فیزیک کوانتومی و ماهیت واقعی آگاهی
فیزیک کوانتومی کلید نحوه عملکرد آگاهی و چگونگی یکپارچه سازی ذهن با ماده و جهان فیزیکی را ارائه می دهد. تعدیل دینامیک یون در مغز در سطح کوانتومی اجازه می دهد تا همه قسمت های آگاهی به طور همزمان به هم متصل شوند. زندگی واقعاً یک شگفتی است. چگونه می توانید دیگران را در مقابل خود با چنین جزئیات سه بعدی درک کنید، هر یک از شما وقایع را بصورت ذهنی درک می کنید، در حالی که می توانید در یک واقعیت مشترک به ظاهر بسیار واقعی ارتباط برقرار کنید؟ آگاهی شما چگونه کار می کند؟ فیزیک کوانتومی و ماهیت واقعی آگاهی بحث ما در این مقاله می باشد.
در ارتباط با آگاهی و شرایط آن می توانید به متخصصان مرکز مشاوره همکده مراجعه کنید. مرکز مشاوره همکده اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره در ایران می باشد. این مرکز ارائه دهنده خدمات حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی می باشد.
درک آگاهی و فیزیک کوانتومی
برای درک، ابر فعالیت کوانتومی را در نظر بگیرید که بیشمار وقایع عصبی-الکتریکی مغز را احاطه کرده است. اگر این یک مشاهده در آگاهی است، پس چرا نباید یک رویداد ناخودآگاه حساب شود؟ پاسخ این است که فعالیتها در سطح ناخودآگاه در یک برهم نهی کوانتومی قرار دارند – به این معنی که همه احتمالات همزمان وجود دارند. اما لحظه ای که نتایج آنها در آگاهی آگاهانه ظاهر می شود، یک “انتخاب” محسوس انجام می شود.
نکات قابل توجه
این مهم است زیرا همانطور که در کتاب جدید The Grand Biocentric Design توضیح داده شده است، همیشه زنجیره های احتمالی بسیاری از فعالیت های مغزی وجود دارد. اما وقتی هوشیاری روی یکی از آنها متوقف می شود – که به صورت ذهنی به عنوان آگاهی از نتیجه قطعی درک می شود – اکنون می توان آن را از نظر ریاضی به عنوان فروپاشی تابع موج توصیف کرد.
آزمایش فکری معروف “گربه شرودینگر” را به یاد بیاورید، که در آن گربه را می توان مرده و زنده در نظر گرفت – در یک ابرقابل کوانتومی وجود دارد – تا زمانی که ناظر جعبه را باز کند و یک حالت یا حالت دیگر مشاهده شود. در آن مثال، زنجیره ای از رویدادها که منجر به حالت مبهم گربه می شود با منبع تابش تحت نظارت شمارنده گایگر آغاز شد.
عملکرد موجی رادیواکتو و آگاهی
فیزیک کوانتومی و ماهیت واقعی آگاهی در عملکرد مغز هم تاثیر دارد. عملکرد موجی مواد رادیواکتیو روی هم قرار گرفتن دو حالت بود – یکی که در آن پوسیدگی وجود دارد و دیگری که در آن وجود ندارد. اما بیایید با انتقال آزمایش به آزمایشگاه مدرن ساده کنیم. در صورت پوسیدگی، شمارنده یک فوتون را تشخیص داده و یک کلیک ایجاد می کند که وارد گوش تکنسین می شود. در آنجا صدا به یک سیگنال الکتروشیمیایی تبدیل می شود که به مغز منتقل می شود و در آنجا به عنوان یک کلیک در هوشیاری تعبیر می شود.
این کل دنباله رویدادها شامل یک زنجیره احتمالی فعالیت مغزی است، اما توجه داشته باشید که پوسیدگی رادیواکتیو فیزیکی و واکنش های عصبی همه در یک نتیجه واحد به طور غیرقابل تحمیلی با هم مرتبط هستند! زنجیره دیگر مربوط به موردی است که در آن پوسیدگی وجود نداشت و مربوط به زنجیره متفاوتی از فعالیت مغزی است که منجر به آگاهی از “بدون کلیک” می شود.
نکات قابل توجه
بنابراین دو شاخه احتمالی وجود دارد – یکی با آگاهی آگاهانه از یک کلیک پایان می یابد و دیگری که در آن فقط سکوت وجود داشت. بر اساس نظریه کوانتوم، هر دوی اینها تا لحظه ادراک به یک اندازه واقعی (در ترکیب فوق) بودند. اما از دیدگاه شخص اول من، من نمی توانم در کنار هم قرار دادن این دو حالت آگاهی باشم، زیرا آنها متقابلاً متضاد هستند: بدیهی است که من نمی توانم یک کلیک را بشنوم و همچنین آن را نشنوم. بنابراین من خود را دقیقاً در یکی از آن دو حالت آگاهی می بینم.
آنچه ممکن است مهم باشد این است که این دو شاخه شامل رادیوم فعال رادیوم، غشای تمپان ارتعاشی گوش و همه نورون های مغز می شود. همه آنها بطور غیرقابل انکاری بخشی از یک شاخه امکان واحد هستند و از هم جدا نیستند.
