دلایل شکست روابط
شکست روابط به عوامل مختلفی بستگی دارد. روابط می تواند در زمان های مختلف دچار مشکلاتی سود. اما اگر هر دو فرد هم دیگر را بشناسند می توانند مشکلات را حل کنند. غافل از این که برخی از افراد نمی توانند این مشکلات را حل کنند. همان طور که موفقیت در روابط و زندگی نیازمند عوامل مختلفی است شکست نیز همین گونه است. روابط در روان شناسی تعاریف متفاوتی دارد. روابط همیشه به معنای ایجاد ارتباط بین دو زوج مرد و زن نیست.
خیلی اوقات رابطه های دوستی دو دختر یا دو پسر ممکن است در آینده زندگی فرد تاثیر گذار باشد . بنابراین بهتر است در انتخاب دوست بسیار هشیار باشید. دوست خوب و انتخاب دوست خوب قاعده و قوانین خاصی دارد که بسیاری از ما آن را می دانیم. خیلی ها هم قوانین را نمی دانند. خوشبختی از نظر هر فردی یک معنا و مفهومی دارد. شما نمی توانید دو شخص را پیدا کنید که تعریف آن ها از خوشبختی یکسان باشد. خوشبختی یعنی این که شما بتوانید
برای رسیدن به بهترین اتفاق در زندگی خود تلاش کنید. این تلاش ها باید به گونه ای باشد که افراد بتوانند از کوچک ترین چیز ها در زندگی خود لذت ببرند. در مقاله امروز می خواهیم ببینیم دلایل شکست روابط چیست و البته پایان رساندن یک رابطه آیا می تواند برای مفید باشد یا خیر؟ در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با دلایل شکست روابط یا شما صحبت کنیم.
دلایل مختلفی وجود دارد که باعث می شود روابط دور از دسترس نباشد
علل مختلفی وجود دارد که باعث می شود روابط دور از دسترس نباشد. دلیل اصلی شکست روابط از دست دادن اعتماد، ارتباطات ضعیف، عدم احترام، تفاوت در اولویت ها و صمیمیت کم است. این مقاله به این موضوع می پردازد که چرا هر کدام ممکن است باعث پایان یک رابطه شوند.
از دست دادن اعتماد
یکی از احساسات اساسی لازم در یک رابطه خوب، احساس امنیت است. اگر حمایت عاطفی ندارید یا شریک زندگی خود را غیرقابل اعتماد می دانید، ممکن است اعتماد خود را از دست بدهید. اگر همسرتان کارهای عجیب انجام می دهد یا به سختی می توان آن را مشخص کرد، دلیلی برای نگرانی وجود دارد. روابطی که بر اساس بیاعتمادی ساخته میشوند، متزلزل هستند.
دروغ گویی و شکست روابط
فرض کنید متوجه شدید که شریک زندگیتان به شما دروغ گفته است. دروغ می تواند عواقب قدرتمندی داشته باشد. آیا این یک دروغ یا دروغی که برای محافظت از کسی که گفته شده است هم می تواند باعث شکست روابط شود؟ اصطلاح دروغ های سفید اغلب جزئی یا بی اهمیت هستند در حالی که دروغ های واقعی اثرات گسترده ای دارند.
مالکیت
اگر با شریکی هستید که بیش از حد حس مالکیت دارد، از خود بپرسید: «آیا این به نظر سالم می رسد؟ آیا شریک زندگیتان شما را از دوستانتان جدا میکند یا مدام شما را چک میکند؟» این ها نشانه های کسی نیست که به شما اعتماد دارد. به خود یادآوری کنید که این چیزی نیست که یک رابطه سالم به معنای واقعی کلمه باشد.
حسادت و شکست روابط
حسادت در مقادیر کم می تواند سالم باشد و نشانه این است که شما یکدیگر را بدیهی نمی گیرید. اما اگر فردی بیش از حد مالکیت دارد و به نظر می رسد نشانه هایی از حسادت بیمارگونه را نشان می دهد، این ها پرچم قرمز هستند.
خیانت
اگر مشکوک هستید که شریک زندگی تان خیانت می کند، ممکن است احساس کنید سنگ بنای چیزی که با هم ساخته اید از بین رفته است. شاید دیگر به این شخص اعتماد نکنید. آیا آن ها همان چیزی هستند که شما فکر می کردید؟ روابط مبتنی بر عدم اعتماد، پر از دروغ، حسادت و خیانت، احتمالا دوام نخواهد داشت.
ارتباط ضعیف و شکست روابط
اگر هر دوی شما فقط در مورد برنامه های بچه ها یا لیست کارهای روزمره آخر هفته صحبت کنید، ارتباط شما صرفاً تبدیل به معامله شده است. ارتباطات سالم باید در مورد بسیاری از موضوعات مختلف باشد. حتی اگر خوب ارتباط برقرار کنید، اشکالی ندارد که مخالف یکدیگر باشید. تعارض اجتناب ناپذیر است و راه هایی برای مدیریت تعارض با مهارت های ارتباطی موثر وجود دارد. ارتباطات باید مملو از همدلی، درک و گوش دادن فعال باشد. متأسفانه، بسیاری از زوج ها برای برقراری ارتباط از این طریق مشکل دارند.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
اگر چه به نظر غیرقابل تصور می رسد، اما وقتی زن و شوهری به خود می بالند که اصلاً بحث نمی کنند، این چیز خوبی نیست. اغلب این اتفاق منعکس کننده این واقعیت است که هر دو نفر از تعارض اجتناب می کنند. آن ها ترجیح می دهند رفتار خود را تغییر ندهند یا مسائل دشوار را مطرح نکنند. در واقع بهتر است زوجها ناراحتیهای خود را ابراز کنند و راهی برای صحبت کردن از طریق آنها پیدا کنند تا این که اصلاً بحث و جدل نکنند.
در یک مطالعه اخیر، دانشمندان سبک ارتباطی تقاضا یا انصراف را در بین زوج ها تحلیل کردند. این سبک توصیف می کند که چه اتفاقی می افتد زمانی که یکی از طرفین در مورد چیزی مطالبه یا ناله می کند و شخص دیگر از رویارویی اجتناب می کند و کنار می رود.
مطالعات درباره این زمینه
این مطالعه نشان داد که وقتی تحت فشارهای مالی افزایش یافته بود، این سبک تقاضا یا انصراف نیز افزایش مییابد. علاوه بر این، با رضایت زناشویی کمتر نیز ارتباط داشت. اما آن چه شگفتانگیز بود این یافته جالب بود: زوجهایی که نشانههایی از قدردانی را نشان میدادند بر این مشکل ارتباطی غلبه کردند. قدردانی باعث جلوگیری از شکست روابط می شود.
فقدان احترام
زوج ها اغلب در مورد مسائل مختلف با هم اختلاف نظر دارند، اما مسائل مالی اغلب منشأ اختلاف هستند. مشکل آن قدر نیست که آن ها به خرج کردن و پسانداز کردن در جهت مخالف یکدیگر نگاه میکنند، بلکه بیشتر در مورد نحوه مدیریت بحثهای مربوط به پول است.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
بنابراین، مهم است که شناسایی کنید که در طول یک درگیری در مورد پول یا هر موضوعی، چگونه با دیگری رفتار می کند. آیا شریک زندگی شما شوخ طبع است؟ آیا آن ها در این مورد با شما شوخی می کنند؟ یا شریک زندگی تان شما را پایین می آورد، رفتارش را تغییر می دهد و با تحقیر کامل با شما رفتار می کند؟ این ها نشانه های عدم احترام به یکدیگر است.
شکست روابط از نظر جان گاتمن
دکتر جان گاتمن، روانشناس مشهور و متخصص در زمینه ثبات ازدواج و احتمال طلاق، تحقیر را بزرگترین ویران کننده روابط می داند. او می گوید تحقیر بزرگترین پیش بینی کننده طلاق است. اگر شریک زندگی شما شما را مسخره می کند یا دارای رفتار خصمانه است، نشانه انزجار است. این عدم علاقه و احترام می تواند باعث شکاف جبران ناپذیری در یک رابطه شود. درگیری طلاق، سلامت روانی و جسمی را تحت فشار قرار می دهد.
تفاوت در اولویت ها
اگر متوجه شدید که فردی که با او قرار می گذارید یا فردی که مدتی با او بوده اید، تمایلات یا اهداف زندگی بسیار متفاوتی نسبت به شما دارد، ممکن است رابطه شما شروع به از هم پاشیدن کند.
اولویت ها در روابط
اولویت های مختلف برای خودتان در رابطه به عوامل مختلفی بستگی دارد. گاهی اوقات ما همه زندگی مان را وقف کار می کنیم و همسر ما برایمان اولویت اول نیست. با این حال، بهتر است راه آشنایی همسر خود با خانواده تان را باز کنید. این کار باعث پیشرفت رابطه شما نیز خواهد شد.
اهداف مختلف زندگی
شاید هر دوی شما اهداف بلندمدت متفاوتی برای آینده داشته باشید. اگر زمانی را برای گفتگو در این مورد اختصاص نداده اید، متوجه شدن از این که رویاها و اهداف شریک زندگی شما با شما متفاوت است می تواند ناراحت کننده باشد.
مثالی در ارتباط با این زمینه
به عنوان مثال، ممکن است بخواهید به مدت پنج سال دیگر به دنبال شغلی بلندپروازانه در شهر باشید. در همین حال، همسر شما ممکن است دوست داشته باشد که در بخش دیگری از شهر زندگی کند. وقتی نتوانید با هم سازش کنید یا با خوشحالی یک مسیر را دنبال کنید، شکست روابط در شما محتمل تر است.
داشتن اهداف متفاوت همیشه به این معنی نیست که رابطه شما محکوم به شکست است. برای مثال، این امکان وجود دارد که اهداف شما بر اهداف شخصی که با او هستید تأثیر بگذارد.
مطالعات درباره این زمینه
مطالعهای که اخیراً در The Journals of Gerontology منتشر شد، وابستگی متقابل اهداف را در بین زوجها بررسی کرد. این تحقیق که شامل 450 زوج بود، نشان داد که شرکا در درازمدت بر روی یکدیگر تأثیر میگذارند. این می تواند مکانیزمی باشد که رابطه را پایدارتر نگه می دارد.
با این حال، به تأثیرگذاری بر دیگری به عنوان راه حل تکیه نکنید. اگر یکی از شما بچه میخواهد و دیگری مطلقاً نمیخواهد، یا یکی از شما میخواهد به نحوی دیگری زندگی کند و دیگری میخواهد تا زمانی که پیر شود در محله کودکیاش بماند سعی کنید با هم کنار بیایید.