آیا کودکان می توانند تفاوت بین فانتزی و واقعیت را درک کنند؟
تفاوت بین فانتزی و واقعیت می تواند چه در کودکان و چه در بزرگسالان وجود داشته باشد. گاهی اوقات افرادی را می بینیم که از واقعیت دور هستند. البته ایجاد رویا یا خیال تا اندازه مشخص مفید است. تربیت فرزندان اهمیت بسیار زیادی دارد. تاثیرات دهنی این فرآیند می تواند برای همه افراد خطرناک باشد. حتی ممکن است والدین را زیر فشار بذارد. برای همین امر پدر و مادر ها باید بدانند که مدیریت رفتار یا روش انضباط خشن شیوه مناسبی نیست. گاهی اوقات ما خیلی از افراد را در جامعه می بینیم که حتی در بهترین شرایط هم ناامید هستند.
این موارد می تواند به علت فشار های زیادی در کودکی باشد. پزشکان و روان شناسان می گویند که دوران کودکی بسیار مهم و حیاتی است. متاسفانه خیلی از افراد و پدر مادران به این دوره اهمیتی نمی دهند. کوچک ترین حرکت یا رفتار اشتباهی می تواند آینده کودک را دچار مشکل کند. یکی از رفتارهایی که در آینده کودک بسیار تاثیر گذار است نظم و انضباط سخت توسط والدین است. نظم و انضباط بسیار عالی است اما تا حد تعادل خودش. در ادامه می خواهیم ببینیم که آیا کودکان می توانند تفاوت بین فانتزی و واقعیت را درک کنند؟
رفتار های کودکان و تفاوت بین فانتزی و واقعیت
این رفتار ممکن است در هر فردی به وجود بیاید. این که بگوییم فرد چه نوع رفتاری را در چه لحظه ای انجام خواهد داد غیر قابل پیش بینی و درست نیست. وقتی یک مشاور با شخص مورد نظر صحبت می کند رفتار های او را تشخیص می دهد. تشخیص رفتار باعث می شود که مشاور بداند چه کاری انجام دهد تا فرد بتواند رفتار خود را مدیریت کند. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با آیا کودکان می توانند تفاوت بین فانتزی و واقعیت را درک کنند، صحبت کنیم.
کشف راه درست برای تربیت فرزندان و تفاوت بین فانتزی و واقعیت
کشف راه درست برای تربیت فرزندان یکی از بزرگترین معضلات والدین است. در حالی که همه ما می توانیم قبول کنیم که کودک آزاری اشتباه است، نظرات در مورد اعمالی مانند آسیب رسانی در واقعیت، فریاد زنی با تهدید یا حتی قرار گیری بچه ها در زمان استراحت متفاوت تر است.
به طور کلی، والدین خشن از تاکتیک هایی مانند پرخاشگری، صدای بلند، احساس گناه، شرمساری و سرزنش استفاده می کنند. اما آخرین تحقیقات می گوید که حتی اگر به نظر می رسد که این شیوه ها در حال حاضر برای اصلاح رفتار کودکان کار می کنند، اثرات بلندمدت آن ارزشش را ندارند. بعلاوه، آکادمی اطفال آمریکا (AAP) به نفع یک رویکرد یادگیری مثبت، از هر دو کتک زدن و فریاد زدن توصیه میکند.
انضباط خشن و تفاوت بین فانتزی و واقعیت
انضباط خشن هر نوع تمرین انضباطی است که به دنبال ایجاد احساس بد در کودک است. این شامل کتک زدن یا سیلی زدن به کودکان است.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
ضرب و شتم و کبودی یک بچه سوء استفاده است. کتک زدن نظم سختی است بیارزش خواندن یک بچه بهطور مرتب، سوء استفاده است. این که به آن ها بگویید از این که پدر و مادر آن ها باشید خجالت میکشید وقتی آن ها کار اشتباهی انجام میدهند، مجازات سختی است.
چگونه بزرگسالان می توانند به کودکان در زمینه تفاوت بین فانتزی و واقعیت کمک کنند؟
کودکان خردسال اغلب در تخیل غوطه ور می شوند و بنابراین، والدین، معلمان و حتی دانشمندان اغلب تصور می کنند که آن ها قادر به تشخیص واقعیت از غیرواقعی نیستند. با این حال، تحقیقات نشان می دهد که کودکان در مورد تفاوت های بین خیال و واقعیت بیش از آن چیزی که برای بزرگسالان به نظر می رسد متفکر هستند. در واقع، کودکان از بسیاری از نشانه های مشابه بزرگسالان برای تصمیم گیری در مورد واقعی بودن یا نبودن چیزی استفاده می کنند. بنابراین در حالی که کودکان خردسال به اندازه بزرگسالان قادر به تشخیص فانتزی از واقعیت نیستند. با پیشرفت رشد و کسب دانش بیشتر در مورد جهان، توانایی بیشتری در انجام این کار پیدا می کنند.
