عوارض استرس بر مغز کودکان

تحت هیچ شرایطی نباید عوارض استرس بر مغز کودکان را نادیده گرفت. از طرفی هم استرس بخش طبیعی و مهمی از رشد کودک است. این در حالی است که دو نوع اصلی استرس بر انسان‌ ها تأثیر می‌گذارند که  شامل استرس فیزیولوژیکی (فیزیکی) و استرس روانی هستند. استرس فیزیولوژیکی ناشی از تغییرات دنیای بیرون است، در حالی که استرس روانی ریشه در مغز دارد. تجارب قبلی بر ایجاد پاسخ استرس روانی تأثیر می‌گذارند. با توجه به عامل استرس زا، هر کودک به علت تجربیات منحصر به فرد خود در گذشته، استرس را به صورت متفاوتی درک می‌کند. همچنین راه‌ های تشخیص استرس کودکان و نوجوانان را بشناسید.

اثرات منفی استرس بر رشد مغز کودکان

استرس بخشی طبیعی و اجتناب ناپذیر از زندگی یک کودک است. جنین‌ها حتی قبل از تولد استرس را تجربه می‌کنند. تجربه مقداری استرس برای بقای انسان ضروری است. این احساس اضطراب به کودکان کمک می‌کند تا به مهارت‌هایی که برای کنار آمدن با موقعیت‌های جدید و بالقوه خطرناک در طول زندگی نیاز دارند، مجهز شوند.

موقعیت‌ های استرس زا، سیستم‌های هشدار بدن را فعال می‌کنند. پاسخ جنگ یا گریز، اثرات فیزیولوژیکی مانند افزایش تنفس، ضربان قلب، فشار خون، مصرف کلی اکسیژن و ترشح هورمون‌های استرس را ایجاد می‌کند. پاسخ استرس به عوامل استرس زای مثبت و قابل تحمل، گذرا است. هنگامی که عامل استرس زا از بین رفت، بدن به حالت اولیه خود باز می‌گردد. استراتژی های کاهش استرس کودکان را یادبگیرید.

در حالی که استرس مثبت و قابل تحمل می‌تواند رشد کودک را تقویت کند، با این حال استرس سمی می‌تواند به بخش‌های مختلف ساختار مغز آسیب برساند.

به طور کلی عوارض استرس بر مغز کودکان، شامل موارد زیر است:

اختلال در شناخت، یادگیری و حافظه

استرس سمی منجر به افزایش ترشح هورمون‌های استرس مانند کورتیزول می‌شود. سطوح بالای کورتیزول (به صورت مزمن) می‌تواند مرکز یادگیری و حافظه (هیپوکامپ) و مرکز عملکرد اجرایی (قشر پیش پیشانی) را کوچک و رشد شناختی کودک را مختل کند. نقایص شناختی ناشی از آن و کنترل ضعیف تکانه می‌تواند تا بزرگسالی ادامه یابد.

فعال سازی مکرر و طولانی مدت سیستم‌های پاسخ به استرس باعث می‌شود که مرکز عاطفی در مغز (سیستم لیمبیک) رشد کرده و بیش از حد فعال شود. در نتیجه، کودکانی که با استرس سمی بزرگ می‌شوند، مضطرب‌تر یا پرخاشگر هستند. این افراد در اغلب موارد از بی نظمی عاطفی رنج می‌برند.

اختلالات روانی

بررسی ها نشان می‌دهند که استرس سمی می‌تواند منجر به بروز بیماری‌های روانی در مراحل بعدی زندگی فرد شود. از جمله این موارد، عبارت‌اند از:

  • اختلال جسمانی، توهم
  • اضطراب، اختلال وسواس فکری-اجباری
  • افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و اقدام به خودکشی

این موارد می‌توانند مشکلات جدی در زندگی فرد ایجاد کنند.

انواع استرس روانی در کودکان

عوارض استرس بر مغز کودکان || مرکز مشاوره همکده

شورای ملی علمی کودکان در حال رشد، سه نوع استرس روانی را شناسایی کرده است که می‌توانند بر رشد کودک تأثیر بگذارند. این موارد عبارت‌اند از:

استرس مثبت

تجارب نامطلوب که کوتاه مدت هستند، استرس مثبتی را ایجاد می‌کنند که به آن eustress می‌گویند. بیشتر استرس های روزمره، شامل استرس مثبت هستند. این موارد در زندگی روزمره طبیعی است. کودکان خردسال ممکن است زمانی که با یکی از اقوام خود ملاقات می‌کند، به مهدکودک جدید می‌رود، اسباب بازی از او گرفته می‌شود یا اولین بار به مدرسه می‌رود، آن را تجربه کند.

کودکان می‌توانند مهارت‌های مقابله‌ای را برای مدیریت و غلبه بر استرس مثبت با حمایت بزرگسالان بیاموزند. توانایی کودک برای کنار آمدن با این نوع استرس برای رشد مطلوب آنها بسیار مهم است.

استرس قابل تحمل

استرس قابل تحمل به تجربیات نامطلوبی مربوط می شود که نسبتاً کوتاه مدت اما شدیدتر از استرس مثبت هستند. به عنوان مثال می‌توان به مرگ یکی از عزیزان، وقوع یک بلای طبیعی، تصادف وحشتناک و امور مهم مانند نقل مکان به یک شهر جدید یا جدایی والدین اشاره کرد.

اگر کودک از حمایت یک بزرگسال برخوردار باشد، این نوع استرس برای او قابل تحمل خواهد بود. این امکان وجود دارد که استرس قابل تحمل در اوایل دوران کودکی در صورت تبدیل شدن به استرس مثبت، رشد کودک را بهبود بخشد. اما این مهم تنها با حمایت کافی بزرگسالان می‌تواند اتفاق بیفتد. اگر کودک حمایت کافی دریافت نکند، حتی استرسی که باید قابل تحمل باشد نیز می‌تواند تبدیل به استرس سمی و باعث بروز مشکلاتی در سلامتی کودک در طولانی‌مدت شود.

استرس سمی

تجربیات نامطلوب دوران کودکی که هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها طول می‌کشد، باعث بروز استرس سمی ‌می‌شود. نمونه‌هایی از استرس مزمن، شامل بدرفتاری با کودک، مانند سوء استفاده فیزیکی، سوء استفاده عاطفی، سوء استفاده جنسی و بی توجهی هستند.

کودکان نمی‌توانند این نوع استرس را به تنهایی مدیریت کنند. هنگامی که سیستم پاسخ به استرس کودک خردسال برای مدت طولانی فعال می‌شود، برخی تغییرات دائمی می‌توانند در مغز در حال رشد کودک بروز کنند. استرس سمی عامل بسیار بدی برای رشد کودکان است. از این رو عوارض استرس بر مغز کودکان از این نوع استرس ناشی می شود. اما خبر خوب این است که مراقبت بزرگسالان و حضور در محیط های حمایتی می‌تواند کودک را از اثرات منفی استرس سمی دور کند. زندگی در محیطی پر از روابط حمایتی می‌تواند سیستم پاسخ به استرس کودکان را به حالت عادی خود بازگرداند.

عوارض استرس بر مغز کودکان چگونه ایجاد می شود؟

تحقیقات نشان می‌دهد که وقتی کودکان در سنین پایین در معرض تجربیات منفی مانند بی‌توجهی، مواجهه با بیماری روانی در خانه، آسیب‌های روحی یا سوء استفاده قرار می‌گیرند، توانایی مغز آنها برای ساخت مدارها و مسیرهای نورونی که به مناطق مختلف مغز اجازه می‌دهد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و اطلاعات را پردازش کنند، مختل می‌شود.

اگر آن مدارها و مسیرهای نورونی ضعیف باشند، توسعه عملکرد اجرایی مورد نیاز برای تنظیم کنترل رفتاری، کنترل تکانه، که به کودکان اجازه تمرکز و پیروی از دستورالعمل‌ها را می دهد، در آنها با مشکل رو به رو می‌شود.

اگرچه تجارب منفی در زندگی و استرس می‌توانند در خانواده‌‌هایی با سطوح درآمدی مختلف وجود داشته باشند، با این حال کارشناسان می‌گویند که عوامل استرس‌زای دیگر مانند ناامنی تغذیه‌ای، مشکل مسکن و خشونت در جامعه می‌توانند به شدت بر توسعه ساختار مغزی افراد تأثیر بگذارند. این موارد اغلب به میزان بیشتری در خانواده‌های کم‌ درآمد مشاهده می‌شود.

از بین تمامی کودکان، آنهایی که در فقر و شرایط نامناسب اقتصادی زندگی می‌کنند، بیشتر در خطر بروز مشکلات روانی و عاطفی هستند. زیرا خانواده‌های آنها در اغلب موارد با استرس‌های روزانه و حوادث مختلف مواجه می‌شوند. این استرس در توانایی والدین برای پاسخگویی مناسب به نیازهای فرزندانشان و ساخت یک محیط کاملاً قابل پیش‌بینی، منظم و نسبتاً کم استرس روز به روز مشکلات بیشتری ایجاد می‌کند.

نتایج حاصل از تحقیقات نشان می‌دهد که رشد اجتماعی-عاطفی، رشد زبان و ساختار مغز می‌تواند تحت تأثیر اثرات فقر باشد. به این ترتیب فقر فقط یک معضل اقتصادی نیست، بلکه تمام جنبه‌های زندگی افراد فقیر و آنهایی را که در شرایط فقر رشد می‌کنند و بزرگ می‌شوند، تحت تاثیر خود قرار می‌دهد.

این تغییرات به قدری واضح هستند که حتی می‌توان آنها را در اسکن مغز این کودکان مشاهده کرد. مطالعه‌ای در سال 2015 که مغز 1099 کودک و بزرگسال را مورد بررسی قرار داد، نشان داد افرادی که در خانواده‌هایی با درآمد بالاتر رشد یافته‌اند و والدینی با تحصیلات بالاتر دارند، سطح بزرگ ‌تری در مغزشان داشتند. این میزان گسترش مغز به‌ ویژه در مناطقی که زبان و عملکرد اجرایی را کنترل می‌کنند، قابل مشاهده بود.

آیا استرس برای مغز کودکان مفید است؟

عوارض استرس بر مغز کودکان || مرکز مشاوره همکده

استرس، واکنش بدن به موقعیت‌ها و شرایطی است که در داخل و خارج از بدن رخ می‌دهند. استرس می‌تواند مفید باشد و برای بقا، در طول زمان در سیستم فیزیولوژیک بدن ایجاد شده است. به عنوان مثال تصور کنید در حال پیاده روی در جنگل هستید و با یک خرس روبرو می‌شوید. پاسخ طبیعی «جنگ یا گریز» بدن منجر به پمپاژ آدرنالین و کورتیزول به جریان خون می‌شود تا به شما کمک کند سخت‌تر بجنگید و سریع‌تر بدوید.

استرس بدن برای کمک به زنده ماندن در شرایط جدی، خطرناک و کشنده مفید است. اما اگر هر شب پاسخ جنگ یا گریز در بدن کودک ایجاد شود، مشکل پیش می‌آید، برای مثال اگر یک کودک 5 ساله که مادر مجرد شاغل او با اعتیاد به الکل دست و پنجه نرم می‌کند، این کودک هر روز استرس را تجربه می‌کند و می‌تواند با شرایط “استرس سمی” رو به رو شود.

در چنین شرایطی استرس از یک پاسخ “مفید و نجات بخش” به یک چرخه “غیر مفید و مضر برای زندگی و حیات” تبدیل می‌شود. کودکان به طور ویژه‌ای در برابر این فعال سازی مکرر پاسخ استرس آسیب پذیر هستند، زیرا مغز و بدن آنها در یک دوره حساس رشد قرار دارد.

عوارض استرس سمی بر مغز کودکان چیست؟

استرس سمی می تواند شرایط شیمیایی مغز، آناتومی مغز و حتی شرایط بیان ژن کودک شما را تغییر دهد. استرس سمی ساختار مغز در حال رشد را ضعیف می‌کند. این مسئله می‌تواند منجر به بروز مشکلات مادام العمر در یادگیری، رفتار و سلامت جسمی و روانی شود.

هنگامی که کودک استرس سمی را تجربه می‌کند، محور هورمونی هیپوتالاموس – هیپوفیز و آدرنال (HPA) بیش از حد فعال می‌شود. این مسئله منجر به افزایش سطح هورمون استرس یا کورتیزول در خون می‌شود که می‌تواند منجر به بروز تغییرات طولانی مدت در شرایط التهاب و ایمنی شود.

مطالعات، ارتباطاتی را بین استرس سمی و بروز تغییرات در ساختار مغز نشان داده‌اند. پیامدهای این امر می‌تواند شامل احساس اضطراب بیشتر و همچنین اختلال در حافظه و کنترل خلق و خو باشد. علاوه براین پاسخ‌های استرس سمی می‌تواند شامل تغییرات در بیان ژن باشد.

مطالعه تجربیات نامطلوب دوران کودکی (ACE) شامل آگاهی از ارتباط بین تجارب نامطلوب دوران کودکی و بیماری‌ها و شرایط مؤثر بر سلامت بزرگسالان است. مطالعه ACE نشان داد که تجارب نامطلوب دوران کودکی در مقوله‌های سوء استفاده، چالش‌های خانگی و بی‌توجهی نه تنها با پیامدهای بدتر در سلامت روان مرتبط است، بلکه با شرایط مزمن مانند دیابت، بیماری قلبی، بیماری انسدادی مزمن ریه، بیماری کبد و سرطان نیز مرتبط است.

منابع
https://hechingerreport.orghttps://www.nationwidechildrens.orghttps://www.parentingforbrain.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا