وقتی شریک زندگی تان به شما اضطراب می دهد چه کاری باید انجام دهید؟

احساس استرس و اضطراب هرگز جالب نیست. زمانی که شریک زندگی شما باشد که این احساسات را در درون شما ایجاد یا تحریک می کند، حتی ناراحت کننده تر است. به هر حال، این شخصی است که شما انتخاب کرده اید تا همراه زندگی شما باشد. اگر آنها باعث ایجاد احساس اضطراب و ناراحتی در شما می شوند، برای حمایت به چه کسی مراجعه می کنید؟ و علاوه بر این، چگونه می توانید یک رابطه رضایت بخش با کسی که باعث ناراحتی شما می شود داشته باشید؟ در این مقاله از وب سایت همکده می خواهیم بدانیم که وقتی شریک زندگی تان به شما اضطراب می دهد چه کاری باید انجام دهید؟ مرکز مشاوره همکده برای بهبود روابط شما ارائه دهنده خدمات حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی است.

وقتی شریک زندگی تان به شما اضطراب می دهد!

احساسات اضطرابی ممکن است به دلایل مختلف ایجاد شوند، و مهم است که بتوانیم بین آنها تفاوت قائل شویم. از این گذشته، وقتی صحبت از پاسخ های احساسی به میان می آید، بین یک علت و یک محرک تفاوت زیادی وجود دارد. شریک زندگی شما ممکن است مستقیماً با رفتار خود باعث استرس و ناراحتی شما شود. اما ممکن است با گفتن یا انجام کاری بی گناه که شما را به یاد آسیب گذشته می اندازد، همین احساسات را تحریک کند. بیایید ابتدا به برخی از علل نگاه کنیم. روش هایی که شریک زندگی زندگی تان ممکن است به اضطراب شما دامن بزند شامل موارد زیر است:

آنها نسبت به شما پرخاشگر هستند

آیا هر بار که شریک زندگی‌تان وارد اتاق می‌شود، خود را آماده می‌کنید. زیرا می‌ترسید که او دعوا کند؟ تا به حال به شما سیلی زده اند؟ ضربه زدند یا مشت پرتاب کردند؟ آیا تا به حال بعد از رابطه جنسی به خاطر کاری که آنها انجام داده اند یا از شما خواسته اند احساس ناراحتی یا سختی داشته اید؟ آیا از مطرح کردن موضوعات بالقوه ناراحت کننده یا ابراز احساسات واقعی خود به دلیل ترس از فریاد زدن بر شما محتاط هستید؟ اگر به هر یک از موارد بالا «بله» گفتید، جای تعجب نیست که عصبی و استرس دارید. اینها همه رفتار توهین آمیز است و در یک رابطه کاملا غیر قابل قبول است.

به شما تحقیر یا توهین می کنند

هیچ کس نمی خواهد وقت خود را با فردی بگذراند که دائماً به او توهین می کند یا نسبت به او رفتار نادرستی دارد. این نوع رفتار اغلب در افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته دیده می شود. آن‌ها احساس می‌کنند برای حفظ کنترل، یا ایجاد احساس برتری در خود، نیاز دارند دیگران را دچار مشکل کنند. تحقیر و انتقاد دائم عزت نفس فرد را ذره ذره از بین می برد تا زمانی که سایه ای از خود قبلی خود باشد. تجربه کردن یک موقعیت وحشتناک است. وقتی شریک زندگی تان به شما اضطراب می دهد نمی توانید به راحتی شرایط خوبی احساس کنید.

آنها در حال کنترل شما هستند

آیا شریک زندگی شما سعی می کند از گذراندن وقت شما با افراد خاصی جلوگیری کند؟ یا با برنامه‌های دیگری که ممکن است داشته باشید تداخل دارند تا در عوض آنچه را که می‌خواهند انجام دهید؟ آیا آنها عادات غذایی و ورزش شما را کنترل می کنند؟ یا وقتی می خواهید تنها باشید به شما اجازه نمی دهند؟ راه های مختلفی وجود دارد که شریک زندگی می تواند کنترل کند و همه آنها می توانند باعث استرس و اضطراب زیادی شوند.

اگر متوجه شدید که در حالی که شریک زندگیتان در اطرافتان نیست در صورتی که شما را «گرفتار» کند، غذا می خورید، یا به صورت خصوصی با دوستانتان صحبت می کنید زیرا در غیر این صورت مورد استراق سمع قرار خواهید گرفت، اینها پرچم های قرمز بزرگی هستند.

اگر شریک شما از محبت یا “پاداش” مثبت خودداری کند، به همین ترتیب است، مگر اینکه شما همانطور که او می خواهد رفتار کنید. رفتاری مانند رفتار بی‌صدا به‌عنوان تنبیه، یا لغو برنامه‌هایی که منتظرش بودید تا «دفعه‌ی بعد بهتر عمل کنید»، می‌تواند این احساس را در شما ایجاد کند که دائماً روی پوست تخم‌مرغ راه می‌روید.

اغلب به شما دروغ می گویند

وقتی شریک زندگی تان به شما اضطراب می دهد دروغ می تواند نقش پررنگی داشته باشد. همه ما گاهی اوقات دروغ های سفید کوچکی می گوییم، به خصوص اگر سعی کنیم کسانی را که دوستشان داریم از آسیب دیدن در امان بداریم. اگر همسرتان دائما به شما دروغ می گوید این وضعیت متفاوت است. اگر این یک دروغ بامزه است، مثل اینکه می دانید آنها برای شما یک جشن تولد غافلگیرکننده برنامه ریزی می کنند، حتی اگر کمی اضطراب شما را ایجاد کنند، دلیل خوبی است.

در مقابل، اگر آنها دروغ می گویند که از چیزی بدون اجازه شما استفاده می کنند، یا پیام های تلفن شما را پشت سر شما زیر و رو می کنند، این یک خیانت بزرگ به اعتماد و مرزهای شخصی است.

آنها علائمی نشان می دهند که به شما خیانت می کنند

آیا وقتی وارد اتاق می‌شوید تلفن خود را پنهان می‌کنند یا وقتی می‌پرسید با چه کسی صحبت می‌کنند حالت دفاعی به خود می‌گیرند؟ آیا آنها می گویند که با دوستانشان بیرون می روند و بعد دیر به خانه می آیند بدون هیچ توضیحی (اگر اصلاً به خانه بیایند)؟ اگر به این دلیل که شریک زندگیتان با شما صحبت نمی کند، مضطرب هستید و شدیداً شک دارید که او شخص دیگری را می بیند، باید به شرایط دقت کنید.

از شما می دزدند

وقتی شریک زندگی تان به شما اضطراب می دهد باید به موارد مهمی دقت کنید. این یک چیز است که شریک زندگی شما با بازیگوشی یکی از سیب زمینی های سرخ شده را از بشقاب شما بدزدد، و زمانی که پول از کیف پول یا کیف شما گم شود، چیزی کاملاً متفاوت است. یا بدون توضیح از حساب مشترک ناپدید می شود. آیا احساس می کنید که باید وسایلی را پنهان یا قفل کنید تا شریک زندگیتان نتواند آنها را پیدا کند؟ اگر چنین است، استرس و عصبی بودن شما کاملاً معتبر است.

چگونه با محرک ها در مقابل علل مقابله کنیم؟

وقتی شریک زندگی تان به شما اضطراب می دهد می تواند ناخواسته باشد. اما چطور؟ همه مثال‌های بالا به‌جای محرک، علت هستند، زیرا عمدی هستند. در مقابل، محرک ها اقدامات غیرعمدی هستند که تجربیات گذشته را به شما یادآوری می کنند. اگر همسرتان ناآگاهانه چیزی بگوید یا انجام دهد که شما را به یاد آسیب های دوران کودکی می اندازد، ممکن است هیچ تصوری نداشته باشد که باعث استرس و اضطراب شما می شود. این می تواند یک چرخش عبارتی باشد که آنها استفاده می کنند. روش خاصی که آنها کاری انجام می دهند یا پختن غذایی که شما را به یاد تجربیات دوران کودکی می اندازد.

در این صورت، مهم است که به آنها توضیح دهید که چرا ممکن است واکنش ضعیفی نشان دهید. این شخص شما را دوست دارد و از شما حمایت می کند و بدون شک سعی می کند در آینده از ایجاد احساس ناراحتی و اضطراب در شما جلوگیری کند. اما ممکن است مدتی طول بکشد تا رفتارهایی را که شما را تحریک می کند تغییر دهند. به خصوص اگر برخی از اعمال آنها در طول چندین دهه تبدیل به ماهیت دوم شده باشد. با صبور بودن و درک با یکدیگر، هر دو می توانید به سمت آرامش و شادی بیشتر در محیط خانه رشد کنید. البته، این فقط در صورتی است که محرک چیزی باشد که با از بین بردن آن به راحتی بتوان آن را برطرف کرد.

وقتی شریک زندگی تان به شما اضطراب می دهد چه کاری باید انجام دهید؟

بسیاری از اضطراب ها را می توان با اقدامات شخصی کوچک کنترل کرد. نکات ذکر شده در زیر می تواند به شما کمک کند تا استرس و عصبی بودن خود را در لحظه کنترل کنید. در حالی که تصمیم می گیرید مراحل بعدی خود را چگونه انجام دهید.

کاری فیزیکی انجام دهید که به شما احساس قوت و توانایی بدهد

ورزش کردن و سالم ماندن می تواند تفاوت بزرگی در سلامت کلی شما ایجاد کند. این شامل سطح اعتماد به نفس شما نیز می شود. کوچک شمردن و دستکاری فردی که در خود قوی و قدرتمند است، سخت است. تغذیه سالم و ورزش را در اولویت قرار دهید. چه وزنه زنی، چه دو یا یوگا. هر چیزی که باعث می شود در پوست خود احساس اعتماد به نفس و توانایی داشته باشید. تمرینات بدنی علاوه بر ایجاد احساس قوی در شما، شما را وادار می کند که توجه خود را در لحظه حال حفظ کنید. وقتی روی وزنه های سنگین تمرکز می کنید اضطراب های شما نمی توانند منفجر شوند.

مدیتیشن منظم وقتی شریک زندگی تان به شما اضطراب می دهد

همانطور که ورزش بدن را تمرین می دهد، مدیتیشن نیز ذهن را تمرین می دهد. در اطراف جستجو کنید تا یک تمرین مدیتیشن را پیدا کنید که واقعاً از آن لذت می‌برید، و هر یک از آنها را برای چند هفته امتحان کنید تا ببینید آیا آنها احساس خوبی نسبت به شما دارند یا خیر. شیوه های مختلف برای افراد مختلف کارساز خواهد بود. برخی از افراد از تمرین فیزیکی مانند تای چی لذت می برند. در حالی که برخی دیگر مراقبه های کلامی هدایت شده، مانتراها یا موسیقی را برای تمرکز روی آن ها ترجیح می دهند.

درست مانند تمرینات بدنی، مدیتیشن افکار و احساسات شما را در لحظه حال نگه می دارد. همچنین با تنفس های عمیق و منظم سیستم لیمبیک شما را آرام می کند. وقتی هر دوی این جنبه‌ها اتفاق می‌افتد، اضطراب شما نمی‌تواند از بین برود. مدیتیشن همچنین به شما این امکان را می دهد که در هنگام بروز موقعیت های استرس زا، احساسات خود را کنترل کنید. به جای اینکه فوراً وارد حالت جنگ یا پرواز شوید، می توانید نفس عمیق بکشید و خود را زمینگیر کنید. سپس، می توانید به همه چیزهایی که در جریان است به طور منطقی و آرام پاسخ دهید.

بعلاوه، اگر شریک زندگی شما از آن دسته افرادی است که شما را به حساسیت بیش از حد یا نمایشی بودن متهم می کند تا شما را ساکت کند، پایی برای ایستادن نخواهد داشت زیرا شما کاملا آرام و منطقی خواهید بود.

وضوح فضا وقتی شریک زندگی تان به شما اضطراب می دهد

فضا را برای به دست آوردن وضوح در نظر بگیرید. این لزوماً به معنای استراحت از شریک زندگی خود یا خرید بلیط گوام برای فرار نیست. این صرفاً به این معنی است که شما خود را از جایی که هستید حذف می کنید تا بتوانید تنها یا با دوستان مورد اعتماد خود باشید تا دیدگاهی در مورد موقعیت (ها) به دست آورید. به پیاده روی بروید تا سر خود را صاف کنید، یا به باشگاه بروید تا یک ساعت یا بیشتر ورزش کنید.

اگر ترجیح می دهید احساسات خود را با افرادی که به آنها اعتماد دارید حل کنید، با یک دوست تماس بگیرید یا پیامک ارسال کنید تا ببینید آیا می توانید برای مدت کوتاهی دور هم جمع شوید. سپس شما دو نفر می توانید درباره آنچه در خانه می گذرد صحبت کنید و می توانید دیدگاه آنها را در مورد آن دریافت کنید. علاوه بر این، داشتن فضای فیزیکی دور از هر چیزی که باعث ایجاد این اضطراب در شما می شود، می تواند بسیار تسکین دهنده باشد. گاهی اوقات، فقط قرار گرفتن در محیط های مختلف می تواند به شما کمک کند تا وضعیت را شفاف تر کنید.

ترس بسیار خسته کننده است. بیشتر از هر تحریک شنوایی که ممکن است ذره ذره ما را خسته کند. به این ترتیب، اگر چیزی یا کسی آن را در درون شما الهام می‌بخشد، به سادگی – حتی برای یک ساعت – به خاطر سلامت عقل خود دور شوید. این بزدلانه یا خودخواهانه نیست که برای تجدید قوا و به دست آوردن چشم انداز استراحت کنید.

 

 

منابع
aconsciousrethink

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا