انتخاب اشتباه همسر

وقتی مجرد هستید دچار ترس و دلهره می شوید، اغلب به نظر می رسد زوج هایی که اطراف شما هستند راز یک ازدواج شاد و موفق را فهمیده اند. شما به کسانی که ازدواج شادی دارند با حسادت نگاه می کنید و نمی دانید کسانی که ازدواج غیرموفق دارند چرا به این نقطه رسیده ا ند. انتخاب یک شریک زندگی کار شک برانگیز و سخت و پرچالش است. این انتخاب شماست که می تواند موقعیت شما در سال های آینده و شاد بودن یا نبودنتان را مشخص سازد. انتخاب اشتباه همسر می تواند نتایج بدی داشته باشد.

اشتباهات متداول در انتخاب همسر

این ها اشتباهات متداولی هستند که افراد به صورت آگاهانه یا نااگاهانه در انتخاب بزرگترین تصمیم خود برای زندگی مرتکب می شوند. انتخاب اشتباه همسر شامل موارد زیر است.

• اغلب افراد نمی دانند از یک رابطه چه می خواهند.

شاید سخت باشد بدانید واقعا از یک رابطه چه می خواهید در حالی که قبلا هیچگونه رابطه ی جدی ای نداشته اید و تجربه ی کافی برای قضاوت اینکه واقعا از یک رابطه چه می خواهید ندارید. در یک تحقیق از برخی افراد سوالاتی در مورد اولویت های ان ها در رابطه پرسیده شد و می توان دید اغلب ان ها در واقع چیزهای متفاوتی از چیزی که گفته بودند را در شرایط یکسان ترجیح دادند. به عنوان یک فرد مجرد، .اقعا سخت است بدانید نیازهای رابطه ی شما در واقع چه هستند. بنابراین برای شما ساده است تا شریکی را برای زندگی خود انتخاب کنید، در حالی که فکر می کنید چیزی را از رابطه می خواهید و واقعیت چیزی که می خواهید متوجه می شوید با طرز فکرتان فرق داشته است.

• انتخاب اشتباه همسر – بدن ما هم سو با ما نیست.

وقتی بدن شما نشانه هایی از علاقه و توجه به کسی را نشان می دهد سخت است بتوانید جلوی یک تصمیم اشتباه را بگیرید. شاید این تنها یک حس باشد اما مغز شما تمامی مواد شیمیایی که که باعث می شوند عاشق شوید را تولید کرده و توانایی های تصمیم گیری منطقی شما را محدود خواهد کرد.

خصوصا برای زنان اگر بخواهند از شوهر خود بچه ای داشته باشند این امر ظالمانه است. اغلب یک بازه ی زمانی خاصی برای انتخاب همسر برای ان ها وجود دارد، خصوصا قبل از سن 40 سالگی. انتخاب همسر برای زندگی خودش بدون خطرات بارداری ها و یائسگی به اندازه ی کافی استرس دارد، فشار اضافه شده ان ها را به سوی عجله در انتخاب خود سوق می دهد. با این وجود شاید با داشتن کودکانی در سن بالاتر اما در کنار زوجی بهتر شادتر باشید تا فرزندانی در سن کمتر با انتخابی اشتباه در شریک زندگی.

وقتی کسی را در کنار خود دارید که نمی داند دقیقا از یک رابطه چه می خواهد، او را مجبور می کنید قبل از رسیدن به سنی خاص شریکی برای زندگی خود پیدا کند اما به شکلی که در جامعه پذیرفته شده باشد و بیولوژیک بدنشان ساعتی در سر ان ها می گذارد که باید زودتر انتخابی داشته باشند. بسیاری از افرادی که شاد نیستند و در رابطه ی ناسالمی قرار دارند دقیقا نمی دانند در کجای انتخاب خود برای این مهم ترین تصمیم زندگی اشتباه کرده اند.

• جامعه نمونه و مثال های اشتباهی را برای انتخاب اشتباه همسر قرار داده است.

جامعه به ما یاد داده است ایمان و باوری قوی به روابط عاشقانه داشته باشیم. درست مانند تمام انتخاب های دیگر شما در زندگی تان، مسیر انتخاب یک مسیر شغلی یا شروع یک تجارت جدید، همه شما را تشویق می کنند تا برنامه ای خوب و درست داشته باشید. تحقیق و ارزیابی کارایی شما به نظر می رسد ایده های خوبی برای اجتناب از بروز مشکل باشند. با این وجود وقتی صحبت از رابطه و انتخاب شریک زندگی می رسد شرایط کاملا برعکس است.

اگر درست شبیه به همین قضایا را در زمان انتخاب همسر دنبال کنید از شما انتقاد می شود که زیاد از حد می خواهید منطقی باشید یا به اندازه ی کافی عاشق نبوده اید. شما را تشویق می کنند ” با جریان پیش بروید”، ” حستان را دنبال کنید”، یا بگذارید همه چیز خودش پیش برود. اگر این نصیحت را در هر جای دیگری از زندگی خود دنبال کنید تنها در صورتی موفق خواهید بود که خیلی خوش شانس باشید، پس باید بدانید در زمان انتخاب شریک زندگی شرایط متفاوت خواهد بود.

اجبار جامعه

جامعه ما را وادار می کند تا شریک زندگی خود را تنها از گروه کوچک افرادی که اطرافمان هستند انتخاب کنیم و از نظر آن اهمیتی ندارد گزینه های شما چقدر محدود هستند.

 انتخاب همسر از فضای انلاین یا حتی بدتر از ان، برنامه های همسریابی، یک ننگ بزرگ برای شما هستند. دنبال کردن یک سری قوانین خسته کننده و محدود در جامعه که یک کتاب نانوشته هستند کاری برای شما نخواهد کرد و تنها این شانس را از بین می برد که بتوانید کسی را بیرون از حلقه ی اجتماع خود ملاقات کنید که شاید بتواند شریکی عالی برای شما باشد.

اولویت های جامعه شما مشخص هستند. شا باید قبل از اینکه خیلی سنتان زیاد شود ازدواج کنید، نه قبل از انتخاب یک فرد صحیح با وجود انتخاب اشتباه همسر.

• عشقی ناامیدکننده

یک عشق ناامیدکننده باعث می شود تمام تلاش خود را برای عاشق شدن داشته باشید. برخی باور دارند عاشق کسی بودن دلیل خوبی است که بتوانید با او ازدواج کنید. آن ها ممکن است به فاکتورهای واقع بینانه ای که می توانند روی رابطه اثر داشته باشند بی توجه بوده و حتی اگر همه چیز در کنار همسرشان خوب پیش نرود سعی می کنند ان را نادیده بگیرند. این توهمات اغلب باعث می شوند اگر شریک خود را باور داشته باشند تصمیمات عجولانه ای بگیرند.

• انتخاب اشتباه همسر – به سادگی تحت تاثیر قرار می گیرند.

این ها افرادی هستند که زیاد به چیزی که دیگران فکر می کنند اهمیت می دهند. نیاز ان ها برای تایید شدن از جانب دوستان و خانواده باعث می شود به دنبال کسانی بروند که شاید انتخاب خوبی برای ان ها بوده یا نباشد اما با تایید و پذیرش دیگران همراه است. حتی ان ها ممکن است همه چیز را با فردی که با هم شاد هستند به هم بزنند تنها به این دلیل که اطرافیان شریک ان ها را تایید نمی کنند. این درست مانند ازدواج با فردی اشتباه است زیرا همه فکر می کنند این ها با هم عالی خواهند بود.

• افراد سطحی نگر

افراد سطحی نگر بیشت به موقعیت افراد و ظاهرشان اهمیت می دهند تا نوع شخصیتی که دارند. ظاهر برای آن ها مهم تر از داشتن ارتباط عاطفی با همسرشان است. ان ها اغلب متوجه می شوند در ازدواج های غیرشادی هستند و زیبایی ظاهر از چشمشان افتاده و متوجه شده اند ذات اصلی فرد در رابطه خود را نشان داده است. انتخاب کردن شریک زندگی کار سختی است. وقتی شما همسر خود را انتخاب می کنید نه تنها یک شریک برای زندگی تان انتخاب کرده اید بلکه پدر یا مادر آینده ی کودکان خود را انتخاب می نید، هم خانه ای تان برای همه ی سال های پیش رو، همسفرتان و همراهتان در سن پیری. از این رو برای این تصمیم گیری نیاز به فکر و دقت زیادی دارید.

• انتخاب اشتباه همسر – کسانی که به خودشان دروغ می گویند.

برخی افراد به خودشان دروغ می گویند. آن ها به خودشان می گویند عاشق هستند، کسی که مقابلشان است برای ان ها همه چیز است یا گزینه ی دیگری ندارند اما در واقع به خودشان دروغ می گویند. دلیل اینکه هر فرد ازدواج می کند باید وجود عشق واقعی در اطرافش باشد و حضور کسی که به زندگی او ارزش می دهد. شما توسط این فرد حمایت درستی خواهید شد.

• تنها و بدون کسی در کنارتان راحت نیستید.

قبل از اینکه کسی را واقعا دوست داشته باشید باید یاد بگیرید خودتان را واقعا دوست داشته باشید. برخی از افراد به عنوان جانشینی برای دوست داشتن خود وارد روابط می شوند. آن ها خودشان را دوست ندارند. در نتیجه به کسی نیاز دارند که آن ها را دوست داشته باشد، تا به آن ها نشان دهد ارزش دوست داشته شدن را دارند. شما باید برای شخصیتی که دارید احساس راحتی داشته باشید. باید برای تنها خوابیدن، تنها خوردن یا تنها سفر کردن احساس راحتی داشته باشید. سپس پایه های لازم برای یک رابطه ی مناسب را خواهید داشت.

• انتخاب اشتباه همسر – درک درستی از عشق واقعی ندارید.

نباید به دنبال عشق از این طرف به ان طرف بروید. این همان دلیلی است که اغلب افراد باید قبل از ازدواج کردن کمی منتظر بمانند. شما حس می کنید برای همیشه در کنار فردی خواهید بود. زیرا دیدن او برای شما حس عجیبی ایجاد می کند و نمی توانید فکر کردن به او را کنار بگذارید. اما گذراندن زندگی با فردی دیگر اینطور نیست. این احساسات فروکش خواهند کرد. نوع متفاوتی از عشق نمودار خواهد شد. این یک عشق بالغ است. این احترام به یکدیگر است.

این یک عشق عمیق است مانند علاقه ی شما به عضوی در خانواده تان. شما واقعا حس می کنید این فرد را دوست دارید و شیفته ی شخصیت او هستید. شما تنها درگیر ظاهر او یا احساساتتان نشده اید. زیرا هردو این ها در نهایت از بین خواهند رفت.

• انتخاب اشتباه همسر بر اساس چیزی که دیگران فکر می کنند درست است.

هیچکس نمی تواند بگوید چه کسی برای شما عالی است به جز خودتان. همسر شما باید مطابق با شخصیت منحصر به فرد خودتان باشد. هیچ کس شخصیتی مطابق میل همه ندارد. اگر شما فردی دورنگرا هستید فردی که خود شخصیتی اجتماعی دارد شاید گزینه ی مناسبی برای شما نباشد. همچنین اگر شما دوست دارید زیاد از خانه بیرون رفته و گردش کنید کسی که زیاد اهل کتاب خواندن است شاید مناسب شما نیست.

• سازگاری عاطفی

این مورد بخش دشواری در روابط است زیرا اغلب افراد از شرایط عاطفی خود اگاهی زیادی ندارند. از این رو نمی توانند متوجه شکاف عاطفی عمیقی شوند که اغلب بین زوج ها دیده می شود. از انجایی که اغلب افراد در جلسات دیدار در بهترین وضعیت رفتاری هستند ما فکر می کنیم چیزی که می بینیم همان است که بعدا از او خواهیم گرفت. واقعیت به ندرت اینطور خواهد بود. شاید هیچوقت نتوانیم فردی را کامل بشناسیم اما با گذشت زمان نسبت به فرد دیگر اگاه تر خواهیم شد.

اگر رابطه ی خود را مسیری نمی بینید که بتوانید از طریق آن فرد خودتان انسان بهتری شوید، فرصت برای یک رشد منطقی را از دست خواهید داد. اغلب افراد قربانی های عدم بلوغ عاطفی هستند و چون این عدم بلوغ باعث ناسازگاری می شود بحرانی در راه خواهد بود.