خیانت بر اساس جنسیت و شخصیت
در این مقاله به درک خیانت از لحاظ ادراک جنسیتی و بر اساس ویژگی های جنسی و شخصیتی بیولوژیک پرداخته و ارتباطات فردی در نظر گرفته می شود. تجربیات نشان می دهد که رابطه باید همراه با تعهد باشد که اگر رابطه ها دارای تعهد نباشد باعث می شود شخص احساس های دردناکی را تجربه کند. اما چه چیزی باعث این بوجود آمدن اینگونه احساسات می شود. هدف از انجام این تحقیق پاسخگویی به این سوال است. خیانت بر اساس جنسیت و شخصیت نیز رخ می دهد.
چندین راه وجود دارد برای اینکه رابطه ها دچار مشکل می شود.
وجود ارتباطات احساسی فراتر از دوستی و روابط اینترنتی، داشتن رابطه، ارتباطات اضطراری، تقلب، مقاربت جنسی، رابطه جنسی دهانی، بوسیدن،احساس خستگی از یک رابطه این ها مواردی است که سبب ایجاد خیانت در یک رابطه می شود و فرد تمایل دارد که با افراد متنوعی این مسائل را تجربه کند. این موارد دخالت در روابط عاشقانه است و به عنوان دخالت در روابط عاشقانه همراه با تعهد محسوب می شود. و این روابط سبب خیانت های ارتباطی می شود.
آلفرد کینزی یکی از اولین دانشمندان علوم اجتماعی برای بررسی ادراکات خیانت بود. او بین دو نوع: خیانت عاطفی، جنسی تمایز قائل شد. نوع جنسی، درگیر شدن در رابطه جنسی با شخص دیگری به غیر از شریک زندگی است، در حالیکه نوع عاطفی به عنوان «عشق ورزیدن» یا به اشتراک گذاشتن یک پیوند احساسی عمیق با کسی غیر از یکی از شریکهای زندگی خواهد بود.
دروغ گفتن و خیانت بر اساس جنسیت و شخصیت
اصطلاح تقلب و دروغ گفتن ناشی از ترس، و وحشت است. وقتی به ترستان گوش می کنید، آنچه که به ذهنتان می رسد را می گویید. احتملا شما تصور می کنید که شریکتان در یک رابطه وقتی تعهد می دهد هیچ وقت به شما خیانت نمی کند ولی برای برخی افراد همیشه تقلب در زندگیشان یک امر عادی است. این نوع تقلب معمولا با دلبستگی عاطفی با فرد دیگر همراه است.
به جای استفاده از عبارت خیانت در اینجا از کلمه تقلب استفاده کرده ایم. آنچه که باعث می شودشخص به صورت یک کپی از خود در قلب و ذهن طرف دیگر قرار دهد نشانه تقلب به طرف مقابلت است. انچه که به اشتراک گذاشته می شود. در اینجا تقلب را با دروغ گفتن نشان می دهیم. توافق صریح و ضمنی که می تواند در یک برهه از زمان نقض شود و روابط را تضعیف کند. این عمل یا فیزیکی است و یا عاطفی و اولین واکنشی که فرد خیانتکار از خود نشان می دهد دروغ گفتن درباره کاری است که کرده است. دروغ گفتن اولین واکنش دفاعی فردی است که خیانت می کند. او مسائل را به شکلی جلوه می دهد که باعث می شود شریک زندگیش در ابتدا به او شکی نکند
خیانت به معنای آسیب رساندن عمدی یا نادیده گرفتن یک شخص در بسیاری از موارد است.
شایعترین شکل آن، افشای اطلاعات محرمانه، بی کفایتی، خیانت زوجین و ناسپاسی است. در همه این موارد افراد آسیب می بینند و باعث ایجاد ناراحتی خواهند شد. اثرات آن شامل شوک، فقدان و غم و اندوه، از دست دادن اعتماد به نفس ، خودمختاری، خشم خواهد بود. هر نوع خیانتی باعث می شود در زندگی آسیب های جدی و غیر قابل انکاری را بر جای بگذارد.
اثرات یک خیانت فاجعه آمیز بیشتر سبب اختلالات اضطرابی، و بخصوص OC D و PTSD می شود. هم چنین می تواند آلودگی ذهنی ایجاد کند و خائن به طور معمول منبع آلودگی می شود. در یک سری آزمایشات نشان داده شد که آلودگی احساسی در ذهن می توان با تصورات غيرقابل قبول تحریک شود. آلودگی ذهنی درباره خیانت باعث می شود افراد به سمت آن گرایش پیدا کنند.
عواقب خیانت بر اساس جنسیت و شخصیت
من درباره موضوع خیانت بحث خواهم کرد و این موضوع مشترک در طول زندگی هر کسی است که ممکن است با آن مواجه شود .یک اعتماد شکسته می شود همراه با درد و رنج و یک پاسخ بسیار بی رحمانه به احساسات کسی است که برای شما ارزش زیادی قائل بوده است. کسی که یه شما دروغ می گوید، خیانت می کند و اثرات آن بر روی زندگی شما به شکل دراز مدتی باقی می ماند. هیچ کس نمی تواند از آسیب و تلخی این مسئله بیرون بیاید.
اعتماد
اعتماد به کسی به این معنی است که شما اعتقاد دارید که هرگز عمدا به شما آسیب نمی رساند. یکی از بزرگترین جنبه های خیانت، ناتوانی در اعتماد است. اعتماد به دیگران و خودتان هنگامی که خیانت کردید باعث می شود برای شما نیز روابط سخت تر می شود عدم توانایی اعتماد به دیگران و اعتماد به غرایز خود، می تواند باعث نابودی زندگیتان شود. اعتماد یک عنصر ضروری برای همه روابط است. هنگامی که اعتماد از بین رفته است، رابطه شروع به فرو ریختن می کند. ممکن است ماهها یا سالها طول بکشد تا بتواند به طور کامل شروع به حرکت کنید.
غم و اندوه خیانت بر اساس جنسیت و شخصیت
پس از یک خیانت بزرگ، بسیاری از مردم مراحلی را پشت سر می گذارند که بسیار زجر آور است. ابتدا مرحله غم و اندوه وجود دارد (1. انکار و انزوا 2. خشم 3. درگیری 4. افسردگی 5. پذیرش). اولین واکنش بسیاری از مردم این است که واقعیت شرایط را انکار کنند. تلاش برای تحقق بخشیدن به اقدامات دیگر فرد، راهی برای مقابله با آن است، زیرا شرایط می تواند بر فرد غلبه کند. اولین واکنش مردم به مسائل منفی و ناراحتی این است که آنها را به راحتی از بین ببرند و آنها را نادیده بگیرند. خشم یک واکنش طبیعی برای خیانت است.
کلید اصلی این است که در انتقام گرفتار نشوید. چرخه انتقام و خشم مخرب تر از درمان است. از آنجا که خیانت می تواند به سختی باور شود، بسیاری از مردم برای مدت طولانی به فاز غم و اندوه می روند. شخص خیانتکار احساس می کند که کنترل شده و آسیب پذیر است. ذهنشان با “چرایی” و ” تنهایی” پر می شود. افسردگی نیز با خیانت همراه است. غم، پشیمانی و شک و تردید منجر به افسردگی می شود. به دست آوردن برخی از بینش و توضیحات می تواند کمک می کند که از حالت افسرده خود خارج شود. پذیرش مرحله نهایی و سخت ترین مرحله غم و اندوه است. همه نمی توانند به این سطح برسند. برای رسیدن به آرامش، باید از خشم خود دور شوید.