چگونه انگیزه درونی ایجاد کنیم

انگیزه ی درونی عمل انجام دادن کاری بدون داشتن هیچگونه ی پاداش خارجی قابل مشاهده است. شما این کار را انجام می دهید. زیرا از ان لذت می برید و برای شما سرگرم کننده است. نه برای اینکه یک فشار یا تشویق بیرونی باعث دنبال کردن آن شده است. مانند یک پاداش یا جریمه ی تاخیر. یک مثال برای انگیزه ی درونی می تواند کتاب خواندن باشد به این دلیل که از مطالعه لذت می برید و به داستان یا هر موضوع دیگری علاقه دارید. نه اینکه مجبورید مطالعه کنید. چون باید برای گذراندن دوره ی خود یک گزارش بنویسید.

تئوری انگیزه ی درونی

چگونه انگیزه درونی ایجاد کنیم | مرکز مشاوره همکده

تئوری های متعدد و مختلفی وجود دارند که با هدف توضیح انگیزه ی درونی و چگونه کار کردن آن هستند. برخی متخصصان باور داردند تمامی رفتارها با پاداش های بیرونی هدایت می شوند، مانند پول، موقعیت یا غذا. در رفتارهایی با انگیزه ی درونی، پاداش شما خود همان فعالیت است.

شناخته شده ترین نظریه برای انگیزه ی درونی در ابتدا بر اساس نیازها و انگیزه های فرد بوده است. گرسنگی، تشنگی و رابطه ی جنسی همه نیازهایی زیستی هستند که با برای زندگی کردن و سالم بودن باید دنبال کنیم. درست مانند این نیازهای زیستی، برخی افراد نیازهایی روانی دارند که باید برای رشد خود در آن به رضایت برسند این ها شامل نیاز برای رقابت، استقلال و وابستگی هستند.

در کنار کسب رضایت برای تمامی این نیازهای روانی پنهان، انگیزه ی درونی شامل دنبال کردن و مشارکت در فعالیت هایی است که برای ما چالش برانگیز، جالب و همراه با پاداشی درونی هستند بدون اینکه هیچ جنبه ای از یک پاداش خارجی را داشته باشند.

انگیزه ی درونی در مقابل انگیزه ی بیرونی

چگونه انگیزه درونی ایجاد کنیم | مرکز مشاوره همکده

انگیزه ی درونی از دورن شما می آید در حالی که انگیزه ی بیرونی از خارج از شما ریشه می گیرد. زمانی که از درون برای چیزی انگیزه دارید در ان فعالیت شرکت می کنید تنها برای اینکه از آن لذت می برید و می خواهید از طریق ان به رضایت شخصی برسید.

زمانی که انگیزه ی بیرونی دارید کاری را انجام می دهید تا به هدایای بیرونی دست یابید. این یعنی در ازای کار خود چیزی دریافت می کنید، مانند پول یا پیشگیری از به دردسر افتادن هایی مثل از دست دادن شغل خود.

  انگیزه ها اهداف
درونی شما فعالیت را انجام می دهید زیرا به دنبال پاداشی درونی هستید. این کار را می کنید زیرا برای شما لذت بخش، شاد و رضایت بخش است. اهداف از درون شما بوده و خروجی ها نیازهای روانی اصلی شما را برآورده می کنند، نیازهایی بری رقابت، استقلال و وابستگی.
بیرونی شما فعالیت را انجام می دهید تا بتوانید در مقابل آن به پاداشی خارجی دست یابید اهداف روی خروجی ها متمرکز بوده و نیازهای روانی پایه ای شما را راضی نمی کند. هدف ها شامل دستاوردهای بیرونی هستند مانند پول، شهرت یا قدرت یا اجتناب از عواقبی که ممکن است همراه ان باشد.

چگونه انگیزه درونی ایجاد کنیم | مرکز مشاوره همکده

مثال هایی از انگیزه ی درونی

شما احتمالا مثال هایی از انگیزه ی درونی را در طول زندگی خود تجربه کرده اید بدون اینکه به ان فکر کرده باشید.

برخی مثال های از انگیزه ی درونی عبارتند از:

  • کارت بازی زیرا از بازی های پرچالش لذت می برید نه برای اینکه بخواهید پول برنده شوید.
  • تمیز کردن خانه زیر از مرتب بودن لذت می برید نه برای اینکه می خواهید همسرتان عصبانی نشود.
  • شرکت در ورزش ها به این دلیل که از ان لذت می برید نه اینکه برای بردن جایزه ی تلاش کرده باشید.
  • یادگیری یک زبان جدید زیرا تجربه کردن چیزهای تازه را دوست دارید، نه برای اینکه در شغل خود به آن نیاز دارید.
  • گذراندن زمانی با یک نفر زیرا از همراهی او لذت می برید نه برای اینکه او می تواند جایگاه اجتماعی شما را بهتر کند.
  • انجام کارهای داوطلبانه زیرا احساس کمال و رضایت می کنید نه چون برای موقعیت خود در کار یا مدرسه به آن نیاز دارید.
  • نقاشی کشیدن یک تصویر زیرا در زمان این کار احساس آرامش و رضایت دارید نه برای فروختن اثر خود و کسب درآمد از آن
  • پذیرفتن مسئولیتی بیشتر در محیط کار زیرا از به چالش کشیده شدن و احساس تکامل لذت می برید نه برای رسیدن به ارتقا شغلی یا درآمد
  • ورزش کردن زیرا از به چالش کشیدن فیزیکی بدن خود لذت می برید نه برای اینکه می خواهید وزن کم کنید یا به تناسب اندامی ظاهری دست یابید.
  • در مسابقه ی دو شرکت می کنید زیرا حس می کنید برای شما آرام بخش است نه برای مبارزه و رسیدن به یک رکورد شخصی و نه برای برنده شدن در رقابت

فاکتورهای انگیزه ی درونی

چگونه انگیزه درونی ایجاد کنیم | مرکز مشاوره همکده

هر فرد متفاوت است و این شامل چیزهایی نیز می شود که به ما انگیزه می دهد و چه دیدگاهی از پاداش ها برای خود داریم. برخی افراد نسبت به دیگران بیشتر انگیزه ی درونی دارند و گروه دیگر بیشتر به دنیال دلایل بیرونی برای کارهای خود هستند.

هردو این ها موثر هستند اما تحقیقات می گویند پاداش های بیرونی باید کم استفاده شوند و علت آن آوردن توجیهات بیش از حد برای کارهایتان است. پاداش های بیرونی اگر خیلی زیاد یا در هر شرایطی استفاده شوند می توانند انگیزه های درونی را بپوشانند. وقتی شما برای رفتاری که قبلا برای شما انگیزه ای درونی بوده است پاداشی خارجی دریافت کید کم کم این هدایا ارزش خود را برای شما از دست خواهند داد. برخی افراد پاداش های بیرونی را اجبار یا رشوه می دانند.

اثر توجیه بیش از حد پاداش های بیرونی موضوع جدیدی برای مطالعه را به دانشمندان الهام کرده و تمرکز آن روی دانش اموزان و چگونه کمک کردن به ان ها برای رسیدن به بیشترین قدرتشان است. متخصصان بیشتر روی این تمرکز دارند که آیا پاداش های بیرونی می توانند اثری مثبت یا منفی روی انگیزه های درونی داشته باشند اما تحقیقات اخیر نشان داده اند پاداش ها می توانند وقتی در ابتدای کار داده شوند مشوقی برای انگیزه های درونی باشند.

محققان بررسی کرده اند چگونه زمان پاداش دادن می تواند روی انگیزه ی درونی اثر داشته باشد. ان ها یافته اند دادن پاداشی در ابتدای کار می تواند برای فرد مفید باشد، نه اینکه صبر کنید تا زمانی که کار کامل شده باشد،  می تواند علاقه و لذت فرد از ان کار را زیاد کند. دادن پاداشی زودهنگام می تواند انگیزه و پایداری فرد به کار را زیاد کند، حتی بعد از زمانی که از دیگر پاداشی بیرونی نباشد.

درک فاکتورهایی که می توانند انگیزه ی درونی را افزایش دهند می تواند کمک کند ببینید این انگیزه چطور کار کرده و چرا می تواند مفید باشد. این فاکتورها عبارتند از:
  • رقابت: رقابت می تواند یک چالش بوده و اهمیت خوب کار کردن ما را بیشتر خواهد کرد.
  • چالش ها: به چالش کشیده شدن به ما کمک می کند بتوانیم در سطحی بهینه به سمت اهدافی بامعنا حرکت کنیم.
  • کنجکاوی: کنجکاوی ما را به سمت کشف چیزهای جدید و یادگیری می کشاند و تنها برای لذت یادگیری و لذت است.
  • شناخت: از نیازهای اصلی و ابتدایی همه ی ما این است که تلاش های ما شناخته شدند دیگران ان را تحسین کرده و از ان راضی باشند.
  • کنترل کردن: این مورد از تمایل درونی ما برای کنترل چیزهایی که اتفاق می افتد و تصمیم هایی که روی خروجی اثر دارند نشات می گیرد.
  • همکاری: همگاری با دیگران نیاز ما برای تعلق داشتن را تامین می کند. زمانی که به دیگران کمک کرده و در کنار هم برای رسیدن به هدفی مشترک تلاش می کنیم احساس رضایت فردی خواهیم داشت.
  • فانتزی ها: فانتزی ها شامل استفاده از تصویرهای خیالی یا ذهنی برای تحریک رفتارهایتان است. یک مثال از آن بازی ای مجازی است که نیاز است در ان به سوالی پاسخ داده یا مشکلی را حل کنید تا بتوانید به مرحله ی بعدی بروید. برخی از برنامه های انگیزه دهنده ی مجازی از روشی مشابه استفاده می کنند.

راه هایی برای افزایش انگیزه ی درونی

چگونه انگیزه درونی ایجاد کنیم | مرکز مشاوره همکده
  • خود کارامدی: بهره وری شما باور خودتان در مورد این است که آیا می توانید به هدف هایی که برای خودتان مشخص کرده اید دست یابید. به بیان دیگر این است که فکر کنیم چیزهایی که برای موفقیت در کارمان نیاز داریم را دریافت کرده ایم.

کار سختی نیست که بتوانید ارتباط میان خودکارامدی را با عزت نفس بالا، کارکرد بهتر و البته بیشتر شدن انگیزه متوجه شوید. کسانی که خود کارآمدی بالاتری دارند به احتمال بالاتر تلاش بیشتری در کار خود خواهند داشت. اهدافی چالش برانگیزتر برای خود مشخص خواهند کرد و بیشتر برای بهبود مهارت های خود گام برخواهند داشت.

  • کارهای خود را با اهدافی بزرگتر مرتبط کنید.

” من می خواهم برای فرستادن انسان ها به ماه کمک کنم. ” این جمله می تواند بسیار الهام بخش باشد، اینطور نیست؟

اینکه بگویید کارهای شما چطور می توانند به دیگران کمک کنند و تاثیری بزرگ در جهان داشته باشد می تواند محرکی قوی و یک انگیزه ی بامعنا برای شما باشد.

  • کارهای داوطلبانه. داوطلب شدن، کمک کردن به دیگران در انجام کارهایی که مرتبط با حرفه ی شما نیست یا منفعتی برای شما ندارد، راهی عالی برای کمک کردن به جهان است. این کار می تواند با ایجاد احساس مهم بودن حتی با حمایت کم، با ارتباط دادن ارزش های دروتی مانند مهربانی و انسان دوستی، به انگیزه ی درونی شما کمک کند.

زمانی که هرگونه توقعات پاداش های بیرونی را حذف کرده و کاری را برای لذت خود و کامل کردن بهبود دیگران انجام می دهید می توانید انگیزه ی درونی حقیقی داشته باشید.

و چه کسی می داند، شاید این احساسات خوب و انگیزه ی درونی شما را در بخش های دیگران زندگی تان کمک کرده و باعث شوند بتوانید ارزش کمک کردن به دیگران و دادن بهترین ها بدون توقع شهرت و ثروت را ببینید.

  • تا زمانی که حس کنید دوست دارید کاری را انجام دهید منتظر نمانید.

شما برای وارد عمل شدن نیازی نیست حتما حس کنید دوست دارید این کار را انجام دهید.

گاهی در ابتدای کار اینطور به نظر می رسد که نمی خواهید کاری را شروع کنید. اما زمانی که کارتان شروع شد شما وارد جریان ان خواهید شد. ایا تا به حال در این موقعیت بوده اید؟

برای مثال بعد از یک روز طولانی در محیط کار حس می کنید اصلا دوست ندارید به باشگاه بروید. به جای اینکه ساعت ها در ذهن خود جنگیده و سعی می کنید دلایلی برای رفتن یا نرفتن بیاورید، بهتر است بروید. به خودتان بگویید که بعدا در مورد ان فکر خواهید کرد. زمانی که وارد باشگاه شدید همین فکرها را برای خودتان تکرار کنید، ناگهان می بینید دیگر احساس خستگی یا بی انگیزه بودن ندارید.

راه دیگر غلبه بر این تعلل ایجاد یک روال و دنبال کردن ان است. وقتی این عادت برای شما ایجاد شد، نگهان می بینید دیگر بیدار شدن شش صبح و رفتن به محل کار برای شما کار سختی نیست. یا اینکه بخواهید روزانه یک ساعت بنویسید. (اگر هدف شما تمام کردن یک کتاب باشد.)

منابع
lifehack.orghealthline.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا