مشکلات روانی بعد از طلاق
در دنیای روابط اتفاقات بسیار زیادی ممکن است به وجود بیاید. در روان شناسی مشاوران تاکید. بر این دارند که افراد قبل از وارد شدن به رابطه تحقیقات و شناخت کافی از هم داشته باشند. همیشه ازدواج در واقع صحبت های قشنگ و عاشقانه نیست. بالاخره یک زمان هوایی هم هست که دو زوج با یک دیگر درگیری دارند. این طبیعی است که در هر رابطه های ناراحتی یا بحث به وجود بیاید اما افراد باید بلد باشند که این عوامل را مدیریت کنند. برای همین امر روان شناسان می گویند که افراد باید بتوانند خصوصا بعد از ازدواج قدرت کنترل خشم خود را داشته باشند. مشکلات روانی بعد از طلاق بسیار گسترده هستند.
اگر این کار ها را هر کدام از زوج ها چه زن و چه مرد نتواند انجام دهد باعث جدایی و طلاق می شود. جدایی و طلاق ممکن است باعث ایجاد مشکلات روانی در هر دو فرد و اگر بچه ای وجود داشته باشد در بچه آن ها هم مشکلاتی به وجود بیاید. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره آنلاین در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با مشکلات روانی بعد از طلاق صحبت کنیم.
تأثیرات روانشناختی بعد از طلاق
این مقاله به طور خلاصه بسیاری از تأثیرات روانشناختی و عاطفی رایج طلاق بر مردان، زنان و کودکان را نشان می دهد. نرخ طلاق در کشور های اروپایی بالاترین میزان در جهان است. بیش از پنجاه درصد ازدواج ها به طلاق ختم می شود. به ادامه این مقاله توجه کنید.
موضوعات مهم در مشاوران روابط و مشکلات روانی بعد از طلاق توضیحات درباره موارد زیر است.
A. اثرات طلاق و شیوع آن
ب- اثرات طلاق بر کودکان
ج- مراحل احساسی طلاق
D. واکنشهای معمول کودکان به طلاق
E. علائم استرس در کودکان
اثرات طلاق و شیوع آن
ممکن است مفید باشد که کمی در مورد طلاق و تأثیرات معمول آن بر روی مردان، زنان و کودکان صحبت کنیم. نرخ طلاق در ایالات متحده و کشورهای اروپایی بالاترین میزان در جهان است. پنجاه درصد ازدواج ها به طلاق ختم می شود. 67 درصد ازدواج های دوم به طلاق ختم می شود. به همان اندازه که این ارقام بالاست، آن چه درست است نیز این است که به نظر می رسد نرخ طلاق در حال کاهش است.
چرا بسیاری از افراد توانایی طلاق ندارند؟
دلایل این تغییر روشن نیست. بسیاری از افراد توانایی طلاق ندارند، بسیاری از افراد توانایی ازدواج ندارند. دلیل دیگر این است که “نوزادان طلاق”، که قسمت عمده ای از جمعیت ما را تشکیل می دهند، دیگر در 20 تا 30 سالگی نیستند، سنینی که شیوع طلاق بیشتر است. انتظار جامعه این است که زندگی مطلقه رضایت بخشی به زندگی زناشویی ندارد.
مشکلات روانی بعد از طلاق و افسردگی
طلاق با افزایش افسردگی همراه است – افراد با از دست دادن شریک زندگی، امیدها و رویاها و سبک زندگی را جدیدی را تجربه می کنند. درک واقعیت مالی طلاق اغلب دشوار است: اکنون منابع مشابه باید تقریباً دو برابر هزینه ها را تأمین کنند.
فرزندان و طلاق
پنجاه درصد کل فرزندان در دنیا فرزندان طلاق هستند. بیست و هشت درصد از كودكان در والدین طلاق به صورت کاملا جداگانه زندگی می کنند. طلاق برای کودکان گران تمام می شود. منابع کمک به کودکان وابسته (AFDC) با توجه به نیازهای خانواده های مطلقه و پدر و مادر تخلیه می شود. از جمله این هزینه ها جمع آوری برای کمک به کودکان است.
