول روز مصرف کنید. کالری مازاد و مواد مغذی کلان برای بازسازی عضلات تجزیه شده و رشد آن ها استفاده می شود. در صورت عدم موفقیت، کالری اضافی معمولاً به صورت چربی ذخیره می شود.

برای کاهش وزن و دستیابی به لاغری، فرد باید چه کار کند؟

آیا ارتباط بین بد شکلی بدن و اختلالات خوردن وجود دارد؟

برای کاهش وزن و دستیابی به لاغری، فرد باید برعکس عمل کند و دچار کمبود کالری شود. انجام این کار باعث کاهش وزن می شود زیرا کالری کمتری مصرف می شود. وقتی کسی رژیم را ذکر می کند، این معمولاً روش و هدف است. فردی که علائم دیس مورفیای عضلانی ( اختلال بدشکلی) دارد اغلب با یافتن تعادل کامل عضلانی و لاغری خود که اغلب منجر به احساس عدم کفایت می شود، دست و پنجه نرم می کند. این احساس غالباً منحصر به فرد است و احساسی که دیگران درک می کنند نیست. در حالی که این اختلال دارای ویژگی های وسواسی است، اما نمی توان انکار کرد که برای رسیدن به اهداف، غذا اجباری است و کالری و مواد مغذی آن تمرکز فوق العاده ای برای این افراد است.

میزان کالری در افراد مبتلا به اختلالات خوردن به شدت کاهش می یابد

در حالی که بیمار مبتلا به اختلالات خوردن میزان کالری مصرفی خود را به شدت کاهش می دهد تا بتواند با اضافه وزن یا چاقی مقابله کند یا از آن اجتناب کند، کسی که دچار بدشکلی عضلانی است خلاف این عمل را انجام می دهد. برای بهتر شدن، فرد باید وعده های غذایی زیاد تری بخورد، که ممکن است مفهوم بیورورکسی را توضیح دهد.

 
منابع
betterhelp.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا