خطرات نگه داشتن احساسات در افراد
احساسات برای همه ما مهم هستند. روان شناسی به موضوع نگه داشتن احساسات بسیار اهمیت می دهد. اگر در زندگی برای احساسات خود اهمیت قائل نشویم کسی برای ما ارزش قائل نمی شود. گاهی اوقات برخی از ما به خاطر اتفاقاتی که در گذشته برایمان افتاده است احساسات خود را کنار می گذاریم. احساست در زندگی بسیار مهم است. شما نمی توانید شخصی را پیدا کنید که احساسات برایش مهم نباشد. احساسات بخش بسیار مهمی را در زندگی و روند رشد فرد تشکیل می دهد.
در روان شناسی تعاریف متفاوتی از احساسات وجود دارد. نکته ای که باید بدانید این است که همه روان شناسان احساسات را مهم می دانند. احساسات انواع مختلفی دارد. احساس دوست داشتن کسی یا چیزی یا احساس خشمگین شدن نسبت به دوستان یا عضوس از خانواده همه نمونه های از این فرایند هستند. عدم احساسات و سرد بودن نسبت به موضوعات مختلف درست نیست. هر فرد در طول زندگی خودش ممکن است رفتار های مختلفی از خودش بروز دهد. این رفتار ها می تواند به علت های مختلفی ایجاد شود. هر فرد در طول زندگی خودش دارای رفتار های مختلفی است.
برخی از آن ها ممکن است به خاطر شرایط مختلف زندگی شأن دچار حالت های رفتاری مختلف شوند. این رفتار ها می تواند در هر فردی به گونه ای باشد که او را آزار دهد یا این که او را به سمت بیماری های روحی دیگر ببرد. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با خطرات نگه داشتن احساسات در افراد صحبت کنیم.
نگه داشتن احساسات درون خود اغلب می تواند احساس امنیت بیشتری داشته باشد
نگه داشتن احساسات درون خود اغلب می تواند احساس امنیت بیشتری داشته باشد، اما همیشه سالم ترین راه برای حرکت در زندگی نیست. این رویکرد ما را از بحث در مورد نیازهای خود باز می دارد (که می تواند به یک موضوع چرخه ای تبدیل شود) و ما را از ارتباط واقعی با دیگران باز می دارد. در درازمدت، نگه داشتن احساسات میتواند حتی به روشهای غیرمنتظرهای که مربوط به سلامت روانی و جسمی ما باشد و نتیجه معکوس داشته باشد.
چرا ما تمایل داریم که احساسات خود را کاهش دهیم؟
سناریوهای زیادی وجود دارد که در آن احساس می کنیم مجبوریم احساسات خود را سرکوب کنیم. برای مثال، ممکن است فقط بخواهیم مقامات را با خودمان سپری کنیم، به خود می گوییم که بعداً با این احساس کنار می آییم. فکر می کنیم این احساس ارزش کاوش را ندارد، یا سعی می کنیم احساسات خود را پنهان کنیم تا یک رابطه را به نتیجه برسانیم. ”
با این حال، در نهایت، ما تمایل داریم احساسات خود را به یک دلیل کلیدی کاهش دهیم: به نظر می رسد انجام این کار آسان تر و ایمن تر است.
دلایل پنهان کردن احساسات توسط ما می تواند متفاوت باشد
دلایلی که ما گاهی اوقات – یا اغلب اوقات – احساسات خود را در خود جمع می کنیم می تواند متفاوت باشد. اما به نظر می رسد که همه آن ها از ترس از آسیب پذیری ناشی می شوند. دکتر کولین مولن، روانپزشکی، LMFT میگوید از این ترس، ما از طریق اقدامات عاطفی محافظت از خود واکنش نشان میدهیم. جمع کردن احساسات یک احساس کاذب از امنیت عاطفی ایجاد می کند.
او میگوید که برخی از مردم وقتی بزرگ میشوند یاد میگیرند که ابراز احساساتشان بیخطر نیست. راه های مختلفی وجود دارد که این می تواند خود را در دوران کودکی نشان دهد.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
برای برخی، والدین احساسات خود را نادیده می گیرند یا به حداقل می رسانند. در حالی که برای برخی دیگر، والدین در ابراز احساسات خود ترسناک هستند یا آن ها را تهدید می کنند. برای دیگران، این می تواند یک آگاهی اولیه باشد که اگر کودک نیازها یا احساسات خود را بیان کند، والدین غرق شده اند و به خوبی پاسخ نمی دهند. دکتر مولن میگوید: «این کودکان نمیتوانند به خوبی بزرگ شوند و تبدیل به بزرگسالی شوند که از نظر عاطفی خفه میشوند. نگه داشتن احساسات به احساس ترس از «نه» گفتن، رها شدن یا قضاوت منفی منجر می شود.»
چند چیزی که می تواند به شما کمک کند تا احساسات شدید را کنترل کنید
چرا پنهان کردن احساسات ما اغلب می تواند نتیجه معکوس داشته باشد؟ اگر چه در کوتاه مدت میتواند بهعنوان یک برنامه خوب به نظر برسد. اما انجام این کار میتواند به روشهای زیر بر ما تأثیر منفی بگذارد:
بر سلامت روان ما فشار وارد می کند
نگه داشتن احساسات ما در نهایت می تواند بر اعتماد به نفس ما تأثیر بگذارد. با گذشت زمان، ممکن است احساس کنیم هیچکس به نیازها یا خواسته های ما اهمیت نمی دهد و نظر یا صدای ما اهمیتی ندارد. همچنین می تواند باعث شود ما احساس استرس، افسردگی یا اضطراب کنیم. در برخی موارد، ما حتی ممکن است عمیقاً خشمگین یا خشمگین شویم و نسبت به دیگران احساس رنجش کنیم.
سلامت جسمانی ما را به خطر می اندازد
دکتر مولن میگوید: شواهدی وجود دارد که نشان میدهد کاهش احساسات میتواند منجر به استرس فیزیکی بر بدن شود. استرس ایجاد شده به بدن می تواند منجر به افزایش خطر ابتلا به دیابت و بیماری قلبی شود. اثرات دیگر می تواند مشکلات حافظه باشد.
نگه داشتن احساسات روابط اجتماعی ما را مختل می کند
روابط اجتماعی مغذی برای بهزیستی کلی ما حیاتی است. به هر حال، ما در هسته خود موجودات اجتماعی هستیم. وقتی به اندازه کافی خودمان را ابراز نکنیم، روابط ما نمی تواند به روش های معنی دار رشد کند.
Shari Foos، MA، MFT، MS میگوید: «تماس انسان با انسان می تواند به تعادل سیستم عصبی ما کمک کند. این اجازه میدهد چشمانداز وسیعتری داشته باشیم و از فرورفتن در حلقههای ترس و باورهای غلط محافظت کنیم. مهم تر از همه، اگر صادق باشید، چگونه دیده و شناخته خواهید شد؟ اگر شما شناخته نشده اید، چگونه ممکن است شما را به خاطر آن چه واقعا هستید دوست داشته باشید؟»
نشانه هایی که نشان می دهد در حال نگه داشتن احساسات هستید
در حالی که در برخی موارد ما آگاهانه احساسات خود را پایین می آوریم، انجام این کار بدون این که حتی متوجه باشیم معمول است. برخی از نشانه هایی که نشان می دهد به طور کامل احساسات خود را ابراز نمی کنید عبارتند از:
- به نظر میرسد که دیگران شما را نمیفهمند.
- از زمانی که با دیگران می گذرانید، آن چه را که می خواهید به دست نمی آورید.
- یک شخص ممکن است اغلب علائم جسمی مانند ناراحتی معده یا مشکلات گوارشی، سردرد، ضربان قلب و تنش را تجربه کند.
- شما خشم و ناامیدی فزاینده ای را نسبت به دنیا و دیگران تجربه می کنید.
- شخصی ممکن است نسبت به دیگران احساس نارضایتی کند.
- اگر فکر می کنید شخص دیگری ممکن است احساسات خود را کم کند، باید به مواردی نیز توجه کنید.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
نشانههایی که نشان میدهد کسی احساسات را در خود جمع میکنید را میتوان در کلمات انتخابی، لحن و زبان بدن تشخیص داد. برخی از افراد ممکن است به طور ناخودآگاه بدن خود را به سمت داخل جمع کنند. دستان خود را فشار دهند، به انگشتان یا پاهای خود ضربه بزنند، چشمان خود را جمع کنند یا سر خود را تکان دهند. او میافزاید: «پاسخ آنها به سؤالی اساسی مثل «درباره خودت بگو»، ممکن است از یک «نمیدانم» ساده تا تلاش برای تغییر موضوع، قطع کردن مکالمه یا حتی ترک مکان باشد.”
چگونه در ابراز احساسات با بیان خود بهتر شوید
ابراز احساسات ما همیشه به طور طبیعی اتفاق نمی افتد. در عوض، این چیزی است که نیاز به تمرین و وقف برای تکریم خودمان دارد. با گذشت زمان، ما می توانیم مهارت ها را توسعه دهیم. دکتر مولن میگوید: «یکی از بهترین راهها برای بهتر شدن. ابراز احساسات در بیان خود این است که فقط منظورتان را بگویید.» به نظر می رسد نگه داشتن احساسات به اندازه کافی ساده است، اما این به تمرین نیاز دارد. از کوچک شروع کنید و روی احساسات مثبت تمرکز کنید و به مرور زمان آن عضله را خواهید ساخت.
ممکن است به معنای گفتن چیزهایی مانند:
- «وقتی که میفهمی من از کجا آمدهام.”
- ” وقتی با هم چنین کارهایی را انجام می دهیم احساس خوشحالی می کنیم.”
- از آن جا، می توانید به نگه داشتن احساسات خنثی یا ناامید ادامه دهید. برخی از نمونه ها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- “بعضی وقت ها احساس می کنم که صدایم را نمی شنوی.”
- “من واقعاً ناامید هستم که شما امروز به من کمک نمی کنید.”
- “وقتی اتفاقات را فراموش کردی، ناراحت شدم.”
- “من ناامید هستم که باید این موضوع را دوباره مطرح کنم.” شام دیشب را درست کردی، واقعاً احساس میکنم که دوستش دارم.»
- “امیدوارم بتوانید در روز شنبه در پروژه به من کمک کنید.”
- “میخواهم مطمئن شوم
سخن آخر
اغلب، تمایل به پنهان کردن احساساتمان یک عادت عمیقاً ریشهدار است که در طول زمان ایجاد کردهایم. برای شکستن این چرخه و شروع بیان خود به دیگران، به سخت کوشی واقعی نیاز دارد. اگرچه انجام این کار ممکن است احساس ناراحتی، خطرناک یا دشواری داشته باشد، اما پاداش ارزش تلاش را دارد.