تجارب زنان و مردان در طلاق
در این جا برخی از تجارب زنان و مردان در طلاق در راستای اطلاع از مشکلات روانی بعد از طلاق آورده شده است.
برای خانم ها:
1. زنان دو برابر مردان اقدام به طلاق می کنند
2. 90٪ مادران مطلقه حضانت فرزندان خود را دارند (حتی اگر آن را در دادگاه دریافت نکرده باشند)
3. 60٪ افراد تحت مشکلات فقر، زنان و کودکان مطلقه هستند.
4- مادران تنها تا چهار فرزند را با درآمد سالانه متوسط 12200 دلار پس از مالیات حمایت می کنند
5. 65٪ مادران مطلقه از هیچ گونه حمایت فرزندی برخوردار نیستند (این رقم بر اساس کلیه فرزندان واجد شرایط است، از جمله برخی از والدین هرگز ازدواج نکردهاند. وقتی پدران حضانت دارند و مادران بدون حکم نمی توانند فرزند خود را ببینند.) ۵٪ از آن ها به موجب دادگاه رای حمایت از کودک را دریافت می کنند (و از زمان شروع دستورالعمل های یکنواخت حمایت از کودک، عوامل اجباری و تعلیق تمدید مجوز افزایش می یابد)
6. پس از طلاق، زنان کمتر از مردان استرس و سازگاری بهتری دارند. دلایل این امر این است که (1) زنان بیشتر متوجه مشکلات زناشویی می شوند و با پایان یافتن چنین مشکلاتی احساس آرامش می کنند، (2) زنان بیشتر از مردان به سیستم های حمایت اجتماعی و کمک به دیگران اعتماد می کنند و (3) زنان هنگام طلاق احتمالاً افزایش عزت نفس را تجربه کرده و نقش های جدیدی را به زندگی خود اضافه می کنند.
7. زنانی که کار می کنند و فرزندان خود را در سازمان های مراقبت از کودکان قرار می دهند، ننگ بیشتری نسبت به مردان در همان موقعیت تجربه می کنند. مردانی که در یک موقعیت قرار دارند اغلب مورد حمایت و دلسوزی قرار می گیرند.
مشکلات روانی بعد از طلاق در مردان
1. مردان معمولاً بیش از زنان با مشکلات سازگاری عاطفی رو به رو می شوند. دلایل این امر به از دست دادن صمیمیت، از بین رفتن ارتباطات اجتماعی، کاهش امور مالی و قطع معمول نقش والدین مربوط می شود.
2. مردان سریع تر از زنان دوباره ازدواج می کنند.
3. در مقایسه با “پدرانی که از فرزند خود دور هستند” ، مردانی که دارای فرزند پروری مشترک (حضانت قانونی مشترک) هستند، وقت کافی با فرزندان خود دارند و درک و مسئولیت مستقیم آن ها نسبت به فعالیت ها و هزینه های فرزندان در زندگی فرزندانشان دخیل است و رعایت تعهدات حمایت از کودک در آن ها بسیار است. همچنین هنگام مذاکره در مورد زندگی فرزند خود، رضایت بیشتری از میزان حمایت از کودک وجود دارد. بودجه ها تهیه می شوند و مسئولیت ها به گونه ای تقسیم می شوند که والدین بتوانند آن را درک کنند.
4- مردان در ابتدا نسبت به زنان نسبت به طلاق نظرات منفی تری دارند و انرژی بیشتری را در تلاش برای نجات ازدواج اختصاص می دهند.
مشکلات روانی بعد از طلاق بر کودکان
در چند سال گذشته، تحقیقات با کیفیت بالاتر که “فراتحلیل” تحقیقات قبلاً منتشر شده را مجاز می داند، نشان داده است که تأثیرات منفی طلاق بر کودکان بسیار اغراق آمیز است. در گذشته می خوانیدیم که فرزندان طلاق از افسردگی رنج می برند، در مدرسه شکست می خورند و با قانون مشکل دارند.
کودکان مبتلا به افسردگی و طلاق
كودكان مبتلا به افسردگی و اختلالات سلوك نشانه هایی از شیوع این مشكلات را نشان دادند زیرا درگیری در والدین آن ها وجود دارد. محققان اکنون تعارض را به جای طلاق یا برنامه مسکونی، به عنوان مهم ترین عامل تعیین کننده در تنظیم فرزندان پس از طلاق می دانند.
موفقیت فرزندان بعد از طلاق
فرزندانی که پس از طلاق موفق می شوند، والدینی دارند که می توانند به طور موثر ارتباط برقرار کنند و به عنوان پدر و مادر با هم کار کنند. در واقع، واکنش های روانی فرزندان نسبت به طلاق والدینشان از نظر درجه ای به سه عامل بستگی دارد: (1) کیفیت رابطه آن ها با هر یک از والدین قبل از جدایی، (2) شدت و مدت درگیری والدین و (3) ) توانایی والدین در تمرکز بر نیازهای فرزندان در طلاق.
مطالعاتی برای مشکلات روانی بعد از طلاق
مطالعات قدیمی نشان داد که پسران مشکلات سازگاری اجتماعی و تحصیلی بیشتری نسبت به دختران دارند. شواهد جدید نشان می دهد که وقتی کودکان به سختی زندگی می کنند، پسران و دختران به همان اندازه رنج می برند. آن ها فقط از نظر رنج فشار روحی و روانی زیادی را تحمل می کنند.
پسران نسبت به دختران علائم بیرونی بیشتری در مورد طلاق دارند
پسران نسبت به دختران علائم بیرونی بیشتری در مورد طلاق دارند، آن ها عصبانیت، ناامیدی و صدمه خود را نشان می دهند. آن ها ممکن است در مدرسه به مشکل بخورند، با همسالان و والدین بیشتر درگیر شوند. دختران تمایل دارند اضطراب خود را درونی کنند. آن ها ممکن است افسرده شوند، دچار سردرد یا معده درد شوند و تغییراتی در الگوی خوردن و خواب آن ها ایجاد شود.
افت درآمد والدین بعد از طلاق
افت درآمد والدین که اغلب ناشی از همین مشکلات است. اکنون از دو خانوار حمایت می شود، از نظر تغذیه مناسب، درگیر شدن در فعالیت های فوق برنامه برای کودکان، لباس و انتخاب مدرسه مستقیماً بر کودکان تأثیر می گذارد. گاهی اوقات والدینی که با کودکان در خانه مانده بودند مجبور به کار هم در خانه خود و هم در بیرون می شوند و این به گونه ای است که باید مراقب فرزندان خود هم باشند.
درگیری کودکان با والدین بعد از طلاق
درگیری مداوم کودک با هر دو والدینش امکان ایجاد روابط واقع بینانه و متعادل بهتر در آینده را فراهم می کند. کودکان یاد می گیرند که چگونه با مدیریت درست با والدین خود رابطه برقرار کنند. اگر آن ها در روابط خود با والدین خود مطمئن نباشند. به احتمال زیاد آن ها با برنامه های مختلف تقسیم زمان سازگار می شوند و امنیت و تحقق روابط صمیمی خود را در بزرگسالی تجربه می کنند.
حضانت فرزندان و مشکلات روانی بعد از طلاق
در شرایط معمول که حضانت فرزندان بر عهده مادران است. پدرانی که در زندگی فرزندانشان دخیل هستند نیز پدرانی هستند که کمک هزینه فرزندشان را به آن ها پرداخت می کنند و در هزینه های فوق سنگین کودک نیز نقش دارند.