بازگردانی قدرت زندگی
شرایط زندگی می تواند باعث شود کنترل مسیر زندگی خود را از دست بدهید. ممکن است احساس کنید در مسیرهای مختلفی بین شغلتان، افراد زندگیتان و هر چیز دیگری که توجه شما را می طلبد، کشیده شده اید. حتی ممکن است احساس کنید که دیگر تصمیم نمی گیرید که چگونه زندگی کنید. درعوض، ممکن است احساس کنید که در هوای طوفان اقیانوسی در حال پرتاب شدن هستید. در این نوشته از وب سایت همکده به بررسی تکنیک های بازگردانی قدرت زندگی می پردازیم. شما می توانید با مشاوره حضوری یا مشاوره تلفنی روان شناسی د همکده با ما همراه شوید.
تکنیک های بازگردانی قدرت زندگی
ما می خواهیم شما بدانید می توانید قدرت خود را پس بگیرید. اما چگونه این کار را انجام می دهید؟
دیگر بهانه نیست. مسئولیت را به عهده بگیرید.
زندگی سخت است. گاهی اوقات ما تحت تأثیر چیزهایی هستیم که کاملاً خارج از کنترل ما هستند. گاهی اوقات، این شرایط به زندگی ما فشار می آورد و به روش هایی که نمی خواهیم فشار می آورد. با این حال، مواقع دیگری در زندگی ما وجود دارد که تصمیم میگیریم کار درست را انجام ندهیم، راه آسانی را انتخاب کنیم، یا دستهایمان را طوری به هوا پرتاب کنیم که انگار کاملاً درمانده هستیم. اما در بسیاری از موارد، ما درمانده نیستیم.
راه های زیادی وجود دارد که می توانید برای خوشبختی خود و اینکه چگونه می خواهید زندگی کنید، انتخاب کنید. اما این به شما بستگی دارد که این انتخاب ها را انجام دهید و اجرا کنید. به عنوان مثال، فرض کنید یک شریک عاشقانه دارید که با شما با احترام و مراقبت رفتار نمی کند. بله، آنها کار اشتباهی انجام می دهند. آنها نباید این کار را انجام دهند. اما شما نمی توانید اعمال دیگران را کنترل کنید. تنها چیزی که می توانید کنترل کنید این است که چه چیزی را می خواهید تحمل کنید. ممکن است موضوع مشاوره، مشاوره زوجین یا حتی جدایی باشد. اما این شما هستید که باید تصمیم بگیرید که چه چیزی را می خواهید تحمل کنید.
مسئولیت شدید این است که خوشبختی خود را در اختیار بگیرید. شما باید مسئولیت پذیر باشید، دیگران را سرزنش نکنید و آنچه را که از زندگی می خواهید دنبال کنید. دیگر بهانه ای نیست
برای بازگردانی قدرت زندگی، کلمه “نه” را یاد بگیرید.
مردم راضی کننده به ندرت از کلمه “نه” استفاده می کنند. آنها مرزهای نرمی دارند که افراد با شخصیت سختتر یا از آن عبور میکنند یا از آن استفاده میکنند. افراد راضی ممکن است مقدار قابل توجهی از انرژی ذهنی، عاطفی و فیزیکی را با تلاش برای مراقبت از دیگران در اطراف خود، حتی افرادی که لزوماً لیاقت آن را ندارند، سرمایه گذاری کنند. صبر کنید…بعضی از مردم مستحق کمک نیستند؟
نه اگر از شما سوء استفاده کنند. نه اگر از محبت شما سوء استفاده کنند. بنابراین، در عوض، کاری که باید انجام دهید این است که مرزهای سخت را ایجاد و اجرا کنید. شما باید “نه” بگویید زیرا می خواهید به هر چیزی که ممکن است نه بگویید. ممکن است کمک به یک دوست در حرکت کردن، گوش دادن به کسی که به گوش نیاز دارد، یا صرفاً در محل کار بیش از حد به او کمک کند. هر چه که باشد، باید یاد بگیرید که به چیزهایی که زمان یا تمایل واقعی برای انجام آنها ندارید، «نه» بگویید.
کلمه “شاید” را از فرهنگ لغت خود حذف کنید. این یا “لعنتی بله، من این کار را خواهم کرد” یا “نه” است. نه شاید خب، تا حد ممکن کمتر.
به خود زحمت ندهید که شکایت کنید.
در بازگردانی قدرت زندگی شکایت اتلاف بیهوده زمان و انرژی احساسی است. زمانی که برای شکایت صرف میکنید بهتر است به دنبال راهی برای دستیابی به اهدافتان یا کار روی آنها بپردازید. به علاوه، هیچ کس نمی خواهد به آن گوش دهد. متاسفم، اما آنها این کار را نمی کنند. این منفیگرایی بیمعنی است که برای شما یا اطرافیانتان معنادار نیست. آیا شما شکایت می کنید؟ به این فکر کنید که چند بار شکایت می کنید. مطمئناً ابراز نارضایتی از یک موقعیت معقول است. با این حال، ممکن است لازم باشد هر از گاهی برای خود بایستید. این می تواند شکایت به نظر برسد، اما واقعاً اینطور نیست. این برای خودت دفاع می کند
نه، شکایت کردن بیشتر شبیه این است که در مورد اینکه چقدر از شغل خود در شش ماه گذشته متنفر هستید بدون ارائه درخواست در مکان دیگری صحبت کنید. منفی بافی بی مورد و غیر ضروری. دست از شکایت بردارید و کاری در مورد آن انجام دهید!
برای بازگردانی قدرت زندگی بخشش را در آغوش بگیرید.
بخشش موضوع پیچیدهای است، زیرا اغلب به این فکر میشود که سارا در ارتباط با نیکل اشتباه میکند. نیکل به سارا میگوید که از کاری که انجام داده است ناراحت است، سارا عذرخواهی میکند، نیکل عذرخواهی را میپذیرد و همه با خوشحالی زندگی میکنند. اما این راهی نیست که زندگی پیش می رود، اینطور است؟ بنابراین فقط پایان سبک و آسان بخشش است. بخشش در زمینه ای که مردم واقعاً منظورشان است، اغلب بسیار سنگین تر است. احمق های گمراه به بازماندگان چیزهای وحشتناک می گویند که باید مرتکب آن اعمال را “ببخشند”. اما در بسیاری از موارد، فرد احتمالاً برای کار وحشتناکی که انجام داده پشیمان نیست و قرار نیست برای آن عذرخواهی کند. این باعث می شود که نتوان آنها را به این معنا بخشید. اول از همه، شما اجازه دارید احساس خود را احساس کنید. که کاملا معتبر است.
بخخش از زاویه همدردی و همدلی
وقتی آماده هستید که ادامه دهید، بخشش را از زاویه همدردی و همدلی در نظر بگیرید. ممکن است کمک کند، ممکن است نه، بسته به اینکه با چه چیزی سر و کار دارید. برای مثال، شاید والدینتان با شما مهربان نبودند. شاید آنها از شما سوء استفاده کردند. خوب، شما کاملاً حق دارید از این بابت عصبانی باشید. اما عصبانیت فقط با گذشت زمان شما را از بین می برد. مثل پوسیدگی در روحت چرک میکند و آرامش و شادی را از تو میدزدد.
در عوض، ممکن است سعی کنید از دریچه همدلی و همدردی به وضعیت نگاه کنید. چقدر برای آنها غمگین است که آنها آنقدر شکسته اند که فکر می کنند با فرزندشان اینگونه رفتار کنند؟ چه چیزی ممکن است برای آنها اشتباه پیش بیاید، جایی که آنها فکر می کردند که این امر به جای دوست داشتن و حمایت کردن قابل قبول است؟ هر چه بود، احتمالاً افتضاح بود.
شاید اگر به اندازه کافی عمیقا کاوش کنید، ممکن است متوجه شوید که آنها فکر می کردند که محبت می کنند و حمایت می کنند زیرا والدینشان خیلی بدتر بودند. اتفاق می افتد.
در بازگردانی قدرت زندگی این بدان معنا نیست که هیچ کس نباید مسئولیت اعمال خود را بپذیرد. این بدان معنا نیست که شما باید کسی را به خاطر اقدامات بد رها کنید. این بدان معنا نیست که ضربه و درد شما مهم نیست. این فقط چیزی است که باید به خاطر بسپارید زمانی که در نهایت می خواهید شروع به رها کردن آن عصبانیت کنید.
برای بازگردانی قدرت زندگی ارزش های خود را درک کنید.
این مهم است که ارزش های خود را درک کنید. افرادی که ارزش های خود را درک نمی کنند، اغلب در مسیرهایی پرت می شوند که برایشان مناسب نیست. به عنوان یک فرضیه، فرض کنید هرگز واقعاً به سرقت به عنوان یک چیز بد فکر نکرده اید. به عنوان چیزی که می خواهید کاملاً از آن اجتناب کنید. اما خوب است که در خواربارفروشی چند عدد انگور را در دهان خود بریزید تا وضعیت آنها را ببینید، درست است؟ خب نه. دزدی است. بسیار بعید است که کسی در مورد آن چیزی بگوید. اما هنوز هم دزدی است. حتی اگر قرار نیست به خاطر چند انگور به دادگاه کشیده شوید، باز هم مهم است زیرا ارزشها و شخصیت شما باعث میشود که انجام دهید.
ارزش های خود را در نظر بگیرید. شما احتمالاً باورهای بسیار مهمی دارید که می خواهید به آنها پایبند باشید. آنها را درک کنید، آنها را در آغوش بگیرید و یاد بگیرید که با آنها زندگی کنید.
اگر نمیدانید ارزشهایتان چیست یا خود را بیحس میبینید، برای فهمیدن چیزی به سایر چارچوبهای اعتقادی نگاه کنید. برای استفاده از برخی از دستورالعمل های آنها در زندگی خود، مجبور نیستید به دین گروید یا استاد فلسفه شوید. مردم در بسیاری از مکان ها الهام می گیرند. مال خود را از جایی که می توانید تهیه کنید پیدا کنید.
برای عزت نفس خود به نظرات دیگران تکیه نکنید.
اینکه دیگران در مورد شما چه فکر می کنند، نگرانی شما نیست. بدون شک قبلاً این را شنیده اید. این یک ایده آل عالی در فکر است، اما همیشه یک ایده آل عالی در عمل نیست. برای بازگردانی قدرت زندگی به آن توجه کنید. واقعیت تاسف بار این است که گاهی اوقات باید نگران این باشید که دیگران در مورد شما چه فکری می کنند. مطمئناً، خیلی خوب خواهد بود که مشتری یا کارمندی را که شبیه یک آدم خشن رفتار می کند، سرزنش کنید. اما احتمالاً به خاطر آن اخراج خواهید شد.
بنابراین شما باید درجه بالایی از حرفه ای بودن را در مواجهه با شرایط سخت حفظ کنید. شما باید اهمیت دهید که رئیستان در مورد شما چه فکری می کند. افراد با اطمینان در مورد خودتان به شما می گویند، چرا به اندازه کافی خوب نیستید، چرا برایتان مهم نیست، و هر چیز دیگری که احساس کنند حق دارند به آن فکر کنند. خوب، آنها می توانند به آنچه می خواهند فکر کنند. حدس بزن چی شده؟ مهم نیست!
آنها این آزادی را دارند که به آنچه می خواهند فکر کنند. شما این گزینه را دارید که به آنها لبخند بزنید و بگویید: “به نظر شما در مورد خودم یا اینکه چگونه زندگی می کنم علاقه ای ندارم!”
در بازگردانی قدرت زندگی مایل به برجسته شدن باشید.
مردم اغلب در مسیر کمترین مقاومت حرکت می کنند. آنها از ناراحتی، ترس و اضطراب اجتناب می کنند. زیرا همه آن احساسات ناراحت کننده هستند. در نتیجه، آنها تمایل دارند با هم در یک باتلاق بیچهره از استانداردهای اجتماعی گروه محو شوند. خوب، یک مشکل است. این گروه به ندرت نمایانگر خوبی از زیبایی فردیت است. اگر می خواهید با خودتان آرامش و خوشبختی پیدا کنید، نمی توانید از پیروی از گله راضی باشید. اگر میخواهید قدرت خود را به دست آورید، نمیتوانید فقط با گروه همراه شوید، زیرا قدرت شما مال شماست، نه مال آنها.
مایل به شیرجه رفتن در ناشناخته ها و متمایز شدن از جمعیت باشید. این تنها راه برای احترام و علاقه به فرد قوی است.
اعتماد به نفس خود را توسعه دهید.
آیا به خود اطمینان دارید؟ قابلیت ها؟ توانایی شما در مدیریت آنچه که زندگی به شما می زند؟ برای بازگردانی قدرت زندگی قدم بردارید. زندگی گاهی سخت است. ممکن است سخت باشد که بدانید کار درست چیست. به همین دلیل است که نمی توانید روی مشکلات ناملموس و بالقوه آینده تمرکز کنید. در عوض، چیزی که می خواهید روی آن تمرکز کنید، توانایی های خودتان است. قدرت و توان شما در توانایی شما برای حل مسئله و غلتیدن با مشت است. شما نمی توانید آنچه را که زندگی به شما می زند کنترل کنید.
اما آنچه شما می توانید کنترل کنید این است که چگونه به آن ضربات پاسخ می دهید. آیا می توانید با آن سازگار شوید و پیش بروید؟ آیا حاضرید از افرادی که می توانند به شما کمک کنند کمک بخواهید؟ حاضرید برای یافتن پاسخ هایی که ممکن است به شما در حل مشکل کمک کند، مدتی را صرف جستجو در اینترنت کنید؟