مروری بر اضطراب دلبستگی

اضطراب دلبستگی یکی از انواع سبک های مختلف دلبستگی است. اضطراب باعث آسیب های روانی مختلفی می شود. یکی از این آسیب ها عدم برنامه ریزی در زندگی است. اضطراب و استرس در دوران همه گیری شدت زیادی پیدا کرده است. اختلالات روانی انواع مختلفی دارند. هر کدام از اختلالات روانی می تواند به علت های مختلفی به وجود بیاید.

برخی از افراد به علت مشکلاتی در دوران کودکی دچار اختلالات روانی می شوند. برخی هم هستند که به علت وجود مشکلات در زندگی دچار اختلالات روانی می شوند. یکی از اختلالات روانی شایع در دنیای امروز اضطراب است. در مقاله های قبل در ارتباط با تعریف اضطراب صحبت کردیم. اضطراب انواع مختلفی دارد. این اختلال اگر درمان نشود می تواند به افراد آسیب‌ بزند. در ادامه می خواهیم ببینیم که مروری بر اضطراب دلبستگی چگونه است و چرا افزایش می یابد؟

درمان در افراد و اضطراب دلبستگی

درمان ها نیز انواع مختلفی دارد. اضطراب و استرس یکی از اختلالات رایج در دنیای ما هستند. همه ما می دانیم که در زندگی ممکن است روزی دچار استرس یا اضطراب شویم. تا حدودی بخشی از این استرس و اضطراب طبیعی است. اما اگر ادامه پیدا کند می تواند زندگی ما را مختل کند. اضطراب و استرس اگر کنترل و درمان نشود می تواند جلوی موفقیت شما را در بخش های مختلف زندگی بگیرد. انواع مختلفی از اضطراب ها وجود دارد که برخی از آن ها را برای شما گفتیم. انواع درمان حمله اضطراب موضوع امروز ما است. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی  روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با مروری بر اضطراب دلبستگی، صحبت کنیم.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

دلبستگی اضطرابی که به آن دلبستگی دوسوگرا یا دلبستگی مضطرب-مشغول نیز می‌گویند، یکی از چهار سبک دلبستگی اصلی است که توسط روانشناسان شناسایی شده است. این مقاله علائم، علل و درمان اضطراب دلبستگی را مورد بحث قرار می دهد. همچنین در مورد این که شما یا شریک زندگیتان سبک دلبستگی مضطرب دارید، چگونه می توانید با آن کنار بیایید.

زمینه های از اضطراب دلبستگی

نظریه دلبستگی، که مقدمه اساسی درک ما از اضطراب دلبستگی است، برای اولین بار توسط جان بولبی روانشناس در دهه 1950 ارائه شد. بولبی استدلال کرد که احساس امنیت شما در کودکی برای سبک دلبستگی شما در بزرگسالی بسیار مهم است. علاوه بر این، نحوه رفتار با شما در طول زندگی، انتظارات شما را تا آنجا که دیگران چگونه از شما حمایت می کنند، شکل می دهد.

به عبارت دیگر، چگونه به این سوال پاسخ می دهید که “اگر من ناراحت هستم، آیا می توانم روی شریک زندگی خود حساب کنم؟” انعکاسی از چیزهایی است که آموخته اید و در طول زندگی چگونه با شما رفتار شده است. این الگوی رفتاری است که شما از دیگران انتظار دارید و همچنین تصوری که از خودتان دارید.

سبک های پیوست

به طور کلی، چهار سبک دلبستگی بزرگسالان پذیرفته شده است:

  • مضطرب: افراد دارای این سبک دلبستگی در اعتماد به دیگران مشکل دارند. آن ها نگران هستند که مردم آن ها را رها کنند، بنابراین اغلب به نظر می رسد چسبنده یا نیازمند.
  • اجتنابی: این سبک دلبستگی با مشکلات صمیمیت و سرمایه گذاری عاطفی کم در روابط مشخص می شود.
  • بی نظم: این سبک با ترکیبی از رفتارها مشخص می شود که می تواند از اجتناب تا چسبیدن متغیر باشد. افراد با این سبک اغلب مشتاق روابط نزدیک هستند، اما از اعتماد به دیگران و آسیب دیدن نیز می ترسند.
  • ایمن: دلبستگی ایمن با احساس اعتماد و امنیت در روابط مشخص می شود. در دوران کودکی، کودکان احساس امنیت می کنند و توسط مراقبین خود حمایت می شوند. در بزرگسالی، افراد دارای این سبک دلبستگی قادر به ایجاد روابط پایدار هستند.

سه سبک اول همگی ناامن هستند و منعکس کننده عملکرد ضعیف در روابط هستند.

علائم

افراد مبتلا به اضطراب دلبستگی چگونه رفتار می کنند؟ نحوه بروز این علائم می تواند برای کودکان و بزرگسالان مشابه باشد، اما تفاوت های مهمی نیز وجود دارد. در زیر مروری بر برخی از شایع ترین علائم است.

کودکانی که دارای سبک دلبستگی مضطرب هستند، تمایل دارند:

  • اضطراب
  • ترس از غریبه ها
  • ناراحتی شدید هنگام جدا شدن از والدین
  • گریه ای که مراقبان به راحتی نمی توانند آن را آرام کنند
  • اتصال به والدین و مراقبین
  • به اندازه بچه های دیگر کاوش نمی کند
  • مشکل در کنترل احساسات منفی
  • روابط ضعیف با کودکان دیگر

علائم دلبستگی مضطرب در بزرگسالان

بزرگسالانی که سبک دلبستگی مضطرب دارند این موارد را دارند:

  • رفتارهایی که شریک زندگی آن ها را ساکت می کند یا می راند
  • نیاز دائمی به تماس و حمایت دیگران
  • ترس از اینکه مورد توجه قرار نگیرد
  • احساس عدم اطمینان از اینکه آیا می توان روی یک شریک حساب کرد
  • حساسیت به طرد و رها شدن
  • نیاز به افزایش احساس امنیت
  • خودبینی منفی یا خودارزشمندی
  • دیدگاه مثبت نسبت به شریک زندگی
  • هوشیاری نسبت به علائمی که یک شریک در حال کناره گیری است
  • نگران از دست دادن شریک زندگی باشید
  • اشتیاق به احساس صمیمیت و امنیت بیشتر با دیگران

علل

می دانیم که اضطراب یک جزء ژنتیکی دارد. کودکان تا 4 ماهگی ممکن است نشانه هایی از عدم بازداری رفتاری را نشان دهند (مانند تپش قلب و ترس از غریبه ها) که با اضطراب جدایی بعدی مرتبط است. با این حال، اضطراب دلبستگی ممکن است ناشی از تجربیات دوران کودکی یا بعد از آن باشد. اینها می تواند شامل حمایت بیش از حد والدین، سوء استفاده یا بی توجهی باشد. دلبستگی به محافظت از کودک از نظر بقا کمک می کند.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

کودک اضطراب را تجربه می کند و از والدین آرامش می خواهد. اگر آن کودک در دریافت آرامش از چهره های دلبستگی موفق نباشد، احساس امنیت ایجاد نمی شود، به این معنی که ترس، اضطراب و پریشانی همچنان بالا می ماند. این می تواند در طول زندگی از نظر دوستی ها و روابطی که دیگران در آن راحتی مورد انتظار را فراهم نمی کنند، تکرار شود.

تشخیص

اضطراب دلبستگی یک تشخیص رسمی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) نیست. در عوض، به طور کلی به عنوان یک علامت در نظر گرفته می شود که باید به تنهایی مورد توجه قرار گیرد.

به طور کلی، تصور می شود که حدود 50 درصد از مردم سبک دلبستگی ایمن دارند، در حالی که بقیه در سبک های مختلف ناایمن قرار می گیرند. با این حال، اختلال اضطراب جدایی یک اختلال اضطرابی مرتبط با دلبستگی است که به طور کلی در حدود سن 6 یا 7 سالگی تشخیص داده می شود.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی ممکن است از رفتن به مدرسه امتناع کنند. ترس از جدایی از والدین داشته باشند، کابوس ببینند و شکایات فیزیکی مانند سردرد یا معده درد را تجربه کنند. در حالی که اکثر کودکان این مشکل را بیشتر می کنند، می تواند تا نوجوانی و بزرگسالی ادامه یابد.

یکی دیگر از تشخیص های مرتبط، اختلال دلبستگی واکنشی است. کودکان مبتلا به این اختلال در هنگام ناراحتی به دنبال آرامش نیستند یا به آن پاسخ نمی دهند. همچنین ممکن است نسبت به دیگران پاسخگو نباشند، عاطفه مثبت محدودی داشته باشند و تحریک پذیری غیرقابل توضیحی داشته باشند. این اختلال ناشی از بی توجهی در دوران کودکی است.

رفتار

نشان داده شده است که اضطراب دلبستگی به انواع مختلف درمان پاسخ می دهد، از جمله:

  • درمان بین فردی (IPT): این نوع درمان به افراد کمک می کند یاد بگیرند که چگونه روابط بین فردی و تعاملات اجتماعی خود را بهبود بخشند. با کار با یک درمانگر، افراد حوزه های مشکل را در روابط خود شناسایی می کنند و سپس برای رفع کاستی ها و توسعه مهارت های جدید تلاش می کنند.
  • درمان شناختی رفتاری (CBT): این نوع درمان بر کمک به افراد در تغییر الگوهای افکار خودکار منفی که به احساس اضطراب در روابط کمک می کند تمرکز دارد. با یادگیری روش‌های جدید تفکر، افراد می‌توانند از منظری امن‌تر و کم‌تر به روابط نزدیک شوند
  • داروها: اگر فردی دارای اضطراب دلبستگی و همچنین اختلال اضطراب تشخیص داده شده باشد، ممکن است داروهایی مانند مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) نیز تجویز شود.

یک مطالعه نشان داد که IPT به طور موثر اضطراب دلبستگی را کاهش می دهد و کاهش اضطراب نیز با کاهش قابل توجه علائم افسردگی مرتبط است.

مقابله

اکثر افراد مبتلا به اضطراب دلبستگی از راهبردهای مقابله ای ناکارآمدی استفاده می کنند که اضطراب آن ها را تشدید می کند. همانند بررسی مکرر شریک زندگی. این رویکرد سطح اضطراب دلبستگی را بالا نگه می‌دارد و معمولاً به روابطی منجر می‌شود که تیره می‌شوند. مهم است که راهبردهای مقابله ای مفید و سالم را شناسایی کنید، زیرا داشتن یک سبک دلبستگی ایمن به طور کلی شما را به فردی دلسوز تبدیل می کند.

استراتژی های اضطراب دلبستگی

اگر علائم دلبستگی مضطرب را در رفتار خود تشخیص دهید، کارهایی وجود دارد که می توانید برای مدیریت این تمایلات انجام دهید.

منابع
وبسایت verywellmind

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا