باورهای نادرست در مورد اضطراب (قسمت سوم)

ادامه روند بررسی باورهای نادرست در مورد اضطراب را در این مقاله می خوانیم.       

ورزش منظم می تواند اختلال اضطراب را کاهش داده و حتی درمان کند.

منابع زیادی هستند که می گویند ورزش منظم یک تسکین و درمان برای اختلال اضطراب است. با وجودی که ورزش برای کسانی که اضطراب خفیف را تجربه می کنند خوب است اما برای بیمارانی که دچار درجات بالاتری از اضطراب هستند می تواند اوضاع را حتی بدتر کند. چرا؟

علائم اضطراب همان علائم استرس هستند. ما آن ها را علائم اضطراب می نامیم زیرا رفتار مضطربانه منبع اصلی استرس است که باعث می شود بدن تحت تاثیر استرس زیاد قرار گرفته و بعد علائمی را از خود نشان دهد.

ورزش منظم به بدن استرس می دهد. وقتی بدن به خاطر رفتارهای مضطربانه تحت استرس زیاد قرار گیرد استرس دادن به آن می تواند باعث شود حس بدتری داشته باشید. اگر به علائم خود واکنش نشان دهید، افزایش علائم ایجاد شده بر اثر ورزش زیاد می تواند چرخه ای منفی ایجاد کند: ورزش باعث افزایش استرس می شود = علائم زیاد می شوند = نگرانی شما بیشتر می شود = استرس افزایش می یابد = علائم زیاد می شوند = نگرانی بیشتر می شود و به همین شکل.

با وجودی که ورزش می تواند مفید باشد بهترین راه این است که اگر اضطراب دارید آن را در سطح متوسط نگه دارید، و بدانید علائم، با ورزش بالاتر از سطح متوسط می روند.

باورهای نادرست در مورد اضطراب (قسمت سوم)
  • درمان برای من موثر نبود پس اضطراب من متفاوت بوده و من نمی توانم بر اختلال اضطراب غلبه یابم.

تحقیقات نشان داده اند درمان، خصوصا درمان رفتار شناختی، یک استاندارد طلایی برای درمان اختلال اضطراب است. تحقیقات متعددی در طول بیست سال گذشته انجام شده و همه موثر بودن درمان ها را تایید کرده اند.

بنابراین نمی توان گفت درمان اثر نکرده است زیرا تاثیر دارد. اگر درمان برای فردی موثر نبود دلایل دیگری به جز خود درمان وجود دارد. در اینجا برخی از دلایل متداول آورده شده اند:

درمانگر شما به قدر کافی اطلاعات یا مهارت نداشته است.

همه ی درمانگران یکسان نیستند. برخی از آن ها دانش و تجربه ی زیادی در کمک به مردم برای غلبه بر اختلال اضطراب دارند، در مقابل برخی دیگر زیاد ماهر نیستند. سطح اطلاعات و مهارت درمانگر می تواند تفاوت بزرگی در چگونگی کمک رسانی درمان برای بیمار اضطراب داشته باشد.

یک اختلاف شخصیتی بین بیمار و درمانگر وجود داشته است.

باورهای نادرست در مورد اضطراب (قسمت سوم)

شیمی روابط اهمیت زیادی دارد، خصوصا بین بیمار و درمانگر.

برای داشتن جلسات درمانی موثر، باید بین بیمار و درمانگر اعتماد وجود داشته باشد. اگر درمانگر دارای مهارت های ارتباطی بین فردی ضعیفی است یا تطابق شخصیتی بین آن ها وجود ندارد، اعتماد ایجاد نخواهد شد و این تاثیری منفی روی موثر بودن درمان خواهد داشت.

بیمار چیزهایی که درمانگر در مورد اضطراب می گوید را باور ندارد

برای رسیدن به موفقیت بیمار باید اعتماد داشته باشد که اطلاعاتی که در مورد آن صحبت می شود و تغییرات خواسته شده می توانند واقعا مفید باشند. اگر بیمار درمانگر خود را باور نداشته باشد یا تصور کند تغییراتی که از او خواسته می شود مناسب نیستند تغییرات مثبتی ایجاد نخواهد شد.

از آنجایی که غلبه بر اختلال اضطراب تنها با تغییرات مثبت ایجاد می شود نمی توان انتظار داشت یک نفر بدون ایجاد تغییرات خواسته شده بتواند بر اختلال اضطراب خود غلبه یابد.

باورهای نادرست در مورد اضطراب (قسمت سوم) | مرکز مشاوره همکده

بیمار کارهای لازم را انجام نمی دهد

غلبه بر اختلال اضطراب نیاز به تلاش برای ایجاد تغییرات مثبت دارد. اگر شما تغییرات خواسته شده را اجرا نکنید نمی توان انتظار داشت تغییراتی سالم ایجاد شود.

بعلاوه تفاوت بزرگی وجود دارد که تنها بدانید چه کاری انجام دهید و اینکه واقعا تغییرات مناسبی ایجاد نمایید. تغییرات سالم تنها زمانی ایجاد می شوند که کار لازم انجام شود. ما باور داریم همه می توانند این کارها را انجام دهند و در نتیجه هیچ مانعی برای غلبه بر اضطراب وجود ندارد.

با وجودی که راه بهبود اختلال اضطراب کاملا مشخص است اما دلایل زیادی وجود دارد که درمان برای یک فرد موثر نباشد.

بیمار در مسیر رسیدن به موفقیت نمی ماند.

همانطور که گفته شده غلبه بر اختلال اضطراب نیاز به کار کردن برای ایجاد تغییرات رفتاری دارد. در نتیجه مشکلات همراه با اختلال اضطراب حل خواهند شد. گاهی این کار نیاز به تلاش زیاد، پشتکار، عزم و اراده، صبر و زمان دارد. بهبود درست به هیچ شکل دیگری قابل دسترسی نخواهد بود. اگر فردی در مسیر موفقیت راه را ادامه ندهد بازهم انتظار بیهوده ای است که فکر کنیم بهبود کامل ایجاد خواهد شد.

باورهای نادرست در مورد اضطراب (قسمت سوم)

اضطراب بخشی از شخصیت من است و من نمی توانم آن را عوض کنم

یک باور نادرست متداول که امروزه در تحقیقات زیادی روی آن پافشاری می شود این است که برخی افراد باور دارند مشکلات اضطراب بخشی از وجود فرد هستند و از این رو نمی توان برای تغییر دادن آن کاری انجام داد. به بیان دیگر آن ها باور دارند همانطور که با قد یا رنگ چشم خاصی متولد می شوند با اضطراب نیز به دنیا می آیند. بنابراین همانطور که نمی توانند قد یا رنگ چشم خود را عوض کنند کاری نیست که بتوان برای از بین بردن اضطراب نیز انجام داد.

اما این منطق بنا به دلایل متعددی اشتباه است.

اول اینکه اضطراب بر اثر رفتارهای نگران کننده ایجاد شده و چیزی ژنتیکی یا زیستی نیست.

رفتار بر اثر طرز فکر و عمل فرد ایجاد می شود. رفتار مضطربانه با تصور کردن چیزی بد، ناخوشایند یا مضر ایجاد می شود. نگرانی مثالی از رفتار مضطربانه است.

دلیل دوم اینکه رفتار چیزی است که یاد می گیرید. ما بیشتر رفتارهای خود را از سن هشت سالگی یاد می گیریم. در نتیجه کسانی که با آن ها بزرگ می شویم و طرز رفتار آن ها تاثیر بزرگی روی یادگیری روش رفتار کردن ما دارد. به همین دلیل اختلال اضطراب اغلب در خانواده ها بین تمام اعضا منتقل می شود. دلیل آن ژنتیک یا زیست بدن نیست بلکه علت تاثیر والدین و طرز رفتار آن هاست که روی کودکان در حال رشد اثر می گذارد.

مصرف برخی گیاهان، ویتامین ها و مکمل های غذایی، اضطراب را درمان کند.

اضطراب بر اثر مشکلات زیستی در مغز، عدم تعادل شیمیایی در آن یا توسط ژن ها ایجاد نمی شود. اضطراب وقتی شکل می گیرد که فرد رفتار مضطربانه ای دارد.

از انجایی که علت بروز اضطراب رفتارهای ناسالم است، مصرف گیاهان خاص، ویتامین ها و مکمل های غذایی نمی تواند مشکلات همراه با اضطراب را درمان کند. اختلال اضطراب تنها وقتی از بین می رود که ما بتوانیم رفتارهای ناسالمی که باعث ایجاد اضطراب می شوند را درست شناخته و با موفقیت حل کنیم.

برای خواندن بخش ابتدایی مقاله اینجا کلیک کنید

منابع
anxietycentre.comanxietycentre.comanxietycentre.comwww.anxietycentre.comanxietycentre.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا