توقف زندگی با شرم | چگونه زندگی با شرم را متوقف کنیم؟
آیا تا به حال به این سوال فکر کرده اید که چگونه زندگی با شرم را متوقف کنیم؟ اجازه دهید خلاصه بگوییم به جای اینکه خودتان را سرکوب کنید، متعهد به تغییر رفتار مثبت شوید. تمرکز بیش از حد بر روی کاستی ها و “بد بودن” به معنای از دست دادن علامت مثبت روانی یا “گناه کردن” است. به جای داشتن شرم و پشیمانی، یاد بگیرید که تصمیم بگیرید و با عواقب آن زندگی کنید. یاد بگیرید که 2 دقیقه “بررسی پس از عمل” انجام دهید تا از نشخوار فکری منفی و مارپیچ شرم جلوگیری کنید. در این مقاله از وب سایت همکده می خواهیم تکنیک هایی برای توقف زندگی با شرم بیان کنیم. مرکز مشاوره همکده، به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره در ایران برای رفع مشکلات شما هم از روش های مشاوره ای حضوری و هم با مشاوره تلفنی روان شناسی خدمت رسانی می کند.
توقف زندگی با شرم
بخشی از انسان بودن، اشتباه کردن است. هیچ کدام از ما از این مصون نیستیم. اما مشکل در نحوه ارزیابی خطا است. برخی از ما با مقایسه رفتار خود با معیارهای اخلاقی یا اخلاقی درونی خود، نسبت به اشتباهات خود آگاهی پیدا می کنیم. با این حال، اغلب، زمانی که دیگران به ما اشاره می کنند، خطای راه خود را کشف می کنیم. به عنوان بزرگسالان، این خوب است، و ما باید بتوانیم آن را حتی با درجاتی از ناراحتی تحمل کنیم. اما چه اتفاقی میافتد وقتی «اشتباه» ما به طور فراگیر در دوران کودکی، از زمانی که ما خیلی جوان بودیم، دیده شد؟
به عنوان بزرگسالان، ممکن است احساسی مبتنی بر شرم از خود داشته باشیم که ما را وادار می کند تا فراتر از مالکیت اشتباهات خود برویم. به جای اعتراف به اینکه “من کار اشتباهی انجام دادم”، ممکن است این باور عمیق را داشته باشیم که “من” اشتباه می کنم – چیزی در من وجود دارد که عمیقاً ناقص و غیرقابل جبران است. این باور عمیق ما را به اغراق در دادههای منفی سوق میدهد که از نادرستی ما حمایت میکنند، و دادههایی را که حاکی از این واقعیت است که ما اساساً خوب هستیم را کاهش دهیم.
به این ترتیب، یک خودارزیابی منفی مزمن وجود دارد که همه تجربیات ما را، چه در محل کار و چه در خانه، رنگ می کند. پس از مدتی، ما به طور مداوم علامتی را در دقت ارزیابی های خود از دست خواهیم داد. کلمه دیگری برای “از دست دادن علامت” که از تیراندازی با کمان می آید “گناه” است. در این جا است که شاید نیاز به توقف زندگی با شرم دیده می شود.
دست از گناه بردار
وقتی وارد انتقاد از خود به صورت بیپایه و اساس میشوید، نشانه های مثبت را از دست می دهید و گناه می کنید. اگر به داستان آدم و حوا در باغ عدن نگاه کنید، به نظر نمی رسد که خداوند از برهنه ایستادن آنها در اطراف آزار دهنده باشد. و او نمی خواست که آنها خود را به خاطر آن قضاوت کنند، بنابراین نمی خواست آنها از سیبی که به آنها شناخت خیر و شر را می داد، شریک شوند.
زمانی که سیب را گاز زدند از بدی خود شرمگین شدند. خود را موظف کردند که برهنگی خود را پنهان کنند. نکته این است که آنها برای برهنه بودن اشتباه نمی کردند. آنها اشتباه کردند که خودشان را به خاطر آن قضاوت کردند. به نظر می رسد که بیشتر این قضاوت بد بود. آنها در این احساس شرم، که واقعاً نشانهای از دست رفته است – یا گناه، اشتباه میکردند.
اگر از بدی خود آگاه نبودید چه می شد؟
برای توقف زندگی با شرم لازم است دیدگاه های بسیاری را بررسی کرد. به نظر می رسد بسیاری از مردم بر این باورند که اگر مدام به خود یادآوری نمی کردند که چقدر بد و ناقص هستند، به نوعی به خود این آزادی را می دادند که در همه جا بد رفتار کنند. در حالی که احساس گناه برای یک عمل ناشایست خاص ممکن است در اینجا نقش داشته باشد، شرم، که مختص هیچ رفتاری نیست، مضر است و در واقع ممکن است شانس رفتار در آینده را افزایش دهد.
بیایید بگوییم که به فرزندان خود ضربه می زنید و نسبت به خودتان احساس وحشت می کنید. درگیر شدن در یک مارپیچ شرمساری در مورد اینکه چقدر بد هستید، با داشتن رفتار ضعیف و متعهد شدن به تغییر آن یکسان نیست. شرم فراتر از مالکیت یک رفتار خاص است و به انتقاد از ماهیت و هستی اصلی شما می رود. عواطف منفی ناشی از این امر احتمالاً باعث می شود که احساس آسیب پذیری و استرس داشته باشید. هر چند که این احساسات کم باشد.
این احساسات در برخورد با افراد دیگر یا بچه های بداخلاق نشانه های خاصی باقی نمی گذارد. از این رو، در واقع این احتمال را بیشتر می کند که دفعه بعد دوباره از این موارد بازدیدی ذهنی داشته باشید. پس از آن، حتی بیشتر از این باید از خود انتقاد کنید – و این چرخه به نشخوار فکری بی پایان، پشیمانی و نفرت از خود ادامه می دهد.
نشخوار فکری و جزئیات ذهنی برای توقف زندگی با شرم
برای این که بتوان شرایط را به خوبی در ذهن و روح پیش برد می توان از زندگی به موارد زیر دست پیدا کرد:
- نگه داشتن شرم و گرفتار شدن در افکار پشیمانی و نفرت از خود با داشتن رفتار بد یکسان نیست.
- به جای درگیر شدن در این خط فکری غیرمولد، 2 دقیقه بعد از عمل را مرور کنید.
- رفتار خاصی را که انجام دادید شناسایی کنید.
- از خود بپرسید که چه کسی و چگونه آسیب دیده است و ببینید آیا نیاز به جبران دارید یا خیر.
- سایر پیامدهای بالقوه را شناسایی کنید و متعهد شوید که آنها را بپذیرید.
- به دنبال محرک ها یا سایر عواملی باشید که رفتار شما را آغاز کرده اند.
- تصمیم بگیرید که آیا قبل از شروع اقدام می توانستید از محرک ها اجتناب کنید یا تغییر دهید.
- سعی کنید تشخیص دهید که دقیقاً قبل از اقدام، کدامیک قویتر بودند، افکاری که در سر دارید یا احساسات قوی در بدنتان. (این به شما می گوید که آیا باید روی احساسات یا افکار خود تمرکز کنید.)
- ببینید آیا رفتاری که انجام داده اید بخشی از یک الگوی بزرگتر است یا خیر و در نظر بگیرید که برای تغییر آن چه کاری باید انجام دهید.
- تصمیم بگیرید که تغییراتی ایجاد کنید، پیامدهای خود را بپذیرید و بعد عمل را بررسی کنید.
- وقتی دوباره شروع به فکر کردن در مورد آن کردید، به خود یادآوری کنید که قبلاً بررسی 2 دقیقه ای پس از عمل را تکمیل کرده اید.
- مرحله 9 را تکرار کنید.
بررسی داده های دقیق و توقف زندگی با شرم
برای فرایند توقف زندگی با شرم، مهم است که داده های دقیق داشته باشید. اما افرادی که مبتنی بر شرم هستند به طور بدنامی در کاستیهای خود اغراق میکنند و هر دادهای را ارائه میدهند که از دیدگاه منفی خود وزن بیرویه حمایت کند. آنها همچنین تمایل دارند دیتا های مثبت تر را کاهش دهند یا ندید بگیرند. بنابراین، بدون تغییر رفتار واقعی خود، مدام به این نتیجه میرسند که مشکلی با آنها اشتباه است.
به عنوان مثال، یک فرد که دارای مشکل است با شرمندگی به مشاور خود می گوید: من به عنوان والد، رفتار خوبی ندارم. وقتی مشاور از او اطلاعاتی را سوال می کند به آسانی حوادثی مانند رفتار عصبانیت زا، ضربه یا گفتن چیزهای بد را بازگو می کنند. اما وقتی از آن ها سوالاتی پرسیده می شود که آیا اطلاعاتی در مورد زمانی که بهعنوان یک والدین خوب رفتار میکنند، دارند، در ابتدا با مشکل مواجه میشوند. با این حال وقتی مثال هایی از والدین خوب زده می شود و در مورد شیوه های خاص فرزندپروری مثبت پرسیده می شود، آن ها می توانند راحت تر پاسخ مثبت بدهند. بنابراین، فقط به یک طرف تصویر نگاه نکنید.
اگر بیطرفانه به دادهها نگاه کنید و بتوانید فرآیند بررسی پس از اقدام را تمرین کنید، ممکن است بتوانید از شرمساری که در اوایل زندگیتان توسط افراد دیگر به شما داده شده است، اجتناب کنید.
گناه، اگر درمان نشود، در نهایت به شرم تبدیل می شود
برای توقف زندگی با شرم باید به گناه هم نگاه ویژه ای داشت. کمک نکردن به دوستتان برای جابجایی یا تماس نگرفتن مادرتان در روز تولدش می تواند به عنوان یک اشتباه یک بار در نظر گرفته شود. ما احساس گناه می کنیم. اما کاری که ما در پاسخ به این احساس گناه انجام می دهیم، پیامدهای گسترده ای برای هویت و عزت نفس ما دارد. اگر عذرخواهی کنیم و قول بدهیم دفعه بعد بهتر عمل کنیم، گناه خود را کم کرده و به زندگی خود ادامه می دهیم.
اما اگر اشتباه خود را دفن کنیم و وانمود کنیم که این اتفاق نیفتاده است، یا دوستمان را به خاطر جابهجایی زیاد سرزنش کنیم، یا مادرمان را بهخاطر تولد در روزی خاص از سال سرزنش کنیم، آنگاه احساس گناهمان تشدید میشود و به شرم تبدیل میشود. این به چیزی هولناک و خشن تبدیل می شود و باید از هر کسی که در غیر این صورت آن را افشا می کند پنهان شود و از آن دفاع شود.
این پنهان کاری است که در نهایت به ما صدمه می زند. زیرا آنچه این پنهان شدن در زندگی واقعی به نظر می رسد، انحراف از مسئولیت است. به نظر می رسد پرخاشگری منفعلانه است. به نظر می رسد دستکاری و عدم تمایل به اعتماد است. روابط ما را فرسوده و مسموم می کند. جاهطلبی های ما را از بین می برد. و همانطور که هر معتادی به شما خواهد گفت، مقدار زیاد شرم می تواند به آرامی ما را از درون به بیرون بکشد.
شرم می تواند ما را خراب کند. به محض اینکه جنبهای از خود را شرور و بدخیم درونی کردیم، انواع رفتارهای ناسازگارانه و گرایشهای مذبوحانه ایجاد میکنیم تا خودمان را بپوشانیم، تا آن حقیقت وحشتناکی را درباره خودمان که نمیخواهیم کسی بشنود، خاموش کنیم.
برای توقف زندگی با شرم، هوش عاطفی خود را بهبود بخشید
همدلی، درک عاطفی و خودآگاهی خود را بهبود بخشید. جوامع بشری نیازمند سازش هستند. من و شما در سنین جوانی یاد می گیریم که از برخی خواسته های خود چشم پوشی کنیم زیرا با انجام این کار، جامعه ای کارآمدتر ایجاد می کنیم که همه ما از آن سود می بریم. این اساساً همان چیزی است که هنجارهای فرهنگی و اجتماعی ما را به انجام آن سوق می دهند. اینها اقدامات ساده ای است که چرخ های جامعه را چرب می کند. و در حالی که ممکن است برای افراد نیاز به فداکاری داشته باشند، در مجموع بقیه زندگی ما را بسیار بهتر می کنند.
اما چگونه میتوانید مردم را متقاعد کنید که از انگیزهها و خواستههای خود برای خیر بزرگتر دست بکشند؟ چگونه به افراد الهام میدهید که از رفتارهای خاصی که برای گروه مضر است، اجتناب کنند، حتی اگر ممکن است برای فرد مفید باشد؟ این هنجارها از کجا می آیند و چگونه برای مردم روشن می کنید که از آنها چه انتظاری می رود؟ درک شناختی چیزی را به وجود می آورد که روانشناسان آن را «احساسات خودآگاه» می نامند – شرم، گناه، شرمساری، و غرور. این احساسات خودآگاه، احساساتی هستند که بر اساس این که چگونه باور کنیم دیگران ما را درک می کنند و چگونه ما را درک می کنند، ایجاد می شود. احساسات خودآگاه به یک دلیل ظریف اما مهم تکامل یافتند. آنها به افراد کمک می کنند تا در گروهها همکاری کنند و با هم زندگی کنند.