دلایل طلاق و پایان یک رابطه زناشویی
طلاق یعنی پایان یک رابطه، جدایی همسران و از بین رفتن تمام حقوقی که زن و شوهر نسبت به یکدیگر داشتند. زمانی که پایههای یک ازدواج و رابطه زناشویی فرو میپاشد. ناسازگاری و تنش میان همسران دیگر اجازه زندگی در کنار هم را نمیدهد طلاق رخ خواهد داد. در اغلب زوجین این جدایی میتواند ناگوار بوده و باعث ایجاد احساس اضطراب و ترس شود و در برخی نیز موجب خوشحالی شود. البته نمیتوان از تاثیر طلاق حتی طلاق عاطفی در فرزندان چشمپوشی کرد. فرزندان تحت تاثیر طلاق حتی طلاق عاطفی احتمال بسبار بالایی دارد که دچار اضطراب، افسردگی و مشکلاتی دیگر شوند.
متاسفانه امروزه ما در جامعه شاهد افزایش نرخ طلاق به طور چشمگیری هستیم. پس بهتر است نسبت به آن و دلایل طلاق آگاهی بیشتری داشته باشیم. با ما همراه باشید تا با دلایلی که میتواند یک رابطه زناشویی را نابود و به جدایی و طلاق منتهی کند را مورد بررسی قرار دهیم.
عدم شناخت کافی قبل از ازدواج
عواملی وجود دارند که عدم توجه به آنها میتواند یک زندگی زناشویی را با مشکلات بسیار مواجه کرده و حتی به انتها برساند. بسیاری از این عوامل مربوط به قبل از ازدواج است که میتواند بخاطر عدم شناخت طرفین و آگاهی نداشتن نسبت به خصوصیات شخصیتی و رفتاری طرف مقابل باشد. پس بهتر است ابتدا زوجین خود را شناخته و به دنبال فردی باشند که با خصوصیات و ارزشهای او همخوانی داشته و حتماً معیارهای انتخاب همسر را برای ازدواج در نظر بگیرند.
به طور خلاصه زوجین باید به چه ملاکهایی توجه کنند؟ از نظر فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی به یکدیگر شبیه باشند، تفاوت سنی را در نظر بگیرند، به ظاهر یکدیگر توجه کنند، به عادتهای یکدیگر مانند نحوه صحبت، لباس پوشیدن، راه رفتن و …. توجه کنند و البته شرایط مالی و نحوه پول خرج کردن و …
پسر و دختر باید بدانند که قرار نیست بعد از ازدواج طرف مقابل شما تغییر کند. حتی پافشاری شما به تغییر همسرتان ممکن است باعث مقاومت او در مقابل شما و بروز دعوا، بحث، قهر و حتی منجر به جدایی شما از وی شود.
خیانت
یکی از مهمترین دلایل برای طلاق، خواه طلاق عاطفی باشد و یا طلاق حقوقی، خیانت است، البته میتوان خیانت را دلیل طلاق ندانست بلکه نشانهای از نزدیک شدن به طلاق در نظر گرفت، زیرا در رابطهای که خیانت اتفاق میافتد احتمالا این یک رابطه فروپاشیده و رو به اتمام است و احساس و عشق مابین زوجین کم میشود، در نمونههایی از دلایل خیانت میتوان به مواردی چون بیتوجهی به وضع ظاهر، عدم داشتن مهارتهای ارتباطی صحیح با همسر، عدم رعایت بهداشت و نظافت شخصی، بیتوجهی به نیازهای جنسی، عدم درک نیازهای عاطفی، بی توجهی به ارزشهای یکدیگر اشاره کرد.
در زندگی زناشویی خیانت نمیتواند هیچ توجیهی داشته باشد. هیچ دلیلی را نمیتوان آورد تا فرد خود را مجاز به خیانت به همسر خود بداند. باید عنوان کرد در برخی موارد فقط خیانت دلیل اصلی طلاق نبوده است. (زیرا معمولاً همسران خیانتکار قدرت متقاعد کردن یکدیگر را دارند و میتوانند این اتفاق را به تاخیر بیاندازند.)، بلکه از دست رفتن اعتمادی که زوجین نسبت به یکدیگر در زندگی زناشویی داشتند موجب طلاق شده است.
در بعضی مواقع نیز طلاق و یا مشکلاتی که رابطه زناشویی را در مسیر جدایی قرار میدهد. نه به دلیل خود خیانت، بلکه به دلیل توهم خیانت، اتفاق میافتد.
مشکلات مالی
مشکلات مالی و یا فقر نیز میتواند یکی دیگر از دلایلی باشد که تصمیم به طلاق زوجین را بیشتر میکند، شادی در بین همسرانی که با مشکلات مالی زیادی مواجه هستند کمتر است و البته در برخی از زوجین که مشکلات مالی قابل توجهی دارند، در صورت نیاز برای استفاده از امکاناتی مانند مشاوره برای نجات زندگیشان، قدرت و توانایی مالی کافی را نخواهند داشت.
تفاوتهای شخصیتی مانند خساست یکی از زوجین و ولخرجی دیگری نیز، میتواند مشکلات و اختلافات زیادی را برای آنها بوجود بیاورد که خود عاملی برای درگیریها و اختلافات بیشتر در بین آنها خواهد بود.
دخالت ها در زندگی زناشویی
یکی دیگر از دلایل بروز طلاق میتواند دخالت دیگران در زندگی زناشویی، مخصوصاً دخالت والدین و خانواده همسر و حتی دوستان باشد، بسیاری از زوجین با رفتار خود به دیگران اجازه میدهند که در زندگی آنها دخالت کنند، برخی رفتارهای زوجین که موجب دخالت دیگران میشود عبارتند از عدم حفظ حریم خصوصی خود در مقابل دیگران، عدم داشتن خودباوری و اعتماد به نفس، وابستگی زیاد مالی و عاطفی به خانوادهها و عدم حفظ مرزهای زندگی زناشویی خود، همگی میتوانند موجب شوند دیگران به خود اجازهی دخالت کردن در زندگیشان را دهند که همین امر سبب بروز اختلافات شده و حتی روابط زناشویی را در مسیری قرار میدهد که به طلاق عاطفی یا طلاق رسمی منتهی شود.
تکراری شدن برای یکدیگر
رابطه زناشویی نیاز به رسیدگی کردن و تازه نگه داشتن دارد. مراقب باشید که برای همسر خود تکراری نشوید! تازگی داشتن برای یکدیگر در روابط زناشویی علاوه بر این که موجب بوجود آمدن حس مهم بودن و اهمیت داشتن برای همسر خود میشود باعث خواهد شد تا از لحاظ عاطفی نیز به هم نزدیک شوید، در رابطهای که رو به تکراری شدن میرود، روابط عاشقانه رو به خاموشی رفته و این پیام به طرف مقابل داده میشود که تو برای من مهم نیستی و این زمینهای برای جدایی عاطفی و شاید در انتها طلاق قانونی شود.
برای اینکه از تکراری شدن برای یکدیگر دور بمانید، سعی کند احساسات و نگاههای روزهای اول آشنایی را مجدد بوجود آورید. در رابطه خود تنوع ایجاد کنید، خلاقیت داشته باشید، مکالمات محبت آمیز و واژههای هیجانانگیز را در داخل گفتارتان فراموش نکنید. روزهای تولد و سالگرد ازدواج را جدی بگیرید و از این فرصت برای ایجاد یک حس خوب برای خود و همسرتان استفاده کنید.
خشونت در مردان
افزایش میزان خشونت مردان نسبت به همسرشان برای اتمام یک رابطه زناشویی کافی نیست. ولی میتواند یکی از دلایل طلاق باشد. با ادامه دار بودن رفتار خشونت آمیز شوهر نسبت به همسر خود، حس تحقیر و همچنین بی ارزش بودن ازدواج در زن بوجود خواهد آمد. این خود ممکن است زمینه ساز طلاق عاطفی و طلاق قانونی شود.
با توجه به اینکه در گذشته وابستگی مالی زن به شوهر بیشتر بوده یا از حمایت خانوادگی کمی بهرهمند بودند. دیدگاه عموم جامعه نسبت به طلاق مذمومتر از امروز بود. تن به ادامه رابطه میدادند، ولی امروزه بسیاری از زنان وابستگی مالی کمتری به شوهر خود دارند. خود را مجبور به تحمل خشونتهای جسمی یا روانی همسر نمیبینند. در صورتی که نتوانند به زندگی خود و اصلاح رفتار همسر خود کمک کنند به طلاق روی میآورند.
در برخورد با این مشکلات بهترین گزینه کمک گرفتن از یک مشاور متخصص برای بهبود رفتار همسر و همچنین بهبود ارتباط زوجین است.
سردی روابط جنسی
روابط جنسی در زندگی زناشویی اهمیت زیادی دارد، عدم تفاهم در رابطه جنسی و سردی یکی از طرفین هم خود میتواند یک عامل برای طلاق باشد و هم به طور غیر مستقیم، با بروز خیانت باعث طلاق شود.
عدم درک یکدیگر
داشتن قدرت شناخت و درک همسر برای فهم یکدیگر و احترام به خواستههای شریک زندگی برای دوام رابطه زناشویی نیاز است. برخی اوقات دیده میشود که مردان یا زنان بدون توجه به شرایط همسر خود، توقعات و انتظاراتی از وی دارند که برآورده کردن آن خواستهها برای همسر بسیار سخت و یا غیر ممکن است؛
زوجین باید با شناخت و درک روحیات هم، موقعیت یکدیگر و داشتن انتظارات منطقی برای بهبود ارتباط خود تلاش کنند. زمانی که مرد بدون توجه به نظر همسر خود و مشورت با او، تصمیمات اصلی زندگی را میگیرد، یقیناً زن احساس سرشکستگی و بی ارزش بودن برای همسر خود پیدا خواهد کرد. همین امر باعث شروع جدایی عاطفی و حتی طلاق حقوقی خواهد شد. اگر مرد در رابطه با همسر خود به گونهای رفتار کند که عزت نفس و ارادهی همسرش را از بین ببرد. احتمال بسیار زیادی وجود دارد طلاق نتیجه این نوع رفتار مرد باشد.