علل اصلی مشکلات سلامت روان

آیا می دانستید که بیماری روانی یکی از مهمترین علل ناتوانی در جهان است؟ در واقع، تخمین زده می شود که حدود 450 میلیون نفر از نوعی بیماری روانی رنج می برند. این می تواند شامل هر چیزی از افسردگی گرفته تا اضطراب تا اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی باشد. اگر بخواهیم به طور موثر با بیماری روانی مقابله کنیم، مهم است که بفهمیم چه چیزی باعث آن می شود. تنها با مطالعه و شناسایی علل بالقوه است که می توانیم به یافتن راه هایی برای پیشگیری از آنها امیدوار باشیم. علل اصلی مشکلات سلامت روان در این نوشته از وب سایت همکده بررسی شده است.

ذکر این نکته ضروری است که تجربه هر فردی با بیماری روانی متفاوت است. آنچه ممکن است باعث ایجاد یک بیماری روانی در یک فرد شود، ممکن است تأثیر یکسانی بر دیگری نداشته باشد. همچنین دشوار است که بگوییم یک چیز باعث بیماری روانی می شود. در بیشتر موارد، احتمالاً ترکیبی از چندین عامل است: ژنتیکی، روانی و محیطی. مرکز مشاوره همکده با مراجعه حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی به شما کمک می کند.

شایع ترین بیماری های روانی کدامند؟

بیماری های روانی فوق العاده رایج هستند، به طوری که 50 درصد از افراد در دوره ای از زندگی خود یک بیماری یا اختلال روانی را تجربه کرده اند. در برخی کشور ها، تقریباً یک نفر از هر پنج بزرگسال در هر سال از یک بیماری روانی رنج می برد. شایع ترین بیماری های روانی عبارتند از:

  • اختلالات اضطرابی
  • افسردگی
  • اختلالات اشتها
  • وسواس فکری عملی
  • اختلال استرس پس از سانحه

علل اصلی مشکلات سلامت روان چیست؟

مطالعه سلامت روان در تاریخ بشر کاملاً جدید است، بنابراین ما هنوز همه چیز را در مورد عوامل ایجاد کننده بیماری روانی نمی دانیم. با این حال، کارشناسان تعدادی از علل بالقوه را شناسایی کرده اند. این عوامل شامل عوامل ژنتیکی، روانی و محیطی است. به احتمال زیاد ترکیبی از این عوامل در ایجاد بیماری روانی نقش دارند.

سوء استفاده

یکی از شناخته شده ترین علل اصلی مشکلات سلامت روان سوء استفاده است. این می تواند شامل آزار فیزیکی، جنسی، عاطفی یا کلامی باشد و همچنین می تواند شامل قلدری یا بی توجهی باشد. سوء استفاده ممکن است در دوران کودکی یا بزرگسالی رخ دهد. متأسفانه، بسیار رایج است. از هر پنج زن، یک نفر، از هر شش کودک، یک نفر و از هر بیست مرد، یک نفر در مقطعی از زندگی خود قربانی آزار جنسی می شوند. هنگامی که سوء استفاده در دوران کودکی تجربه می شود، می تواند تأثیر عمیق و ماندگاری بر سلامت روان داشته باشد. کودکانی که مورد آزار قرار می‌گیرند بیشتر در معرض ابتلا به اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و سایر بیماری‌های روانی هستند. آنها همچنین ممکن است بیشتر به سوء مصرف مواد به عنوان راهی برای خوددرمانی روی آورند.

در بزرگسالی، سوء استفاده نیز می تواند منجر به بیماری روانی شود. برای مثال، قربانیان خشونت خانگی بیشتر از اضطراب، افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه رنج می برند. سوء مصرف مواد نیز ارتباط تنگاتنگی با بیماری روانی دارد. افرادی که از مواد مخدر یا الکل سوء مصرف می کنند بیشتر از افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات روانی رنج می برند. استفاده از مواد در کسانی که تجربه های سختی را پشت سر می گذارند رایج است که فقط چرخه سوء مصرف را تقویت می کند.

بیماری روانی در خانواده از علل اصلی مشکلات سلامت روان

مسائل مربوط به سلامت روان اغلب به عنوان متعلق به حوزه روانشناسی تلقی می شود، اما تحقیقات اخیر نشان داده است که ژنتیک نقش مهمی در بسیاری از اختلالات روانی دارد. در واقع، طبق اعلام موسسه ملی سلامت روان، تقریباً 50 درصد از همه بیماری های روانی ناشی از عوامل ژنتیکی یا بیولوژیکی ارثی است. این به این معنی است که اگر یکی از خویشاوندان خونی شما مبتلا به بیماری روانی باشد، احتمال ابتلای شما به این بیماری بیشتر است. بیماری‌های روانی معمولاً در خانواده‌ها بروز می‌کنند، بنابراین جای تعجب نیست که ژنتیک یک علت باشد. برخی از اختلالات روانی با مولفه ژنتیکی قوی عبارتند از افسردگی، اختلال دوقطبی و OCD. در حالی که مکانیسم های دقیق زیربنای این اختلالات هنوز در حال مطالعه است، واضح است که ژنتیک نقش عمده ای در ایجاد آنها دارد.

تحقیقات نشان می دهد که برخی از مشکلات سلامت روان ممکن است در خانواده ها ایجاد شود. به عنوان مثال، اگر والدینی دارید که مبتلا به اسکیزوفرنی هستند، احتمال ابتلای شما به اسکیزوفرنی بیشتر است. اما هیچ‌کس نمی‌داند که آیا این به خاطر ژن‌های ماست یا عوامل دیگری مانند محیطی که در آن بزرگ می‌شویم یا شیوه‌های تفکر، مقابله و رفتاری که ممکن است از والدین خود بیاموزیم.

البته، فقط به این دلیل که یکی از اعضای خانواده شما مبتلا به بیماری روانی است، به این معنی نیست که حتماً خودتان به این بیماری مبتلا خواهید شد. اینجاست که عوامل محیطی وارد عمل می شوند. اگرچه فرد می تواند مستعد ابتلا به بیماری روانی باشد، اما به این معنا نیست که لزوماً آن را تجربه خواهد کرد. در حالی که برخی از عوامل محیطی می توانند خطر ابتلا به بیماری روانی را افزایش دهند، برخی دیگر در واقع می توانند در برابر آن محافظت کنند.

تجربه تبعیض و انگ از علل اصلی مشکلات سلامت روان

افرادی که تبعیض یا انگ را تجربه کرده اند، بیشتر در معرض نگرانی های مربوط به سلامت روان هستند. این امر به ویژه برای گروه هایی که تبعیض سیستماتیک را تجربه می کنند، مانند گروه های اقلیت، رنگین پوستان و افراد دارای معلولیت صادق است. تبعیض می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از تهاجم خرد گرفته تا جنایت ناشی از نفرت. می تواند آشکار یا پنهان، عمدی یا غیرعمدی باشد. صرف نظر از شکل آن، تبعیض می تواند تأثیر قابل توجهی بر سلامت روان داشته باشد. هنگامی که افراد تبعیض را تجربه می کنند، می تواند منجر به احساس شرم، بی ارزشی و انزوا شود. این به نوبه خود می تواند منجر به یک اختلال سلامت روان مانند اضطراب، دوره های افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه شود.

همچنین می تواند شرایط سلامت روان موجود را تحریک یا بدتر کند. در برخی موارد حتی می تواند منجر به خودکشی شود. علاوه بر این، تبعیض می تواند دسترسی به خدمات بهداشت روان را دشوار کند که می تواند مشکل را بیشتر کند. به همین دلیل است که پرداختن به تبعیض و تلاش برای رفع آن بسیار مهم است.

از دست دادن یک عزیز

غم از دست دادن یکی از علل اصلی مشکلات سلامت روان است. مرگ یکی از عزیزان یکی از سخت ترین تجربیاتی است که یک فرد می تواند تجربه کند. طبیعی است که وقتی یکی از نزدیکانتان می میرد، غم، اندوه و خشم را احساس کنید. با این حال، برای برخی از افراد، این احساسات می تواند آنقدر شدید شود که دچار افسردگی یا اضطراب شوند. در برخی موارد، مرگ یکی از عزیزان ممکن است ناگهانی و غیرمنتظره باشد. این امر می تواند مقابله با آن را حتی دشوارتر کند. مرگ ناگهانی می تواند منجر به احساس شوک و سردرگمی شود که می تواند بسیار ناراحت کننده باشد. عزیزان معمولا کسانی هستند که به زندگی ما معنا و هدف می دهند. بنابراین وقتی آنها رفته اند، پیدا کردن دلیلی برای ادامه کار دشوار است.

علاوه بر این، مرگ یکی از عزیزان می تواند منجر به احساس انزوا و تنهایی شود. این امر به ویژه در صورتی صادق است که فرد دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانواده باشد. وقتی کسی می میرد، ممکن است احساس کند بخشی از وجود شما با او مرده است. این می تواند ارتباط با افراد دیگر را سخت کند و یک چرخه معیوب از انزوا و بیماری روانی ایجاد کند.

تروما از علل اصلی مشکلات سلامت روان

همه انواع وقایع آسیب زا می توانند منجر به اختلالات سلامت روان از جمله جنگ، بلایای طبیعی، تجاوز جنسی/تجاوز جنسی، تجاوز فیزیکی، قلدری، غفلت، و داشتن سابقه سوء استفاده یا تجارب زندگی آزاردهنده شوند. تروما می تواند تأثیر عمیقی بر سلامت روان داشته باشد. می تواند منجر به علائمی مانند اختلال استرس پس از سانحه، فلاش بک، کابوس، اضطراب و افسردگی شدید شود. تروما همچنین می تواند اعتماد به افراد دیگر را دشوار کند، که می تواند منجر به انزوای اجتماعی شود.

برخی از افرادی که تروما را تجربه کرده اند نیز ممکن است به عنوان راهی برای مقابله با درد خود دچار مشکلات سوء مصرف مواد شوند. این می تواند مشکل را بیشتر کرده و منجر به مارپیچ رو به پایین بیماری روانی و اعتیاد شود. وقایع آسیب زا همیشه نباید رویدادهای بزرگ و تغییر دهنده زندگی باشند که معمولاً به آنها فکر می کنیم. گاهی اوقات، این می تواند انباشته شدن آسیب های کوچک و روزمره زندگی باشد که تأثیر قابل توجهی بر سلامت روان ما دارد. این امر به ویژه برای گروه های به حاشیه رانده شده که انواع مختلفی از تبعیض و خشونت را تجربه می کنند صادق است.

آیا شیمی مغز می تواند از علل اصلی مشکلات سلامت روان باشد؟

مغز انسان بسیار پیچیده است. برخی تحقیقات نشان می دهد که مشکلات سلامت روان ممکن است با تغییراتی در برخی مواد شیمیایی مغز (مانند سروتونین و دوپامین) مرتبط باشد، اما هیچ کس واقعاً نمی داند که چگونه و چرا. استدلال ها مبنی بر اینکه ترکیب شیمیایی مغز یک فرد علت مشکلات سلامت روان است، بسیار ضعیف است. اما اگرچه شواهد محکمی وجود ندارد که بگوید هر گونه مشکل سلامت روانی ناشی از عدم تعادل شیمیایی در مغز ما است، ممکن است دریابید که برخی افراد هنوز از شیمی مغز برای توضیح آنها استفاده می کنند. دلایل این امر ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • برخی از داروهای روانپزشکی با اثر بر مواد شیمیایی در مغز عمل می‌کنند، و شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد دارو می‌تواند در درمان برخی از علائم مشکلات سلامت روان مؤثر باشد (اگرچه داروها برای همه یکسان عمل نمی‌کنند.)
  • مشکلات سلامت روان ممکن است بسیار شخصی به نظر برسند و درک آن سخت باشد، بنابراین این ایده که می‌تواند دلیل فیزیکی مشخصی برای افکار، احساسات و رفتارهای دشوار وجود داشته باشد، ممکن است صحبت آشکار درباره تجربیات خود و درخواست کمک را آسان‌تر کند.

مهم است به خاطر داشته باشید که فقط به این دلیل که ممکن است دقیقاً ندانیم چه چیزی باعث می‌شود کسی مشکل سلامت روانی را تجربه کند بدان معنا نیست که این مشکل جدی است یا نه؟

نتیجه اساسی و مهم در این زمینه

در حالی که به سختی می توان به طور قطعی گفت که پنج علت اصلی بیماری روانی چیست و علل اصلی مشکلات سلامت روان چگونه می توانند اثرگذار باشند،‌ عوامل فوق قطعا نقش دارند.

سلامت روان یک موضوع پیچیده با عوامل خطر مختلف است. برخی از شایع ترین علل عبارتند از سوء استفاده، عوامل ژنتیکی، تبعیض، غم و اندوه و ضربه. وجه مشترک همه آنها این است که می توانند منجر به احساس انزوا، بی ارزشی و ناامیدی شوند. اگر شما یا کسی که می‌شناسید با بیماری روانی دست و پنجه نرم می‌کنید، مهم است که به دنبال کمک باشید. منابع زیادی در دسترس کسانی است که به آن نیاز دارند. با حمایت صحیح می توان بیماری روانی را مدیریت کرد و افراد می توانند زندگی شاد و سالمی داشته باشند.

 

 

منابع
mindowl

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا