چرا مادرم از من متنفر است؟

به نظر می رسد در فرهنگ عامه و رسانه ها، تصویر مادر دلسوز و دوست داشتنی در همه جا مشخص شده است. نمونه های درخشان زنانی را می بینیم که همه چیز را رها می کنند تا عشقشان را به فرزندانشان نشان دهند. با این حال، برای بسیاری از مردم، این تصویر ایده آل از یک مادر ابرقهرمان با تجربیات آن ها مطابقت ندارد. خواه آن ها در روابط خود با مادرشان غفلت، سو استفاده یا مسمومیت کلی را تجربه کنند، بسیاری از مردم اغلب می پرسند، “چرا مادرم از من متنفر است؟”. در اینجا، ما برخی از عوامل موثر در ایجاد رابطه مادر و کودک را بررسی خواهیم کرد و بررسی خواهیم کرد که بسیاری از آن ها به اشتباه پیش می روند. 

چرا مادرم از من متنفر است؟

اگر فکر می کنید مادرتان از شما متنفر است، یا فقط می خواهید بفهمید که چرا وقت گذرانی با مادرتان خیلی سخت است، پس این مقاله برای شما مناسب است!

شرایط قبل از تولد

چرا مادرم از من متنفر است؟

هنگامی که هنوز در رحم مادر خود بودید، عوامل زیادی در رابطه آینده شما با مادرتان نقش داشتند. حتی قبل از تولد شما، هورمون های مادر و سابقه خانوادگی شما در رابطه مادر و کودک نقش داشتند. در دوران بارداری، مادران افزایش قابل توجهی در میزان استروژن و پروژسترون را تجربه می کنند. این هورمون های افزایش یافته علاوه بر این که به بدن او اشاره می کنند تا کودک متولد شده را تغذیه و حمایت کند، بر خلق و خو و نگرش او تأثیر می گذارد. این تغییر شدید در هورمون های او همان چیزی است که باید از کلیشه “زن باردار بدخلق” تشکر کنیم زیرا اغلب منجر به تغییرات خلقی می شود.

اگر او ابزار یا درک لازم برای پردازش این احساسات منفی را به روشی سالم نداشته باشد، غیر معمول نیست که مادر این احساسات منفی را به سمت کودک خود سوق دهد. بنابراین، هورمون ها و تجربه بارداری می تواند در بی مهری مادر نسبت به فرزندش نقش داشته باشد. عامل دیگری که باید در نظر گرفت رابطه مادر شما با مادر خودش است. بسیاری از خانم ها وقتی صحبت از مادر شدن می شود احساس عدم آمادگی یا ترس می کنند، فقط به این دلیل که با مادران خود رابطه سمی یا تنش زا داشتند. وقتی صحبت از بارداری مادر یا رابطه او با مادر خودش می شود، چیزهای کمی وجود دارد که شما می توانید برای تغییر آن انجام دهید. از این گذشته، این عوامل قبل از تولد شما پدید آمده اند!

چرا مادرم از من متنفر است؟- اتفاقات در زمانی که شما کودک بودید.

هرکسی کودکی را بزرگ کرده باشد می تواند به شما بگوید که این کار آسان نیست! نه تنها یک کودک کوچک برای حفظ سلامتی و رشد وجود دارد، بلکه هزار صدای مختلف نیز وجود دارد که سعی می کند بر نحوه تربیت کودک تأثیر بگذارد. برای بسیاری از زنان، به ویژه آن هایی که ممکن است قبل از بچه دار شدن از قبل از مشکلات روانی رنج می بردند، تربیت کودک استرس زا ترین و اضطراب آورترین تجربه زندگی آن ها است. در هر مرحله از راه، عوامل استرس زا و آسیب های جدیدی وجود دارد که فقط بر فشار روابط آنها با کودک یا فرزندان می افزاید. تولد کودک اولین ضربه ای است که مادر در زندگی تجربه می کند. خواه زایمان واژینال داشته باشد یا سزارین! عمل زایمان کودک مملو از آسیب است.

نکته قابل توجه

اگر مادری توانایی پردازش همه این ضربه ها را به روشی سالم نداشته باشد، ممکن است استرس ناشی از این ضربه را به کودک نسبت دهد. بنابراین، کودک هدف احساسات منفی ای قرار می گیرد که با آسیب زایمان مرتبط است. این امر همچنین می تواند مشکلات موجود در زمینه بهداشت روانی را که مادر ممکن است از قبل با آن روبرو باشد، تشدید کند. غالباً قبل از اینکه شوک زایمان از بین برود، استرس ناشی از تغذیه نوزاد تازه متولد شده به مادر جدید می رسد. در حالی که این احساسات اغلب با گذشت زمان کمرنگ می شوند، برخی از زنان علائم طولانی تر از این کینه را نشان می دهند.

برای زنانی که بیش از یک فرزند دارند، این آسیب می تواند با هر تولد تشدید شود. به طور خلاصه، سال اول تولد و تربیت کودک را می توان با آسیب ها و ناامیدی پر کرد. وقتی مادری مجهز یا مایل به کنار آمدن با این احساسات منفی به روشی سالم نیست، اغلب می تواند این احساسات منفی را به فرزند خود نسبت دهد، یا حتی کودک را سرزنش کرده و کینه به دل بگیرد. چرا مادرم از من متنفر است؟

اتفاقات در دوران کودکی و نوجوانی شما

چرا مادرم از من متنفر است؟

با رشد کودک ، کار مادر خیلی راحت تر نمی شود. اگر می پرسید ، “چرا مادرم از من متنفر است؟” شما احتمالاً بیش از یک تجربه در دوران کودکی و نوجوانی خود دارید که این سوال را ایجاد می کند. بسیاری از زنان اغلب احساس خستگی می کنند. در بسیاری از موارد، این شرایط با شرایط مادر، از جمله مشکلات مالی، تربیت فرزند یا فرزندان به تنهایی یا عدم حمایت خانواده و جامعه خود، تشدید می شود. بعلاوه، او باید بسیاری از نقشهای مادر را که احساس می کند برای پر کردنش فشار می آورد تعادل برقرار کند. با این حال، اگر زنی از دیدن موارد ناامیدکننده امتناع ورزد و در عوض بر نتایج نامطلوب برخی از تجارب والدین تمرکز کند، ممکن است این احساسات سخت را به سمت فرزند خود سوق دهد.

استقلال کودک و نقش مادر

همانطور که کودک استقلال بیشتری پیدا می کند ، مادر نقش کمتری در جهت دهی به رفتار کودک دارد. این بدان معناست که وقتی کودک بزرگ می شود و تصمیمات خودش را می گیرد، مادر حرف مستقیم و کمتری در مورد این تصمیمات دارد.  بعضی موارد، کودکان نوجوان – یا حتی بزرگسال – تصمیماتی می گیرند که به خود یا دیگران آسیب می رسانند. در این صورت، مادر می تواند از تصمیم گیری نادرست کودک رنجیده باشد، خصوصاً اگر مجبور باشد با عواقب منفی اعمال فرزندش زندگی کند.

خانواده هایی که بیش از یک فرزند دارند، به ویژه در مواردی که رفتار ناخوشایند یک کودک بر رفاه فرزند دیگر یا فرزندان تأثیر می گذارد، مادران اغلب تمایل به خشم و نگرانی نسبت به تصمیم گیرنده ضعیف دارند. آن ها ممکن است این کودک را تهدیدی برای خانواده خود بدانند و غالباً با عصبانیت یا دفاعی نسبت به این کودک رفتار خواهند کرد. بنابراین، با رشد و استقلال بیشتر کودکان، تصمیمات و رفتار آن ها مستقیماً به رابطه مادر و کودک کمک می کند. هرچه کودک بزرگتر باشد، آن ها مسئولیت بیشتری نسبت به پویایی روابط خود با مادر دارند.

نشانه هایی از یک رابطه ناسالم مادر و کودک

قبل از اینکه نتیجه بگیرید و رابطه خود را با مادر خود کاملاً بنویسید، برخی از این شاخص های رابطه ناسالم مادر و کودک را در نظر بگیرید. این در زمینه سوال ما اهمیت دارد. سوالی که می گوید چرا مادرم از من متنفر است؟

کنار گذاشتن احساسات منفی

 به جای گوش دادن به احساسات منفی و همدردی، یک رابطه سمی احساسات منفی را دفن می کند. در این موارد، کودک اغلب بزرگ می شود و در بیان احساسات خود مشکل دارد.

احساس مسئولیت در برابر خوشبختی خود

 ممکن است مادر شما این باور را به شما بدهد که توانایی او در خوشبختی کاملاً به خود شما بستگی دارد. این ممکن است باعث شود شما در تلاش برای پر کردن این خلا برای او از کارهای دیگر دست بکشید، اما این فقط باعث ایجاد کینه از طرف شما شده است.

عدم وجود مرزهای سالم

مادر شما همیشه در کار شماست. شما ممکن است آن را به عنوان “فضول بودن” توصیف کنید. او از این نزدیکی برای سو استفاده از احساسات شما و دستکاری تصمیمات و رفتار شما استفاده می کند.

او همیشه می خواهد کانون توجه باشد

 ممکن است احساس کنید هر کاری که او برای شما انجام می دهد فقط عملی است مانند اینکه این کار را فقط برای شناسایی یا توجه انجام می دهد. این می تواند باعث شود که احساس کنید تلاش ها یا نظرات شخصی شما اصلاً ارزش زیادی دارد. اگر فکر می کنید چرا مادرم از من متنفر است باید به موارد زیادی دقت کنید.

قساوت قدیمی و ساده

چرا مادرم از من متنفر است؟

 او ممکن است هر حرف شما را با انتقاد تندی برآورده کند یا باعث شود شما به طور کلی احساس بی لیاقتی کنید. او عصبانیت و سرخوردگی خود را از سایر زمینه های زندگی خود بر روی شما می ریزد، بدون اینکه به شما صدمه بزند یا مراقب باشد. این بی رحمی می تواند در سطح جسمی یا احساسی بروز کند.

شما احساس بی دفاع بودن می کنید

 او هرگز حرف مثبتی برای گفتن ندارد و احساس می کنید گزینه های شما برای با هم بودن جذابیتی ندارند. یعنی بیشتر مکالمات شما یا با یک مشاجره انفجاری، برخورد خاموش  یا احساس گیر افتادن و عدم اطمینان به پایان می رسد.

برای بهبود رابطه چه کار کنیم؟

اولین قدم این است که تشخیص دهید او یک شخص است، دقیقاً مثل شما، با تاریخچه و مبارزات خودش. پس از خود نپرسید چرا مادرم از من متنفر است. بلکه بپرسید “چگونه می توانم سعی کنم دیدگاه مادرم را درک کنم؟”. در نظر گرفتن تجربیات مادرتان صرفاً راهی برای شناسایی دلایلی است که ممکن است او نسبت به شما احساسات منفی داشته باشد. دلیل بر پذیرش یا سرپوش گذاشتن در رابطه سو استفاده کننده یا توجیه رفتار سمی او به هیچ وجه نیست. به یاد داشته باشید، هر کاری که می کنید، نمی توانید رفتار او را تغییر دهید. رفتار مادر شما به عهده خود اوست! اگر می خواهید رابطه خود را با مادرتان بهبود ببخشید، ابتدا باید سعی کنید با مادر خود صحبت کنید. اگرچه قبل از شروع صحبت باید برخی از قوانین اساسی را برای مکالمه تنظیم کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا