روابط خودشیفتگی بیمارگونه

خودشیفتگی بیمارگونه به روابط آسیب می زند و برای سلامت فرد خودشیفته و اطرافیانش مضر است. تحقیقات به خوبی خودشیفتگی را مشخص کرده است، اما توجه کمتری به تجربه دیگران معطوف شده است. تحقیقات کیفی پنجره ای را به تجربه افراد در روابط با افراد خودشیفته برای تعریف پویایی روابط اصلی باز می کند. روابط خودشیفته با سوء استفاده، فریب مالی، مسائل جنسی و سردرگمی بین فردی مشخص می شود. از این رو در این مقاله از وب سایت همکده ما به بررسی روابط خودشیفتگی بیمارگونه می پردازیم. مرکز مشاوره همکده اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره در ایران می باشد. این مرکز ارائه دهنده خدمات حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی است.

روابط خودشیفتگی بیمارگونه

خودشیفتگی به دلیل رنج و درماندگی که به طور معمول در روابطی که در آن منافع شخصی بیمارگونه و آسیب پذیری شخصی غالب است، منبع توجه روزافزون است. این ویژگی‌ها معمولاً در نقاط کور ما هستند. بنابراین تغییر آن‌ها سخت است. حتی زمانی که نیاز به تغییر تشخیص داده شده و مورد نظر باشد. هر چند خودشیفتگی در همه چیز بد نیست، و در واقع خودشیفتگی سالم کلید رفاه است.

از طریق داشتن حس خوب از خود است که ما ظرفیت های شخصی را برای احترام به خود و دستیابی به اهداف زندگی توسعه می دهیم. از طریق داشتن یک حس خوب از خود است که می آموزیم موقعیت هایی را که ممکن است برای ما سالم نباشند را تشخیص دهیم و موقعیت هایی را شناسایی کرده و دنبال کنیم که به احتمال زیاد برای همه افراد درگیر به خوبی نتیجه می دهند و مبتنی بر روابط خوب با خود هستند. اما در عین حال روابط خودشیفتگی بیمارگونه می توانند ضرر های جبران ناپذیری را به ما برسانند. در ادامه نکات مهمی را در این باره بیان می کنیم. با ما در ادامه این مقاله از همکده همراه شوید.

برای سلامتی شما خطرناک است

کسانی که با افراد مبتلا به خودشیفتگی بیمارگونه در ارتباط هستند، بهزیستی، احساس مزمن عزت نفس پایین، استرس، تنهایی، گناه، و مجموعه ای از نگرانی های روزمره در مورد رابطه و امنیت خود را نشان می دهند. خودشیفتگی یکی از «ویژگی‌های تاریک» است که شامل ماکیاولیسم، سادیسم و ​​روان‌پریشی نیز می‌شود. توجه به این ویژگی‌ها، علاوه بر خودشیفتگی بیمارگونه، ممکن است از مخرب‌تر شدن روابط جلوگیری کند. از این رو می توان گفت که این مسئله منجر به کاهش میزان سلامتی جسمانی و روانی شما می شود. از این رو باید هر چه سریع تر برای بهبود شرایط اقدام شود.

تاثیرات مهم برای روابط خودشیفتگی بیمارگونه

تحقیقات محدودی در مورد اینکه چگونه خودشیفتگی بر دیگران – از دیدگاه آنها – تأثیر می‌گذارد و این که چگونه انجام می‌شود، وجود دارد. تحلیل روایت، که در آن شرکا و بستگان افراد مبتلا به خودشیفتگی بیمارگونه به شکل آزاد پاسخ می‌دهند، ابزار مفیدی برای شناسایی الگوها از اطلاعات ذهنی است. سپس پاسخ‌های روایی توسط تیمی از بازبینان آموزش دیده تحلیل و کدگذاری می‌شوند. الگوهای فراگیر منسجم را استخراج می کنند.

پژوهش های اساسی در این راستا

پژوهشگران دی، تاونسند و گرنیار (2021)، در مجله شخصیت و سلامت روان، بستگان و شرکای افراد خودشیفته را از طریق درخواست‌هایی در پشتیبانی از خودشیفتگی، وب‌سایت‌های سلامت روان، و گروه‌های مرتبط به خدمت گرفتند. آنها با غربالگری تعداد زیادی از داوطلبان، 436 نفر را شناسایی کردند که معیارهای مطالعه را داشتند. آنها یکی از اعضای نزدیک خانواده (15.4 درصد)، یک شریک یا همسر فعلی (57.3 درصد) یا یک همسر سابق (21.1 درصد) با خودشیفتگی بیمارگونه داشتند.

شرکت‌کنندگان از یک اقتباس 12 ماده‌ای از پرسشنامه روابط خودشیفتگی بیمارگونه استفاده کردند. این معضل شریک یا خویشاوند شناسایی شده را ارزیابی کردند. ویژگی‌های خودشیفتگی دیگری مانند بزرگ ‌نمایی (“بستگان من اغلب در مورد انجام اعمال قهرمانانه خیال می ‌کند”) و آسیب‌ پذیری (“بستگان من همه چیز را سخت می‌ دانند”. نسبت به خود احساس خوبی ندارند، مگر اینکه بدانند دیگران آنها را تحسین می کنند.» آنها همچنین از طریق جعبه متن به این پیام پاسخ دادند که “بستگان شما چگونه رفتاری دارند، چگونه در این شرایط با هم کار می کنید و پیش می روید؟”

پاسخ ها از 70 تا 1279 کلمه متغیر بودند. برای موضوعات اصلی و فرعی تکرار شونده تجزیه و تحلیل شدند. پاسخ‌ها برای محتوا با استفاده از تجزیه و تحلیل و تشخیص محتوای روانپزشکی (PCAD-3)، که داده‌ها را برای شاخص‌های کاهش بهزیستی بررسی می‌کند به این صورت بودند: اضطراب کل، افسردگی کل، خصومت به سمت بیرونی، خصومت به سمت درونی، نگرانی‌های جسمی (بدنی) ، بیماری ، تلاش برای وابستگی و وابستگی ناامید. تمامی این موارد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

الگوهای اساسی در رابطه نارسیسیستی ناکارآمد

روابط خودشیفتگی بیمارگونه در این پژوهش دارای مضامین تکراری بود. در حقیقت میان افرادی که به این سوالات پاسخ داده بودند، ۷۹۵ مضمون تکرار شونده وجود داشت. این مطالب در چهار بخش اساسی قرار داشتند. در ادامه به بررسی اساسی این بخش های مهم می پردازیم.

رفتارهای توهین آمیز

این الگو شامل آزار عاطفی، آزار جسمی، آزار جنسی و آزار کلامی بود. رفتارهای توهین آمیز توسط 43.9 درصد از شرکت کنندگان، آزار فیزیکی توسط 20.6 درصد، 16-17 درصد برای آزار عاطفی و کلامی و 5.7 درصد گزارش سوء استفاده جنسی شناسایی شد. از این رو می توان گفت که مولفه های زندگی با اشخاصی دارای این شرایط می تواند کمی سخت و چالش برانگیز باشد. همان طور که اولین مولفه مشخص کرده است مشکلات بسیاری را به همراه خواهد داشت. شاید در این مسیر بهترین کار مراجعه به متخصصان باشد. مرکز مشاوره همکده در این زمینه راهنمای شما خواهد بود.

تحمیل بار مالی زندگی

روابط خودشیفتگی بیمارگونه دارای معضلات بسیار زیادی است. یکی از آن ها که در پاسخ ها دیده شد، تحمیل بار مالی زندگی است. این الگو شامل بدهی، دزدی، کنترل با پول و رفتارهای وابسته و غیرمسئولانه بود. توسط 32 درصد از شرکت کنندگان گزارش شد. برای مثال، تحقیقات قبلی مونگ و همکارانش (2021) جذاب است. تصمیمات مالی بدون به اشتراک گذاشتن آنها با شرکا گرفته می شد.این منبع مهمی از تنش روابط بود. چنین تصمیماتی شامل موارد زیر بودند:

• تشکیل پرونده برای ورشکستگی
• قمار
• سرپوش گذاشتن بر بدهی
• خرج کردن مخفیانه پس انداز
• نگهداری یک حساب بانکی مخفی
• پرداخت هزینه های خاص
• مخفی کردن افزایش حقوق یا پاداش

تحمیل رفتارهای جنسی ناخواسته

این شامل خیانت، اعتیاد (سکس، پورنوگرافی، و غیره)، خودخواهی در طول رابطه جنسی، و مطالبه گری، نامناسب بودن و خودداری است. 34.2 درصد گزارش شده است. در رابطه جنسی ناخواسته تحقیقات قبلی مهم هستند. هم زن و هم مرد در روابط نزدیک، به دلیل اجبار صریح، و همچنین رضایت به رابطه جنسی ناخواسته یا برای جلوگیری از تعارض یا ایجاد احساس بهتر در طرف مقابل یا کمک به رابطه، رابطه جنسی ناخواسته را تجربه می کنند.

آرمان سازی و کاهش ارزش متقابل

این الگو که توسط 31 درصد توصیف شده است، متمایز است. در آغاز رابطه، هر یک دیگری را غیرممکن، شگفت‌انگیز، به طرز غیرقابل مقاومتی جذاب، با نقص‌هایی که در درخشش مشغله‌های متقابل گم شده‌اند، می‌بیند. اما واقعیت در روابط خودشیفتگی بیمارگونه به صورت دیگری پیش می رود. شرکت‌کنندگان گزارش دادند که این رابطه «شبیه یک افسانه است» و اینکه شرکای خودشیفته آن‌ها را می‌ستودند، آنها را تحسین می‌کردند (و در گذشته به طور غیرواقعی) و ابراز عشق می‌کردند.

به طور همزمان جذابیتی اغواکننده برای غرور و حواس پرتی از آنچه که شخص واقعاً در مورد آن است. پس از یک دوره ماه عسل، کاهش ارزش به دنبال ایده آل شدن بود و مهربانی را تمام کرد. تحت تقاضاهای فزاینده، انتقاد و سرزنش، و انواع رفتارهای خشن و تاکتیک های آشکارا قهری که خیانت به خصلت های آسیب شناختی زیرین بود دیده می شدند. که در این میان روابط آسیب های سنگینی را متحمل شدند.

تجزیه و تحلیل محتوای روانپزشکی و یافته های تشخیص

نمرات همه موارد ارزیابی روانپزشکی بالا بود، که نشان دهنده میزان بالاتری از اضطراب، افسردگی، خصومت، وابستگی ناسالم و شکایات فیزیکی برای افرادی بود که در روابط نزدیک با افراد خودشیفته پاتولوژیک هستند. نکته قابل توجه، برای شرکا و شرکای سابق افراد خودشیفته، افسردگی، بیماری و نمرات وابستگی ناامید قابل توجه بود. برای اعضای خانواده افراد خودشیفته، بیماری و وابستگی ناامیدانه بالا بود. در حالی که اضطراب و افسردگی، کمتر خود را نشان می داد. این تفاوت نشان می دهد که اعضای خانواده با توجه به ماهیت مادام العمر اکثر روابط خانوادگی، برای مدیریت اضطراب و افسردگی در روابط با افراد خودشیفته بیمارگونه سازگاری دارند. برای شرکای عشقی پایان دادن به روابط رایج‌تر و بسیار آسان‌ است. خصوصا نسبت به افرادی که اعضای خانواده خودشیفته را در کنار خود دارند. این همان پیچیدگی روابط خودشیفتگی بیمارگونه است.

حرکت از روابط خودشیفتگی بیمارگونه

در مجموع، یافته‌های این تحلیل کمی-کیفی ترکیبی، با استفاده از بررسی روایی و همچنین اندازه‌گیری‌های استاندارد، با پویایی روابط ناسازگارانه که خودشیفتگی بیمارگونه در ترکیب قرار دارد، سازگار است و آن را گسترش می‌دهد. این خودشیفتگی اغلب تا حدی ریشه در تجربیات منفی و حتی آسیب زا دارد. چنین تجربیاتی منجر به دشواری در دسترس بودن برای دیگران در مراحل بعدی زندگی می شود. رفتارهای توهین‌آمیز، بار مالی، رفتارهای جنسی منفی، و علامت مشخصه بین ایده‌آل‌سازی و کاهش ارزش در این گونه رابطه ها دیده می شوند. مسئله ای که باعث سردرگمی و تنش دائمی می شود. حتی تمرکز بر تغییرات مثبت را بسیار چالش براتگیر می کند.

کمک به افرادی که در چنین روابطی گرفتار شده‌اند تا راه‌های مؤثری برای برآوردن نیازهای خود اتخاذ کنند، که با شناخت الگوهای مخرب شروع می‌شود، یک هدف مطلوب است. از این رو می توان به راحتی با متخصصان مرکز مشاوره همکده این مشکل را برطرف نمود.