چگونگی درگیر شدن مغز همراه با فیزیک کوانتوم و آگاهی
چگونگی درگیر شدن مغز در ابرنواخترها و فروپاشی آنها در یک تجربه واحد به نحوه پردازش اطلاعات بستگی دارد. مغز اطلاعات را از طریق سیگنال های الکتروشیمیایی پردازش می کند. نورونها از نظر الکتریکی تحریک پذیر هستند. یون های سدیم، پتاسیم، کلر و کلسیم در امتداد کانال های یونی در غشای سلول جریان می یابند و باعث تغییر در ولتاژ غشا می شوند. اگر ولتاژ به اندازه کافی تغییر کند، یک پالس الکتروشیمیایی ایجاد می شود که می تواند اتصالات سیناپسی را با سایر سلول ها فعال کند. فیزیک کوانتومی و ماهیت واقعی آگاهی در این جا هم خود را نشان می دهد.
با این حال، مکانیسم بسیار بیشتری نسبت به کانال های کلسیم وجود دارد. به عنوان مثال، کاوشگرهای الکتروفیزیولوژی به ما امکان می دهد حرکت یون ها را در داخل سلول های مغز مطالعه کنیم. این فرایند توانایی ما را برای ضبط کل مکانیسم دخیل در زمان کاهش می دهد – از سطح کوانتومی (که در آن همه چیز هنوز در هم برتری است) تا رویدادهای کلان رخ می دهد که در سلول های عصبی مغز اتفاق می افتد (برای اطلاعات بیشتر در مورد مغز و طراحی به مطالعات مرکز بزرگ بیوسنتریک مراجعه کنید. ظهور زمان)
پویایی یون های دخیل در روند آگاهی و فیزیک کوانتوم
وقتی مکانیسم را گسترش دهید تا پویایی یون های دخیل در کل دنباله زمانی رویدادها، از تغییرات در شیب یون در سلول گرفته تا شلیک آکسون، این معادله به ابر اطلاعات کوانتومی تبدیل شود. داستان اصلی شامل اطلاعات کوانتومی است که به طور همزمان با گسترش فرایند به منظور پویایی یون و برهم نهی آنها بوجود می آید. این به این دلیل است که تعدیل دینامیک یون در سطح کوانتومی اجازه می دهد تا همه قسمتهای سیستم اطلاعاتی که ما با آگاهی مرتبط می کنیم – با احساس واحد “من” – به طور همزمان به هم متصل شوند.
این کلید است. آنچه در اینجا اهمیت دارد این است که آن قسمت های درهم پیچیده مغز، که در مجموع سیستم درک شده از آگاهی را تشکیل می دهند، به این دلیل بوجود می آیند، زیرا احساس “زمان” به طور همزمان در تمام الگوریتم های فضایی/مدارهای عصبی ایجاد می شود که مسئول ایجاد یک تجربه آگاهانه هستند. توجه به این نکته ضروری است که جداسازی فضایی بین نورون های مغز قبل از وقوع این فرآیند بی معنی است. این یک پدیده همه یا هیچ است.
نکات قابل توجه
در هر لحظه، ابری از فعالیت کوانتومی مرتبط با آگاهی وجود دارد. شواهد بیشتر در مورد این در بیماران مبتلا به DID یافت می شود که دارای هویت متمایز مانند مورد معروف Sybil هستند.
یک مغز می تواند چندین ناحیه داشته باشد که هریک “من” متفاوتی را تجربه می کنند. سیبیل ممکن است در حال حاضر “پگی” و فردا “ویکی” باشد، بسته به نواحی مغز که در هر لحظه درگیر شده اند.
مشاهده فرایند و آزمایش ها در ارتباط با فیزیک کوانتومی و ماهیت واقعی آگاهی
ما در واقع می توانیم این فرایند را مشاهده کنیم، زیرا آزمایش های مشابهی انجام شده است که به خوبی ابرنوازها را نشان می دهد. فوتونها باید “تصمیم بگیرند” وقتی از چنگال در دستگاه عبور می کنند، چه کنند. بعداً، پس از طی تقریباً 50 متر از چنگال، آزمایشگر می تواند یک سوئیچ را بچرخاند … و آیا آنها نحوه رفتار ذره در چنگال را در گذشته تعیین کرده اند یا نه – به عبارت دیگر، هیچ چیز تا انتخاب دوم فرو نمی ریزد. /مشاهده در زمان حال انجام شد.
این آزمایش و دیگران مانند آن آیا “گذشته ای ثابت” وجود دارد یا خیر؟ در واقع، فیزیکدانانی مانند جان ویلر این اعتقاد راسخ را ابراز کرده اند که تا زمانی که اجسام مربوطه در حال حاضر مشاهده نشوند، گذشته پدید نمی آید. در واقع، استفان هاوکینگ گفت: “گذشته، مانند آینده، نامحدود است و تنها به عنوان طیفی از امکانات وجود دارد.” اثرات کوانتومی مشابه در مغز به شدت نشان می دهد که تصمیمات آگاهانه باعث ایجاد مجموعه ای از پیامدهای کوانتومی می شود که حتی می تواند پیکربندی های قبلی را به ظاهر “بازنویسی” کند. نکته مهم در اینجا این است که دینامیک یونی در سطح کوانتومی کلید نحوه عملکرد آگاهی و چگونگی وحدت ذهن با ماده – و در واقع، با کل جهان فیزیکی را فراهم می کند.