نگاهی درونی به تجربیات نزدیک به مرگ

خیلی از ماها وقتی اسم مرگ را می شنویم می ترسیم. هیچ کس رای نمی توانید پیدا کنید که بگوید من به هیچ وجه از مرگ ترسی ندارم. و شاید این میزان در افراد مختلف کمتر باشد. اما همیشه مقداری ترس وجود دارد. نکته ای که باید در نظر بگیریم این است که مرگ اتفاقی است که دیر یا زود برای هما ما اتفاق می افتد. و چییزی نیست که بخواهیم از آن فرار کنیم. نگاهی درونی به تجربیات نزدیک به مرگ موضوعی است که می خواهیم به آن بپردازیم. برای بهبود شرایط روحی می توانید به مرکز مشاوره همکده مراجعه نمایید. مرکز مشاوره همکده اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره در ایران می باشد. این مرکز ارائه دهنده خدمات حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی می باشد.

نگاهی درونی به تجربیات نزدیک به مرگ

تجربه نزدیک به مرگ از نظر دانشمندان

تجربیات نزدیک به مرگ، به ویژه در بطن فیلم ها و کتاب های معروف که در آن تجربیات خارج از بدن و سایر احساساتی را نشان می دهد که افراد در موقعیت های تهدید کننده زندگی تجربه می کنند، مورد علاقه و محبوبیت روزافزون است. موارد مورد توجه ویژه دو کتاب است که پزشکان در مورد تجربیات نزدیک به مرگ نوشته اند. به عنوان مثال، در “اثبات بهشت، دکتر ابن الكساندر آن چه را كه در كما به مدت يك هفته در اثر بيماري مننژيت به وجود آورده، بازگو مي كند. در همین حال، در “به بهشت ​​و بازگشت” ، مری سی نیل در مورد تجربه نزدیک به مرگ خود هنگامی که در رودخانه پس از یک حادثه قایق سواری غرق می شود، بحث می کند.

هر دو کتاب زمان قابل توجهی را در لیست پرفروش های نیویورک تایمز گذراندند و نشان دادند که این موضوعی است که نه تنها علاقه کشور های مختلف را به خود جلب کرده است، بلکه نیاز به تحقیقات بیشتر توسط جامعه پزشکی دارد. دکتر الکساندر پس از تجربه نزدیک به مرگ، نمودارهای پزشکی خود را مطالعه کرد. به این نتیجه رسید که چنان در کمای عمیق به سر برده است که مغز وی کاملاً خاموش شد. وی معتقد است که تنها راه برای توضیح آن چه تجربه کرده این است که بپذیرد روحش از بدن جدا شده و به دنیایی دیگر سفر کند.

تجربه نزدیک به مرگ چیست؟

از نورهای روشن و گرما گرفته تا جدا شدن از بدن، بازگشت به گذشته و رویارویی با فرشتگان و موجودات دیگر، این ها مواردی است که افرادی که تجربه نزدیک به مرگ داشته اند تجربه می کنند. به علاوه، افرادی که این تجربیات را داشته اند گزارش می کنند که تجربه آن ها نه رویایی بوده و نه توهم بوده است بلکه در عوض واقعی تر از خود زندگی واقعی بوده است. در حالی که این تجربه های نزدیک به مرگ پدیده هایی هستند که به طور گسترده ای شناخته شده اند، افراد زیادی هستند که صحت تجربیات نزدیک به مرگ را زیر سوال می برند.

از نظر منتقدان، داستان های مربوط به تجارب نزدیک به مرگ، یا تجارب خارج از بدن که گاهی اوقات نامیده می شوند، در همان جا با داستان هایی در مورد قدرت های روانی ، poltergeists، آدم ربایی های بیگانگان و دیگر قصه ها رتبه بندی می شوند. باور بسیاری از افراد برای تجربه های نزدیک به مرگ سخت است. با این حال، این تجربیات بسیار زیاد و مستند هستند و کاملاً ساختگی نیستند.

نظریه های مشهور

مغز هم پیچیده و هم ظریف است. به عنوان مثال، اگر اکسیژن حتی به مقدار کمی کاهش یابد، مغز تقریباً سریعاً واکنش نشان می دهد. در نتیجه، بسیاری از دانشمندان معتقدند که تجربیات نزدیک به مرگ نتیجه تغییرات فیزیکی مغز است. مانند کمبود اکسیژن، که در هنگام فشار مغزی یا مرگ رخ می دهد.

از دست دادن اکسیژن

دانشمندان این نظریه را مطرح می کنند که این تجربیات در اثر از دست دادن اکسیژن، مشکلات بی هوشی و واکنش های عصبی شیمیایی بدن به ضربه ایجاد می شود. اما افرادی که می گویند تجربه نزدیک به مرگ داشته اند می گویند این توضیحات ناکافی است و تصدیق آن چه را تجربه کرده اند را توضیح نمی دهند یا حتی به تأیید نزدیک می شوند. واضح است که تجربیات نزدیک به مرگ و همچنین از نظر علمی جذاب نیز هستند. به علاوه، با پیشرفت در مهارت ها و فن آوری های پزشکی، پزشکان اکنون می توانند مردم را حتی بیشتر از آستانه مرگ بازگردانند. بنابراین، به نظر می رسد که افزایش در گزارش تجربیات نزدیک به مرگ قابل قبول باشد.

زنده ماندن در برابر شانس

به عنوان مثال، گزارش هایی از افراد وجود دارد که پس از ساعتها بدون نفس یا نبض ، در برف دفن شده و یا در آب بسیار سرد غوطه ور می شوند، بهبودی کامل می یابند. در واقع جراحان حتی این شرایط را عمداً ایجاد می کنند. آن ها نه تنها بدن بیمار را سرد می کنند یا قلب آن ها را متوقف می کنند تا یک عمل خطرناک انجام دهند، بلکه آن ها سعی کرده اند این روش ها را بر روی بیماران آسیب دیده و حتی به شدت آسیب دیده آزمایش کنند. آن ها  را بین مرگ و زندگی نگه می دارند تا زمانی که زخم هایشان به طور کافی ترمیم شود.

آگاهی از بیهوشی

در نتیجه این ماجرا ها، مردم اغلب داستانی برای تجربه خود دارند. بسیاری از اوقات، پزشکان اغلب این تجارب خارج از بدن را به “آگاهی از بیهوشی” نسبت می دهند. که به گفته آن ها تأثیرات آن در مورد یک بیمار در هر 1000 بیمار است. آگاهی از بیهوشی هنگامی رخ می دهد که بیماران تحت بی هوشی هستند. اما هنوز هم می توانند قفل مکالمه را بشنوند یا در اتاق عمل موسیقی پخش کنند.

آن چه پژوهش می گوید

اولین گزارش های مکتوب از تجربیات نزدیک به مرگ حداقل به قرون وسطی برمی گردد. در حالی که برخی از محققان اصرار دارند که حتی می توان آن ها را در دوران باستان جستجو کرد. در حقیقت، مجله پزشکی Resuscitation گزارشی مختصر از قدیمی ترین توصیف پزشکی شناخته شده از یک تجربه نزدیک به مرگ نوشته شده توسط یک پزشک نظامی فرانسوی در قرن هجدهم منتشر کرد. با این حال گفته می شود بیشتر تحقیقات مدرن درباره تجربیات نزدیک به مرگ در سال 1975 آغاز شده است.

محققان دانشگاه ساوتهمپتون

اگرچه مطالعات عینی بسیار کمی در مورد تجربیات نزدیک به مرگ وجود دارد. اما چندین مورد وجود دارد که بینش اولیه در مورد این تجربیات را ارائه داده اند. به عنوان مثال، دوباره جستجوگران از دانشگاه ساوتهمپتون یک تحقیق بین المللی چهار ساله روی بیش از 2000 بیمار ایست قلبی انجام دادند. نتایج و نتیجه گیری اولیه آن ها در احیا منتشر شد. در طول مطالعه، که به عنوان AWARE (آگاهی در هنگام احیا) نامیده می شد. محققان طیف گسترده ای از آگاهی و تجارب ذهنی مرتبط با ایست قلبی را مطالعه کردند. از 2060 بیمار ثبت نام شده در این مطالعه، 330 نفر زنده مانده و 140 نفر ما می توانیم مصاحبه های ساختاری را درباره خاطرات آن ها از این رویداد کامل کنیم.

 آگاهی در مقابل خاطرات

آن چه محققان کشف کردند این است که نزدیک به 40 درصد از این افراد برخی از آگاهی های مربوط به زمان قبل از احیا یا زمان توقف ضربان قلب را توصیف کرده اند. هر چند اکثر این بیماران هیچ خاطره خاصی از این واقعه نداشتند. آن چه این نشان می دهد این است که بسیاری از افراد در هنگام ایست قلبی فعالیت ذهنی دارند. اما اغلب پس از بهبودی خاطرات خود را از آن فعالیت از دست می دهند. به گفته پزشکان مجری این مطالعه، این می تواند به دلیل آسیب مغزی یا داروهای شبه آرام بخش باشد. به عنوان مثال، کتامین، دارویی که اغلب برای آرام بخشی و بیهوشی عمومی استفاده می شود. باعث شده است که مردم احساس جدا شدن از بدن و همچنین احساس آرامش یا شادی را احساس کنند.

در حقیقت، وضعیت آرامشی که آن ها با استفاده از کتامین تجربه می کنند اغلب بسیار شبیه تجربه های نزدیک به مرگ است. جالب توجه است، این مطالعه همچنین نشان داد که 46 درصد از افراد خاطرات مربوط به مرگ را تجربه کرده اند که با نحوه توصیف تجربیات نزدیک به مرگ سازگار نیستند. در حقیقت، برخی گزارش کردند که ترسیده اند یا احساس می کنند در آب های عمیق کشیده می شوند. فقط 9 درصد افراد تجربه هایی مشابه تجربه نزدیک به مرگ داشته اند و 2 درصد نیز تجربه خارج از بدن از جمله شنیدن و دیدن حوادث را داشته اند.

تجارب بیماران

نگاهی درونی به تجربیات نزدیک به مرگ

در مورد یک بیمار، هوشیاری و آگاهی وجود داشت که به نظر می رسید در طی یک دوره سه دقیقه ای بدون ضربان قلب اتفاق می افتد. محققان این کشف را متناقض دانستند زیرا مغز معمولاً ظرف 20 تا 30 ثانیه پس از توقف قلب متوقف می شود. به نظر نمی رسد تا زمان شروع مجدد قلب دوباره از سر گرفته شود. بنابراین، این واقعیت که ممکن است فعالیت مغزی وجود داشته باشد، نشان می دهد که چیزی در حال وقوع است.

به طور کلی، محققان نتوانستند اعلام کنند که تجربیات نزدیک به مرگ با اطمینان کامل اتفاق می افتد. به همین ترتیب، گروه كوچكی وجود داشتند كه تجربه های خود را گزارش می كردند و قادر به تعیین واقعیت یا معنای تجربیات بیماران نبودند. بیماران اظهار داشتند که عباراتی مانند مرگ نزدیک و تجارب خارج از بدن ممکن است برای توصیف تجربه واقعی مرگ و آن چه در مغز اتفاق می افتد کافی نباشد. سرانجام، آن ها پیشنهاد می كنند كه مطالعات آینده باید متوقف بر ایست قلبی باشد. كه از نظر زیست شناختی مترادف با مرگ است.

 

 

منابع
verywellmind.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا