سه مرحله اصلی حافظه کدامند؟

خاطرات چیزهای بامزه ای هستند، ما اغلب آن ها را محدود و بدون تغییر می دانیم تا زمانی که پیر شویم. خاطرات انگار بعد از مدتی با جادو “شکست می خورند”. حقیقت این است که حافظه شما در هر زمان ممکن است از کار بیفتد و واقعیت این است که ما چیز های بیشتری را فراموش می کنیم. فراموش شده ها اغلب از آنچه به یاد می آوریم بیشتر می شوند. حتی اگر فکر می کنید حافظه خوبی دارید، چیزی نیست که لزوماً با آن متولد شده باشید. شکل گیری حافظه سهم بزرگی در این که آیا ما قادر به یادآوری اطلاعات هستیم یا حتی خاطرات در آن بازی می کند، دارد. سه مرحله اصلی حافظه رمزگذاری، ذخیره سازی و بازیابی مراحل حافظه هستند.

مغز شما می تواند در طی هر یک از آن ها از کار بیفتد. از اینها به عنوان سه فرایند اساسی حافظه نیز یاد می شود.

رمزگذاری

این یک کلمه فانتزی است که برای زمانی که مغز شما خاطره می سازد استفاده می شود. در طی فرآیند رمزگذاری بیشترین زمان برای از دست رفتن یا شکل گیری نامناسب خاطرات است که باعث ناقص بودن آن ها می شود. مغز ما آنچه را تجربه می کنیم به اطلاعات تبدیل می کند و سپس این اطلاعات ذخیره می شود تا بعداً بتوان آن را فراخوانی کرد. سه نوع اطلاعاتی که ما درک می کنیم بصری، صوتی و معنایی هستند و بدون هر سه حافظه ناقص است. این سه شکل مختلف یکی از دلایلی است که ما اغلب می توانیم چیز های بهتری را بر اساس نشانه های نامرتبط به یاد بیاوریم.

به عنوان مثال، به شما گفته می شود هنگام تجدید نظر در اطلاعات، از بوی خاصی استفاده کنید تا در مواقعی که برای یادآوری در آینده لازم است، بوی آن به اطلاعات مربوط شود. رمزگذاری در وهله اول فرایندی است که برای ایجاد حافظه استفاده می شود. رمزگذاری انواع مختلف حافظه در ایجاد حافظه کوتاه مدت و بلند مدت مورد استفاده قرار می گیرد، اما در حافظه کوتاه مدت از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا رمزگذاری فقط سطحی است و به همین دلیل اطلاعات به راحتی فراموش می شوند. ایجاد حافظه در عمق بیشتر برای یادآوری طولانی مدت به این معنی است که رمزگذاری عمده به دلیل اهمیت اطلاعات، مسیر قوی تری ایجاد می کند.

ذخیره سازی و سه مرحله اصلی حافظه

زمانی تصور می شد که ذخیره حافظه فقط به یک قسمت از مغز محدود می شود، از آن زمان تحقیقات نشان داده است که حافظه ها در چندین منطقه مختلف ذخیره می شوند و حتی اگر اینها لزوما به بلند مدت یا کوتاه مدت بودن حافظه مربوط نباشند، نوع حافظه بر نحوه ذخیره سازی آن تأثیر می گذارد.این تاثیر به طور خاص بین حافظه بلند مدت و کوتاه مدت است. در سال 1956 مطالعات نشان داد بزرگسالان می توانند 5-9 مورد را در حافظه کوتاه مدت خود ذخیره کنند. این قانون به عنوان قانون میلر شناخته می شد و حتی با تحقیقات بعدی نیز به عنوان استاندارد باقی مانده است ، گرچه شناخته شده است که تکنیک های هک مانند تکه تکه کردن تا حدی آزاد هستند.

در مقایسه حافظه بلند مدت ظرفیت نامحدودی دارد.‌حافظه چیزی بیش از یک انگیزه الکتریکی نیست و مطالعات در دهه 50 و 60 نشان داد که یادآوری، کل قشر را فعال می کند، به خصوص برای حافظه های طولانی مدت. استثنا در این مورد، یک حافظه حسی است زیرا حواس ما در مناطق خاصی از مغز قرار دارند. به عنوان مثال، آمیگدالا احساسات را ذخیره می کند. یکی از بزرگ ترین اکتشافات در این زمان این بود که می تواند چندین “کپی” از خاطرات در سراسر مغز ذخیره شود که ممکن است توضیح دهد که چرا آسیب مغزی که به صورت محلی است، همیشه خاطرات مربوط به همان بازه زمانی یا تجربه را از بین نمی برد. پردازش حافظه برای ذخیره سازی به طور مداوم مسیرهایی را در ذهن ما شکل می دهد و اصلاح می کند.

نکته قابل توجه

این واقعیت که حافظه طولانی مدت نامحدود است این سوال را ایجاد می کند – چرا ما همیشه نمی توانیم چیز ها را به یاد بیاوریم. این به کدگذاری برمی گردد که در آن حافظه ممکن است هنگام ذخیره ناقص باشد و به یادآوری جایی که ممکن است بعداً اطلاعات را به صورت ناگهانی یا تحت هیپنوتیزم به یاد بیاوریم. روند دقیق ویرایش و مرتب سازی حافظه ناشناخته مانده است. ناحیه هیپوکامپ مغز برای ایجاد و ذخیره حافظه بسیار مهم است.

بازیابی از سه مرحله اصلی حافظه

سه مرحله اصلی حافظه

 تلاش برای به خاطر سپردن موارد به ویژه هنگام برخورد با حافظه کوتاه مدت در مقابل طولانی مدت بسیار قابل توجه است. 

نکته قابل توجه

شما تا به حال چیزی را بو کرده اید و این زمان دیگری را به شما یادآوری کرده یا قطعه ای موسیقی را شنیده اید  و به شما خاطره ای را یادآوری کرده است؟!  این به شما یادآوری می کند که حافظه طولانی مدت شما توسط ارتباط ایجاد شده است. بازیابی همچنین به نحوه ذخیره سازی حافظه در مغز شما متصل است. در حالی که هنوز سازمان دقیق مشخص نیست، توانایی یادآوری موارد می تواند به نحوه ذخیره سازی آن ها و زمان آن مربوط شود. 

عدم یادآوری اغلب اولین نشانه این است که ممکن است چیزی در حافظه ما درست نباشد. 

چه موقع به دنبال کمک باشید؟

 اگر علائم دیگری پیدا نکردید، فراموشی شما ممکن است چیز جزئی باشد، اما بررسی آن مهم است.

RMT

 درمان سرکوب شده / حافظه بهبودی نوعی روان درمانی است که می تواند برای یادآوری خاطرات “از دست رفته” مورد استفاده قرار گیرد. در درجه اول با حالت یادآوری حافظه سروکار دارد و در حافظه های طولانی مدت، به ویژه در رابطه با آسیب روانی موثر است. اکثر درمانگران این یک عمل کاملاً مشکوک و یک علم شبه در نظر گرفته می شود.

درمان شناختی در سه مرحله اصلی حافظه

شناخت درمانی یا CBT نوعی مشاوره است که برای قطع الگو های رفتاری منفی و ایجاد الگو های جدید استفاده می شود. این بهترین حالت در شرایطی است که از دست دادن حافظه یکی از علائم ثانویه مانند افسردگی یا اختلالات اضطرابی است. درمانگران از سوگیری در تفکر و راهنمایی استفاده می کنند تا نحوه واکنش شما در برابر مسائل را به روشی عملی و منطقی تر، تنظیم کنند. با توانایی کنترل این رفتار های منفی، حافظه به خودی خود بهبود می یابد. به ویژه در مواردی که فکر می کنید از دست دادن حافظه شما ممکن است مربوط به اضطراب یا اختلالات افسردگی باشد. جستجوی راهنمایی حرفه ای بسیار مهم است زیرا همچنین ممکن است نیاز به دارو هایی برای کمک باشد.

 

 

منابع
betterhelp.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا