1448

چند رفتاری که می تواند کمبود همدلی را برطرف کند

کمبود همدلی می‌تواند در روابط بین فردی و زندگی مشکل ساز باشد. در رابطه قواعدی وجود دارد که باید رعایت شود. این قواعد می تواند برای افراد مختلف معنای متفاوتی داشته باشد. خیلی از افراد دوست دارند نیاز هایی را که  تا به امروز نتوانستند رفع کنند با رابطه این کار را انجام دهند. اما این درست نیست. چرا که شما باید به عنوان یک شخص بالغ و فهمیده پای به رابطه بگذارید.

برای برخی افراد فقط این که بتوانند عشق بورزند یا مسائل مالی را بهبود بخشند همه چیز درست است. اما در روان شناسی گفته شده است که حد تعادل در روابط بیشتر باعث پایداری آن رابطه شده است. یکی از مواردی که ممکن است آسیب های عاطفی را به همراه داشته باشد همدلی است. شاید برایتان عجیب باشد که همدلی به نوان یک ویژگی خوب چگونه آسیب عاطفی ایجاد می کند؟ در ادامه می خواهیم ببینیم که چند رفتاری که می تواند کمبود همدلی را برطرف کند.

اختلالات افسردگی و کمبود همدلی

برای مثال اختلالات افسردگی یا اختلالات استرسی در همه افراد و در سنین مختلف می تواند به وجود بیاید. یک سری از اختلالات هم هستند که بیشتر برای کودکان یا به صورت اختصاصی برای بزرگسالان است. اختلالات در کودکان اگر به طور کامل درمان نشود می تواند به آینده کودک ضربه بزند و در واقع پیامد های بسیار خطرناکی ممکن است داشته باشد. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی  روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با چند رفتاری که می تواند کمبود همدلی را برطرف کند، صحبت کنیم.

کمبود همدلی و آسیب عاطفی

یک مطالعه جدید نشان داد که مردم بیشتر از آن که با همدلی به دیگران نگاه کنند، به صورت عینی نگاه می کنند.

ابراز همدردی می تواند به طور باورنکردنی خساراتیداشته باشد و باعث آسیب عاطفی فرد شود. از طریق محدودیت ها و بررسی با خود، می توانید همدلی را بدون خسته شدن ابراز کنید. همه چیز به این آرامش نیست که بخواهید شخص دیگری برای درک آن چه واقعاً در حال گذراندن آن هستید وقت بگذارد. دیده شدن به این روش واضح می تواند استرس شرایط سخت را کاهش دهد. با این حال، چنین عبارتی می تواند برای شخص همدل خساراتی ایجاد کند.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

برخلاف ابراز دلسوزی حذف شده نسبت به شخص، همدلی مستلزم غوطه ور شدن بیشتر در مبارزات دیگران است. این فشار روانی داوطلبانه می تواند باعث شود که برخی از افراد در ابراز همدلی دچار آسیب عاطفی شوند.

تحقیقات درباره کمبود همدلی

تحقیقی اخیراً در مجله روانشناسی تجربی منتشر شد. در این تحقیق محققان به بررسی زمان و چرایی دلسوزی مردم با دیگران پرداختند. محققان از شرکت کنندگان خواسته اند هنگام توصیف یک شخص، بین همدلی و یک گروه هدف انتخاب کنند. مردم تنها با انتخاب اشخاص همدل در مطالعه اول 29 درصد و در مرحله دوم حدود 30 درصد از همدلی اجتناب کردند. با این حال، در مواردی که آن ها نزدیک به شخص مورد بحث بودند، آسان تر و محتمل تر به آسیب عاطفی بود.

کمبود همدلی مستلزم این است که خود را جای دیگران بگذارید

برخلاف در نظر گرفتن داستان کسی در سطح، همدلی مستلزم این است که خود را جای دیگران بگذارید.  و به طور عمیق به مسئله او نگاه کنید. هر مشکلی که آن ها با آن سر و کار دارند تقریباً شبیه به مشکل شماست. این انتقال می تواند به طرز فوق العاده ای بر رفاه شما تأثیر بگذارد. و ممکن است غیر ضروری به نظر برسد زیرا علت آن چیزی نیست که باید با آن روبرو شوید. در نتیجه، برخی افراد ممکن است از تأثیر احساس همدلی با دیگران بترسند.

برخی از افراد جهان را ناامن و بدخواه می دانند. ممکن است در این نظریه که شخصی یا چیزی مسئول است، احساس راحتی کنند. چرا که این بدان معناست که نوعی راه حل یا راه حل وجود دارد.

نظر لیلا مگاوی، دکتر، روانپزشک در ارتباط با کمبود همدلی

صبا هارونی لوری ، درمانگر دارای مجوز و بنیانگذار Take Take Root Therapy، موضوعی را می گوید. “ممکن است کسی به طور جدی از احساس همدلی به عنوان محافظت از خود اجتناب کند.” برخی افراد از نظر احساسی به ویژه حساس هستند.  اقدام به گسترش مداوم همدلی می تواند به طرز فوق العاده ای خسته کننده باشد. لوری می افزاید: “افراد بسیار همدل ممکن است فکر کنند که ارائه همدلی و همدردی به همه طبیعی است.  اما آن ها ممکن است عواقبی را که این عمل می تواند بر سلامت عاطفی آن ها وارد کند.”

تجربه ضربه روحی و آسیب عاطفی

ابراز همدلی در صورت عدم اعتماد به دیگران ممکن است دشوار باشد.  دکتر لیلا آر. مگاوی می گوید: “این افراد تمایل به مراقبت بیش از حد دارند و در چیزهایی که دیگران نمی خواهند معنای عمیقی پیدا کنند.

نکته ای در ارتباط با کمبود همدلی

سپس موردی از افرادی وجود دارد که به دنبال همدلی از کسانی هستند که با عملکرد آن ها مخالف هستند. ممکن است فردی همدلی برای مواجهه با عواقب تقلب یا سرقت  بخواهد. پیش بینی آن دشوارتر است یا حتی از آن جلوگیری می شود.

نحوه تعیین مرزها در هنگام ابراز همدلی و جلوگیری از آسیب عاطفی

هر شخصی حق دارد در مواقع مناسب صلاح بداند و از همدلی خودداری کند. با این حال، با در نظر گرفتن مرزهای مناسب، افراد ممکن است بیشتر نسبت به دیگران ابراز همدردی کنند. دکتر سابرینا رومانوف، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه یشیوا در شهر نیویورک، توضیحاتی می دهد.

چند رفتاری که می تواند کمبود همدلی را برطرف کند

وقتی صحبت از صفات مثبت در بین انسان ها می شود، همدلی در جایگاه بالایی قرار می گیرد. دلیل اهمیت این احساس این است که در مرکز روابط و همچنین رشد شخصی قرار دارد. این نیروی محرکه به شما توانایی کنترل، تشخیص و استفاده از احساسات خود را می دهد. این نقش مهمی در هوش هیجانی شما ایفا می کند و به شما این امکان را می دهد که با سایر افراد در مورد نحوه تفکر و احساس آن‌ها همنوا شوید. این یک روش استاندارد است که برای بسیاری از افراد به وجود ندارد. اما برخی از آن‌ها به طور کلی فاقد آن هستند. در حالی که مردم احساسات متفاوتی را در بیرون از خود نشان می دهند، اکثر مردم در درون همه یکسان هستند.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

همه کمبود همدلی و پشیمانی های گذشته دارند که آن‌ها را به سمت افراد بهتری سوق می دهد. با این حال، هیچ فردی نیست که نتواند از همدلی بیشتری استفاده کند. هرچه همدلی بیشتر داشته باشید، توانایی شما برای تصمیم گیری، ایجاد روابط و حل تعارضات بهتر است. کمبود همدلی را به عنوان یک آسیب  در نظر بگیرید. هنگامی که آن را روی آتش قرار می دهیم، می توان آن را قالب زد و به هر چیزی که نیاز داشت تبدیل کرد. این بدان معنی است که شما می توانید این مهارت را آموزش دهید و توسعه دهید. زیرا مغز شما از نظر فیزیکی خود را تغییر می دهد تا طبیعت همدلانه جدید شما را تطبیق دهد.

چند راه برای رفع کمبود همدلی

ممکن است برای شما مفید باشد که آموزش همدلی را طی کنید، جایی که یاد می گیرید توانایی های خود را افزایش دهید. این می تواند به شما و اطرافیانتان کمک کند تا این توانایی برای به اشتراک گذاشتن و تشخیص احساسات را تقویت کنید. در این‌جا چند راه وجود دارد که می توانید این طبیعت مطلوب را افزایش دهید.

دیگران را درک کنید

قضاوت در مورد دیگران بدون درک کامل احساس آن‌ها بسیار آسان است. به عنوان مثال، جان با یک بیماری ناتوان کننده به نام لوپوس زندگی می کند که او را بیشتر روزها خسته و فرسوده می کند. وقتی سایر همکاران از او می‌خواهند بعد از کار برای نوشیدن نوشیدنی بیرون برود، او باید به خانه برود تا انرژی اش را برگرداند. افراد در دفتر فکر می کنند که جان با کمبود همدلی فقط آن‌ها را نادیده می گیرد و آن‌ها را دوست ندارد. اما میزان خستگی او را درک نمی کنند. این یک معجزه است که جان اصلاً می تواند کار کند.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

به جای اینکه اینقدر نسبت به او دشمنی کنند و فکر کنند که او نمی‌خواهد با آن‌ها باشد، باید وضعیت پزشکی او را درک کنند. بیشتر مردم چیزهایی را که نمی توانند درک کنند قضاوت می کنند. بنابراین، اولین راهی که می‌توانید نسبت به کسی همدلی بیشتری داشته باشید این است که فقط برای یک دقیقه پا در کفش او بگذارید، زیرا دیدگاه کاملاً جدیدی را برای موقعیت به ارمغان می‌آورد.

از خانه خارج شوید و برای جلوگیری از کمبود همدلی جهان را با دید مختلف ببینید

هر کس دنیایی در اطراف خود دارد که عادی شده است. به عنوان مثال، افراد شهر، شغل و حلقه درونی شما منطقه راحتی شما هستند. در حالی که شما برای این افراد و تجربیات سپاسگزار هستید، اما هیچ کاری برای گسترش افق های شما انجام نمی دهد.

مثالی در ارتباط با این زمینه

جو یک داوطلب سازمان آسایشگاه محلی شد تا اقدامات خیریه بیشتری را به زندگی خود اضافه کند. تا زمانی که او یک بیمار 28 ساله مبتلا به سرطان را دریافت کرد، متوجه شد که زندگی چقدر می تواند شکننده باشد. این شغل دیدگاه‌های او را تغییر می‌دهد و سطح دیگری از کمبود همدلی را به او می‌آموزد. زیرا می‌آموزد که چقدر خوشبخت بوده و چگونه این مردمی که در رنج بودند قربانی زمان و شانس شدند.

گاهی اوقات جدایی از قلمرو روتین شما می تواند چشم ها را باز کند و می توانید واقعیت جدیدی را کشف کنید که طرز فکر و احساس شما را تغییر می دهد.

بررسی کنید که چگونه تعصب شما به کمبود همدلی کمک می کند

هرکسی پیش داوری هایی دارد که از دوران کودکی و خانواده او سرچشمه می گیرد. این یک سوگیری پنهان است که شما را از همدردی با مردم باز می دارد.

مثالی در ارتباط با این زمینه

به عنوان مثال، جیمی در شهر کوچکی بزرگ شد. با این حال، او در تمام زندگی خود شنید که مردم شهر همسایه ولستون “خشن” هستند و او هرگز نباید به آن‌جا برود یا با آن‌ها معاشرت کند. آن جا دارای جامعه فقیرتری بود و مردم اغلب در مورد آن پیش داوری می کردند. او به افرادی که در تمام زندگی‌اش هرگز ندیده بود به تحقیر نگاه می‌کرد، فقط به این دلیل که از منطقه مرفه‌تر نبودند. اما این چیزی بود که بزرگانش به او می‌گفتند.

وقتی در دبیرستان با دختری از این ناحیه آشنا شد که دوستش داشت، متوجه شد که تبعیض هایی که به دست آورده دروغ است. باز کردن چشمانتان و عدم اجازه به این تعصبات پنهان می تواند توانایی شما را برای جلوگیری از کمبود همدلی با دیگران افزایش دهد.

فراتر از مرزهای تعریفی خود را نشان دهید

هر کس یک منطقه امن دارد که به فضای امن آن‌ها معروف است. شاید راه مطمئنی را برای کار انتخاب کنید زیرا کمبود همدلی را حل می کنید.

وقتش رسیده خودت را پیدا کنی!

منابع
وبسایت powerofpositivity

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای ارتباط با مشاور متخصص