بلوغ ازدواج

تحقیقات زیادی نشان داده اند که اگر برای ازدواج کردن منتظر بمانید تا به اندازه ی کافی سنتان زیاد شده باشد (چیزی حدود 25 سال یا بیشتر) به میزان قابل توجهی شانس اینکه ازدواج شما منجر به طلاق شود را کاهش خواهید داد. این کار به شما زمان می دهد تا بتوانید خودتان را بهتر شناخته و درست تر درک کنید و در عین حال متوجه شوید از فردی که به عنوان همسر خود انتخاب می کنید چه توقعاتی داشته و به عنوان شریک زندگی چه نیازهایی را برای خود احساس می کنید. با این وجود ازدواج کردن برای کسانی که کمتر از بیست و پنج سال سن دارند به نوعی محکوم است. بلوغ ازدواج در اینجا خود را نشان می دهد.

بسیاری از ازدواج هایی را در اطراف خود می بینید که به دلیل ازدواج کردن در سن کم تهدید کننده هستند.

با این وجود یکی از متداول ترین مشکلات در میان این زوج های جوان ازدواج هایی است که قبل از رسیدن به بلوغ رخ می دهند. افرادی که بالغ شده اند دنیای اطراف خود را متفاوت از چیزی که کودکان می بینند خواهند دید. کودکان برای خود دنیای کوچکی دارند و تا زمانی که افق دید آن ها محدود شود ان ها تصور می کنند خودشان مرکز این جهان بوده و تنها خودشان هستند. قبل از اینکه بخواهید کودکان کم سن را قضاوت کنید، باور داشته باشید، شما نیز روی درست مانند ان ها بوده اید.

وقتی کودکان بزرگتر می شوند ان ها متوجه خواهند شد جهان تنها حول و محور ان ها نمی چرخد. آن ها می توانند با نیازهای افراد دیگر همراه و همدل بوده و قادر خواهند بود به عنوان فردی از جامعه ی بشری با افرا دیگر ارتباط برقرار نمایند و این ارتباط لزوما به عنوان یک رهبر نخواهد بود.

یک فرهنگی که در میان اغلب ما جای گرفته است در مورد بزرگ شدن کودک می باشد.

وقتی فرزند شما به سن هجده سالکی می رسد ناگهان یک باره به او برچسب بزرگسال را می زنید و به او اجازه می دهید در بسیاری از رفتارها و فعالیت های بزرگسالان شرکت داشته باشند اما بسیاری از دختران و پسران هجده ساله هنوز به قدر کافی بزرگ نشده اند تا مسئولیت هایی را بر عهده گرفته و درس هایی که به عنوان یک بزرگسال بالغ نیاز باشد را یاد نگفته اند.

وقتی یک فرد ظاهری شبیه به یک بزرگسال پیدا می کند، مانند افراد بزرگ راه می رود، مانند بزرگسالان رانندگی کرده، مانند ان ها کار کرده، مانند ان ها حرف زده و… در نتیجه بزرگتر ها نیز او را مانند یک فرد بزرگ برای خود تصور خواهند کرد در حالی که اشتباه بوده و او تنها تظاهر می کند. انجام این اشتباه اصلا سخت نیست.

با این وجود زمانی که فردی را خوب می شناسید (برای مثال شما در موقعیت های زیاد و متفاوتی شاهد واکنش و عکس العمل های او بوده اید.) قادر خواهید بود به دیدگاه درستی نسبت به سطح واقعی بلوغ او برسید. در شرایطی که صحبت از ازدواج کردن است اهمیت زیادی دارد که متوجه بوده و زمینه هایی که هر دو طرف در ان بالغ شده و زمینه هایی که هنوز در ان نابالغ هستند دقت داشته باشید.

همه ی ما در برخی مسائل و جنبه های رفتاری به بلوغ نرسیده ایم اما افرادی که کاملا نابالغ هستند به طور مکرر رفتارهای کودکانه و نادرستی را از خود نشان خواهند داد. باید خوب دقت داشته باشید فرد مقابل شما زمانی که شرایط مطابق با میل او پیش نمی رود چه واکنشی را از خود نشان خواهد داد.

ازدواج یک فرد نابالغ با کسی که به بلوغ رسیده باشد اصلا اتفاق خوشایندی نخواهد بود. 

