شکست در ازدواج دوم

ترس از شکست وجود دارد چه زمانی که به طلاق و جدایی فکر می کنید و برای آینده نگرانید، یا رابطه ی جدیدی را شروع کرده اید یا همین حالا در یک رابطه ی عاطفی قرار دارید. حتی اگر همسرتان را برای رابطه ای که شکست خورده است مقصر می دانید. بازهم ترس های زیادی دارید که این اتفاق دوباره بیفتد و متاسفانه این اتفاق ممکن است بازهم بیفتد. شکست در ازدواج دوم شاید سخت باشد اما می توان آنرا مدیریت کرد.

در آمریکا میزان جدایی در ازدواج دوم 60 درصد است، در مقایسه با میزان 50 درصد برای ازدواج اول. بنابراین شما حق دارید که نگران باشید.

نقاط قوتی که در زمان ازدواج مجدد همراه با خود دارید.

• شما تجربیات بیشتری در روابط دارید.

• این تجربه می تواند یک منیع قدرتمند در روابطه ی دومی باشید که شروع کرده اید. به همین ترتیب شما دیدگاه بهتری داشته و اگاهی بهتری نسبت به خود و رفتارتان خواهید داشت.

• شما زمان طولانی تری را در حرفه و شغل خود کار کرده اید.

• به احتمال زیاد پول بیشتری کسب کرده اید که می تواند قطعا زندگی شما را ساده تر کرده و به طور طبیعی برخی مشکلات و تنش ها در رابطه ی شما را کاهش خواهد داد.

• کودکان کم سن.

• اغلب افرادی که برای بار دوم ازدواج می کنند این کار را زمانی انجام می دهند که فرزندشان بزرگتر شده باشد. با این کار تمرکز روی رابطه ی اصلی و جدیدی که با شریکی تازه شروع کرده اید ساده تر خواهد بود. می توان شکست در ازدواج دوم را کاهش داد.

• در ازدواج دوم یا روابط جدیدی که در آن وارد شده اید استقلال و خودمختاری شما بیشتر شده است.

• بزرگتر شدن و مهارت بیشتر داشتن در زندگی باعث می شود اعتماد به نفس بالاتری داشته باشید. به علاوه خانواده و دوستان از شما حمایت بیشتری داشته و مانع از وارد آمدن فشارهای اجتماعی غیرلازم روی شما خواهند شد، از ظرف پسر، دختر یا دوستان. همه ی این ها باعث می شوند بتوانید این فرصت را داشته باشید تا روی ساخت خانواده ی جدید خود تمرکز کرده و بسیاری از تنش های بالقوه در رابطه ی خود را حذف کنید.

• افزایش انگیزه برای ماندگار کردن رابطه ی خود.

• شما از یک طلاق، جدایی و اختلافات همراه با آن گذشته اید. حالا انگیزه ی بیشتری دارید تا بتوانید رابطه ی خود در ازدواج دوم را موفق پیش ببرید.

 اجتناب از مشکلات زیر

• سوگواری کامل نشده.

• وقتی وارد رابطه ی جدیدی می شوید باید 100 درصد در آن حضور داشته باشید. ساختن خانواده با فردی دیگر نیاز به تلاش و عزمی قوی دارد. اگر هنوز هم برای رابطه ی قبلی خود که دیگر تمام شده است ناراحتید به هر دلیلی که باشد این کار مانع از توجه کامل و تلاش درست شما برای رابطه ی جدیدتان خواهد شد. افسردگی،  خشونت یا احساس بی عدالتی و حس کینه و انتقام همه دیوارهایی سنگی هستند که باعث جدایی شما و همسر جدیدتان می شوند.

• ادامه داشتن مشاجرات قانونی و شکست در ازدواج دوم

• فرایند طلاق و جدایی برای برخی زوج ها سال ها ادامه می یابد. شما باید در جلسات دادگاه شرکت داشته باشید تا بتوانید از حقوق و منافع خود دفاع کنید و در همین حین نیاز است شرایط را مدیریت کنید تا تاثیر آن روی رابطه ی جدیدتان باعث نشود شریک عاطفی جدید شما احساس بی توجهی و نادیده گرفته شدن داشته باشد.

• همسر جدیدتان فرد اول در زندگی شما نیست.

• چه این اولین، دومین، سومین… رابطه ی شما باشد، این رابطه نیاز دارد تا همسرتان فرد اول در زندگی شما باشد. زن یا شوهر شما باید اولویت بالاتری از فرزندان شما داشته باشد. این برای کودکان شما نیز خوب است زیرا زمانی که همسرتان را فرد اول زندگی خود قرار می دهید رابطه ی تازه ی شما پایه های قوی تری پیدا می کند که برای موفق بودن نیاز است و این از همه چیز برای کودکان شما مهم تر خواهد بود. اگر شما دومین شکست را در رابطه تان داشته باشید برای کودکان شما چیزی شبیه به یک بحران بزرگ خواهد بود. زمانی که کودکان برای شما مهم تر از شریک جدیدتان باشند احتمال موفقیت رابطه ی شما کمتر خواهد شد.

• تکرار الگوهای ناسالم که رابطه که در ازدواج یا رابطه ی عاطفی اول خود داشته اید.

• همه ی افراد در رابطه اشتباهاتی خواهند داشت. اشتباهات شما ممکن است باعث ازهم پاشی رابطه ی ازدواج اولتان شده باشد. همچنین برخی تلاش ها که شما برای برخورد با آن بحران در ازدواج اولتان داشته اید ممکن است سازنده بوده و در این رابطه ی جدید دیگر سازنده نباشند. رفتارهای خود در رابطه را تحلیل کرده و تصمیم بگیرید می خواهید چه رفتارهایی را ادامه داده و کدام یک را کنار بگذارید.

• ترکیب شدن خانواده ها و شکست در ازدواج دوم
  

• زمانی که ازدواج دوم یا رابطه ی عاطفی دومی را شروع می کنید پیچیده ترین و پرچالش ترین ساختار را در خانواده ی خود ایجاد کرده اید. کودکان شما حالا خانواده ی ناپدری یا نامادری دارند و حتی شاید خواهر و برادرهای ناتنی. شما تصمیم به ازدواج دوباره با کسی گرفته اید که دوستش داشته و به او اعتماد دارید. با این وجود کودکان شما حق انتخابی نداشتند و همسر جدید شما و کودکان او چه بهتر یا بدتر به آن ها تحمیل شده اند. از این نقطه نظر، ناگهان آن ها با افراد زیادی در اطراف خود محاصره شده و شاید حتی در خانه ای جدید و محله ای تازه مجبور به ادامه ی زندگی باشند

• از نظر عاطفی در ازدواج قبلی یا رابطه ی گذشته خود گیر کرده اید.

• زمانی که یک رابطه ی عاطفی جدید را شروع می کنید نیاز است تمامی روابط قبلی خود را کاملا فراموش کنید. اگر بخواهید همزمان با هردو این ها به زندگی ادامه دهید، رابطه ی قبلی خود و رابطه ی جدیدی که شروع کرده اید، رابطه ی جدید شما آسیب دیده و شاید حتی به شکست بخورد. همسر جدیدتان نیاز دارد با او همراه باشید و نه با هیچکس دیگر.

• احساس گناه قوی به خاطر شکست رابطه ی اول.

• دلایل به پایان رسیدن روابط بسیار زیاد هستند. شاید شما خودتان را مقصر بدانید، کاری خیلی بدی انجام داده اید که باعث شده است رابطه ی قبلی شما به پایان برسد. به هر حال شما باید ان را کنار بگذارید. احساس گناه به خاطر اتفاقی که افتاده است مانع از حرکت شما به سمت آینده خواهد شد. شما باید هر احساس گناهی که به خاطر جدایی و شکست در ازدواج اول خود حس می کنید را تا حدی قابل مدیریت کاهش دهید، در نتیجه دیگر این حس تداخلی با ازدواج جدید یا رابطه ی عاطفی جدید شما نخواهد داشت.

   به هر حال همسر جدید شما شاید اجازه ی طبیعی مادر یا پدر واقعی برای رفتار با کودکان و قانون گذاری را نداشته باشد و احساس کند قدرتی نداشته یا به او بی احترامی می شود. این مورد در صورتی که درست مدیریت نگردد می تواند باعث مشکلات زناشویی جدی میان شما و همسرتان شود.

• غرق کودکان خود شده اید.

• ترکیب شدن خانواده ها، خصوصا در طول سال اول، می تواند باعث بی نظمی های زیادی شود. کودکان ممکن است حس کنند مهار اوضاع از دست شما در رفته و از این موقعیت سوءاستفاده کنند. این می تواند منجر به مشکل شده و برای همه سخت خواهد بود. وقتی کودکان تصور نبود قانون و قدرت در خانواده را دارند، آینده ی این خانواده سیاه خواهد بود.

• ترس از طرد شدن توسط کودکانی که تمام وقت کنار شما نیستند.

• شکست در ازدواج دوم به مولفه های زیادی وابسته است. زمانی که کودکان بین دو زوج جدا شده وقت خود را تقسیم می کنند هیچکدام از والدین نمی توانند تمام وقت باشند. کودک به طور طبیعی مقابل قوانین و راهنمایی ها مقاومت خواهد کرد. از این رو وقتی یکی از والدین پاره وقت به کودک چیزی می گوید یا قانونی می گذارد، ممکن است حس کند اسیب پذیر شده و ممکن است حضور دختر یا پسرش را در زندگی خود از دست دهد. آن ها نگرانند که اگر برای فرزندان خود قانون گذاری کنند دیگر در زمان های ملاقات در کنارشان نخواهند آمد. به همین دلیل حتی برخی از والدین خوب ممکن است راهنمایی و قانون های لازم برای فرزندان خود را کنار بگذارند. زمانی که کودکان خیلی قوی می شوند، از آنجایی که رفتارشان قیدی ندارد، خانواده غیرکارآمد خواهد شد. در کنار این کودک جسور همسر جدید شما حس می کند از او خوب حفاظت نمی شود و این مشکل بزرگی است.

• مقایسه کردن رابطه یا ازدواج اول خود با ازدواج جدید.

• هر فرد منحصر به فرد است. همینطور هر خانواده و هر زوج. همانطور که مقایسه کردن فردی با فرد دیگر رفتاری ناسالم است مقایسه کردن ازدواج جدید یا رابطه ی تازه ی شما با ازدواج قبلی تان کار درستی نیست. وقتی این اتفاق می افتد باعث ایجاد احساس رنجش، خشم، عدم امنیت و تنهایی برای همسر جدید و فرزند خوانده های شما می شود.

• اجتناب از بحث و گفتگو به جز در مورد مسائل مالی برای رفع شکست در ازدواج دوم
  

• برای برخی از زوج ها پول موضوع بسیار حساسی است که حس می کنند چیزی به جز ان نیاز به حرف زدن ندارد. این موضوع خصوصا زمانی درست است که زوج ها در رابطه یا ازدواج جدید دارایی های بیشتری از فرد دیگر دارند. برای مثال، در یک خانواده ی ترکیب شده، ارزش مادی هدایایی که برای تولد کودکان گرفته می شود باید برابر باشد، بدون اینکه در نظر گرفت والدین او مال بیشتری دارد یا نه. این موضوع تنها زمانی محقق می شود که شما در مورد قوانین مالی صحبت هایی سازنده باهم داشته باشید.

• بی توجه بودن به نشانه های زوال رابطه.

• ازدواج دوم یا رابطه ی عاطفی دوم درست مانند تمامی روابط دیگر است. گاهی این رابطه خوب پیش می رود و گاه اینطور نخواهد بود. شما باید علائم زوال و شکست در رابطه را بشناسید، مانند دعواهای زیاد، بیرون ماندن تا ساعاتی بعد از شب، خشونت، اضطراب و افسردگی. این ها اغلب نشانه هایی هستند که می گویند مشکلاتی جدی در رابطه ی شما وجود دارد که باید بررسی شوند.