چگونه رشد کودکان بر درک آن ها از تفاوت بین فانتزی و واقعیت تأثیر می گذارد؟
در حدود دو سالگی، بچه ها شروع به تظاهر بازی می کنند. آن ها همچنین به موجودات فانتزی مانند بابا نوئل و خرگوش عید پاک اعتقاد دارند و اغلب دوستان خیالی دارند. و در واقع، کودکان خردسال در تشخیص خیال از واقعیت مشکل دارند. با این حال، بین سنین سه تا ده سالگی، کودکان به تدریج در توانایی خود برای درک تفاوت پیچیده تر می شوند. به عنوان مثال، کودکان پیش دبستانی جوان تمایل دارند باور کنند هر چیزی که در تلویزیون می بینند واقعی است. اما در پنج یا شش سالگی می فهمند که اگر چیزی واقعیت فیزیکی را نقض کند، مانند جلوه های ویژه یا انیمیشن در برنامه های تلویزیونی مورد علاقه آن ها، واقعی نیست.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
بین سنین 5 تا 8 سالگی، علاقه کودکان به بازی وانمودی کاهش مییابد و کمتر به شخصیتهای فانتزی اعتقاد پیدا میکنند. سپس، بین سنین 8 تا 12 سالگی، به طور فزایندهای بر روی واقعگرایی متمرکز میشوند. در واقع به دنبال این هستند که دنیای واقعی را از طریق اسباب بازی ها، بازی ها و سرگرمی های خود درک کنند. در این مرحله، کودکان نسبت به برنامه های تلویزیونی که واقع بینانه به نظر نمی رسند، انتقاد می کنند.
این مسیر را می توان در یک مطالعه درباره درک کودکان از شخصیت های تخیلی تلویزیون مشاهده کرد. تحقیقات نشان داد که شرکت کنندگان 4 ساله معتقد بودند که در یکی از شهرها Big Bird از خیابان Sesame واقعی است. با این حال، شرکتکنندگان 5 تا 6 ساله میدانستند که پرنده بزرگ مردی است که لباسی به تن داشت. زیرا آن ها متوجه شده بودند که این شخصیت واقعیت فیزیکی را نقض میکند.
مطالعاتی در ارتباط با این زمینه
از سوی دیگر، این مطالعه همچنین نشان داد که از آنجایی که یک خانواده خیالی در یک برنامه تلویزیونی اکشن زنده، مانند Dunphys در سریال Modern Family یا Bradys از The Brady Bunch، واقعیت فیزیکی را نقض نمی کند.
کودکان از چه نشانه هایی برای تفاوت بین فانتزی و واقعیت استفاده می کنند؟
تحقیقات نشان داده است که کودکان و بزرگسالان تمایل به استفاده از روشهای مشابه دارند و برای تمایز بین خیال و واقعیت به نشانههای مشابهی تکیه میکنند. این روش ها و نشانه ها در زیر مورد بحث قرار می گیرند.
ارزیابی زمینه های فانتزی در کودکان
وقتی اطلاعات جدیدی به بزرگسالان ارائه می شود، ما صحت آن اطلاعات را بر اساس زمینه ای که در آن پیدا می کنیم قضاوت می کنیم. اگر چه امروزه وقتی منابع اطلاعاتی زیادی وجود دارد که افراد مختلف منابع مختلف را کم و بیش قابل اعتماد ارزیابی می کنند، این موضوع چالش برانگیزتر شده است. اما به طور کلی باید بپذیریم که اگر در مورد کشف موجودات فضایی در وبلاگی بخوانیم. هرگز نشنیدهایم، باید نسبت به اطلاعات شک داشته باشیم. در مقابل، اگر اخباری را در وب سایت ناسا می خوانیم، باید تمایل بیشتری به باور آن داشته باشیم.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
مطالعه ای که شامل کودکان 3 تا 6 ساله بود نشان داد که کودکان زمانی که به آن ها درباره حیواناتی که با آن ها آشنایی نداشتند گفته می شد از سرنخ های زمینه استفاده می کردند.
دانش موجود
یکی دیگر از کارهایی که بزرگسالان هنگام مواجهه با اطلاعات جدید انجام می دهند، مقایسه آن با دانشی است که در حال حاضر داریم. اگر آن چه می دانیم از اطلاعات جدید پشتیبانی می کند، تصمیم می گیریم که قابل قبول باشد. با این حال، اگر اطلاعات بر اساس اطلاعاتی که از قبل در مورد جهان میدانیم منطقی نباشد، آن را نادرست رد میکنیم. تحقیقات مربوط به کودکان بین 5 تا 8 سال نشان داده است که کودکان نیز از دانش موجود خود برای قضاوت در مورد قابلیت اطمینان اطلاعات جدید استفاده می کنند.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
بعلاوه، بزرگسالان تمایل دارند کودکان را با داستانهایی در مورد رویدادهای جادویی و موجودات خارقالعاده سرگرم کنند. همانند گرگهای سخنگو، خانههای ساخته شده از آب نبات، و مردان چاق که از دودکشها پایین میروند و هدیه میدهند(بابانوئل). کریسمس باعث می شود که کودکان تمایل بیشتری به فانتزی داشته باشند. با این حال، با بالغ شدگی و کسب دانش بیشتر، کودکان توانایی بیشتری در تشخیص دقیق فانتزی از واقعیت پیدا می کنند.
ارزیابی تخصصی در زمینه تفاوت بین فانتزی و واقعیت
البته بسیاری از اطلاعاتی که هم بزرگسالان و هم کودکان در معرض آن قرار می گیرند، نتیجه برخورد با افراد دیگر است. با این حال، ما فقط به کسی اعتقاد نداریم. اگر آن را از زبان یکی از آشنایان خود بشنویم، بزرگسالان به احتمال زیاد باور می کنند که نوع خاصی از غذا برای ما خوب نیست. تحقیقات نشان داده است که کودکان نیز همین کار را انجام می دهند. هنگامی که از شرکت کنندگان در مطالعه کودکان خواسته شد تا تصمیم بگیرند که آیا نوع جدیدی از ماهی واقعی است یا نه.