این اتفاق هر روز در جهان در حال تکرار شدن است، هر سال این موضوع ادامه داشته و در سراسر دنیا دیده می شود. گاهی افراد بالغی که با افراد نابالغ ازدواج می کنند بر این باور و تصور هستند که او در اینده به بلوغ لازم خواهد رسید و به امید زود رسیدن این آینده هستند. اغلب افراد بالغ با کسی ازدواج می کنند که در ظاهر بالغ دیده می شود اما وقتی که دیگر دیر است متوجه می شوند او فردی کودک و نابالغ است که تنها ظاهر فرینده ای دارد. البته موارد دیگری هستند که در ان فرد بالغ با کسی ازدواج می کند که به بلوغ کافی نرسیده می باشد و تنها دلیل این است که می خواهد دست بالا داشته و روی این ازدواج کنترل داشته باشد.

چیزی که در رابطه ی یک فرد بالغ با فرد نابالغ دیگر رخ می دهد ایجاد شدن رابطه ی والدین با کودک است.

همسری که روی کار کردن در خانه، پرداختن قبض ها، و برنامه ریزی برای اینده تمرکز دارد می تواند در این رابطه نقش والدین فرد نابالغ را ایفا کند. (در مقابل نق زدن های او، نوازش کردن یا تهیه ی وسایلی که نیاز دارد.)

ازدواج همراه شدن و دوستی دو فرد است که باهم تفاوت هایی دارند اما داشتن نقش مساوی برای هردو در این رابطه اهمیت زیادی خواهد داشت. اینکه مرتبا یک فر در تلاش باشد تا به فرد دیگر اموزش دهد، به او انگیزه دادهف اشتباهاتش را درست کرده و او ا راهنمایی کند درست اثر ی شبیه به ازدواج یک پدر و دختر یا مادر و پسر را خواهد داشت.

این رابطه باعث می شود استعدادهای طبیعی فرد نتوانند درخشیده و شکوفا شوند. به جای ان زوج مسلط و بالغ سعی دارد فرد دیگر را تبدیل به چیزی کند که حالا نیست (و اغلب این فرد شخصیتی شبیه به خودشان پیدا خواهد کرد زیرا فرد بالغ سعی دارد فرد نابالغ را در این رابطه ی ازدواج نگه دارد.) و البته اینکه یکی از طرفین نابالغ است لزوما به این معنا نخواهد بود که باید با او مانند یک کودک رفتار کنید. کودکان بزرگسال می توانند خشمگین شدن خود را به شکلی کمتر از کودکان کم سن بروز دهند. (ان ها اغلب عصبانیت خود را به جای فریاد زدن و داد کشیدن با رفتارهای مخرب نشان خواهند داد.)

چه تعداد افراد نابالغ حدود پنجاه سال سن را می شناسید؟

شاید تعداد آن خیلی زیاد نباشد اما ان ها هستند و البته بسیاری از ان ها با کسانی ازدواج کرده اند که تصور می کردند در نهایت این فرد به بلوغ خواهد رسید. هیچگاه با فردی ازدواج نکنید با این تصور که زمان او را تغییر خواهد داد.

اگر می دانید خودتان هنوز به بلوغ نرسیده اید در ابتدا کمی زمان برای بزرگتر شدن گذاشته و بعد برای ازدواج اقدام کنید. نرسیدن به بلوغ ارزش شما به عنوان یک انسان را کم نخواهد کرد. با این وجود تنها به این معناست که شما نیاز دارید قبل از اینکه پا به بزرگسالی گذاشته و تبدیل به یک زن یا شوهر شوید باید رشد بیشتری یافته و تجربیات بیشتری در زندگی خود کسب نمایید. این درست مانند گوجه فرنگی های نارسی است که برای اماده شدن نیاز به زمان دارند.

اگر با کسی ازدواج کرده اید که نابالغ است باید به او زمان بیشتری دهید تا ببینید چه تغییراتی خواهد داشت. اگر هیچ علامت یا نشانه ای از پیشرفت به سمت بلوغ را بعد از مدتی در او ندیدید شاید لازم باشد برای پایان دادن به این رابطه به فکر بیفتید. به هرحال ازدواج کردن برای بزرگسالان است نه کودکان.

در کنار تمام مواردی که گفته شد باید به دو نکته ی زیر دقت داشته باشید:

• بلوغ زمانی حاصل می شود که فرد لذت های لحظه ای را برای ارزش های طولانی مدت و ماندگار کنار می گذارد.
• بلوغ شما زمانی رشد می کند که می توانید حس کنید نگرانی شما برای دیگران بیشتر از نگرانی تان برای خودتان است.

آیا حس می کنید با رسیدن به سطح بلوغ کنونی خود برای رسیدن به ازدواج راحت هستید؟ آیا حس می کنید فرد دیگری که می خواهید با او وارد رابطه شوید نیز به بلوغ کافی رسیده است؟

انواع بلوغ لازم برای ازدواج

بلوغ تنها بر اساس سن یا ظاهر فیزیکی شما نخواهد بود بلکه شامل موارد زیادی می شود که عبارتند از:

بلوغ فیزیکی

هرکسی که می خواهد ازدواج کند لزوما نباید یک نوجوان باشد، او باید به بلوغ فیزیکی کامل رسیده باشد. ازدواج نه یک نمایش است و نه چیزی برای یک روز، بلکه جایی برای مسئولیت پذیری و کار کردن است. بر اساس تجربیات حاصل شده، سنین زیر برای ازدواج پیشنهاد می شود:

• مرد باید حداقل 25 سال سن داشته باشد.
• زن باید برای ازدواج حداقل 21 سال سن داشته باشد.

بلوغ مالی

• باید فردی ملاحظه کار باشید.
• باید درامد منظم و دائمی داشته باشید.
• شما تمایل به کار کردن و تامین امنیت برای خانواده دارید.

بلوغ روحی

• در راه خدا تلاش می کنید.
• زندگی معنوی با کیفیتی دارید.
• باید به نوعی دوباره متولد شوید.
• باید روحی مقدس داشته باشید.
• زمان با کیفیتی را در راه خدا سپری می کنید.
• قوانین الهی که مربوط به رهبری، دوست داشتن، مراقبت کردن، اطاعت، رضایت، همدلی، ایمان، مسئولیت پذیری… است.

بلوغ و اعتماد

بلوغ روی توانایی فرد برای مشارکت در زندگی تاثیر داشته و باعث می شود درک کند فرد دیگر چرا این انتخاب ها را دارد. در مقابل باید سطح اطمینان و قابلیت اعتماد در روابط را ارزیابی نمایید. بلوغ به زوج ها اجازه می دهد در پیشرفت علایق خود از یکدیگر حمایت کنند.

بلوغ و بخشش

توانایی فرد برای بخشش اشتباهات فرد مقابل در صورت نیاز که تحت تاثیر بلوغ او قرار دارد. زوج ها باید انتظارات واقع گرایانه ای از روابط، ازدواج و همسر خود داشته باشند. بلوغ عاطفی باعث می شود او همسر خود یا دیگران را برای احساس خشم یا اضطراب خود سرزنش نکند.

بلوغ اجتماعی

توانایی برای یافتن دوستان جدید و حفظ کردن این روابط دوستی، اینکه بتوانید در زمان اشتباهات خود به زبان بیاورید که ” من متاسفم “، می توانید با دیگران همدلی کنید، از آن ها قدردانی کرده یا به او احترام بگذارید. شما باید برای تغییر کردن اماده بوده و هرجا نیاز است خود را با شرایط تغییر دهید.

بلوغ روحی

• کنترل کردن شهوت
• توانایی برای کنترل تمایلات جنسی
• توانایی برای حفظ کردن تنها یک شریک جنسی

بلوغ عاطفی / روانی

• شرکت در آزمون و خطاها
• توانایی برای کنترل کردن خشم، غرور و…
• توانایی برای مدیریت استرس و بحران ها
• کنترل احساس ترس، لذت، عشق، حسادت و…
• تمایل برای تحمل سختی ها در جست و جوی یافتن حقیقت
• نشان دادن ایمان، همراهی، شادابی، بردباری، شکیبایی، صداقت و…

بلوغ نقش مهمی در موفقیت یا شکست روابط دارد.

جامعه از روزگاران قدیم بر اساس روزگاری که در ان قرار داشته اید محدودیت هایی را روی رفتارها بر داشته است. (مانند محدودیت هایی برای رانندگی یا سن مجاز برای رای دادن.) زیرا سن به نوعی مقیاسی برای بلوغ فرد است. با این وجود سن و بلوغ لزوما به یک معنا نیستند، خصوصا وقتی صحبت از رابطه می شود. بلوغ نقش مهمی در موفقیت یا شکست خوردن یک رابطه دارد. بنابراین بسیار مهم است کسانی که می خواهند وارد رابطه شوند متوجه نقش بلوغ شده و بدانند بلوغ فرد چطور می تواند روی توانایی او برای  درک مفاهیم و به کار بردن مهارت های لازم برای داشتن رابطه ای سالم نقش داشته باشد. با این وجود بلوغ را می توان در روابط یاد گرفت. اگر زوج ها اطلاعات کافی داشته و مهارت های لازم را بلد باشند می توانند دیدگاهی کامل در مورد روابط داشته باشند.