چند نکته مهم اگر احساس می کنید زندگی شما به جایی نمی رسد

آیا احساس می کنید زندگی شما به جایی نمی رسد؟ به نظر می رسد تمام کاری که انجام می دهید این است که کار کنید، بخورید، بخوابید، تکرار کنید؟ تو تنها نیستی. تقریباً همه در یک مقطع زمانی چنین احساسی دارند. در شیار یکسانی و بی تفاوتی گیر می کنند. اما شما در درون خود دارید که این را تغییر دهید. می توانید مسیر جدیدی در زندگی کشف کنید و آن را در پیش بگیرید. در ادامه این مقاله از همکده چند نکته مهم اگر احساس می کنید زندگی شما به جایی نمی رسد بیان می شوند. مرکز مشاوره همکده اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره در ایران می باشد. این مرکز ارائه دهنده خدمات حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی می باشد.

چند نکته مهم اگر احساس می کنید زندگی شما به جایی نمی رسد

اگر می خواهید زندگی تان به سطح بالایی برسد باید تکنیک های ویژه ای را بدانید. از این رو در ادامه ما به بررسی مواردی می پردازیم که زندگی شما را با پیشرفت بسیاری مواجه می کنند.

قدردانی داشته باشید

اولین قدم در مبارزه با این فکر که زندگی شما به جایی نمی رسد این است که در واقع متوجه شوید که تا چه حد پیش رفته اید. به گذشته خود – و نه فقط به گذشته نزدیک، بلکه سالها قبل – نگاهی بیندازید و خواهید دید که زندگی ای که اکنون دارید با زندگی قبلی متفاوت است. تنها نتیجه ای که احتمالاً می توانید بگیرید این است که زندگی شما کاملاً ثابت و بدون تغییر نبوده است. شما در حال توسعه، تغییر، رشد و پیشرفت هستید. حتی اگر در حال حاضر احساس می کنید زندگی شما نسبتاً تکراری است، برای همیشه اینطور نخواهد بود. می بینید، زندگی مجموعه ای از دوره های نسبتاً طولانی ثبات است که هر چند وقت یکبار با دوره کوتاه تری از تغییر مشخص می شود.

در کودکی، سال‌ها به مدرسه می‌روی تا آن پایداری ناگهان به پایان برسد. سپس ممکن است به کالج و دانشگاه بروید که در آن همه چیز بسیار متفاوت است، یا مستقیماً به دنیای کار بروید، جایی که زندگی هنوز هم متفاوت تر است. ممکن است برای مدت طولانی در یک شغل بمانید، اما این احتمال وجود دارد که در طول سال ها تعدادی شغل داشته باشید. این تغییرات در موقعیت و/یا شرکت بین دوره هایی اتفاق می افتد که هیچ اتفاق خاصی در زندگی کاری شما نمی افتد. اگر احساس می کنید زندگی شما به جایی نمی رسد می توانید به قدردانی برسید.

بدانید که می خواهید زندگی شما چگونه باشد

اکنون که به گذشته نگاه کرده اید، توجه خود را به آینده معطوف کنید و زندگی ای را تصور کنید که بیشتر اوقات از آن خوشحال و راضی باشید. شما کجا هستید؟ چه کسی همراه شماست؟ چه شغلی دارید؟ وقت خود را صرف چه چیزی می کنید؟ پول را خرج چه می کنید؟ شاید در یک شهر بزرگ زندگی می کنید، با یک شریک طولانی مدت هستید، شغلی را انجام می دهید که از آن لذت می برید، تعطیلات آخر هفته خود را با ورزش یا غرق در هنر و فرهنگ می گذرانید، برای رفتن به تعطیلات و سفرهای معمولی پس انداز می کنید. یا شاید زندگی ایده آل شما کمی متفاوت به نظر می رسد.

بنشینید و با دقت به زندگی پیش روی خود فکر کنید. می خواهید چه شکلی باشد؟ اما در دام تصویرسازی که فکر می‌کنید زندگی باید بر اساس انتظارات دیگران یا جامعه به‌طور کلی باشد، نیفتید. اگر می‌خواهید کاری کاملاً متفاوت با «هنجار» انجام دهید، آن را انجام دهید – بالاخره این زندگی شماست. فکر نکنید که نمی توانید این چشم انداز از آینده خود را تغییر دهید، زیرا به دنبال مسیری در زندگی خود هستید. هیچ چیز همیشه ثابت نمی ماند – نه دنیا، نه اقتصاد، نه شما، نه رویا ها و خواسته های شما. اگر احساس می کنید زندگی شما به جایی نمی رسد، انعطاف پذیر بمانید و نسبت به فرصت هایی که به وجود می آیند یا دیدگاه های متفاوتی که در زندگی با آن ها مواجه می شوید، باز باشید.

بپرسید چه چیزی از زندگی شما کم شده است

با در نظر گرفتن آینده، زمان آن فرا رسیده است که به وضعیت فعلی خود نگاه کنید و آنچه را که در حال حاضر کمبود دارید، بررسی کنید. از چه چیزی ناراضی هستید؟ در چند سال گذشته چه چیزی شما را تا این حد در زندگی خود ناامید کرده است؟ چرا فکر می کنید زندگی شما به جایی نمی رسد؟ آیا به نظر شما همه چیز خیلی استرس زا است؟ روابط شما با دیگران خراب شده است؟ آیا سرگرمی های شما دیگر شما را شاد نمی کند؟

این رویکرد ممکن است کاملاً منفی به نظر برسد، اما اگر می‌خواهید وضعیت خود را بهبود ببخشید، بررسی مکان و اینکه در حال حاضر چه کسی هستید مهم است.

اگر احساس می کنید زندگی شما به جایی نمی رسد، هدف مشخص کنید

با یک تصویر واضح تر از جایی که هستید و کجا می خواهید باشید، زمان آن رسیده است که این شکاف را پر کنید. و آن پل حول اهداف ساخته شده است. اهداف به شما کمک می کنند از A به B برسید. آنها چارچوبی را برای تغییراتی که می خواهید در زندگی ایجاد کنید، فراهم می کنند. بنابراین زندگی آینده ای را که در نکته دوم به وضوح تصور می کردید در نظر بگیرید و آن را به تعدادی هدف بزرگ و بلند مدت تبدیل کنید. می خواهید یک آپارتمان در شهر بخرید. این یک هدف است. شما می خواهید در یک رابطه سالم و عاشقانه باشید. این یک هدف است. هر جنبه اصلی آن زندگی به یک هدف بلند مدت تبدیل می شود. اما وقتی فاصله بین جایی که اکنون هستید و جایی که می خواهید باشید زیاد باشد، نمی توانید یکباره از آن بپرید.

اینجاست که اهداف میان مدت و اهداف کوتاه مدت مطرح می شوند. اینها را به عنوان پله هایی در نظر بگیرید که باید تک تک آنها را طی کنید تا در انتهای مسیر به هدف بزرگ برسید. آیا آن شغل رویایی را می خواهید که از آن لذت می برید و درآمد خوبی دارد؟ ممکن است مجبور شوید مدارک بیشتری کسب کنید، تجربه کافی به دست آورید، چندین شغل مرتبط را در طول زمان انجام دهید تا درک کاملی از صنعت به دست آورید. حتی ممکن است لازم باشد به جایی که بسیاری از آن مشاغل مستقر هستند، بروید. هر آنچه را که در آینده می بینید، آن را به تکه های کوچکتر تقسیم کنید که بتوانید ذره ذره روی آنها کار کنید.

اگر احساس می کنید زندگی شما به جایی نمی رسد، عادات مثبتی را ایجاد کنید که به شما در رسیدن به اهدافتان کمک می کند

کوچکتر از کوچکترین اهداف، عادات هستند. آنها کارهایی هستند که شما هر روز انجام می دهید، اغلب بدون اینکه از آنها آگاه باشید. و این واقعیت که شما آنها را اغلب انجام می دهید همان چیزی است که آنها را به ابزار قدرتمندی در رسیدن به اهداف و تغییر زندگی شما تبدیل می کند. این اثر مرکب بسیاری از اقدامات کوچک است که به چنین نتایج بزرگی تبدیل می شود. فرض کنید یکی از اهداف بلندمدت شما این است که ۱۰ کیلو وزن کم کنید زیرا می دانید اضافه وزن دارید و می خواهید سالم تر باشید. حالا بیایید بگوییم که یکی از عادات فعلی شما این است که هر زمان درس می خوانید، چیپس یا شکلات می خورید.

اگر بتوانید این عادت را طوری تغییر دهید که به جای آن یک سیب، پرتقال یا موز بردارید، در طول زمان گام های کوچک زیادی به سمت هدف خود برداشته اید. به زندگی روزمره خود نگاه کنید و تمام عادات اصلی خود را مشخص کنید. سپس ببینید آیا برای اینکه شانس بیشتری برای رسیدن به اهداف بزرگ زندگی خود داشته باشید، باید هر یک از این موارد را تطبیق دهید یا از شر آنها خلاص شوید. قرار دادن عادات مناسب می تواند به شما در ایجاد و حفظ شتاب کمک کند زیرا این عادت ها به طور منظم انجام می شوند. پس اهمیت آنها را دست کم نگیرید.

قدردان چیزهای خوب زندگی خود باشید

اگر احساس می کنید زندگی شما به جایی نمی رسد، چیزهای خوب زندگی تان را قدر بدانید. حتی وقتی به نظر می رسد که زندگی شما به جایی نمی رسد، بدون شک چیزهایی در مورد آن وجود خواهد داشت که از آنها لذت می برید. ممکن است در حال حاضر به طور کامل از آن چیزها قدردانی نکنید، اما اگر بتوانید یاد بگیرید که واقعاً برای آنها سپاسگزار باشید، به شما کمک می کند احساس مثبت تری نسبت به زندگی خود داشته باشید.

همانطور که در بالا ذکر شد، دوره های طولانی وجود خواهد داشت که هیچ چیز در زندگی شما تغییر نمی کند، و در حالی که تغییر می تواند هیجان انگیز و با طراوت باشد، مهم است که از چیزهای ساده در زندگی غافل نشوید. قدردانی منظم احساس کمبود و اشتیاق را از خود دور می کند. به جای دیدن همه چیزهایی که ندارید و زندگی‌ای که به جایی نمی‌رسد، همه چیزهای شگفت‌انگیزی را که انجام می‌دهید می‌بینید، زندگی‌ای دارید که به روش خودش راضی کننده است. پس با دقت نگاه کنید و در هر فرصتی احساس و سپاسگزاری کنید.

اگر احساس می کنید زندگی شما به جایی نمی رسد زندگی را در لحظه حال زندگی کنید

در این لحظه از زمان، ممکن است روی زندگی متفاوتی متمرکز شوید – زندگی هیجان انگیزتر و لذت بخش تر از زندگی که اکنون دارید. اما این تثبیت به این معنی است که شما به طور کامل همه چیزهایی که در حال حاضر در اطراف شما اتفاق می افتد را در آغوش نمی گیرید. حقیقت این است که زندگی ای که در لحظه حال زندگی می شود نیازی به رفتن به جایی ندارد. دیگر نگران این نیستید که «باید» در زندگی خود چه کار کنید، زیرا کاملاً درگیر زندگی کردن با آن هستید.

 

 

منابع
aconsciousrethink

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا